هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 97 سه شنبه ، 6 اسفند ماه 1398 25 فوریه 2020
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
ریشههای ملیگرایی ایرانی و پانایرانیسم
به مناسبت نود و نهمین سالروز واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹
دوم اسفند ۱۳۹۸؛ «مشروعیت» از دست رفته
نظریه حکومت قانون؛ سخنرانی دکتر حمید احمدی
گفتگوی سیاسی این هفته
مرا هیچ از وطن محبوبتر نیست !
گفتگو با دکتر حمید احمدی
? جريانهای چپ و محافل قومگرايانه برخاسته از آن در تلاش اند كه ملیگرايی ايرانی را دارای ويژگي فاشيستی بدانند. اين پروژه سیاسی به تلاشهای مطبوعات استالين مربوط میشد كه هدفش آن بود دولت ايران را متحد آلمان نازی جلوه دهد. همين تبليغات ساختگي مقدمه تهاجم دوجانبه استالين و چرچيل به ايران شد.
?اين درست است كه با ظهور آلمان نازی و ايتالياي فاشيست، برخي محافل كوچك سياسي دارای احساسات مشابه در ايران پيدا شدند. اما اينگونه جريانها (سومكا و ديگران) دارای نفوذ چندانی در بدنه اصلي جريانهاي سياسی و افكار عمومي ايران نبودند. اقدامات آنها بيشتر واكنشی به فعاليتهای احزاب چپ وابسته به اتحاد شوروی بود كه زمينهساز تجزیه آذربايجان و كردستان ايران شد.
جريانهايی چون سومكا پديدهای موقتی بودند كه درسالهای گذار پس از جنگ پيدا شدند و هيچگاه به بدنه اصلی ملیگرايايی ايرانی تبديل نشدند. آنها بعدتر به سوی ملیگرايی معتدل و ليبرال گرايش پيدا كردند.
?اين يك واقعيت تاريخی است كه مليگرايی ايرانی در مقايسه با جريان عربی يا تركی دارای ريشههايی تاريخی بسيار كهنتر بود. ايران از همان آغاز اسلام به تدريج راه خود را از خلافت اسلامی جدا كرد و با گرايش به سوی تشيع و زنده كردن ميراث ايران پيش از اسلام به تقويت هويت ايرانی دست زد.
اعراب و تركها در خلافت سنی ادغام شده و آگاهی تاريخی ملی مبتنی بر وجود يك دولت كهن عربی يا تركی، اصولا بدلیل نبود چنین دولتهایی در گذشته، نداشتند و تنها در اواخر قرن نوزدهم با آشنايي با انديشه ناسيوناليسم اروپا به اين جريان گرايش پيدا كردند.
?بايد به سه نكته و تفاوت اساسي ميان پانايرانيسم با پانتركيسم و پانعربيسم اشاره كرد:
1⃣ پانايرانيسم يك جريان خاص از انديشه ملیگرايی ايرانی بود كه از بدنه اصلي بيرون آمده و در واكنش به تهديدات پانعربيسم و پانتركيسم و چپ طرفدار شوروی پا به صحنه گذاشت. تبليغات گسترده نشريات پانتركی و پانعربی عليه ايران و سياستهای آنها برای جدايی آذربايجان و خوزستان از ايران باعث شد تا انديشه پانايرانيستی در ايران شكل بگيرد.
2⃣ جريان پانايرانيسم تأكيد چنداني بر پديده نژاد نداشته است. در برابر جريان پانتركيسم و تا حد كمتری پانعربيسم بيشتر جنبه نژادی پيدا كردند و شعارهايي چون «نژاد ترك برترین نژاد» را به نماد خود تبديل ساختند. (بحث آريايي و نژاد آريايي در ایران به شعار اصلي و محوری هیچیک از جريانهای ملیگرای ايراني، و حتي پانايرانيستها تبدل نشد. بحث نژاد بيشتر در «فرهنگ سياسي عامه» در حاشيههای جامعه ايراني وجود داشته است.(
3⃣ در حاليكه پانتركيسم و پانعربيسم هر دو مبلغ جداسازي سرزمينهای فرضی تركی و عربی و بازگرداندن آن بودند، اما جريان پانايرانيسم هيچگاه سياستهای الحاقگرايانه از خود آشكار نكرده و جنبه تدافعي داشته است.
?در ايران هيچگاه حزب يا جريانی به طرفداری از فاشيسم پا به صحنه نگذاشته است. در حالي كه در جهان عرب احزابي چون «حزب ناسيونال سوسياليست سوری» به رهبري انطوان سعاده، و يا جريانهاي گوناگون پانتركی در اواخر دهه ۱۹۳۰ به طور آشكار اساسنامههای مشابه با احزاب فاشيستي برای خود تدارک دیده بودند. تظاهرات گسترده هزاران فعال پانتركيست در شهرهاي بزرگ تركيه در سالهاي نخست دهه ۱۹۴۰ در حمايت از فاشيسم اروپايي نمونه آشكار اين گرايشات بود.
?مليگرايي ايراني در جريان اصلي خود داراي گرايشات قدرتمند مدني بوده و بيشتر جلوههای آشكار ليبرال و دمكراتيك به خود گرفته است. اين را هم در جريان ملیگرای عرفی ايرانی و هم در جريان ملیگرايی برخوردار از گرايشات مذهبی و اسلامی میتوان ديد. به نظر میرسد كه مليگرايي ايراني در آينده نيز در همين راستاي اعتدالگرايی مدنی به جريان خود ادامه دهد.
?اصولاً مليگرايی در ايران پيامد تلاشهاي فكری و سياسی نخبگان اقوام ايرانی بهويژه آذریها و كردها بوده است. اينگونه نخبگان به دليل همجواري زادگاهشان با روسيه تزاري و اتحاد شوروي گرفته تا تركيه و عراق بعثي و ساير پانعربها، چالشهاي موجود بر سر راه يكپارچگي سرزميني و فرهنگي و سياسي ایران را بيشتر درك ميكردهاند.
? گفتمان قومگرايانه معاصر ايران ريشه در گفتمان عوامگرايانه چپ استاليني دارد تا واقعيت تاريخي. اين گفتمان از يكسو مخالفان قومگرايی را با واژگانی همچون فاشيسم و شونيسم مورد حمله قرار ميدهد اما در گفتار و كردار و در گستره وسيع، خود نماد آشكار اين واژگان است.
گستراندن ادبيات نفرت (ايجاد تفرقه ميان بخشهای گوناگون مردم با تأكيد بر بحث زبان و نژاد) و نفی و انكار هويت فرهنگي و سياسي ايران از ويژگي عمده نشريات قومگرايانه بوده است.
متن کامل مصاحبه:
https://keshvar.net/2020/01/26/hamid-ahmadi/
***
به مناسبت نود و نهمین سالروز واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹
آرسام محمودی
جان میدمد به کالبد کشتگان دی/
این باد نوبهار به انفاس عیسوی
خاک جنوب ایمن از آسیب انگلیس/
باد شمال فارغ از آشوب شوروی
آیین پهلوانی ایران باستان/
نو شد به روزگار رضاشاه پهلوی
شهریار
نود و نه سال پیش در چنین روزهایی که هرج و مرج و ناامنی ایران را فراگرفته بود، فرمانده بریگارد (تیپ) قزاق رضاخان میرپنج تهران را فتح و امیدی در دل ناامید ایرانیان دمید. درباره واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ بسیار گفته و نوشتهاند. اکثریت مورخین چپگرا از این واقعه به عنوان کودتا یاد کردهاند.
پس از انقلاب ۵۷ و پیروزی مشروطهستیزان بر پادشاهی مشروطه، این خوانش مورد استقبال حکومت انترناسیونالیستی سر کار آمده که مشروطه و آرمانهای آن را بزرگترین دشمن خود میدانست، قرار گرفت و تا به امروز توسط مورخین حکومتی و چپگرا تبلیغ میشود. اما به تازگی خوانشی جدید از واقعه سوم اسفند از سوی استادان علوم سیاسی مطرح شده است. پروفسور حمید احمدی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگویی که سال گذشته با ماهنامه «نسیم بیداری» انجام داد علاوه بر رد نقش انگلیسیها در این واقعه، با ارائه تعریف از اصطلاح کودتا واقعه سوم اسفند را نه یک کودتا، بلکه «اجماعی ملی» برای پایان دادن به هرج و مرج و وضعیت آشفته مملکت در اواخر دوران قاجار دانست. در همایش «مشروطه و نظریه حکومت قانون» که در امرداد ماه سال گذشته در تهران برگزار شد نیز دکتر احمدی واقعه ۱۲۹۹ را راه حلی دانست که مشروطه را از بنبست خارج کرد و به ریل اصلی خود بازگرداند و امنیت، استقلال و ارتش ملی را برای ایران به ارمغان آورد.
به فاصله اندکی پس از پیروزی مشروطه، سپاهیان عثمانی و روس، خاک ایران را عرصه ترکتازی خود قرار داده بودند. با بررسی جراید و نشریات آن دوران میتوان از وضعیت آشفته ایران در آن روزها آگاهی یافت. روزنامه «مساوات» که در فاصله مهرماه ۱۲۸۶ تا بهمن ۱۲۸۷ در تهران و تبریز منتشر میشد در مقالهای که در محرم ۱۳۲۶ چاپ کرد، به اوضاع آن روزهای ایران اشاره کرده و بیکسی و مظلومیت ایران را به دلیل نداشتن قشون و نیروی نظامی دانسته است: «ایران غریب است، ایران نگهبان ندارد، ایران مریض است، ایران پرستار ندارد. ایران در حال احتضار است، ایران غمگسار ندارد. ایران مرد نامدار ندارد. ایران اسیر است. ایران دادرس ندارد. ایران خوار و ذلیل است، ایران طرفدار ندارد. کشتی نجات ایران در گرداب و ناخدایش مست شراب و کشتینشینان در خواب. خاک ساوجبلاغ از خون یتمیان ایرانی رنگین و ایرانیان در خمار خواب نوشین. صریح بگویم و این همه قلم در هم نپیچم. ایران وارث ندارد، ایران شاه ندارد، ایران پناه ندارد، ایران عالم ندارد، وکیل ندارد، وزیر ندارد، ملت ندارد، ایران غیرتمند ندارد. اگر ایران شاه داشت، ساوجبلاغ به دست دشمن نمیافتاد. اگر ایران وزیر داشت، توپخانه و قورخانه و مهمات جنگی و قشون منظم داشت. اگر ایران وزیر داشت، قلعههای نظامی سرحدی و قشون ساخلو نمیگذاشت عثمانی بدون حق و با کمال آزادی از حدود خود تجاوز کند. …
✅ ادامه مطلب در وبسایت کیهان لندن:
https://kayhan.london/fa/?p=186341
این کانال یوتیوب مقاله آرسام را به صورت صوتی خوانده و منتشر کرده است
***
دوم اسفند ۱۳۹۸؛ «مشروعیت» از دست رفته
روشنک آسترکی
– حوزههای رأیگیری بدون صف، تصاویر با کادر بسته خبرگزاریهای حکومت برای پنهان کردن عدم مشارکت و به کار گرفتن انواع حیلهها برای کشاندن مردم پای صندوق رأی؛ این بود واقعیت نمایش انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند ۱۳۹۸!
– نه رأی دادن محمد خاتمی برای مردم اهمیت داشت، نه خندههای هیستریک محمدجواد ظریف و نه اعلام اینکه رأی دادن یک «تکلیف شرعی»ست از سوی ملایی مانند احمد علمالهدی!
– اصلاحطلبان با همه جوّسازیهایی که پس از رد صلاحیت خود انجام داده بودند، مانند همیشه ثابت کردند سربازان وفادار نظام جمهوری اسلامی هستند و به آن رأی میدهند.
– مردم ایران در دوم اسفند ۹۸ به جمهوری اسلامی نشان دادند مرحلهای از مبارزه که از دی ۹۶ آغاز شد و در آبان ۹۸ به آستانهی تعیین تکلیف رسید، مشروعیت نظام را تا فرو ریختن کامل آن نشانه گرفته است.
– مجلس در جمهوری اسلامی هرگز «خانه ملت» نبوده. اما مجلس یازدهم به استناد شواهد انکارناپذیر درباره عدم مشارکت مردم در رأیگیری، یک مجلس اقلیتی است که نماینده اکثریت مردم نیست و هم خودش و هم هرآنچه تصویب کند از درجه اعتبار ساقط است!
ادامه مطلب در وبسایت کیهان لندن:
https://kayhan.london/fa/?p=186805
***
سخنرانی دکتر حمید احمدی در همایش «مشروطیت و نظریه حکومت قانون»
با توجه به معنای کودتا، اصلاً واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتا نبود. بلکه اجماعی ملی برای نجات ایران بود. با این واقعه، مشروطیت که در اواخر دوران قاجار به بن بست رسیده بود، به ریل اصلی خود بازگشت و آرمانهای ایرانیان محقق شد.
مجید تفرشی و دوستان و یاران ایرانستیزش که ادعا میکنند رضاشاه در اسفند ۱۲۹۹ مشروطه را از بین برد، به جای توهین کردن و تهمت زدن به میهنپرستترین فرزندان ایران در بیبیسی، به سخنان دکتر احمدی گوش کنند و درباره مشروطه بیاموزند.
https://www.youtube.com/watch?v=NOsTE2mYc0I&t=1491s
***
گفتگوی سیاسی این هفته با بانومقدم، دکترکیانزاد، دکتر بهرامیان، جناب ارجمند، جناب بهرامی ودکتر آبار
***
حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org
نامه پان ایرانیسم در شبکه های اجتماعی
تارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/nameh_paniranism
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan