نامه پان ایرانیسم
شماره ١۵٧ – چهار شنبه ١ امرداد ١٣٩٣ – ٢٣ ژوئیه ٢٠١۴
www.paniranism.info – iran@paniranism.info
فیسبوک: paniranism – تویتر paniranism@
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
منصور اسانلو: درد مشترک, مبارزه مشترک برای یک آرمان مشترک
عضو اتحادیه میهنی کردستان عراق: ایران تنها دوست کردهاست
«۲۰۰ هکتار» از جنگلهای لرستان هم در آتش سوخت
کتابشناسی – بانو فرانک دوانلو
تندیسی که به یادبود نجات آذربایجان از اشغال استالین و فرقه ساخته شد
پیام تسلیت سازمان جوانان پان ایرانیست به سرور هومن اسکندری و بانو ویدا دهقانیان
پاینده ایران
منصور اسانلو: درد مشترک, مبارزه مشترک برای یک آرمان مشترک
درد مشترک ، مبارزه مشترک برای یک آرمان مشترک
«رنج مشترک» همه طبقات مردم ایران و زحمتکشان را به هم پیوند داده است
تنها نمان به راه تنها نمان به در، کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود
آن چه می خوانید فشرده ای از گفتگوی طولانی است با «منصور اُسانلو»عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران و کارکنان شرکت واحد که اولین صدای اعتراض علیه رژیم جمهوری اسلامی از داخل ایران که در جهان طنین انداز شد و مورد حمایت جهانی قرار گرفت.
اولین جرقه کارگری
*بالاخره او را دیدیم . او که اولین جرقه جدی خشم مردم ایران و زحمتکشان ایران از باریکه «راه اعتراض» به رژیم بود و سپس مبدل به یک صدای جهانی شد. فریادش در داخل کشور، از خواب بیدار شده های غفلت زده را به خویش آورد و سپس مبدل در آوایی جهانی، پشتیبانی های ده ها میلیون انسان در جهان را به خواسته های ملت ایران و زحمتکشان ایران جلب کرد. قهرمان زحمتکشان ملت ایران : منصور اُسانلو.
او چندی پیش به آمریکا آمد و هفته گذشته یک روز عصر مهمان ما در دفتر مجله «فردوسی امروز» بود و ساعتی با وی به گفتگو نشستیم و بسیار از گذشته های مبارزاتی اش که در خلال خبرها می شنیدیم تا حرکت های بزرگ کارگری به رهبری او سخن گفتیم.
صد البته از دیرباز حرف های او برایمان آشنا بود و حالا دیگر از آنچه می گفت تعجب نمی کردیم که یک عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران چگونه اکنون از سوی همه کارگران و زحمتکشان ایران و برای تداوم مبارزات آنان سخن می گوید.
وقتی مبارزه آغاز شد همه می گفتند فردای رژیم این صدا را «خاموش» خواهد کرد. چه تعداد کسانی که به اعتراض علیه رژیم جمهوری اسلامی برخاسته بودند که در دخمه های رژیم دفن شدند و یا از دست دژخیمان حکومت اسلامی گریختند. اما صدای منصور اسانلو ماندگار شد. حتی به مجامع جهانی کارگری جهان راه یافت و سپس با تایید آنان خود صدای ایستایی بود که رژیم مجبور شد به حرف های او و همراهان او گوش کند و مانند گذشته به داغ و درفش و زنجیر و شکنجه و سلول انفرادی متوسل نشود.
درد مشترک همه مردم
*اسانلو همه مردم ایران را «کارگر» می داند و می گوید: مفهوم «کارگر» از نظر من در چارچوب قدیمی خود نمی گنجد. دیگر کارگر آن که اسفالت می کند، می بافد، پتک می زند، راه می سازد و به قول معروف کار «یدی» می کند، نیست. من در ایران و مسایل ایران و خواسته های مردم ایران یاد گرفته ام که متفاوت تر فکر کنم و این مفهوم را گسترده تر از گذشته می بینم. من همه کسانی که در ازای کاری که می کنند و «دستمزد» دریافت می کنند و کارشان شرافتمندانه و به سود جامعه است و در مجموع این کار در پیوند با کارهای دیگران قرار می گیرد – یعنی تمام زحمتکشان ایران چه آنان که کار «یدی» می کنند و آنان که رنج کار «فکری» می کشند – را «کارگر» می نامم. به این ترتیب فریاد ما با پاسخ وسیعی از هر طیفی روبرو شده است که با یکدیگر «درد مشترک» و خواسته های مشترکی نیز دارند که در این دوره تاریخی از سرنوشت میهن مان دارای آرمان های سیاسی برای وطنشان نیز هست و «آزادی ایران» همه مردمان ایران را به هم پیوسته است.
