شماره١١١ – خدمتگذار معبد حق و حقیقت

درفش ملی ایران

نامه پان ایرانیسم
شماره ١١١  – ١ آبان ١٣٩٢ – ٢٣ اکتبر ٢٠١٣
www.paniranism.info – iran@paniranism.info

درود بر هم میهنان گرامی

مصطفی بادکوبه ای در مصاحبه با روز: روزهای زندان، ما را ساخت
ابوالفضل عابدینی، خدمتگذار معبد حق و حقیقت
خروجی اتاق فکر اسرائیلی : امریکا و اسرائیل در پی تحریک تجزیه طلبی در آذربایجان
بحران خشکسالی در راه است
خرمشهر ۲۴ مهر۱۳۵۹ حماسی ترین روز دفاع ایرانیان

پاینده ایران

مصطفی بادکوبه ای در مصاحبه با روز: روزهای زندان، ما را ساخت

Omid Nourooz

فرشته قاضی

Fereshteh

به خاطر سرودن یک شعر به زندان رفت؛ ۱۳ ماه در زندان به سر برد و حالا هفت روز پس از آزادی اش از زندان می گوید آن شعر، حرف دل او بوده. “فتنه گران” شعری که در جریان اعتراضات مردم بعد از انتخابات ۸۸ بازتاب بسیاری یافت و خیلی از معترضان آن را حرف دل خود خواندند.
حالا مصطفی بادکوبه ای که ۱۳ ماه زندان را تحمل کرده درباره این شعر میگوید: من رنج می کشیدم وقتی وسط خیابان، خانم مردم، دختر مردم را می دیدم که با گلوله می زنند و روی زمین می افتد. او هم دختر من است، او هم عزیز من است. نگران وضعیت بودیم ما و باید می گفتیم که اقا این شرایط در شان ملت ما نیست، در شان یک کشوری که انقلابی کرده و خواسته به سوی دموکراسی برود نیست. آن شعر حرف دل من بود و من به آن شعر علاقه مند هستم.
مردی که با او مصاحبه کرده ام هفت روز پیش و در حالی که پنج ماه و پنج روز از محکومیت اش مانده بود از زندان آزاد شده است. او می گوید که زندان شعر او را پخته تر کرد: مثل یک مجسمه تراش، روزهای آنجا ما را ساخت و شعر ما را به اصطلاح تراشکاری کرد. جهت بیشتری گرفت، تندی بیشتری گرفت و در عین حال اگر تعریف از خود نباشد، پختگی بیشتری یافت.
آقای بادکوبه ای به پنج سال محرومیت از حضور در جلسات شعرخوانی هم محکوم شده و هنوز نمیداند این محرومیت هم با پنج ماه باقیمانده از حبس اش مشمول عفو قرار گرفته یا همچنان باقی است.
مصطفی بادکوبه ای، شاعر و نویسنده ای است که بیش از ۲۲ کتاب تاکنون منتشر کرده است. مصاحبه “روز” با او در پی می آید:

آقای بادکوبه ای شما در شرایطی آزاد شده اید که گویا چندماه دیگر محکومیت تان به پایان میرسید درسته؟
بله ۵ ماه و ۵ روز از محکومیت من مانده بود.

چطور آزاد شدید آیا درخواست آزادی مشروط کرده بودید؟
من چیزی ننوشتم، درخواستی نکردم، منتهی ظاهرا براساس قوانینی که دارند هرکسی یک سوم یا به ویژه دو سوم از محکومیت اش را گذرانده باشد و موردی در دوران زندان اش نباشد، یعنی زندان تایید کند که مشکلی ندارد، ظاهرا به قول خودشان مشمول عفو مشروط یا آزادی مشروط قرار می گیرد.

علاوه بر زندان، شما به ۵ سال محرومیت از شرکت در جلسات شعرخوانی هم محکوم شده بودید این محرومیت تان چه شد آیا همچنان محروم هستید؟
من از دوستان پرسیدم گفتند آنچه در متن حکم آمده به اصطلاح وقتی که زندان مورد عفو قرار بگیرد تبعاتش هم مورد عفو قرار گرفته. وکیل من مسافرت بوده این یکی دو روز پی گیری خواهد کرد ببینیم آن محرومیت ادامه دارد یا به خواست خداوند برداشته شده. این را هنوز نمیدانم.

تجربه زندان چطور بود اقای بادکوبه ای برای شما که به خاطر اشعارتان زندانی شدید؟
اولا که بارها گفته ام نه افتخار است نه جای ایراد. من اصولا موجود سیاسی نبودم من یک وجود فرهنگی ملی هستم. سروده هایی که داشتم مدتها و سالیان دراز است که این سروده ها را میخوانم منتهی چون همزمان شد با این داستان ۸۸ و قضایای اعتراض عمومی، پر این داستان من را هم گرفت والا تا به حال مشکلی آنچنان برای ما ایجاد نکرده بودند که من بگویم صرفا به خاطر شعر این اتفاق افتاد. بلکه ظاهرا این شعرها بدون اطلاع وبدون اجازه من از رسانه های جمعی پخش شد و بعد رفت روی اینترنت و عزیزان ایرانی آن سوی آب پخش کردند. این بیشتر مورد اعتراض آقایان قرار گرفته بود و نگران شان کرده بود. اینها هم به اصطلاح گوشی از ما پیچاندند که به اصطلاح خودشان متنبه بشویم و دیگر از این حرف ها نزنیم. ولی حقیقت این است که زندان برای من بسیار خوب بود. من با توجه به آنچه خوانده ام و آموزش دیده ام، افتخارم این است که مولانا پژوه و حافظ پژوه هستم، چندین جلد از کتاب های من درباره مولانا و حافظ است. از ۲۲ کتابی که نوشته ام ده دوازده کتاب از عزیزان و بزرگان عرفان است. در عرفان به ما یاد داده اند که “صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق، نیست فردا گفتن اش شرط طریق”. بنابراین ما این را آموزش دیده بودیم. در دوران محکومیت تلاش کردم فرصت را برای خودسازی، برای بازنگری به خود و از همه مهم تر در بخش عمومی اش ایجاد وحدت بین همه ایرانیان و ایران دوستان به کار برم. انجا در شب یلدا، شعر وطنم را خواندم جشن هایی که داشتیم مثل جشن مهرگان و سایر جشن ها، بهانه شادی داشتیم. با نام ایران، فرهنگ ایران و زمینه ای که باعث هویت ما شده سعی میکردیم دور هم باشیم. تصور میکنم که این عزیزان متوجه شده اند ما خیلی قضایای به اصطلاح غیر کار خودمان وارد نشدیم، ظاهرا این باعث شد از این ۵ ماه ما بگذرند.

Omid va hila

دو چامه سرای ملی: مصطفی باد کوبه ای و هیلا صدیقی

شما در زندان هم شعرهایی سرودید. تاثیر زندان را در این نوع شعرهایتان چگونه می بینید؟
فقط می توانم بگویم مثل یک مجسمه تراش، روزهای آنجا ما را ساخت و شعر ما را به اصطلاح تراشکاری کرد. جهت بیشتری گرفت، تندی بیشتری گرفت و در عین حال اگر تعریف از خود نباشد پختگی بیشتری یافت.

یکی از اشعار شما در همان ایام اعتراضات خیلی بازتاب پیدا کرد شعری که حرف بسیاری از معترضان بود و در عین حال گفته شد مبنای اتهامی و محکومیت شما بوده؛ “فتنه گران” حال که بابت این شعر ۱۳ ماه زندان را تحمل کردید چه دیدی بدان دارید؟
شاید لطفی که هموطنان به من پیدا کردند بیشتر به این دلیل بود که احساس کردند من می توانم بازگوی احساسات آنها باشم. در آن زمان هم من رنج می کشیدم وقتی وسط خیابان، خانم مردم، دختر مردم را می دیدم که با گلوله می زنند و روی زمین می افتد. او هم دختر من است، او هم عزیز من است. نگران وضعیت بودیم ما و باید می گفتیم که اقا این شرایط در شان ملت ما نیست، در شان یک کشوری که انقلابی کرده و خواسته به سوی دموکراسی برود نیست. من به آن شعر علاقه مند هستم و شعری است که حرف دل را زده. امیدوار هستیم حالا که به خاطر آن که زندانی کشیدیم بعد از این انشالله از این صحنه ها در کشورمان نبینیم.

حالا چطور آقای بادکوبه ای؟ در شرایطی آزاد شده اید که انتخابات دیگری برگزار شده، فضای کشور تغییر کرده، شما این فضا را چطور می بینید و این تغییرات چه حسی در شما ایجاد کرده؟
مردم کاملا متوجه دو نکته شده اند یک نکته اینکه حرف شان و احساس شان و خواسته شان یک جایی دیده شده و همین ارامشی به مردم داده. دوم اینکه به هر حال ما در صحنه بین المللی تلاش مان بر این بوده و خواهد بود که اگر سختی است تحمل بکنیم ولی سختی غیر از توهین است، سختی غیر از تحقیر است. ملت ما سرافرازند و توهین و تحقیر را نمی پذیرند بنابراین حالا که یک مقدار با احترام و ادب و یک مقدار احترام متقابل به این ملت نگاه می شود و برخورد می شود معمولا عزیزان راضی هستند. البته خیلی زود است من بخواهم قضاوت کنم شش هفت روز است آمده ام بیرون ولی حقیقت این است که من امید را در چهره مردم می بینم و امیدوار هستم این امید ادامه پیدا کند تبدیل به واقعیت شود و به قول علما تحقق پیدا کند.

خیلی از همبندی های شما بازداشت هستند. و رهبران جنبش سبز همچنان در حصر به سر می برند. فکر میکنید فضای جدیدی که بعداز ازادی با آن مواجه شده اید بتواند به ازادی آنها منتهی شود؟
حقیقتا ازاینکه آزاد شدم و خوشحال هستم که که این لطف حالا با هر عنوانی شامل حال من شده شامل حال همه عزیزان بشود و همه آزاد شوند. من که در زندان و با آنها بودم دست کم از این دوستانی که هم بندی من بودند ندیدم کسی بخواهد عداوت و دشمنی با حکومت داشته باشد. کسانی که من دیدم دلسوز بودند. من امیدوارم مسولان این را دریابند و مخالفان را تبدیل به منتقد، منتقدان را تبدیل به دوست کنند و دوستی و جذب و محبت خط عمل شان باشد. امیدوار هستم به ازادی همه کسانی که به خاطر دیدگاه و عقیده شان در بند هستند. درباره رفع حصر از آقای موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی هم همین طور. من چند بار عرض کرده ام آدم سیاسی نیستم بنابراین نگاه من نمی تواند نگاه سیاسی باشد اما یک نکته را میدانم آن عزیزان کسانی بوده اند که به این نظام خدمت کرده اند و در سابقه شان هم مساله ای نبوده به جز همین داستان که اختلاف نظری پیدا شده. از خدا میخواهیم این کدورت از بین برود و آنطور که همه از صدر تا ذیل اعلام میکنند سال قانون و حکومت قانون باشد ما امیدواریم با قانون و ضوابط درست با آنها هم رفتار شود. سه سال است در حصر هستند و من آرزوی ازادی این عزیزان را دارم.

آقای بادکوبه ای یکی از اشعار شما از سوی برخی مورد انتقاد قرار گرفت و شما را متهم به نژادپرستی کردند و گفتند که به هموطنان و مردم عرب توهین کرده اید. درباره این شعر چه توضیحی دارید؟
من نه فقط نژادپرست نیستم بلکه همیشه اعلام کرده ام من همه انسان ها را دوست دارم. اما درباره آن شعر و سرودن آن اگر با دقت و تا آخر شعر را بخوانند متوجه می شوند انگیزه چه بوده.

انگیزه سرودن آن چی بود؟
اولا سرکار خانم، من زبان عربی را به راحتی میدانم. من شعر عربی را به فارسی ترجمه کرده ام و در کتاب ام چاپ شده بنابراین مشکلی با زبان عربی ندارم. اما هنگامی که افراد کوته نظر و کوته فکر اعلام میکنند خدا فقط زبان عربی می فهمد، من انجا گفتم که خدایا اگر تو فقط زبان عربی می فهمی.. آن “اگر” را باید توجه کنند. چطور ممکن است بگویند خدا فقط یک زبان را می فهمد؟ اصلا چنین چیزی نیست. آنها کوته نظری کردند. من دست همه انسان ها را می بوسم به عنوان همنوع. هیچ مشکلی با عرب و کرد و ترک و بقیه ندارم. همه را دوست دارم همیشه یادآورصلح بوده ام در شعرهایم. آن یکی را عصبانی بودم وقتی گفتند در بهشت فقط زبان عربی است و… من اعلام کردم که خداوند زبان ندارد خدا با موسی به زبان عبری صحبت کرده، با عیسی به زبان خود او و همین طور با هر کسی با زبان خودش صحبت کرده. قرآن هم همین را میگوید بنابراین ترجیح دادن زبان عربی و کوتاه کردن شان غیر عرب باعث شد که من آن عصبانیت را در آن لحظات نشان دهم و اگر خدای نکرده تصور نژاد پرستی شده کاملا از این جهت من ابراز تنفر میکنم. هیچ انسانی بر دیگری برتری ندارد. برتری ما فقط انسانیت است اگر کسی اخلاق خوب داشته باشد خدای واقعی را درست بشناسد و به مردم خدمت کند بر ما برتر است.
متن شعر “فتنه گران” سروده آقای بادکوبه ای:
چنديست دلم يكدله با فتنه‌گران است
این هم به یقین معجزهء دورِ زمان است
چون فتنه‌گری بانگ عدالت‌طلبی شد
دل بهرِ خدا یکدله با فتنه‌گران است
بیداد چو شد میوهء آزادی و قانون
بیچاره دلم عاشقِ ظلم و خفقان است
جائی که چکد خونِ دل از ابرِ بهاری
واله که بهاران خجل از فصل خزان است
روزی که شب قدر بود شام جهالت
قرآن متنفر ز حلول رمضان است
زاهد که وضویش همه از خونِ دلِ ماست
تکبیرِ نمازش به یقین ننگ اذان است
دیروز چو حلقومِ ندا غرقهء خون شد
فردا به خدا روزِ ندای همگان است
با مرگ دو صد آرش و سهراب و سیاوش
این مامِ وطن دل‌ نگران، دل نگران، دل نگران است
دیدیم به دنبال هوا و هوسِ شیخ
هر لحظه فرامینِ خدا در نوسان است
چون با تو جهنم شده این ملکِ اهورا
بی تو به یقین غرفه‌ای از باغِ جنان است
ما را چه به بدبختی لبنان و فلسطین؟
جائی که وطن یکسره در آه فغان است
ای غره به همدردی با غزه و لبنان
آن کُرد و بلوچ است که در حسرتِ نان است
هر چند نبینی تو ولی ملتِ ایران
شیریست که بر پرچم خورشید نشان است
بر ملتِ ما تکیه کن ای شیخ که بینی
هرگوشه یکی آرش با تیر و کمان است
سوگند خدا را به قلم نیز نخواندی
در کیش تو اصحاب قلم مدحیه‌خوان است
از بس که شکستید قلم های مخالف
هر نشریه ماتمکدهء اهل بیان است
بر دوش منه بار ستم را هله ای شیخ
این بار گران، بار گران، بار گران است
این بانگ نه بانگیست که از یأس برآید
حلقوم امید است که با جامه‌دران است
[youtube]http://www.youtube.com/watch?v=bHYhXWATnQQ[/youtube]

 

***

ابوالفضل عابدینی، خدمتگذار معبد حق و حقیقت

برگرفته از تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
ابوالفضل عابدینی، زندانی پان ایرانیست ماه گذشته و در زندان کارون اهواز سومین دهه زندگی اش را آغاز کرد. دهه ای که بنا بر حکم صادره از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز باید پشت میله های زندان سپری شود. ابوالفضل عابدینی، فعال ملی و روزنامه نگاری بوده است که هیچگاه جز سربلندی ایران و ایرانی برایش هدف نبوده است و به گفته خودش با ایمانی سرشار و اراده‌ای استوار سرسپردهٔ این راهم.

Abedini Shab Enteghal beh Ahvaz
ابوالفضل عابدینی در فروردین ماه ۱۳۸۹ توسط دادگاه انقلاب اهواز به اتهامات عضویت در حزب پان ایرانیست، ارتباط با دول متخاصم، فعالیت‌های حقوق بشری و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه‌های بیگانه به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم و یک سال بعد از صدور حکم اول، بار دیگر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه‌ای به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد. گفتنی است وی در طول مدت سه سال و اندی که در زندان به سر می برد از حق قانونی استفاده از مرخصی محروم بوده است.
باید گفت نحوه بازداشت این فعال سیاسی هم خود ماجرایی بود که چندی پیش وی در نامه ای به رییس قوه قضاییه به این ماجرا اشاره کرده و نوشته بود: «از تشریفات بازداشت متهم که بگذریم، وقتی ضربات کابل بر کف پاهای نحیف من وارد می‌آمد و زیر ضربات مشت و لگد به خود می‌پیچیدم، بار دیگر مفاد حقوق شهروندی و حقوق متهم در برابر چشمان و ذهن، تن به رقص می‌آمد که چگونه ضابط های که خود را ماموران دستگاه عدلیه می‌دانستند، آن همه را به سخره گرفته بودند.لازم به توضیح نیست که این همه خشونت و ضرب و شتم به دلیل آن بود که همه آنچه را می‌خواستند و البته نسبتی با حقیقت نداشت، بپذیرم، به این امید که در محضر دادگاه، داد خود را از بیداد بستام. سرانجام چند ماه پس از تحمل همه آنچه گفتنش را جایز نمی‌دانم و ذکر آن را توهین به شأن انسانی خود و ضربه به ملت و مملکتم می‌دانم در محضر دادگاه انقلاب حاضر شدم. ذکر مصائب بازداشت و دوران تحقیق در محضر دادگاهی که اجازه ملاقات با وکیل را هم برایم قائل نبود موثر نیفتاد و اثری هر چند اندک بر “میزان” هک شده بر پیشانی میز قاضی نگذاشت. ۱۲ سال حبس به پاس سال‌ها فعالیت در چارچوب منافع کشورم، ستیز با هر گونه اندیشه و عمل جدایی خواهی، دفاع از حقوق کارگران به عنوان مجازات تعیین شد و ضربه چکش قاضی بر میز عدالت هوشیارترم کرد که گویی دادرسی پایان یافته است. من در ۲۷ سالگی گرفتار حبس شدم و قرار است هنگامی که صفحات تقویم زندگی من ورق می‌خورد صفحه ۴۰ را نشان دهد».
اما او این سخنان را نه از عجز و ناتوانی می نویسد که به انتخابش افتخار می کند و بر اندیشه اش استوار است. ابوالفضل که در پی کشته شدن ستار بهشتی در زندان اوین، درباره دیدن آثار ضرب و شتم بازجویان بر بدن مقتول و شنیده هایش در مورد نحوه بازحویی از زبان مقتول، نزد بازپرس پرونده قتل ستار بهشتی رفته و شهادت داده بود، مورد غضب مضاعف برخی مسولان قضایی و امنیتی قرار گرفت که در نهایت منجر به انتقال وی از زندان اوین به زندان کارون اهواز و آغاز اعتصاب غذای اعتراضی این زندانی سیاسی شد.
او پس از بیست و اندی روز اعتصاب غذای اعتراضی به انتقالش در اهواز در پی درخواست همرزمان، فعالان مدنی و همچنین هم بندی های سابقش در زندان اوین، با ارسال پیامی به اعتصاب غذایش پایان داد. او در پیام نوشته بود: در تمامی این سال‌ها برای طلوع خورشید آزادی دمی نیاسوده، خیر و مصلحت فردی را فدای خیر و مصلحت عمومی نکرده و خدمتگذار معبد حق و حقیقت بوده‌ام و با جهل و ظلم و ستم سر سازش نداشته‌ام. این راه و طی این مسیر حتی پشت می‌له‌های زندان هم نمی‌تواند متوقف شود. به این دلیل در برابر ظلم رفته بر ستار بهشتی سکوت نکرده و با ادای شهادت نقاب از چهرهٔ حقیقت برکشیدم تا سیاه رویان رسوا شوند و از خون بنا حق ریخته شدهٔ یک هموطن مظلوم دفاع کرده باشم.
وی همچنین تاکید کرده بود که پایان اعتصاب غذا، پایان مبارزه نیست و مبارزه در راه سرافرازی و سربلندی ایران و ایرانیان تا جان در بدن دارم ادامه خواهد داشت.
در هر حال آنچه مسلم است ابوالفضل و ابوالفضل هایی که آرمانشان سرافرازی این مرز و بوم و سعادت مردمانش است به ناحق در زندان هستند و امید می رود با آغاز تغییر روند در سطح روابط بین الملل، مسولین توجهی هم به مسائل داخلی از جمله وضعیت زندانیان سیاسی داشته باشند و مقدمات آزادی جوانان و فعالان ملی را فراهم آورند تا بدون زنجیر و در بستر جامعه به انجام وظایف اجتماعی و ملی خود را به سرانجام برسانند.

***

خروجی اتاق فکر اسرائیلی : امریکا و اسرائیل در پی تحریک تجزیه طلبی در آذربایجان

برگرفته از تارنمای آذری ها
مسائل قومی در کشور ما و اصولا هر جامعه دیگری پدیده ای تک علتی است. قومیت گرایی و تجزیه طلبی محصول علل و عوامل متنوع هستند اما بر اساس اسناد و شواهد متعدد متغیر اصلی این پدیده در ایران دخالت دولت های خارجی است.
تا پیش از شروع جنگ جهانی نخست در ایران موضوع قوم گرایی اصولا وجود نداشت و هیچ جنبش سیاسی قوم گرایانه را در نواحی پیرامونی تجربه نشد. با اشغال شمال ایران توسط ارتش سرخ، اتحاد شوروی تصمیم به ایجاد دو جنبش جدایی خواهانه آذری و کردی در شمالغرب ایران با مرکزیت تبریز و مهاباد گرفت.

از آن تاریخ تا به امروز حرکت های قومی از سوی دول خارجی به عنوان اهرم فشار بر علیه دولت ایران بکار رفته است. صدام حسین چه در دوران شاه و چه پس از انقلاب به صورت گسترده ای از ظرفیت عناصر قومیت گرای کرد و آذری استفاده می کرد. محمدتقی زهتابی بنا بر درخواست حزب بعث از شوروی به عراق اعزام شد تا در تبلیغات ضد ایرانی رادیو خلق بغداد (در بخش آذری آن) مشارکت نماید.

Tajziyeh
گروه های تروریستی کومله و دموکرات نیز در دوران جنگ ایران و عراق همکاری های گسترده ای با صدام حسین داشتند و پایگاه های خود را در خاک این کشور مستقر کرده بودند.
در دور جدید حمایت های دولت های خارجی از جریان های قومی ایران امریکا و اسرائیل نقش مهم ولی پنهانی را ایفاء می کنند و در واقع جایگزین شوروی سابق شده اند.
به گزارش وبسایت خبری- تحلیلی آذری ها اخیرا یک نشریه وابسته به مرکز تحقیقات جهانی در امور بین الملل (Global Research in International Affairs GLORIA Center)” با انتشار نتایج یک پژوهش در خصوص وضعیت و روندشناسی پان ترکیسم در ایران به روشنی از حمایت های جدی امریکا و اسرائیل از گرایش های پان ترکیستی در ایران خبر داده است.
GLORIA Center وابسته است به ( Herzliya IDC) که یک مرکز تحقیقات در اسرائیل است و دارای شعب و ارگان های متعددی می باشد. اهمیت این گزارش از آن رو است که اولا نویسندگان آن خود از شهروندان جمهوری باکو با تمایلات پان ترکیستی هستند که در بستر یک اتاق فکر اسرائیلی به آنالیز موضوع قومی در آذربایجان پرداخته و در نهایت نتیجه می گیرند که این جریان در واقع از سوی ایالات متحده و اسرائیل ایجاد و گسترش پیدا کرده است.
نتایج این تحقیق که به صورت مقاله در سایت مرکز گلوریا منتشر شده است. هر چند اغلب حاوی مفروضات نادرست ناشی از تحریف تاریخ و یا شناسنامه سازی برای جریان های قومی و فاقد بی طرفی محققانه است اما در جای جای همین متن با وجود جانبداری از جریان پان ترک و آزادیخواه خواندن آن! می توان به اعترافات صریح تحلیل گران در خصوص حمایت اسرائیل و امریکا از رشد و توسعه پان ترکیسم برخورد. محققین این اتاق فکر به طور صریح حرکت های قومی در آذربایجان را به سرویس های اطلاعاتی اسرائیل نسبت داده و آن را در چارچوب رقابت های دولت های ایران- اسرائیل مورد ارزیابی قرار داده اند:
«رقابت بین سرویس های مخفی ایران و اسراییل ممکن است از خاک جمهوری آذربایجان به داخل خاک آذربایجان ایران کشیده شود و این یک تهدید امنیتی بزرگ برای امنیت جمهوری اسلامی خواهد بود. یکی از اهداف بلند مدت اسراییل بی ثبات کردن ایران است. این هدف برای آمریکا نیر مطرح است. یک احتمال دیگر احتمال حمایت اقلیت آذربایجانی از عملیات نظامی اسراییل بر علیه ایران است. بنا بر برخی گزارشها ژنرال اسراییلی اود تیرا در سخنانی در مورد کمک آذربایجان به حمله نظامی اسراییل به ایران گفته است “با کمک آذربایجان اسراییل می تواند روی حمایت آذربایجانیهای ایران حساب کند” ».

این مرکز اسرائیلی همچنین در خصوص حمایت های امریکا از جریان نفرت قومی در آذربایجان می نویسد:
«در خصوص ارتباط آمریکا با اقلیت آذربایجانی، بنا بر داده های قابل دسترس، در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ آمریکا سعی کرده است جدایی طلبی آذربایجانی را در ایران تحریک کند. ولی به دلیل سطح پایین خود آگاهی و نیز ماهیت غیر سیاسی این حرکت آمریکا در عمل موفقیتی کسب نکرده است. در آن سالها چهرگانی در سطح بالایی در واشینگتن مورد استقبال قرار گرفت … در آینده قابل پیش بینی امکان تقویت جدایی طلبی آذربایجانی و تضعیف کنترل حکومت مرکزی وجود دارد»
تحلیلی در این سطح از یک مرکزی امنیتی اسرائیلی به نام هرتزلیا و تایید مندرجات و محتویات آن از سوی شبکه های و رسانه های متعلق به باند پان ترکیسم نشان دهنده عمق و جدیت وابستگی نفرت پراکنان قومی به خارج از کشور است. پیامد این حقیقت طبعا در حوزه های جامعه شناختی و سیاسی حایز اهمیت است. چنین وابستگی نشان گر عدم اصالت جریان های قومی در کشور و برون زا بودن آن ها است در نتیجه مطالبات قومی که از سوی این جریان ها به ویژه در دوران پیش و پس از انتخابات مطرح می شوند نیز، نه مطالبات مردمی بلکه مطالبات سرویس های موساد و سیا برای ایجاد شکاف بیشتر باید تلقی شود.
در ادامه این مقاله ادعای مهم دیگری در خصوص همکاری باند پان ترکیسم و تروریست های کردنما مطرح شده است که در جای خود حایز اهمیت است. در این گزارش آمده است:
«بنا بر برخی گزارش های تأیید نشده در سال ۲۰۰۹ انفجارهایی در مراکز پلیس در آذربایجان غربی رخ داده است که ادعا می شود از طرف جدایی خواهان آذربایجانی انجام شده اند. برخی گزارشها ادعا کردند این انفجارها فعالیت مشترک گروههای جدایی خواه آذربایجانی و کرد بوده است که سابقه طولانی در انجام عملیاتهای مسلحانه در منطقه دارند»
و در خصوص تمایلات تروریستی در میان پان ترکیست های در صدر بخش نتیجه گیری گزارش می نویسد:
«نشانه هایی از تمایلات مسلحانه در میان حرکت [به اصطلاح]ناسیونالیستی در آذربایجان دیده می شود».

نویسندگان،پژوهشگران و وطنخواهان آذربایجانی قبلا بارها و بارها به وابستگی جریان نفرت قومی به خارج اشاره و قرائن و امارات زیادی در این خصوص ارائه داده اند. وبسایت خبری-تحلیلی آذری ها که در واقع از سوی فعالان وطنخواه آذربایجان اداره می شود، در چندین و چند مطلب مجزا و مستند به همکاری باند پان ترکیسم با سرویس های خارجی با پوشش های مختلف اشاره کرده بود. این همکاری هم در حوزه مطبوعات استانی و هم در حوزه فعالیت های سیاسی تشکیلات به وضوح قابل مشاهده است.

***

بحران خشکسالی در راه است

روشنک آسترکی
بر گرفته از راه دیگر

Roshanak
این مقاله در اردیبهشت ما نوشته شده، ولی چون حرف حسابی کهنه نمیشود، آنرا در این شماره چاپ میکنیم.

علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو ایران، روز سه‌شنبه، ۲۴ اردیبهشت، نسبت به بحران آب در کشور هشدار داد و آن را معلول افزایش جمعیت و خشکسالی دانست.

به گفته او، در سال ۱۹۶۰ به ازای هر نفر ۶ هزار متر مکعب آب در اختیار بود که این آمار در سال ۱۹۹۰ به ۲ هزار متر مکعب کاهش یافت و به‌همین ترتیب نیز تا سال ۲۰۲۵ به هزار متر مکعب خواهد رسید.

این مقام وزارت نیرو ایران، رشد جمعیت را یکی از عوامل بحران آب دانست و گفت که در ۸۰ سال گذشته جمعیت کشور ۷ برابر شده است.

آخرین سرشماری عمومی ایران که سال ۱۳۹۰ انجام شد حکایت از آن داشت که جمعیت ایران بالغ بر ۷۵ میلیون شده است، حدود ۵ میلیون بیشتر از سال ۱۳۸۵ و ۱۵ میلیون بیشتر از سال ۱۳۷۵.

علیرضا دائمی همچنین گفت که ایران ۱۰ سال پیاپی خشکسالی داشته و میزان بارندگی آن تا ۷۵ درصد سطح نرمال کاهش پیدا کرده.

به گفته او، این خشکسالی نشانه تغییر اقلیمی است که از شمال آفریقا آغاز شده است که در کنار مسائلی مانند رشد جمعیت باعث می‌شود «سال به سال شرایط ایران سخت‌تر شود».

او در نهایت پیش‌بینی کرد که ظرف ۲۰ سال آینده حجم آب در دسترس در ایران به یک چهارم کاهش یابد.

سرمنشاء تحولات جهان در قرن اخیر
آب یکی از بزرگترین چالش‌های قرن حاضر است که می‌تواند سرمنشاء بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد.

۵/۹۷ درصد آب کره زمین در دریاها و دریاچه‌ها است که آب شور را تشکیل می‌دهد. ۵/۲ درصد باقیمانده آب شیرینی است که در زمین وجود دارد که از آن ۳/۰ درصد آب رودخانه‌ها ۸/۳۰ درصد آب‌های زیرزمینی و ۹/۶۸ درصد یخچال‌ها و پوشش دائمی برف کوهها است.

بنابراین بین توان تأمین آب و شدت تقاضا در جهان خلایی وجود دارد که بحران آفرین است. هنگامی که این عدم تعادل با مجموعه راهکارهای مدیریتی قابل مهار نباشد زبان مفاهمه در بخش آب تبدیل به زبان مخاصمه خواهد شد؛ چه در بعد محلی، منطقه‌ای،‌ ملی و چه در بعد جهانی.

بخش عمد‌ه‌ای از عدم تعادل در منابع آب ناشی از چرخه آب‌شناسی و محدودیت طبیعی منابع آب بوده و بخش دیگر تأثیرگذاری اقدامات و فعالیت‌های انسان بر روی منابع آب است که محدودیت ذاتی منابع آب، خشکسالی، افزایش جمعیت، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع و ذخایر موجود و در نتیجه افت آبهای زیرزمینی و اثرات تخریبی فعالیت انسان بر محیط زیست جملگی زمینه‌ساز چالش‌های سنگینی در امر بهره‌گیری از منابع آب شیرین است.

آب برای زندگی ضروری و منبع کلیدی برای سلامتی انسان است. حدود ۲/۱ میلیارد انسان در جهان هنوز به آب شرب قابل اطمینان دسترسی ندارند. تأمین آب شرب قابل اطمینان و خدمات بهداشتی برای بیش از یک میلیارد نفر در دهه آینده یکی از بحرانی‌ترین چالش‌های است که بشر امروزی با آن روبرو است.

چالش های بخش آب در کشور
محدودیت ذاتی منابع آب از مهمترین چالش‌های بخش آب در کشور است. کشور ما به علت شرایط خاص جغرافیایی و آب و هوایی، سهم ناچیزی از آب شیرین را داراست. در حالی که حدوداً ۷۱در صد از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب منابع آب تجدیدشونده خود را مورد استفاده قرار داده است.

میزان نزولات جوی هم از بعد زمانی و هم از نظر کمیت و میزان استفاده در جغرافیای کشورمان به شدت متفاوت است. چنانچه میزان بارندگی سالیانه بین مناطق کویری تا خطه سرسبز شمال ایران بین ۵۰ تا ۱۸۰۰ میلی‌متر متغیر است.

کشور ما یک دوره خشکسالی اقلیمی دارد که غالباً در دوره‌های ۱۰ و ۳۰ ساله اتقاق می‌افتد و جلوگیری از آن در دست ما نیست، اما باید با پیامدهای خشکسالی مقابله نمود. مقابله با پیامدهای خشکسالی زمانی موفق است که با پیش‌بینی و برنامه‌ریزی دوره‌های خشکسالی و ایجاد ظرفیت‌های لازم ، هم در بعد تأمین و هم در بعد مصرف با روشی پایدار به عبور از دوره خشکسالی نایل آئیم.

منابع آب در اثر بهره‌برداری و استفاده بی‌رویه همواره در معرض آلودگی و یا کاهش کیفیت بوده است. مصرف روبه ‌رشد در تمامی عرصه‌های مصرف اعم از شرب، صنعت، خدمات و کشاورزی پیامدهای تغییر و کاهش کیفیت را به دنبال دارند. در حال حاضر حدود ۲۹ میلیاردمترمکعب از پساب های کشاورزی ، شهرِِِی و صنعتی کنترل نشده وجود دارد که خطر بالقوه‌ای برای کاهش کیفیت منابع آب است و پیش‌بینی می‌شود این روند در سال ۱۴۰۰ به حدود ۴۰ میلیارد مترمکعب برسد. تبعات کاهش کیفیت و آلودگی منابع آب باعث شیوع بیماری های مختلف است.

کاهش آلودگی منابع‌ آب با کاهش در سهم آلاینده‌ها امکان‌پذیر است. زباله‌ها، فاضلاب‌ها، پساب‌ها، مواد‌شوینده (دترجنت‌ها)، سموم دفع آفات، کودهای شیمیایی و … گونه‌هایی از آلاینده‌های مهم آب هستند.

جمعیت و مصرف هر دو متغیرهایی هستند که همواره در جهت افزایش تغییر می‌یابد و عدم تناسب بین آنها چالش های مربوط به آب را تشدید می‌کند.

بعد از محدودیت ذاتی منابع آب که چالش عظیمی است، مصرف‌کنندگان نیز چالش بزرگتری را به وجود می‌آورند.

کمیت و کیفیت مصرف، رقابت در مصرف، عدم تعادل در شیوه‌های استفاده و صدمه‌ای که از این حیث به منابع آب و نهایتاً محیط زیست وارد می‌آید، نیاز به برنامه‌ریزی و مدیریت اصولی در کاهش تبعات و اثرات آن دارد. از جمله مصرف‌کنندگان مهم، بخش کشاورزی است که در سال ۱۳۸۰ نیاز آبی خود را به میزان ۴۶ در صد از آب‌های سطحی و ۵۴ در صد از آب‌های زیرزمینی تأمین کرده است.

بنابراین می بینیم که بخش کشاورزی سهم عظیمی از آب‌های با کیفیت و قابلیت بالا را به خود اختصاص داده است.

ایران روی خط خشکسالی
کشور ما که روی خط خشکسالی فزاینده قرار دارد و از رشد جمعیت بالایی نیز برخوردار است، باید امکانات طبیعی خود را حفظ کند و با صرفه جوئی کامل آب از شدت بحران آتی بکاهد.

این در حالیست که دولت با آب به شکل کالای عادی برخورد می‌کند و فاقد دیدگاه کلان و همه جانبه درباره آن است و منابع آبی را در خدمت سیاست دورنگر و برای نسل‌های بعدی قرارنمیدهد.

پیامد چنین سیاست‌هایی، خشکی دریاچه ارومیه است و سپس در برابر بحران ایجاد شده دولت از انتقال آب ارس و یا آب دریای مازنداران به دریاچه ارومیه حرف میزند.

از سویی دیگر دولت در صدد انتقال آب رودخانه کرخه از لرستان به گلپایگان و قم و خوانسار است، بدون آنکه تحلیل علمی ارائه و خطرات اکولوژیکی آن را ارزیابی کند.

دستگاه اداری دریاچه‌ها را حفاظت نمی‌کند و آن‌ها را به بحران خشکی می‌کشاند اما از سویی دیگر از انتقال آب دریای مازندران به سمت مرکز ایران و تبدل آب دریا به آب آشامیدنی صحبت می‌کند.

طبق ارزیابی کارشناسان سازمان ملل هزینه برای یک متر مکعب آب آشامیدنی از منابع زیر زمینی ۱۰ سانتیم یورو می‌باشد، از طریق تصفیه آب مصرف شده ۴۵ سانتیم یورو می‌باشد و اگر آب دریا برای آب آشامیدنی استفاده شود هزینه‌اش به ۷۰ سانتیم یورو می‌رسد.

سخن آخر اینکه درهیاهوی جناح‌بازی‌ها و قدرت‌طلبی‌های رایج، مسائل اصلی مملکت یا گم می‌شوند یا آنقدر دور از نظر باقی می‌مانند تا این که تبدیل به بحران شوند و البته وقتی مسائل به حد بحران برسد دیگر مدیریت آن امری بسیار دشوار و از کنترل خارج خواهد بود. مسئله آب یکی از این دست مسائل است. لذا بهتر است دولتمردان و مسولان از هم اکنون در مورد بحران آب در کشور یک برنامه ریزی کلان داشته باشند تا در سالهای آینده بحران آب را در کنار دیگر بحران های مدیریت نشده کشور شاهد نباشیم.

***

خرمشهر ۲۴ مهر۱۳۵۹ حماسی ترین روز دفاع ایرانیان

ببینید و بشنوید در مورد روز ۲۴ مهر۱۳۵۹ که جوانان این مرز و بوم چگونه جان بر کف گذاشتند و در برابر تانک های عراقی که خیابان های خرمشهر را یک به یک اشغال می کردند، مقاومت کردند.

[youtube]www.youtube.com/watch?v=pnh7fLRqMf4[/youtube]

youtube.com/watch?v=pnh7fLRqMf4

***

پان ایرانیست‌ها و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید

FreeA.Abedini

FreeAbolzal

Abedini dar Tazahorat

رزمنده پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی پیش از زندان هنگام تظاهرات در مقابل سفارت شیخک نشین امارات

Saman

***

تارنمای نامه پان ایرانیسم
http://paniranism.info

فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism

تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
www.paniranism.net

تارنمای حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.org

فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info

فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
https://www.facebook.com/paniranist.info

تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net

کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty

 

درفش ملی ایران

سازمانهای برونمرزی حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info
www.paniranism.info

درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm

کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.