نامه پان ایرانیسم
شماره ٨٢ – آدینه ٣٠ فروردین ١٣٩٢ – ١٩ آوریل ٢٠١٣
www.paniranism.info – iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی:
مطالب زیر تقدیم میشوند:
شادی زندانی است/ شعری از مصطفی بادکوبه ای
زلزله ۵/۲ ریشتری آذربایجان شرقی را لرزاند
وقتى تن وطن میلرزد
بانوی لر سوارکار
ملرز ای وطن – م.سحر
عوام زدگی خواص
پاینده ایران
شادی زندانی است/ شعری از مصطفی بادکوبه ای
برگرفته از تارنمای کلمه
مصطفی بادکوبهای، شاعر معاصر که سال گذشته در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به سه سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از شعرخوانی در انجمنها و سه میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده در شعری تازه گفته است: پرسیدمش ز نام/ میگفت: «شادیام»/ گمگشته نیستم،/ زندانیام، تمام…
به گزارش کلمه، مصطفی بادکوبه ای، طی سال های گذشته در انتقاد از محمود احمدی نژاد شعرهای فراوانی سروده. او پس از اعتراضات مردمی به اعلام نام محمود احمدی نژاد به عنوان برنده انتخابات خرداد ۸۸، شعرهایی نیز در حمایت از جنبش سبز، جنبش اعتراضی مردم، سرود. دو شعر “فتنه گران” و همچنین “وطن” که توسط خود او و در جلسات شعرخوانی خوانده شده بود، با استقبال مردم و کاربران فضای مجازی و شبکه های اجتماعی رو به رو شد.
به گفته ی مصطفی بادکوبه ای، استاد بیبدیل شعر و ادب و پژوهش معاصر ایران دکتر شفیعی کدکنی میفرمایند: «طفلی به نام شادی… دیری است گم شده است» و حالا این شاعر زندانی نیز در همین مضمون شعری سروده که در آن شادی گم گشته را ردیابی کرده است.
این سروده که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
زندانیام، تمام
آن سوی میلههای جهل
طفلی نشسته بود،
-با موهای براق و چشمانی سیاه –
در صدایش «طرب مولانا»
در نگاهش «خرد فردوسی»
و در دستش «پرچم ایران»
میگفت میبرندش هر دم به محبسی
در کنج کنج این دیار
گه گوشه اوین
گه دشت گوهر کم کردهٔ «گوهر دشت»
گه بیدادگاه «عادل آباد»
گه خشک رود «کارون»
و گاه قطعه انحصار «قزل حصار»!
پرسیدمش زنام
میگفت: «شادیام»
گمگشته نیستم،
زندانیام، تمام
فرودین ماه ۹۲
زندان اوین
***
زلزله ۵/۲ ریشتری آذربایجان شرقی را لرزاند
زلزلهای به بزرگی ۵/۲ ریشتر ساعاتی پیش شهر «تسوج» در استان آذربایجان شرقی را لرزاند.
خلیل ساعی، مدیرکل بحران استان آذربایجان شرقی در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این باره گفت: این زلزله که در ساعت ۱۵:۹ رخ داد، ۵/۲ ریشتر بزرگی داشته است.
وی با بیان اینکه تاکنون گزارشی مبنی بر وارد شدن خسارت ناشی از این زلزله به ما مخابره نشده است، اظهار کرد: با فرماندار شهر تسوج در ارتباط بودهام و مدیریت بحران این شهر در آمادگی کامل است.
به گفته مدیرکل بحران استان آذربایجان شرقی، زلزله ۵/۲ ریشتری تسوج در شهرستانهای تبریز، آذرشهر، عجبشیر، بناب و مرند نیز احساس شده است.
حبیب حسینقلیزاده مدیر روابط عمومی اورژانس آذربایجان شرقی نیز به ایسنا گفت: تاکنون موردی از مجروحیت در پی زلزله ۵/۲ ریشتری تسوج مخابره نشده است.
وی همچنین گفت: در پی وقوع زلزله با اورژانسهای شهر مراغه، شبستر و… ارتباط گرفتیم که خوشبختانه تا این لحظه هیچ موردی از مجروحیت و حوادث ناشی از زلزله مخابره نشده است.
وی با بیان اینکه به نظر نمیرسد که این زلزله تخریبی داشته باشد، به ایسنا گفت: با این وجود نیروهای اورژانس بر حسب وظیفه ذاتی خود، همواره در آمادهباش کامل هستند، اما با توجه به اینکه مورد حادثهای گزارش نشده، تا به این لحظه اعزامی نیز به مناطق زلزلهزده نداشتیم.
به گزارش ایسنا، شبکههای لرزه نگاری مرکز لرزهنگاری کشوری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در ساعت ۱۵ و ۹ دقیقه و ۳۷ ثانیه رخداد زلزله را در عمق هشت کیلومتری از سطح زمین ثبت کردند.
مختصات کانون این زلزله، در ۳۸. ۳۲ درجه عرض شمالی و ۴۵. ۳۶ درجه طول شرقی گزارش شده است.
***
وقتى تن وطن میلرزد
روشنک آسترکی
بر گرفته از راه دیگر
روز سه شنبه، ۲۷ فروردین، ۸ استان کشور لرزید که مهمترین آن زلزله ۸. ۷ دهم ریشتری سیستان و بلوچستان بوده است
به گزارش مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران بر اساس آخرین گزارشات خود اعلام کرد: از بامداد تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه بیش از ۷ استان کشور بر اثر وقوع زمین لرزه لرزید.
ایران روی خط زلزله
فلات ایران یکی از مناطق زلزله خیز است. و هر چند وقت یکبار، زلزله، باعث خرابیهای بسیار میگردد
شهرهای کشور ما در برابر وقوع زلزلههایی با قدرت تخریب متوسط و زیاد، بسیار آسیب پذیر هستند. تجربه زلزلههای منجیل (۱۳۶۹) و بم (۱۳۸۲) نشان داده است که زلزلهای که در کشورهایی مانند ژاپن، به راحتی با آن برخورد میشود، در کشور ما، علاوه بر واردکردن آسییبهای جدی به زیر ساختهای شهری و بر جای گذاشتن تلفات زیاد، یک یا چند شهر از کشور را با بحرانی جدی روبرو نموده وگاه دامنه مشکلات زلزلهها به حدی است که تبعات آن گریبانگیر کل کشو میشود. از این رو، نگرش نوین به مدیریت بحران در هنگام زلزله درکشور ما اهمیتی صد چندان مییابد. یک مدیریت علمی و سریع میتواند علاوه بر ایفای نقش تعیین کننده در کاهش تلفات و خسارتهای مادی، مسائل و مشکلاتی را که در میان مدت و دراز مدت پس از وقوع زلزله اتفاق میافتد به حداقل برساند. ستاد بحران باید بلافاصله تشکیل شده و مسائلی نظیر شناسایی دقیق و سریع ابعاد فاجعه، شناسایی پتانسیلهای موجود برای امدادرسانی، نحوه استفاده از نیروهای آموزش دیده و با تجربه، سازمان و سامان دهی به نحوه عملکرد افراد ونهادهای عمل کننده، جذب سازماندهی کمکهای مردمی، نحوه تعامل با کمکهای خارجی، حفظ آثار باستانی و اسنادو مدارک، جلوگیری از شیوع بیماریها ومفاسد اجتماعی را به سرعت بررسی و استراتژی مقابله با بحران را تدوین نموده و دستورات لازم را به ارگانهای عمل کننده ارائه نماید.
زلزله و ساختمانها در ایران
کشور ما با موقعیت خاص زمینشناسی (واقع شدن در کمربند زلزله) و استقرار کانونهای زیستی به ویژه شهرها در پهنههای پرخطر، بالقوه در معرض تهدید زمین لرزه قرار گرفته است.
بیشتر ساختمانها در شهرهای ایران جزو ساخت و سازهای قدیمی هستند که مقاومت چندانی در برابر زلزله ندارند و حتی در میان ساخت و سازهای جدید به علت سودجویی و ساخت وسازهای غیرمجاز بیشتر این ساختمانها در برابر زلزله پایدار نخواهند بود، حتی در بسیاری از ساخت وسازهایی که در آن اصول مهندسی عمران و پایداری در برابر زلزله را رعایت کردهاند به خاطر پدیدههایی چون روانگرایی به علت بالا بودن سطح تراز آب در شهر تهران و نوع خاک بعضی مناطق شاهد خرابی ساختمانها بر اثر زلزله خواهیم بود.
به طور کلی ساختمانهای موجود در کشور را به سه دسته زیر میتوان تقسیم کرد:
الف) ساختمانهایی که دارای اسکلت نیست.
این دسته از ساختمانها دارای سیستم دیوار باربر خشتی و یا آجری است که در برابر زلزلههای نسبتا شدید مقاوم نیستند و در هنگام وقوع زلزله ساکنان آنها به علت ریزش آوار در امان نخواهند بود.
ب) ساختمانهایی که دارای اسکلت فلزی و یا بتنی است ولی برای نیروهای افقی ناشی از زلزله محاسبه نشدهاند.
این قبیل ساختمانها در صورت اجرای صحیح اسکلت و یکپارچگی سقفها در برابر زلزلههای با بزرگی کم و متوسط تا حدی مقاومت مینمایند و خسارتهای وارد بر آنها کمتر باعث آسیب دیدگی ساکنان آنها میشود. البته در این نوع ساختمانها باید ایمن سازی محیط داخلی ساختمان و یا به عبارتی مبلمان آن به نحوی باشد که در اثر حرکتهای ناشی از زلزله، آسیبی از طرف آنهابه ساکنان وارد نشود.
ج) ساختمانهای ساخته شده با اسکلت فلزی یا بتنی که برای نیروهای افقی ناشی از زلزله محاسبه شدهاند.
این دسته از ساختمانها در مقابل نیروهای جانبی ناشی از زلزله پیش بینی شده توسط آیین نامه مقاومت مینمایند. اصولا چنین ساختمانهایی، در صورت اجرای صحیح نیازی به مقاوم سازی ندارد ولی باید مبلمان داخلی ساختمان به نحوی باشد که در اثر تکانهای شدید، آسیبی از این بابت به ساکنان آن وارد نگردد.
روشهایی جهت ایمن سازی ساختمانها در برابر زلزله
الف) تخریب و بازسازی اصولی و مطابق ضوابط و آیین نامهها
ب) مقاوم سازی ساختمانها بدون تخریب آنها
قطعا از نظر مدیریت شهری که علا وه بر ایمن سازی بافتهای مسکونی در برابر زلزله دیگر معیارها از قبیل شهرسازی، اصلا ح بافتهای مسکونی، استفاده از مصالح نوین و استاندارد، اصلا ح ساختار ترافیک، استفاده بهینه از انرژی و خدمات رسانی استاندارد نیز مهم هستند روش اول راه حل اصولی و نهایی جهت حل مشکل است.
اما در خصوص روش دوم، تاکنون محافل مختلف علمی و اجرایی نظرات کارشناسی متعددی مطرح نمودهاند و حتی روشهایی عملی نیز برای انجام این کار ارایه کردهاند اما گاهی اوقات به علت پرهزینه بودن، گاهی غیرعملی بودن، طولا نی بودن زمان اجرا و عدم وجود متخصص قابل اجرا نبوده است.
چگونه مقاومت ساختمان مسکونی خود را در مقابل زلزلههای احتمالی ارزیابی کنیم؟
ارزیابی آسیب پذیری لرزهای ساختمانهای موجود، عملکرد آنها را در مقابل زلزلههای احتمالی آتی پیش بینی میکند. شما میتوانید با یک بررسی ساده، ساختمان خود را ارزیابی و در صورت نیاز، با مراجعه به متخصصان مهندسی زلزله، تدابیری برای مقاوم سازی آن اتخاذ کنید.
در مناطق زلزله خیز، ساختمان باید به گونهای طراحی و اجرا گردد که در مقابل زلزلههای متوسط به اسکلت ساختمان آسیبی نرسد. البته همان طور که قبلا نیز گفته شد آسیبهای جزیی به اثاثیه منزل، شیشهها، قاب عکسها و… قابل قبول است، اما در مقابل زلزلههای شدید باید ساختمان فرو بریزد، اگر چه احتمال وارد آمدن آسیبهای قابل ملا حظه به اسکلت ساختمان وجود دارد.
زلزله زدگان و مصائب پس از زلزله
یکی از مهمترین ابعاد بلایای طبیعی به ویژه زلزله، بعد روانشناختی آن است. تجربههای بشری و نیز پژوهشهای علمی، همه بیانگر آن هستند، که پس از وقوع زلزله، از همان آغاز به مداخلههای تخصصی روانشناسی برای آسیب دید گان نیاز است و این مساله از ضروریترین یاری رسانیها است. در همان برهه نخست پس از زلزله واکنشهای هیجانی و روانی را در افراد میتوان بازشناخت، که اگر پاسخی در خور نگیرند، ضمن لحاظ کردن ویژگیهای شخصیتی آسیب دیده، مساله میتواند از جهت بالینی بغرنجتر و مشکل آفرینتر شود.
افسردگی، سوگ، اضطراب، خشم، احساس گناه بازماندگی، بیتفاوتی بیماری زا، گفتار و رفتار نامتناسب، تمایل و حتی اقدام به خودکشی از مهمترین مواردی هستند که در نخستین دوره بعد از سانحه در عرصه روان قربانیان میتوانند بروز کنند و اگر برای افراد کمک رسانی تخصصی جهت مدیریت و احیانا پالایش و هضم چنین هیجانهایی فراهم نشود، هر یک از مسایل یادشده به تنهایی یا در پیوند با یکدیگر میتوانند موجب پدیداری اختلالها و واکنشهای روانی شوند، که در درازمدت برکیفیت زندگانی افراد اثرگذار خواهند بود. روانشناسانی که در حیطه بالینی و تخصصی مداخله در بحرانهای ناشی از بلایای طبیعی آموزش دیدهاند و کار کردهاند، در چهار برهه از زمان بروز حادثه تا خروج از آن باید ایفای نقش کنند که برهه نخست برهه حاد نامیده میشود. در این برهه افراد بازمانده باید پیرامون حادثه اطلاعاتی کسب کنند و افراد کلیدی ناحیه آسیب زده مانند معلمان، ماموران اورژانس و مسوولان امور بهداشتی به صورت ویژه آموزشهای روانشناختی دریافت دارند تا واکنش هنجار در موقعیتی ناهنجار طرح ریزی شود. نیاز سنجی نیز در این مرحله آغاز میشود. همچنین در گام نخست مواجهه با قربانیان سوگوار، درمانده و نیز شوک زده، روانشناسان با شیوههای تخصصی درمانی میکوشند تا بار هیجانی آنها کاسته شود و بازده زندگانیشان افزایش یابد. ایجاد فرصت برای پالایش هیجانی، یافتن راههای نوین سازگاری، کاربست شیوههای حل مساله، آگاه سازی و پیش بینی نخستین آینده و استفاده از ساختارهای حمایتی موجود به ویژه برای کودکان، از جمله مهمترین راهبردهای چنین مداخلهای است.
چنانچه این مهم صورت گیرد بسیاری از اختلالهای روانی از جمله اختلال استرس پس از فشار روانی، اختلالهای خلقی، بیماریهای روان تنی و… در گروه قابل توجهی از آسیب دیدگان قابل پیشگیری خواهد بود که هم از جنبه اخلاق انسانی وظیفه تامین بهداشت روانی ایشان ایفا شده است و هم از جهت اقتصادی هزینههای کمتری بر نظام درمانی تحمیل خواهد شد. در پروتکلهای سازمان بهداشت جهانی نیز این مساله مورد توجه قرار گرفته و با توجه به ضرورتش بر ارایه چنین شیوهای از یاری رسانی در اسرع وقت تاکید شده است. با توجه به آنچه گفته آمد، بایسته بود، گروه روانشناسان متخصص مداخله در بحران از سوی سازمان هلال احمر با توجه به پروتکلهای جهانی در ۴۸ ساعت نخست در منطقه حضوریابند..
***
بانوی لر سوارکار
آرش ماد اندیمشکی
سکو سکو سه إیما لوریم لر .. خاک پای ایرونیم… سکو خین ایما ریختا د پا ای خاک پاک…زننه بایی إ ایرون … چی بکیم که عشقت چنو ها د ای دلم..که مر روم د قور ک دس دت بلم… اما خو هرچی بایه،هوایم د خاک خوت اروم گیریم.
(نگا نگا نگا کن/ما لر هستیم/خاک پای ایرانیم/ببین خون ما ریخته شده به پای این خاک پاک/زنده باشی ای ایران/چیکار کنیم؟ که عشقت چنان در دل ما هست که مگر اینکه بریم توی گور و بمیریم که ازت دست بکشیم/آخرشم که در خاک خودت اروم میگیریم.)
ما لرها سوگند خورده ایم هر آنچه داریم برای ایران باشد و خواهد بود و دشمنان ایران زمین را زیر سمهای اسبهایمان له میکنیم
پاینده ایران
***
ملرز ای وطن
م.سحر
بر گرفته از تارنمای سحرگاهان
تبر به دست رذیلان و لرزه نزد زمین است
در این زمانهء بیداد ، رسم داد ، نه این است
کجا رواست بلرزد زمین به شهر و دیاری
که خانه ها همه از خشت و فقر خانه نشین است ؟
به کودکان نگر ، ای گوی خاک و بازی آنان
ملرز ، از آن که درین لرزه ها عداوت و کین است !
منه به گوشهء دلهای زنده ، داغ ِ عزیزان
ببین که شعله ء آتش میانِ خونِ جبین است
تو خاک باروری مهد آرزوست ست وجودت
سرای زیستنی ، وز تو انتظار ، چنین است
ملرز ای وطن ، ای خاک تا به خاک نلرزد
گلی که در تو شکوفاشده ست و با تو قرین است !
ملرز تا بنلرزد بنای عشق و عطوفت
که تاب لرزه نمی آورد دلی که حزین است !
غم جهان همه در جان ماست بی که بلرزی
از آن که عصر فقیهان و دورِ دیولعین است
پاریس 11.8.2012
***
عوام زدگی خواص
نوشته شاهین نژاد
فارغ از اینکه نگاهمان به یک جامعه پیشرفته و مدرن باشد و یا جامعه ای در حال رشد و غیر متکامل مد نظرمان باشد، دو دسته از مردم در جوامع بشری وجود دارند: عوام (توده ها) و خواص (نخبگان). توده ها کم و بیش ویژگیهای مشترکی از خود نشان می دهند چه اروپایی باشند چه آسیایی، چه در کشوری توسعه یافته زندگی کنند چه در کشوری جهان سومی.
عوام در مقوله های فرهنگی، فکری و هنری وارد نمی شوند. چه توانگر باشند و چه از رده های آسیب پذیر و کم درآمد، برای آنچه در حوزه اندیشه جای می گیرد، زمان و انرژی نمی گذارند و برای خدمات و یا کالاهای فرهنگی خرج نمی کنند. به آنچه در پیرامونشان می گذرد بی توجه هستند مگر آنکه با خواب و خوراک روزمره آنان پیوندی داشته باشد. اهل مطالعه نیستند و آموخته هایشان عمدتا شفاهی، غیر مستند و غیر دقیق هستند. به آسانی به هیجان می آیند و چندی نمی گذرد که تبشان فرو می نشیند. از چهره های سرشناس یا بت سازی می کنند و یا اهریمن سازی. بسیار سیاه و سپید بین هستند و داوری هایشان در باره شخصیتهای اجتماعی و سیاسی، معمولا دور از انصاف و با جانبدارانه می باشد. این الگوهای رفتاری را در توده ها کم و بیش می توان به روشنی دید حال چه این توده ها انگلیسی باشند چه ایرانی و چه چینی.
در برابر اینان، رده خواص و یا نخبگان قرار دارند که قاعدتا سرآمدان فرهنگی، اقتصادی، علمی و سیاسی جامعه هستند. روشنفکران نیز که نخبگان فرهنگی کشور خویش شمرده می شوند، زیر گروهی از این رده اجتماعی هستند. از جامعه ای به جامعه دیگر بر پایه پیشرفتگی و یا پسماندگی جامعه، اندازه کمی و کیفیت رده نخبگان تغییر می یابد. بخشی از این سرآمدان که کنشگران دامنه های علوم انسانی هستند، می توانند به بقیه جامعه خوراک فکری و فرهنگی بدهند. همگی اینان الزاما تولید کننده اندیشه و فرهنگ نیستند بلکه می توانند مصرف کننده فرآورده های حوزه های مذکور نیز باشند.
در میان ما ایرانیان، گروهی از خواص نه تنها به بازسازی روح و روان جامعه ایرانی و مهندسی اجتماعی کمکی نمی کنند بلکه با عدم درک درست از مفاهیم بنیادی و انتقال این نادرستیها به کالبد جامعه موجب بدآموزی و آشفتگی بیش از پیش فکری ایرانیان می شوند. گزاره هایی چون “باید به باورهای مردم احترام گذاشت” یکی از این آموزه های نادرستی است که از سوی برخی به اصطلاح نخبگان به جامعه تزریق شده است و بسیار گسترش یافته و پیوسته از این سوی و آن سو بازگویی می شود. آن چیزی که ارجمند است “حق افراد برای داشتن باورهای گوناگون” است نه الزاما خود آن باورها. برای نمونه اگر فردی بر این اعتقاد باشد که “هندوها در کشور هند مردمی نجس هستند”، هیچ منطق و خردی اعتقادش را محترم نمی دارد که هیچ، بلکه بسیار آن را غیر انسانی ارزیابی می کند ولی هنوز بر بنیاد حقوق شهروندی و انسانی، آن فرد حق دارد که دارای آن باور باشد بدون آنکه تحت پیگرد قانون و یا آزار جامعه قرار گیرد.
نمونه دیگری از بدآموزیهای بخشی از خواص جامعه بویژه در برونمرز به جامعه ایرانی این است که چنان در باره دموکراسی سخن گفته اند و نوشته اند که هاله ای از تقدس پیرامون آن ایجاد کرده اند و بیچاره عوام دچار این توهم شده اند که دموکراسی خود، هدف است و حتی قابل نیایش و پرستش!! دموکراسی فرمولی است که توانسته در برخی از کشورها، وسیله ای برای رهنمون شدن ملت به سوی نیکبختی و رفاه نسبی شود و البته بارها هم آزمایش خود را بد پس داده است (بیاد آوریم که جمهوری اسلامی در همه پرسی فروردین 1358 بالای نود درصد رای آورد و فراموش نکنیم که نازی ها در آلمان در یک فرآیند دموکراتیک به قدرت رسیدند و باز اعتراف کنیم که امروزه روز، اسلامگرایان در بیشتر کشورهای مسلمان به دلیل پایین بودن سطح شعور سیاسی توده ها، می توانند برنده هر رقابت دموکراتیک باشند). در هر حال، به همین دموکراسی ایرادهایی وارد است که از زمان ارسطو تا همین جستارهای پسامدرن سالهای اخیر، مطرح بوده و به کنکاش گزارده شده اند.
از این نمونه های بد فهمی و بدآموزی در نزد “خواص عوام زده” کم نیستند: برابر گرفتن “دولت” و “حکومت” در نوشته ها و گفتار برخی از این هممیهنان، هم معنی تصور کردن “ناسیونالیسم” و “میهن پرستی” و یا معادل گرفتن واژگان “آزادی” و “دموکراسی” از این دسته موارد هستند. البته معادل گرفتن مفاهیمی چون “آموزش به زبان مادری” و “آموزش زبان مادری” و یا عباراتی همچون “اقوام ایرانی” و “ملتهای ایران!!!” از دامنه شلختگی و ندانم کاری بیرون است و در آن شیطنتهای تجزیه طلبان و قوم گرایان به روشنی به چشم می خورد و هدفشان عادی کردن بکار گیری این عبارات ضد ایرانی و ضد وحدت ملی است تا زمینه برای حرکتهای آینده آنان چیده شود.
خواص جامعه باید با ذهنی نقاد و پویا با مسایل بنیادین فرهنگی و اجتماعی روبرو شوند و پس از حلاجی و کند و کاو ژرف در آنها، جامعه را در زمینه های مربوط، مخاطب قرار داده و به گفتمان گسترده ای فرا خوانند. اینگونه، روشنفکران که خواص فرهنگی و سیاسی هستند می توانند چراغ هدایتی در دست گیرند و راهنمای جامعه ایرانی شوند تا از این کوره راه پر خطر و تیره و تار تاریخ معاصر کشورمان به سلامت بگذریم. از کسانی که در زمره سرآمدان و نخبگان جامعه بشمار می روند انتظار می رود تا با دقت و حتی وسواس بیشتری با مفاهیم پایه ای و با اهمیت برخورد نمایند و پس از هضم درست این فرایافتها، آن را در گفتار و نوشتار خود بکار بندد و در بدنه جامعه گسترش دهند تا از بدآموزی و کج فهمی مطالبی که درونمایه حساسی دارند پیشگیری شود.
***
پان ایرانیستهای دربند و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
***
تارنمای نامه پان ایرانیسم
http://paniranism.info
تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
www.paniranism.net
فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism
تارنمای حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.org
فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info
تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty
سازمانهای برونمرزی حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info
http://www.paniranist.org/a.htm
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران