نامه پان ایرانیسم شماره ی 11

www.paniranism.net      iran[at]paniranism.info

نامه پان ایرانیسم
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
(سازمان پان ایرانیست)
دوره ۲، شماره ۱۱ – پنج شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ – ۴ آوریل ۲۰۱۱

ایرانی‌بودن مقوله‌ی فرهنگی است، نه نژادی، دینی و زبانی. هنگامی که ایران‌زمین با شاهنشاهی هخامنشی شکل گرفت ما در آن، مردمانی با زبان‌ها، نژادها و دین‌های گوناگون می‌بینیم. پایه‌‌های ایران ما این‌چنین ریخته شده است. بنابراین ما نیز باید اندیشه‌ای حرکت کردیم که همه‌ی اقوام ایران بزرگ را در خود جای دهد.
“پندار” از حزب پان پان ایرانیست

مطالب زیر تقدیم میشوند:

– یک نفر در بادکوبه خواب پنبه‌دانه می‌بینید!
– قرارداد ترکمانچای دیروز و امروز – دکتر هوشنگ طالع
– بحرین را زپنجه دشمن برون کشید – سروده‌ای از پان ایرانیست مبارز سرور دکتر محمد علی‌ سجادیه (م.س. پیکار)
رزمنده ایرانپرست سرتیپ احسان پزشکپور درگذشت –
-چرا درد وطن داریم؟ عباس پهلوان
– مستند آغاز یک امپراطوری – هخامنشیان – بزبان فارسی – وب سایت دکتر کاوه فرخ

پاینده ایران
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
(سازمان پان ایرانیست)

یک نفر در بادکوبه خواب پنبه‌دانه می‌بینید!
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/negahe-roz/2050-badkobe-khab-panbe-dane.html

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 65 – رویه 10

الهام علی‌اوف، رییس جمهور واحد استعمار ساختۀ آذربایجان(اران)، در گامی گستاخانه، خود را «رهبر همۀ آذربایجانی»‌ها نامیده است.
با فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1370 خورشیدی (1991 میلادی)، واحدی به نام جمهوری آذربایجان سر برآورد و خیلی زود سران این جمهوری، خود را به زیرپناه آمریکا و غرب کشاندند و برای «دل‌ربایی» هر چه بیش‌تر از غرب، درهای دشمنی با ایران را گشودند. در حالی که این واحد سیاسی، مولود تحمیل دو قرارداد گلستان و ترکمان‌چای از سوی روسیۀ تزاری با هم‌گامی دولت بریتانیا بر ملت و دولت ایران است که امروزه، دیگر اعتبار ندارد.
چندی است که حکومت بادکوبه با اعلام روز 31 دسامبر به عنوان روز همبستگی آذربایجانی‌ها، به اشاره اربابان، به خیال خام گسترش ارضی افتاده است. در پیام امسال الهام علی‌‌اوف که از خبرگزاری رسمی این جمهوری به نام «آذرتاج» و تلویزیون حکومتی بادکوبه نیز پخش شده آمده است:
«هم‌وطنان عزیز! هم‌تباران محترم!… موجودیت دولت مستقل آذربایجان، شرایط گسترده‌ای را برای تقویت هر چه بیش‌تر اتحاد ملی میان آذربایجانی‌های دنیا و سازمان‌دهی هم‌وطنانمان فراهم می‌کند. در همین حال، هم‌تبارانمان در خارج از کشور نیز برای توسعه کشورمان و یاری رساندن به حل مشکلاتی که بروز می‌کند، تلاش می‌کنند. مثمرثمر شدن این یاری‌رسانی در سایه اتحاد مستحکم، انسجام و سازمان‌دهی مطلوب هم‌وطنانمان امکان‌پذیر است. به همین علت نیز دولت آذربایجان نیز به امر سازمان‌دهی دیاسپورا (جمعیت ذی‌نفوذ در خارج از کشور) اهمیت زیادی می‌دهد و به این روند کمک همه‌جانبه می‌نماید.»
علی‌اوف، می‌‌افزاید:
«خوشحال‌کننده است که اندیشه‌ها و ارزش‌های ملی ـ معنوی آذربایجان‌گرایی در میان هم‌وطنان در خارج از کشور به تدریج بیش‌تر ریشه می‌دواند. آن‌ها در کشورهای محل سکونتشان به موازات جای گرفتن در جایگاه‌های مهم سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی و شغلی، برای شناساندن آذربایجان به دنیا و جلوگیری از توطئه‌های ایدئولوژیک علیه کشورمان سهم خود را ایفا می‌کنند! باور دارم که سازمان‌های دیاسپورایمان باید در آینده نیز مساعی خود را در این زمینه افزایش دهند، پتانسیل فکری و منابع مادی خود را متحد سازند و روابط خود را با نمایندگی‌های دیپلماتیکمان در کشورهای خارجی توسعه دهند.»
باید دانست که این گروه‌هایی را که علی‌‌اوف و دار و دسته‌‌اش از آن‌ها نام می‌برند، گروه‌هایی هستند که زیر نام شاخه‌های سازمان «داگ» (کنگرۀ به اصطلاح آذربایجانی‌های جهان) از سوی سازمان اطلاعات جمهوری آذربایجان (اران)، هدایت شده و از منابع دولتی این جمهوری، تغذیه می‌شوند.
آن‌ها، با پول‌های بادآوردۀ نفتی و با حمایت همه‌جانبۀ غرب و اسرائیل، روز و شب در حال توطئه علیه تمامیت ارضی ایران هستند. آن‌ها، با جعل تاریخ، حقایق را دگرگونه به مردم خود و به ویژه به دانش‌آموزان و دانش‌جویان، نشان می‌دهند. تا جایی که با چاپ اطلس جغرافیایی جعلی از شاهنشاهی صفوی، آن را «کشور آذربایجان» می‌نامند و…
حال چرا برابر این ژاژخوایی‌ها و زیاده‌طلبی‌ها، سکوت می‌‌شود، جای پرسش بسیار دارد؟!
ما فرض را بر آن می‌گذاریم که آقای وزیر امور خارجه که تازه‌کار هستند، از این مسایل بی‌خبرند که امید است با خواندن این مطلب و مطالب بسیار دیگر بر روی «دیدارگاه‌ها» (سایت‌ها)، از این مساله مهم و حیاتی، باخبر گردند و واکنش نشان دهند.
***

قرارداد ترکمانچای دیروز و امروز
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikh-tajzie/2024-torkamanchai-diroz-emroz.html

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 65 – رویه 8 تا 9
دکتر هوشنگ طالع

یکی دو سالی است که پاره‌ای از پژوهندگان و نیز دانش‌جویان و قشر جوان کشور به این مساله اشاره دارند که قرارداد ترکمانچای، صد ساله بود و زمان آن سرآمده است.
این مطلب را بر روی دیدارگاه (سایت)های بسیاری می‌توان دید و حتا چندی پیش، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به این مساله اشارۀ سرراست داشت.
روز اول اسفندماه 1206، برابر با 21 فوریه 1828، «ننگ‌نامۀ» ترکمان‌چای، از سوی امپراتوری روسیه تزاری با هم‌راهی و هم‌گامی امپراتوری بریتانیا، بر ملت و دولت ایران تحمیل شد.
بر پژوهش‌گران تاریخ معاصر ایران روشن است که روس‌ها، بدون همراهی و هم‌گامی انگلستان که به اصطلاح با هم‌پیمانی با ایرانیان، نقش «شریک دزد و رفیق قافله» را بازی می‌کرد، توان درهم‌شکستن نیروهای مسلح ایران را در میدان‌های نبرد نداشتند.
از آن‌‌جا که در این گفتار، امکان بررسی دقیق به شکست کشاندن ملت ایران نیست، به همین حد بسنده می‌شود که یکی از دلایل آن، روی‌گردانی عباس میرزا ولی‌عهد از جنگ و در بن‌بست قرارگرفتن فتح‌علی شاه بود. (برای آگاهی بیش‌تر، نک: تاریخ تجزیۀ ایران، دفتر چهارم – تجزیۀ قفقاز – دکتر هوشنگ طالع – انتشارات سمرقند – تهران 1388)
بر پایۀ این قرارداد، ایالت ایروان و نخجوان و بخش بزرگ دیگری از ایالت تالش از دست رفت که مرز کنونی ایران با جمهوری اران (آذربایجان)، ارمنستان و نخجوان، فرآیند آن است.
افزون بر از دست رفتن باقی‌ماندۀ سرزمین‌های قفقاز (قفقاز شمالی و قفقاز جنوبی)، قضاوت کنسولی (کاپیتالاسیون) به ایران تحمیل شد و حق داشتن نیروی دریایی در دریای مازندران نیز، به طور کامل از دست رفت.
روز هفتم نوامبر 1917 (16 آبان 1296)، بلشویک‌ها با کودتای مسلحانه، حکومت موقت را در روسیه برانداختند. در این فرآیند «ولادیمیر ایلیچ ایلیانوف» ملقب به لنین که از حمایت همه‌جانبۀ مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی امپراتوری آلمان برخوردار بود، نخستین حکومت کمونیستی را به نام « شورای کمیسرهای خلق»، در روسیه برپا کرد.
لنین که در دوران جنگ جهانی یکم در سوییس به سر می‌برد، با دستگاه‌های اطلاعاتی امپراتوری آلمان به یک توافق دست یافت، لنین در برابر حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی امپراتوری آلمان، پذیرفت که در صورت موفقیت در عملیات کودتا علیه حکومت تزاری، به طور یک‌جانبه برابر « نیروهای مرکز» (امپراتوری آلمان ـ امپراتوری اتریش – هنگری و امپراتوری عثمانی و حکومت بلغارستان)، اعلام ترک مخاصمه خواهد کرد و همۀ شرایط ارضی آلمان‌ها را خواهد پذیرفت.
از این‌رو، آلمان‌ها، لنین‌ و همراهان را با یک قطار مخصوص از سوییس به روسیه وارد کردند و چنان که گفته شد، با حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی امپراتوری آلمان، کودتای بلشویکی در روسیه به بار نشست.
اما یک‌سال بعد، بدون این‌که شکست اساسی به نیروهای امپراتوری آلمان وارد شده باشد، بر اثر انقلاب داخلی، سامان امپراتوری در آلمان فروپاشیده و قیصر ویلهلم دوم به کشور هلند پناهنده شد.
حکومت تازه‌ آلمان که به «جمهوری وایمار (Weimar) معروف گشت، درخواست متارکۀ جنگ را کرد. به دنبال آن، متحدین آلمان نیز تسلیم شدند و بدین‌سان، حکومت بلشویکی از زیر بار اجرای قرارداد لنین با آلمان‌ها، رها شد.
بلشویک‌ها، دوباره به قفقاز یورش آوردند و این بار با هم‌گامی و هم‌کاری کمال پاشا (آتاتورک)، توانستند پایداری مردم این خطه را که خود را از زیر بار حکومت روس‌ها آزاد کرده بودند، درهم شکنند و دوباره قفقاز را به «غل و زنجیر» روس درآورند.
نفس استبداد و سلطه‌جویی و تجاوز‌طلبی در روسیه هم‌چنان برپا بود. تنها چیزی که عوض شده بود، عنوان حکومت بود و به جای «دیکتاتوری اعیان و اشراف»، «دیکتاتوری پرولتارریا»، جانشین آن شده بود.
پس از سلطه کامل بر قفقاز (قفقاز شمالی و جنوبی)، بار دیگر به گیلان یورش آوردند و شهر رشت را اشغال کردند. البته این بار سربازان روسی به جای پرچم عقاب امپراتوری، درفش داس و چکش سرخ را به دوش می‌کشیدند.
دولت ایران که توان رویارویی نداشت، به جامعۀ ملل شکایت برد.
جامعۀ ملل، روز 16 ژوئن 1920 (26 خرداد 1299)، به شکایت ایران رسیدگی کرد و چون شکایت «بی‌زوری» از «زورمندی» بود، تصمیم‌ روشنی گرفته نشد.
هم‌زمان، انگلیس‌ها با روس‌ها بر سر سرزمین‌‌های همیشه ایرانی قفقاز و خوارزم و فرارود به توافق رسیدند. نیروهای روسی به دنبال این توافق، شهر رشت را تخلیه کردند. اما چند هفته پس از آن، به بهانۀ این‌که انگلیس‌ها از تخلیۀ خاک ایران خودداری می‌کنند، در بندرانزلی نیرو پیاده کردند و گروهی را نیز، در رشت مستقر کردند.
روس‌ها بر آن بودند که با افزودن فشار، میراث خونین تزارها در قفقاز و خوارزم و فرارود، را به خود منتقل کنند.
روز بیست و سوم بهمن 1300 (26 فوریه 1921)، دولت ایران زیر فشار سخت و موافقت ضمنی و پنهانی انگلیس‌ها، ناچار از امضای قرارداد 1921 (معروف به مودت) گردید.
در فصل یک این قرارداد، دولت شوروی روسیه آمده بود:
یک مرتبه دیگر رسماً اعلان می‌نماید که از سیاست جابرانه‌‌ای که دولت‌های مستعمراتی روسیه [امپراتوری روسیه]… نسبت به ایران تعقیب می‌نمودند، قطعاً صرف‌نظر می‌نماید…
دولت شوروی روسیه، تمام معاهدات و مقاولات و قراردادهایی را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع می‌نمود، ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان می‌نماید.
مهم‌ترین این معاهدات و مقاولات و قراردادهای یاد شده، عبارتند از:
قرارداد گلستان (2 آبان 1192/24 اکتبر 1813) تجزیۀ بخش بزرگی از قفقاز.
قرارداد ترکمان‌چای (اول اسفند 1206/ 21 فوریه 1828) تجزیۀ سرتاسری قفقاز.
قرارداد آخال (23 آذر 1260/ 14 سپتامبر 1881) تجزیۀ سرزمین‌های خوارزم و فرارود.
اما در فصل سوم، دولت بلشویکی با همۀ شعارهای ظاهری، ایران را ناچار از شناسایی مرزهای تجزیه بر پایۀ قرارداد آخال، می‌نماید:
دولتین معظمتین متعاهدتین، رضایت می‌دهند که سرحد مابین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمیسیون سرحدی 1881 تصدیق و رعایت نمایند…
در برابر گرفتن این سرزمین‌ها، روس‌ها «از انتفاع از جزایر آشورزاده»… صرف‌نظر کرده و هم‌چنین «قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آن… مسترد می‌دارد.»
دولت ایران رضایت می‌دهد، سرخس معروف به سرخس روس… در تصرف روسیه باقی بماند.
هم‌چنین در فصل دوم آمده بود:
… کلیه معاهدات و قراردادهایی را که دولت سابق روسیه، با ممالک ثالثی به ضرر ایران و راجع به آن منعقد نموده است، ملغی و از درجۀ اعتبار ساقط می‌داند.
مقصود از این قراردادها، قرارداد 1907 و نیز متمم آن در سال 1915 بود. اما در برابر سرزمین‌های خوارزم و فرارود، بلشویک‌ها بر پایۀ فصل یازدهم همین قرارداد. با سکوت دربارۀ قرارداد گلستان، قرارداد ترکمان‌چای را ملغی‌الاثر اعلام می‌دارند.
فصل یازدهم – نظر به این‌که مطابق اصول بیان شده در فصل اول این عهدنامه، عهدنامۀ منعقدی در 10 فوریه 1828 مابین ایران و روسیه در ترکمان‌چای که فصل 8 آن داشتن بحریه را در بحر خزر از ایران سلب نموده بود، از درجۀ اعتبار ساقط است…
بدین‌سان، به روشنی و سرراست، در فصل یازدهم اعلام شده است که «عهدنامۀ منعقده در 10 فوریه 1828 مابین ایران و روسیه در ترکمان‌چای…، از درجۀ اعتبار ساقط است».
البته با توجه به فصل یازدهم که «مطابق اصول بیان شده در فصل اول این عهدنامه»، عهدنامۀ ترکمانچای از درجۀ اعتبار ساقط اعلام می‌گردد، قرارداد گلستان نیز از درجۀ اعتبار، ساقط می‌باشد. اما، جای شگفتی است که هیچ‌یک از دولت‌های ایران با توجه به مفاد این قرارداد، گامی در راه بازگشت دادن سرزمین‌های بازگردانده شده به ایران برنداشته‌اند.
فصل اول و یازدهم قرارداد 1921، به روشنی می‌گوید که قرارداد ترکمان‌چای و با همان استدلال، قرارداد گلستان ملغی‌الاثر است و می‌بایست سرزمین‌های جدا شده وسیلۀ این دو قرارداد، به ایران بازگردد.
***
بحرین را زپنجه دشمن برون کشید
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1610-bahrein-ze-pange.html

سروده‌ای از پان ایرانیست مبارز سرور دکتر محمد علی‌ سجادیه (م.س. پیکار)

در کــــوچه های خامــــش منامه شامــگاه غـم با تمـام قـدرت خود حمـــــله ور شده
ماه پــــریده رنگ به آهـــنگ درد و رنـــج بـار دگـر بـه غــم زدگـان جــلوه گـر شـده

اما شب است و راز توان گـفت چونـــکه روز
بایـد خـموش بـود و از ایـران سخـن نگـفت
ماننـد شـمع سـوخت ز سـوز و محن ولـیک
با هـیچ کـس حکایت سـوز و محـن نگــفت

حرفی اگر که شرطه رسـاند به عرض شــیخ مـفهـوم آن شـکنجه و زنـدان خــریدن است
ای روزگـار تیـره درون این چـه زندگــیست کـایـنگونه جـایگاه خمــوشی گـزیدن اسـت

کـو جـبهه نجـات و چـه شد موج اعتصــاب
آن غـنچه های بـاغ شـهامـت کـجا شــدنـد
تـبـعـــیـد در جــزایـر دریـای سـرنـوشـت
بهـر چه بــی گــناه بــه حـکم قــضا شدند
کــو آن سپیـده های طــرب خــیز زندگـی کـو آن شـراره هـای جــواهر تـراش مــهـر
آن روزگـار سـر خوش وحدت که تنـد رفـت وان ساقیـان مــهر خــریدار خـوب چــــهر

اینـک تـمام گـــشته هـمـه چــیز در عوض
از درد و رنــج مـی رســد آواز یــک صـــدا
امــا میـــان ایــن شـــب تـــاریک بـاز هم
بــرخـــاسـتـه ز ســینـه تـاریــخ ایـن نـدا

هنـگام وحدت اسـت دلــــیران بپـــا شوید بنـیــاد مــهر در دل گــردون بنــــا کـنید
بحـرین را ز پنجـه دشـــمن برون کـــشید کــاووس را ز بنــد اســارت رهـــا کـنـیــد
***

چرا درد وطن داریم؟
عباس پهلوان

***
مستند آغاز یک امپراطوری – هخامنشیان – بزبان فارسی – وب سایت دکتر کاوه فرخ
http://www.kavehfarrokh.com/news/history-channel-program-on-achaemenids-translated-to-persian-%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af-%d8%a2%d8%ba%d8%a7%d8%b2-%db%8c%da%a9-%d8%a7%d9%85%d9%be%d8%b1%d8%a7%d8%b7%d9%88%d8%b1%db%8c-%e2%80%93/

www.kavehfarrokh.com

***
پاینده ایران
چهاردهم فروردین ۱۳۹۰
رزمنده ایرانپرست سرتیپ احسان پزشکپور درگذشت

سرتیپ احسان پزشکپور یار دیرگام و آرمانخواه پان‌ایرانیست و برادر شادروان محسن پزشکپور، بنیانگذار حزب پان‌ایرانیست، پس از چند هفته بستری بودن در دوازدهم فروردین‌ماه ۱۳۹۰ در بیمارستانی در پاریس چشم از جهان فرو بست. شادروان احسان پزشکپور، چه در لباس نظامی در پیش از انقلاب، و چه پس از انقلاب، همواره قلبش برای ایران می‌تپید و آرزویش این بود که ایران را آزاد، سرافراز و سربلند ببیند.

او مبارزی نستوه بود که تا هنگام بدرود گفتن به این جهان خاکی لحظه‌ای از مبارزه برای آزادی و برقراری حاکمیت ملی در ایران باز نایستاد. روانش شاد که راه مقدسش پر رهرو خواهد بود.

دفترهای برونمرزی حزب پان ایرانیست
***

پان‌ایرانیسم چیست و چه می‌گوید
واژه پان‌ايرانيسم براى نخستين بار پیرامون سال ١٣٠۵ خورشيدى از سوی دکتر محمود افشار يزدى در مجله کابل بکار برده شد. در اين نوشته، دکتر افشار يزدى از هماهنگی و اتحاد ميان ايران و افغانستان سخن گفته و سختى‌هایی را که در این راه می‌دید بازگو کرده بود. اين کهنترين کاربرد واژه پان‌ايرانيسم است که از آن آگاهى داريم. پان‌ايرانيسم، بمانند هر مقولهٴ اجتماعى-‌ سياسى ديگر، از ديدگاه‌هاى گوناگون تعريف‌هاى گوناگونى دارد. ما اينجا به دو تعريف زير بسنده خواهيم کرد.

پان‌ايرانيسم از ديدگاه دکتر محمود افشاريزدى
پان‌ايرانيسم در نظر من بايد “ايده‌آل” و هدف اشتراک مساعى تمام ساکنين قلمرو زبان فارسى باشد در حفظ زبان و ادبيات مشترک باستانى. منظورم اتحاد کليه ايرانی‌نژادان – فارس‌ها، افغان‌ها، آذری‌ها، کردها، بلوچ‌ها، تاجيک‌ها و غيره – است براى حفظ و احترام تاريخ چند هزار سال مشترک و زبان ادبى و ادبيات مشترک. هيچ وقت عقلاى ايران انديشه اينکه به خاک کشورهاى ديگر تجاوز کنند را در مخيله خود نداشته‌اند. هميشه حرف اين بوده است که ما بايد از لحاظ ارضى وضع کنونى خود را نگاه داريم و استوار کنيم.

پان‌ايرانيسم ما بايد جنبه دفاعى و فرهنگى داشته باشد نه تهاجمى. به اين معنى که در برابر “پان”هاى ديگر، مانند پان‌تورانيسم يا پان‌عربيسم که قصد تجاوز از حدود ارضى خود دارند، مقاومت داشته باشيم. (۱)

پان‌ايرانيسم از ديدگاه حزب پان‌ايرانيست
پان‌ايرانيسم وحدت و هماهنگى همهٴ تيره‌هاى ايرانى است در جهت استقرار حاکميت ملت ايران.
ملت بزرگ ايران داراى يک وطن، يک تاريخ، يک فرهنگ، و آداب و رسوم می‌باشد. پراکندگى، تفرقه و تشتت، و وضع کنونى به ملت ايران تحميل شده است. پان‌ايرانيسم نهضت وحدت طلب ملت ايران است. پان‌ايرانيسم جنبشى است سازنده و خلاق. نظامى است نوين بر اساس هدف‌هاى پرفروز تاريخ ايرانزمين. پان‌ايرانيسم راهى است براى ملت ايران براى رهايى و وحدت. (٢)
———————————————————————————————————————————
(۱) افغان‌نامه، دکتر محمود افشار يزدى، جلد سوم، چاپ تهران، ١٣۶١ خورشيدى، صفحات ۴٧۵ تا ۴٨٢
(0) برگرفته از “ضد استعمار” نشريه داخلى حزب پان‌ايرانيست، سال دوم، شماره ١٣، فروردين ١٣٧٨
***
پان ایرانیست‌های دربند را آزاد کنید.
زندانیان سیاسی را آزاد کنید.

***
به سرویس رایگان وبگاه میهن دوستان ایران بپیوندید و مطالب میهن دوستانه ی خود را در آن منتشر کنید این تارنما امکان انتشار مطالب را یه صورت ایمن برای شما فراهم می کند:
www.webgah.org

تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
www.paniranism.net

فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism

تارنمای حزب پان ایرانیست:
http://paniranist. org

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://pan-iranist. info

تارنمای تريبون آزاد پان ايرانيست در خوزستان:
www.pan-iranist.net

کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست
http://www.youtube.com/paniranistparty

فیسبوک حزب پان ایرانیست:
www.facebook.com/paniranistparty

حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت

هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید.
iran@paniranism.info
http://www.paniranist.org/a.htm
http://www.pan-iranist.info/?page_id=353

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.