منصور اسانلو «تحصیل» و «تخصص» و نوع ذهنی و فکری کار و منافع متفاوت طبقاتی را مانع این «پیوند» نمی داند و در اصل می بایستی همه آنان: معلمان، تحصیل کردگان، کارمندان ادارات، کارگران کارخانه ها، کارمندان مترو، روشنفکران و … همه و همه، در واقع کارگران ایران، زحمتکشان کشورمان هستند که دارای «خواسته های مشترکی» : از تامین زندگی، رفاه بیشتر، وسایل آسایش و زندگی بهتر و برحسب موقعیت مملکت، برخورداری از تمام امکانات و امتیازات سرزمین اشان هستند بخصوص اکنون که سلطه یک طبقه و محروم ساختن بسیاری از طبقات از حق و حقوق اساسی اشان و از همه مهم تر فقدان آزادی ، همگی مردم در یک مجموعه قرار می گیرند و مسلم این که از حمایت بین المللی نیز برخوردارهستند مانند تشکیلات کارگری ITCU کنفدراسیون بین المللی اتحادیه کارگری جهان که مقر آن در شهر بروکسل است و 170 میلیون عضو دارد.
اسانلو می افزاید: آنها توانسته اند تمام خواسته های خود را با یکدیگر با سایر اتحادیه ها هماهنگ کنند از اتحادیه معلمان تا اتحادیه کارگری کارگران ساختمان، حمل و نقل، آنچه آنان را متشکل ساخته است وجود یک هدف و آن «دستمزد بهتر» است. البته ما در ایران هدف و خواسته های مشترکی برای پیوند زحمتکشان داریم که فرای «مزد» است. کما این که اتحادیه چپ جهان WITU که هم اکنون 86 میلیون عضو دارد در سال 86 که من زندانی شدم و رانندگان شرکت واحد دست به اعتصاب زدند برای آزاد شدن من، بسیاری از گروه ها از جمله روزنامه نگاران و نویسندگان و پزشکان مستقل (نه پزشکان دارای مطب یا سهامداران بیمارستان) به این اعتصاب پیوستند.
همه با هم هستیم.
*سپس «اسانلو» شرح مصائبی را می دهد که در زندان های جمهوری اسلامی کشیده است. شکنجه های غیر انسانی و تهدیداتی که از حد ترساندن می گذشت و مزدوران رژیم بی رحمانه آن تهدیدات را به اجرا در می آوردند و با این وجود پیام او «فراگیر» شد و طبقات زیادی نه به عنوان ابراز همدردی که با او در مبارزه «مشارکت» می کردند. مثل دانشجویان دانشگاه ها که به اعتصاب کارگران شرکت واحد پیوستند. کارگران اغلب صنف های کارگری و مزدبگیر مانند خیاط، تراشکار، مکانیک، زنان مزد بگیر در شرکت ها و واحدهای به ظاهر اداری.
در این راه پیشکسوتان بسیاری از تشکل های اجتماعی که حتی با خانواده اشان دستگیر شدند و عده زیادی از آنها نیز هم اکنون در زندان هستند. اما به دلیل تلاش و تظاهرات اعتراضی و همگانی با روز اول ماه مه کارگران و به لطف جنبش کارگران هیئت موسس اتحادیه های کارگران تشکیل شد.
چون تمام کارگران در هر کجای ایران و در هر رشته ای که از نیروی آنان بهره برداری می شود در واقع «هم رنج» و دارای رنج مشترک اند. بدین ترتیب مبارزه بین قشرهای مختلف با «رنج مشترک» تداوم پیدا می کند.
«اسانلو» در ادامه گفتگو تصریح کرد که : ما ترانه «درد مشترک» شجریان را فعلا به عنوان سرود اتحادیه کارگری سندیکاهای مختلف ایران انتخاب کرده ایم: «دشوار زندگی هرگز برای ما بی رزم مشترک، آسان نمی شود/ تنها نمان به راه تنها نمان به در، کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود»
منصور اسانلو که در طول سال ها مبارزه و تجربه اندوزی و تحمل رنج و شکنجه، چون فولاد آبدیده ای شده است، در پایان می گوید:
-من به این «مبارزه مشترک» در آینده نزدیک خیلی امیدوارم و یکپارچگی زحمتکشان ایران را می ستایم.
***
عضو اتحادیه میهنی کردستان عراق: ایران تنها دوست کردهاست
بر گرفته از تارنمای سازمان جوان حزب پان ایرانیست
پیشروی های گروهک تروریستی داعش در عراق که اکنون خود را دولت اسلامی خوانده و خلیفه ای نیز برای خود تعیین کرده است سبب شده تا برخی گروه ها و جریان های سیاسی و قومی درعراق راه خود را از دولت مرکزی جدا کرده و ساز خود را کوک کنند. در این میان اقلیم کردستان عراق مسیر خطرناکی را برای خود برگزیده و از تشکیل کشور کردستان سخن می گوید.
خبرنگار خبرآنلاین در عراق در این خصوص مصاحبه ای با دکتر کریم رئوف ناظر سیاسی و از اعضای اتحادیه میهنی کردستان عراق انجام داده است که از نظرتان می گذرد.
وضع عراق امروز را چگونه می بینید؟ چه تاثیری می تواند در خاورمیانه داشته باشد؟
وضع عراق طبعا اگر آشفته باشد، بر همسایگان عراق و بالطبع بر بلاد دیگر خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت. اما فعلا مشکل عراق به ایران و سوریه و ترکیه و عربستان گره خورده در تاریخ خوانده ایم که دورانی در خاورمیانه امپراتوری فارس و ترک و عرب بوده وبعدها هم بنا به منازعه های سیاسی – تاریخی، کردها هم در میان ۴ کشور تقسیم شده اند؛ کشورهایی که همیشه با هم اختلافهایی داشته و دارند. و در برهه های مختلف می بینیم که ترکیه و ایران و عراق روابط همسان و یا غیر همسان داشته اند.
مشکل اول عراق امروز این است که توافق سیاسی و یا ائتلاف سیاسی منسجم وجود ندارد و البته چند کشور هم در عمیق کردن اختلافات با استفاده از عوامل داخلی نقش دارند و همیشه گروهی را علیه گروه دیگر تحریک کرده اند. طبعا عراق کشوری است که از چند ملت و قوم مختلف تشکیل شده است و سیاست اجباری یا اختیاری در میان نبوده است ، واقع امر در عراق این است که از چند جهت و گونه مختلف تشکیل شده است و اختلافات سیاسی – امنیتی چند کشور مانند ترکیه و عربستان و اسرائیل با ایران و سوریه و نبود عقلانیت سیاسی منسجم در عراق، منجر به این وضع امروزی عراق شده است.
این مخالفت کشورهای منطقه با ایران تازگی ندارد و آنها در زمان صدام هم از او دربرابر ایران حمایت می کردند.
بله! ، بعد از رفتن شاه ایران – محمدرضا شاه پهلوی – و پیروی انقلاب اسلامی، طبعا دوران دیگری در خاورمیانه شروع شد. شروع جنگ ۸ ساله علیه ایران که توسط صدام حسین آغاز شد و بعد هم اختلافات روشن و آشکار عربستان با ایران؛ عدم عقلانیت صدام حسین در حمله به ایران باعث شد که بسیاری از معادلات سیاسی – امنیتی منطقه تغییر کند و بعدها هم جنگ اول و دوم خلیج فارس. بعد هم دشمنی ترکیه و مخالفت های عرب ها به ویژه قطر و عربستان. در کنار رشد بعث و حضور صدام و جلب حمایت عربستان سعودی و گاه اسرائیل ؛ سوریه و ایران و حزب الله هم یک خط را تشکیل دادند. ترکیه و عربستان همیشه مدافع صدام حسین بودند.
در این میان وضعیت کردها در منطقه چگونه بوده است آیا آنها هیچ وقت کارت بازی کشوری بوده اند؟
کردها در طی تاریخ، در جهت تطمیع سیاست کشورهای پیرامون، ورق بازی میان چند کشور بوده اند اما نهایتا باید دید کدام کشور حقیقتا دوست کردها بوده است؟ حزب بعث و صدام که دوستدار کرد نبوده اند، ترکیه هم باوری به هویت کردی نداشته و ندارد و عربها هم مسلما اعتقادی به کرد و کردستان نداشته و ندارند و تنها ایران است که دوست کردها بوده و هست و به قول شادروان ابراهیم احمد – مولف کتاب ژانی گل، کردها هرکجا باشند ایرانی اند. در جنگ صدام حسین با کردها، ترکیه مدافع صدام بود و عربستان سعودی در ماجرای انفال و قتل و عام کردها توسط صدام رسما و علنا به صدام تبریک گفت اما ایران همیشه پناهگاه ما کردها بوده است و هرگز کمک ایران در ماجرای آوارگی و بعدها حلبچه را فراموش نمی کنیم. ما در اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جناب مام جلال طالبانی همیشه بر این باور بوده و هستیم که ایران دوست ماست، خانه ماست. ترکیه و عربستان و اسرائیل درچه تاریخی دوست و یاور ما بوده اند که خانه و کاشانه خود را به خاطر سیاست آنها، آتش بزنیم ؟ و یا عروسک کوکی دست سیاست آنها باشیم؟. ایران پناهگاه ماست و به دوستی ایران افتخار می کنیم.
پس چرا ترک ها و یا به عبارتی دولت ترکیه و شاید هم بهتر است بگوییم نهادهای امنیتی – سیاسی ترکیه درحالیکه علیه کردها و یا عراق اینقدر فعال هستند از بارزانی حمایت می کنند و حتی وی را در راستای کسب استقلال کردستان تشویق می کنند؟
برای منافع خودشان است. ترکیه مثلا حامی بهار عربی بود تا موقعیت اقتصادی خودش را تقویت کند. موافق آشوب در عراق است که خودش از لحاظ اقتصادی رشد کند. ترکیه از سقوط بشار اسد حمایت کرد تا در سوریه نفوذ کند و پ ک ک هم از دید ترکیه ورق بازی سوریه علیه این کشور است. ترکیه لطف فرموده در کشور خودش باوری به کردها داشته باشد، حمایت از کردهای عراق و سوریه پیشکش !… ما کردها باید عاقل باشیم و دیپلماسی عقلانی داشته باشیم. نه اینکه خطاهای ۱۶۶۹ و ۳۰۰۲ را دوباره و چند باره تکرار کنیم. خیال خام ترکیه در سقوط سوریه و بعد ضربه زدن به مالکی و آخرالامر زدن کرد و کردستان هیچ نتیجه ای نداشته و ندارد. اگر بخشی از کردهای عراق پیرو سیاست ترکیه شدند، به غلط تصور کردند که خواب و خیال ترکیه محقق می شود اما اشتباه بود. در منازعه میان اعراب و ایران و ترک ها ما کردها چه امکاناتی داریم که روبرو شویم ؟ ؛ تا جناب مام جلال در صحنه سیاسی بود می توانست مدیریت کند موضوع را اما حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری آقای بارزانی نه تنها نتوانست این ثقل و توازن سیاسی را نگه دارد بلکه در جهت سیاست ترکیه گام بر می دارد و برای دل خوش کردن ایران هم هر از گاهی، نچیروان بارزانی را به تهران می فرستد. اما نظر آقای بارزانی نظر همه کردها نیست. اگر هم فعلا ترکیه مدافع آقای بارزانی است به خاطر مسایل اقتصادی است که پول های هنگفت و سرمایه های عظیم حزب بارزانی در بانک های ترکیه است و رسانه ها هم این جریانات را علنی کرده اند.
نظر شما درباره استقلال کردها در عراق و تشکیل کردستان بزرگ چیست؟
یک توهم یا فقدان عقلانیت سیاسی است. به قول جناب مام جلال که در کتاب خاطراتش – پس از ۹۰ سال – بازگفته ؛ یک خواب شاعرانه است. در موضع امنیت قومی ایران و آمریکا عقلانی رفتار کردند و نه آمریکا و نه ایران، دوستدار و خواهان تجزیه نیستند و یار تجزیه طلب ها هم نبوده و نیستند. اینکه بارزانی هر چند یک بار در رسانه ها دم از استقلال کردستان می زند، نوعی تظاهر و نمایش سیاسی در عرصه جلب عوام است و برای قانع کردن افکار عمومی در توجیه شکست های خودش و یا وعده های ترکیه. و یا داشتن نوعی کارت فشار برای ایران و یا حکومت مرکزی عراق و مالکی و … و این تفکر بارزانی نوعی فکر عشیره – قبیله ای است نه عقلانیت سیاسی مدرن. جنگ صوری بارزانی – مالکی هم جنگ کرد نیست؛ همه کردها در عراق این تفکر را ندارند؛ اگر امروز حزب تغییر یا گوران با بارزانی همراه و رفیق شده و سکوت اختیار کرده دلیلی بر توجیه و پذیرش نیست. جناب بارزانی هم همه کرد و کردستان نیست.
آیا حضور داعش بر ائتلاف شیعه ـ کرد در عراق تاثیر گذاشته؟ کردها چه سیاستی را باید در این راستا دنبال کنند؟
وحدت کردها در داشتن سیاست منسجم و عقلانی با حکومت مرکزی عراق است. دوستی بارزانی – داعش هم پایدار نیست. داعش ضد تشیع است و مورد حمایت ترکیه و عربستان. اما ما و شیعیان همیشه رفاقت و دوستی داشته و داریم. در جهت سیاست جناب مام جلال طالبانی، همواره سیاست ما کردهای اتحادیه میهنی کردستان، دوستی با برادران شیعه بوده و هست و این دیپلماسی عقلانی کردها است. شیعه و سنی و کرد می توانند در جهت فدرال بودن و یا سیستم کنفدرالی گام بردارند و نوعی عقلانیت سیاسی مدرن را به نمایش بگذارند و در کنار هم همزیستی مسالمت آمیز داشته باشندو فتنه گری و غوغا سالاری و فریب افکار عمومی و خود را مطلق و خادم خواندن هم به جایی نمی رسد. البته حکومت مرکزی عراق هم باید تجدید نظری در ارتش و امنیت عراق داشته باشد و سیاست بی طرفی را در قبال کرد و سنی و شیعه در عراق دنبال کند تا تمایت ارضی کشور را حفظ کند.
***
«۲۰۰ هکتار» از جنگلهای لرستان هم در آتش سوخت
از ایران خبر میرسد که آتشسوزی در جنگلها و مراتع شهرستان کوهدشت در استان لرستان، دستکم ۲۰۰ هکتار از مراتع و هزار اصله انواع درخت را از بین برده است.
خبرگزاری کار ایران، ایلنا، روز چهارشنبه، ۲۵ تیر، گزارش داد که این آتشسوزی در کوههای «گور» اتفاق افتاده و هنوز گزارشی از میزان کل خسارات ناشی از آن اعلام نشده است.
این در حالی است که هفته گذشته نیز آتشسوزی وسیع در پارک ملی گلستان سبب شد تا ۴۰۰ هکتار از جنگلهای شمال ایران سوخته و از بین برود.
آتشسوزی اخیر استان گلستان چهارمین آتشسوزی در پارک ملی گلستان بود که در کمتر از سه هفته رخ میداد و انتقادهای فعالان محیط زیست را به دنبال داشت.
کیوان هوشمند، مدیر دیدبان محیط زیست و حیات وحش ایران، روز چهارشنبه، ۱۸ تیر، در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفته بود: «همزمان با آتشسوزی گسترده در پارک گلستان متخلفان شکار و صید بسیاری از حیوانات این پارک ملی را شکار کردهاند.»
به گفته او، این احتمال که «آتشسوزی عمدی توسط این افراد برای سرگرم کردن محیطبانان رخ داده باشد زیاد است».
درباره آتشسوزی هفته گذشته پارک ملی گلستان، روز یازدهم تیرماه، محمد سادات ابراهیمی، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس، در گفتوگو با خبرگزاری فارس با اشاره به افزایش آتشسوزیها در مناطق شکار ممنوع در فصل تابستان، از «عدم احساس مسئولیت مسئولان» در این رابطه انتقاد کرد.
به گفته او، «متاسفانه با آتشسوزیهای آنی در جنگلها سرمایه ملی به باد فنا میرود و در این میان مسئولان اجرایی هیچ گونه احساس مسئولیتی نمیکنند».
شتاب در روند تخریب جنگلهای ایران به اندازهای است که روز دوازدهم خرداد، روزنامه شهروند چاپ تهران از رسیدن مساحت جنگلهای شمال ایران به نصف گزارش داد.
این روزنامه نوشت که «مساحت جنگلهای شمال از ۴٫۳ میلیون هکتار، در ۶۶ سال گذشته به ۲٫۴ میلیون هکتار کاهش یافته است».
خشکی و گرمای هوا در تابستان، بیاحتیاطی مسافرانی که در این فصل به شمال ایران میروند و مهمتر از همه آتشافروزی عمدی به دست شکارچیان غیرمجاز از جمله دلایل افزایش آتشسوزی جنگلها در ایران شناخته شده است.
***
کتابشناسی – بانو فرانک دوانلو
بر گرفته از تارنمای ایران بوم
پارسی نگاشته شاهنامه فردوسی، چاپ سوم 1387، پژوهش و نگارش
نویسنده: فرانک دوانلو
ناشر آهنگ قلم، بنیادفرانک با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان
چاپ اول: ۱۳۸۶ – چاپ دوم: پاییز ۱۳۸۶
مشهد – 792 صفحه
خواندن و دانستن داستانهای شاهنامه بر هر ایرانی بایسته است در این راستا شاهنامه را به پارسی سره برگردان و با گفتاری درباره سرچشمهها، چگونگی و سرایش و هم چنین سخن بزرگان بر شاهنامه و در بخش پایانی واژههای دشخوار و نام نامه کسان آورده شده است. این دفتر به مردمان سرفراز و سرزمین اهورایی پیشکش شده، باشد که سرگذشت پیشینیان و پیوستگی سرنوشتهایی که با پندِ آموزگار زمانه سرفرازی یافتند و یا آنان که سبب پیدایش کنشها و منشهای دون فرهنگ آریایی شدند، آشنا گردیم.
رویدادهای تاریخدار شاهنامه فردوسی، چاپ دوم، نوید شیراز،1383، پژوهش و نگارش
نویسنده: فرانک دوانلو
ناشر: نوید شیراز
تعداد صفحات: 112 – قیمت: 8000
در شاهنامه فردوسی به تاریخِ برخی از رویدادها اشاره شده است. این تاریخ گاهی اشاره به ماه و روز و گاه تنها اشاره به یکی از آنهاست. در این کتاب رویدادهای تاریخدارِ شاهنامه به آرایه داستانهای شاهنامه، گزینش و بازشناخت شدهاند تا دستمایهای باشد برای پژوهشگرانی که به کنکاش در شاهنامه و داستانهای ریشه در تاریخ داشتهٔ آن میپردازد.
فرهنگ نامهای ایرانی، چاپ سوم،هیرمند، 1382، پژوهش و نگارش
نویسنده: فرانک دوانلو
ناشر: انتشارات هیرمند
چاپ: ۱۳۸۲ – ۹۳ صفحه
در بخش نخست، نامهای ایرانی بر پایه شاهنامه فردوسی همراه چکامهٔ شاهد آورده شده است. و در بخش دو نامهایی ایرانی بدون دشخواری با ویژگی نام دختران و پسران آورده شده است. چاپ نخست این کتاب برای آشنایی ایرانیان با نامهای آریایی بوده که آرمان خویش را برآورده است و اگر بنا باشد این کتاب دگر بار به چاپ سپرده شود. شایسته است که با نگرشی بر آرمان امروزی دگر نویسی شود.
***
تندیسی که به یادبود نجات آذربایجان از اشغال استالین و فرقه ساخته شد
***
پیام تسلیت سازمان جوانان پان ایرانیست به سرور هومن اسکندری و بانو ویدا دهقانیان
پاینده ایران
با ناراحتی بسیار آگاه شدیم سرور هومن اسکندری در سوگ مادر بزرگ و بانو ویدا دهقانیان از اعضای حزب پان ایرانیست در سوگ دایی خود داغدار شدهاند.
ضمن دل آرامی به همرزمان گرامی مان سرور هومن اسکندری و بانو ویدا دهقانیان و خانواده های گرانقدرشان، برای بازماندگان آرزوی صبر وتندرستی داریم.
جمعی از اعضای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
تیرماه ۱۳۹۲ خورشیدی
***
پان ایرانیستها و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید
رزمنده پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی پیش از زندان هنگام تظاهرات در مقابل سفارت شیخک نشین امارات
***
تارنمای نامه پان ایرانیسم:
http://paniranism.info
فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info
فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
https://www.facebook.com/paniranist.info
تارنمای حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی (شاخه آمریکای شمالی)
www.paniranism.net
تارنمای حزب پان ایرانیست:
www.paniranism.org
فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty
تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty
حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info
www.paniranism.info
درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران