هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 109، آدینه 25 مهر 1398، 16 اکتبر 2020
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند:
کردها هر کجا که باشند ایرانی هستند! روشنک آسترکی
پیوستگی های تاریخی کرد ها با ایرانیان – هما ارژنگی
ئهوهڵ ئێرانی دۆوم کوردوکم -“اول ایرانی، دوم کردم” – زنده یاد اسد چراغی
نامه تاریخی ملا مصطفی بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق به رهبر حزب پان ایرانیست
پان ایرانیست ها پیشگامان دفاع از کرد ها
کردها هر کجا که باشند ایرانی هستند!
روشنک آسترکی
بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان، کردها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ،نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بودهاند و زبان کردی به عنوان یکی از کهنترین گویشهای ایران باستان شناخته شده است. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده است. این باور تنها شامل پژوهشگران ایرانی نبوده و بسیاری از محققان غیر ایرانی نیز در نوشتارهای خود بر این موضوع تاکید داشته اند.
«هنری فیلد» در کتاب «مردمشناسی ایران» مینویسد: «کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به عنوان شعبهای ازنژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند».
«دانیلو» نویسنده غربی نیز در این باب نوشته است: «کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند». «لرد کرزن» هم گفته که: «زبان کردها، لرها و بختیاریها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند».
یکی از قدیمیترین اخباری که درباره کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگلی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، جغرافی دان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی (۴۰۱ ـ ۴۰۰ پیش از میلاد مسیح) با یونانیان باستان [در منطقه اربلا (اربیل امروزی) پایتخت کردستان عراق] شرح میدهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفرهٔ یونان شد.
«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد درباره چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد مینویسد: «جوانان کرد را چنان تربیت میکنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته، ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند».
رشید یاسمی هم مینویسد: «در حصول پیشرفتهای دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران میبینیم که برای حفظ استقلال ایران میجنگند».
پیشنیه جدایی سرزمینهای کردنشین از خاک ایران
نخستین جدایی کردها از سرزمین ایران بزرگ، پس از نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی صورت گرفت که ارتش ایران طی نبردی غافلگیرانه با کمتر از سی هزار نفر در برابر ارتش ۱۲۰ هزار نفره عثمانی که به توپخانه و سلاحهای آتشین مجهز بودند، شکست خورد و بخشهای وسیعی از بیست امارت نشین کرد (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل میدادند) به ویژه حاکم نشین برلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت. البته بعدها شاه عباس کبیر و نادرشاه افشار توانستند بخشهایی از این سرزمینها را به مام میهن بازگردانند، ولی بیکفایتی پادشاهان قاجار به ویژه فتحعلی شاه و محمدشاه قاجار و دسایس استعمار انگلیس و روسیه سبب شد بخش های وسیعی از کردستانات و بغداد از قلمرو ایران جدا شده و به عثمانی ملحق شوند. مناطق کردنشین عثمانی پس از شکست این کشور در جنگ جهانی اول بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شدند….
پیشینه مقاومت کردها در برابر اشغالگران بیگانه
کردها همچون دیگر ایرانیان از اعتقادات اصیلی همچون احترام به پاکیزگی آب، خاک و آتش برخوردار بودهاند که هم اکنون نیز بسیاری از رسوم کهن ایرانی همچون جشنهای نوروز و چهارشنبه سوری را با شکوه منحصر به فرد در مناطق کردنشین پاس داشته میشود. کردها از دوران باستان به کیش یکتاپرستی زرتشتی اعتقاد داشتهاند که بعدها به دین اسلام تغییر یافته است. در پوست پاره ای که چند سال پیش در سلیمانیه به دست آمده، سوگنامهای به زبان کردی مربوط به چهارده قرن پیش به دست آمده که ترجمه بخشی از آن عبارت است از: «معبدها ویران شد، آتشها خاموش، بزرگ بزرگان خود را نهان کرد، زنان و دختران به اسیری رفتند، دلیران در خون غلتیدند…» کردهای سرزمین عثمانی همواره با ظلم بیحد ترکها روبهرو بودهاند به گونهای که با اعتراف صریح مورخان ترک، عثمانیها بیش از چهار صد هزار نفر از کردهای تکلو را به قتل رساندند. بیش از ۵۰۰۰ هزار روستا را با خاک یکسان نمودند، شهرهای آباد کردها را به ویرانه تبدیل نمودند و رویارویی کردها علیه مظالم عثمانی از آغاز جدایی این سرزمینها از ایران آغاز شد و نزدیک به ده جنگ بین آنها به وقوع پیوست. خاطرات نوری پاشاف، ژنرال کرد عثمانی که برای رهایی کردها از یوغ ترک ها قیام خود را در کوههای آرارات و شرق ترکیه آغاز کرد و قیام نافرجام او به پناهنده شدن او به سرزمین مادری، ایران انجامید، قابل تأمل است آنجا که گفته است: «سلحشوران کرد گویی شیران نبرد رستم و اسفندیار، با خون ایرانی خود جهت حفظ هویت نژادی و فرهنگی کهن آریایی خود در برابر دشمنان تا بن دندان مسلح عثمانی به مقاومت برخاستند…».
علاوه بر کردهای ترکیه، کردهای عراق هم جهت احقاق حقوق پایمالشده خود قیامهای دامنهداری را تدارک دیدند که قیام شیخ محمود زنده یاد در سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۹۳۹ از مهمترین آنها بوده است. این نبرد با نیروهای انگلیسی و اعراب عراقی در نهایت به شکست انجامید و شیخ محمود مفیدزاده هم به ایران پناهنده شد. نبردهای شیخ احمد بارزانی نیز از سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ در کردستان عراق آغاز شد که بعدها توسط برادرش ملامصطفی بارزانی ادامه یافت. در نبردهایی که بین کردها و ارتش عراق در طول سالهای ۱۹۴۳، ۱۹۴۵، ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ درگرفت، ضربات سختی به رژیم عراق وارد آمد ولی اوج این درگیریها در سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۱ بود که قیام کردها علیه حاکمان خونخوار بعث عراق، به اوج خود رسید. سرانجام این قیام نافرجام نیز با پناهنده شدن ملامصطفی بارزانی به ایران پایان یافت. جملهای مشهور از ملامصطفی به یادگار مانده که هنوز در اذهان زنده است و آن اینکه «هرجا کرد است، آنجا ایران است».
فرجام سخن
تفاوتهای آشکار فرهنگی نژادی کردها با ترکهای عثمانی {ترکیهٔ امروزی} در طول سالها موجب ممنوعیت کاربرد نام «کرد» و مجازات زندان برای مردمی بود که از این نام استفاده میکردند و این فشارهای فرهنگی تا آنجا گسترش یافته بود که کردها از بزرگداشت رسمی سنت آبا اجدادی ایرانی نوروز و چهارشنبهسوری تا این اواخر محروم بودند، ترکهای عثمانی هیچگاه کردها را با این نام باشکوه نمیخواندند بلکه به آنها «ترکهای کوهستانی»!! میگفتند و سخن گفتن به زبان زیبای کردی در ترکیه به صورت رسمی ممنوع بود، گو اینکه فشارهای بینالمللی سبب شده که به تازگی بخشی از این سختگیریها کاهش یابد، از سوی دیگر سختگیری بیحد سران پان عرب بعث عراق در طول دههها ظلم و جور بر کردهای عراق بر کسی پوشیده نیست که نقطه اوج آن کشتار پنج هزار زن و مرد و کودک و پیر در حلبچه به دست رژیم نژادپرست عراق و نیز ۱۸۰ هزار مفقودالاثر کرد در قیام دهه ۱۹۹۰ بوده است.
در پایان باید گفت کردها به عنوان نسل غیور و فرزند خلف کاوه آهنگر که ایرانیان را از ستم ضحاک ستمگر رها ساخت و درفش ملی ایران زمین را به دست فریدون داد، هیچگاه احساس بیگانگی با دیگر ایرانیان نداشتهاند و اشتراکات کهن نژادی، آیینی، فرهنگی، زبانی و… و افتخاراتی همچون کتیبه بیستون و طاق بستان و غیره نمادهای مشترک کردها و دیگر ایرانیان به شمار میروند که این پیوند تاریخی را استوارتر ساختهاند. آنچه در حال حاضر باید به آن توجه شود، پرهیز اندیشمندان کرد از وسوسههای دشمنان ایرانزمین است که از هر فرصتی برای ایجاد اختلافهای قومی در جهت تجزیه و کوچکتر کردن کشور ایران سود میجویند، بیتردید نگرش نوین به توسعه همهجانبه سرزمین کهن کردستان ایران و توجه و سرمایهگذاری شایسته بر روی منابع طبیعی و طبیعت زیبا و منحصر به فرد آن دیار و هم زمان به کارگیری بیش از پیش نخبگان و سهیم کردن هرچه بیشتر شایستگان علمی فرهنگی کرد در بدنه دستگاههای اجرایی کشور، علاوه بر اینکه استفاده بهینه از تمامی ثروتهای مادی و معنوی کشور عزیزمان ایران را در پی خواهد داشت، بهانهها و دستاویزهای دشمنان قسمخورده ایران و ایرانی را برای تجزیه ایران نقش بر آب خواهد ساخت.
برگرفته از تاربرگ کرمانج
***
پیوستگی های تاریخی کرد ها با ایرانیان
هما ارژنگی
مردم کُرد از اقوام آریاییتباری هستند که علاوه بر ایران در بخشهای دیگری از خاورمیانه و قفقاز نیز زندگی میکنند.
بر اساس اسناد تاریخی تمام سرزمین کردستان از آغاز شکل گیری ایران بزرگ(که سرزمین فعلی ایران بخشی کوچک از آن است) تا واقعه جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بودهاست. منطقه کردستان از سال 612 قبل از میلاد تا قرن 15 پس از میلاد یعنی چیزی در حدود 2000 سال بخشی جدا نشدنی از ایران بود و واژه کردستان نیز نخستین بار در قرن 12 میلادی در زمان فرمانروایی سلطان سنجر دیده شده است .
کردها در تمام طول تاریخ کهن ایران زمین به عنوان مرزدارانی رشید و سلحشور برای حفظ و حراست از تمامیت ارضی ایران بزرگ، فداکاری های بسیار کرده اند. جنگ های پارتیزانی کردها در برابر دشمنان یونانی و رومی و… که از مغرب کشور ما را همواره مورد حمله قرار می دادند و زمین گیر شدن دشمنان در برابر مقاومت کردها بازتاب ویژه ای در اکثر کتاب های تاریخی داشته است که همواره با تحسین و شگفتی دوست و دشمن همراه بوده است.
“رشيد ياسمي” مينويسد: «در حصول پيشرفتهاي دولت ايران در زمان مادها در فتح نينوا و در زمان هخامنشيان در غلبه بر يونان و در دوران اشكانيان و ساسانيان در دفع روميان و در بعد از اسلام در جلوگيري از مهاجمان و هزاران موقع سخت ديگر بعد از آن، افواج كردان را در صف مقدم سپاه ايران ميبينيم كه براي حفظ استقلال ايران ميجنگند».
يكي از قديميترين اخباري كه درباره كردها در دست است، كتاب «Anabasis» يا سفرنامه جنگلي گزنفون (xenephon) سردار لشكر، جغرافيدان و مورخ يونان باستان است كه رويارويي كردهاي ايراني را در قالب سپاه اردشير دوم هخامنشي (401 ـ 400 پيش از ميلاد مسيح) با يونانيان باستان [در منطقه اربلا (اربيل یا هولر امروزي)] شرح ميدهد كه منجر به شكست ارتش ده هزار نفره يونان شد.
«استرابون» جغرافيدان و مورخ يونان باستان در چند قرن پيش از ميلاد درباره چگونگي تربيت و پرورش بدني جوانان كرد مينويسد: «جوانان ايراني را چنان تربيت ميكنند كه در سرما و گرما و بارندگي تاب و توان داشته، ورزيده باشند. اينها را كردك (kardak) گويند».
در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق به عنوان بخشی از ایران بزرگ به عنوان منطقه سورستان یا دل ایرانشهر نامیده می شد و طبق تقسیمات کشوری ایران آن زمان، منطقه دل ایرانشهر به دوازده استان و شصت تسو (شهرستان) بخش شده بود که منطقه امروزی کردستان عراق در استان شادپیروز ایران قرار داشت و شمال غربی کردستان عراق هم استان بالا نام داشت.
پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی مینویسد: ” کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند…” بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غيرايراني، كردها كه از قوم ماد هستند، همواره در طول تاريخ به عنوان قومي آريايي از فرهنگ، نژاد و زبان مشتركي با ديگر ايرانيان برخوردار بودهاند و زبان كردي به عنوان يكي از كهنترين گويشهاي ايران باستان شناخته شده است. هويت قوم كرد هم همواره با مليت ايراني عجين شده است.
«هنري فيلد» در كتاب «مردمشناسي ايران» مينويسد: «كردها از حيث زبان و خصوصيات جسماني، ايراني هستند و به عنوان شعبهاي از نژاد ايراني از حيث زبان، اخلاق، عادت و شيوه معيشت با ساير ايرانيان داراي جهات اشتراك هستند».
درباره زبان کردی زبان شناسان و شرق شناسان غربی گفتهاند که: این زبان از زبان های هندواروپایی در و خانوادههای هند و ایرانی و در زمرهٔ زبان های ایرانی است وبا زبان فارسی قرابت نزدیکی دارد.
«دانيلو» نويسنده غربي نيز در اين باب نوشته است: «كردهاي تركيه هم از حيث زبان و خصوصيات جسماني ايراني هستند». «لرد كرزن» هم گفته كه: «زبان كردها، لرها و بختياريها شبيه زبان فارسي است و چندان تفاوتي با هم ندارند».
سیداحمد کسروی، در کتاب شیخ صفی و تبارش، در باره تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان مینویسد:” پیش از صفوی هیچ شاعر ترک گویی در آذربایجان پیدا نشد و همگی مردم هر که ماد و آریایی تبار بودند به زبان پهلوی آذری گفتگو میکردند که همانند لری و کردی بود…”
در کتاب کرد و کردستان ترجمه جواد هاتفی آمده است :
“کردها از اصیل ترین نژاد ایرانی هستند که قرن ها از کرانه های بین النهرین و کشور عراق و ترکیه تا مرزهای شوروی بخشی از ایران بوده است . آنان در فلات ایران به کشاورزی و دامداری مشغولند و زبانشان بخشی از زبان ایرانیان باستانی است که هویت خود را پس از حمله سپاه اسلام حفظ نموده اند.”
در کتاب ایرانشهر نوشته استاد شاپور راسخ و جمشید بهنام از انتشارات یونسکو آمده است: “اگر کردان را از حیث نژادی نسبت به دیگر اقوام ایرانی مقایسه کنیم از لحاظ جسمانی و چهره ای و نیرومندی به ایرانیان باستان بسیار نزدیک هستند.”
برگرفته از فیسبوک هما ارژنگی
***
ئهوهڵ ئێرانی دۆوم کوردوکم -“اول ایرانی، دوم کردم”
زنده یاد اسد چراغی
هوهڵ ئێرانی دۆوم کوردوکم
قهوم تهوانای ههزار بلووکم
من شاعر کورد، کوردی زوانم
رووڵهی رهئووف خاک ئیرانم
ئاریائی نژاد، مهرزه نشینم
مهرزهبان خاک ئیران زهمینم
سهرتاسهر ئیران نیشتمانمه
زات بیزهواڵ حهق میهمانمه
وهتهن پهرهستیگ خاوهن یهقینم
نژاد کاوهی ئیران زهمینم
ماد کوردهوار نژاد پاکم
پووک بی ئامان سهرف زۆحاکم
تاریخ شاهده، سهرفهرازییم
خهدهنگ خویری تورک و تازییم
سازش ناپهزیر دهست ئستعمارم
دۆشمن شکهنم مهرد پهیکارم
نهتهوهی ئارهش خاوهن کهمانم
ئهڕای وهتهنم فره گمانم
ههر سفرهی رهنگین من میزبانم
جفتیار، باخهوان، ئیڵم، شوانم
ژیانم مهدیون دهسترهنج خوهمه
دی وابهسته نیم خاترم جهمه
نموونهی فهتوای شاه مهردانم
جوور شیرداڵگ حهڵاڵه نانم
کورد کشاوهرز خوهد بویچگ مهزان
گۆڵ گهنمد ئارمه له جههان
یا خۆدا وهتهنم دایمه ئازاد بوو
له ناو جههان سهربهرز و شاد بوو
برگردان بفارسی:
اول ایرانی، دوم کردم
قوم توانای هزار تیرهام
من شاعر کرد، کردی زبانم
فرزند رئوف خاک ایرانم
آریایی نژاد و مرزنشینم
مرزبان خاک ایران زمینم
سراسر ایران وطن من است
ذات بیزوال حق، مهمان من است
وطنپرستی صاحب اعتقاد و باورم
نژاد کاوهی ایران زمینم
ماد کرد از نژاد پاکم
پتکی هستم که بر سر ضحاک فرود آمد
تاریخ شاهد سرافرازی من است
تیرخدنگم بر چشم ترک و تازی
سازشناپذیر دست استعمارم
دشمن شکنم، مرد پیکارم
ملت آرش صاحب کمانم(آرش کمانگیر)
برای وطنم خیلی در فکرم
هر سفرهی رنگین را من میزبانی میکنم
کشاورز، باغبان، ایلم، شبانم
زندگیم مدیون دسترنج خودم است
دیگر وابسته نیستم، خاطرم جمع است
نمونهی فتوای شاه مردانم
مانند شیر مادر نانم حلال است
کرد کشاورز خودت را کوچک ندان
گل گندمت نمونه است در جهان
خدایا وطنم همیشه آزاد باشد
در جهان سربلند و شاد باشد
***
نامه تاریخی ملا مصطفی بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق به رهبر حزب پان ایرانیست
پاینده ایران
هرجا کرد است آنجا ایران است ( بارزانی )
جناب آقای محسن پزشکپور رهبر گرامی پارت قهرمان پان ایرانیست چه بجاست در آستانه پنجمین کنگره حزب پر افتخاری که نشان داد جدائی های ظاهری میان تیره های یک نژاد نمی تواند پیوندهای ناگسستنی تاریخی نژاد و فرهنگی آنان را از میان بردارد پاکیزه ترین درودهای خودم و خالصانه ترین سلام پارت دموکرات کردستان حزب برادر و همه رزمندگان آزادی بخش کردستان این سوی به ویژه پیش مرگان وظیفه و قهرمان رستاخیز را به پیشگاه کنگره ی سرافراز حزب برادر و همه رزمندگان و مردان آزاده ای که در سنگر حزب شکست ناپذیر پان ایرانیست گرد آمده اند گسیل دارم. شما و حزب پر افتخار و روزنامه زرین برگ خاک و خون نه تنها در سخت ترین شرایط از رستاخیز آزادی طلب موثرترین و شدید ترین پشتیبانی را نموده اید بلکه در هر فرصت افتخارات تاریخی هم نژادان ما را چون همسایه ای بزرگ بازگو نمودید. شما به همگان آموخته اید که تیره ی کرد بنیان گذار شاهنشاهی سربلند ماد است و در کنار سواران دلاور شاهنشاهی با خود آتش فرهنگ درخشان آرین نژادان را در دل تاریک دنیای آن زمان روشن نگهداشت. به راستی در آن زمان که همه ی تیره های نژاد ما در پهنه نیاخاک خود یگانگی داشتند. جهان پیرامون ما به ویژه آریایی زبان ها در آرامش و صفای زندگی در کار ساختن و آفرینش بودند. مردان آزاده و بلند بالای نژاد ما هر یورشی که از باختر آهنگ ویرانی آسیای پرشکوه را داشت با شکست دمسازشان می کردند. نبردهای هفتصد ساله ایران و روم نشان از این قهرمانی هاست که نگذاشت آئین بردگی پرور روم از پنجه پولادین سرزمین آرین های آسیای به سوی خاورمیانه راه بگشاید. پس به جاست که ما و شما همه به خود ببالیم و چون گذشته با نبردهای هماهنگ راه را دنبال کنیم. در خاتمه دست شما و همه رزمندگان سنگر گرفته در حزب پان ایرانیست را صمیمانه می فشارم. در آینده نیز به کمک های معنوی و گرمی بخش شما امیدورام و سربلند می باشم و درودهای آرین ها را از این سوی مرز و مکتب سیاسی کمیته ی مرکزی پارت دموکرات کردستان عراق به سوی کنگره پنجم حزب برادر پان ایرانیست می فرستم.
رهبر رستاخیز و رئیس پارت دموکرات کردستان عراق – ملا مصطفی بارزانی
دوازدهم تیرماه ۱۳۴۶ موافق سوم ژوییه ۱۹۶۷
***
پان ایرانیست ها پیشگامان دفاع از کرد ها
گزارش سازمان جوانان حزب پان ایرانیست از تظاهرات باشکوه در برابر دفتر سازمان ملل متحد برای پشتیبانی از کرد های کوبانی در سال 1393
گروهی از هموندان سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
***
بیانیه حزب پان ایرانیست: دولت آنکار خشونت علیه کردها و سایر ایرانی تباران را پایان دهد!
بنام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
دولت آنکار خشونت علیه کردها و سایر ایرانی تباران را پایان دهد.
سرکوب شدید و غیر انسانی کردهای ایرانیتبار آناتولی که از روزها پیش آغازیده؛ در شهرهای شیرناک، جزیره، آمد (دیاربکر)، درسیم، اغدیر و بسیاری دیگر از شهرهای کشور ترکیه با قساوت و روشهای غیر دموکراتیک ادامه دارد. این در حالیست که نژادپرستان اقدامات خشونتبار خود علیه کردها را تحت حمایت نهادهای رسمی در شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و سایرهای شهرها شدت بخشیدهاند؛ کردها در این شهرها در معرض حمله و آسیب از سوی نژادپرستان است و در شهرهای کردی ارتش به سوی مردم آتش گشوده است.
با توجه به اینکه دولت نژادپرست ترکیه، پیشینه فجایعی همچون نسل کشی ارامنه و زازاها و نیز حمایت از گروه تروریستی داعش را در پرونده خود دارد و همچنین سالها سیاست نسل کشی کردها را با اعمال شیوههای گوناگون و در سطوح فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی دنبال میکند؛ حزب پان ایرانیست ضمن محکوم کردن اقدامات خشونتبار و ضد انسانی این دولت نژادپرست، بدینوسیله همه ایرانیان، آزادگان و اذهان بیدار را دعوت میکند که ضمن محکوم کردن اقدامات ضد انسانی زمامداران آنکارا؛ صدای مظلومیت ایرانیتباران آناتولی را به گوش جهانیان برسانند.
خط سرخ مقاومتی که بر آناتولی جاریست خط بطلانی است توامان بر تفکرضد ایرانی خلافت و پانتورانیسم؛ این خط مقاومت میبایست در ارتباط و مرتبط با منطق درونی اصیل و صحیح که همانا اتصال با تاریخ و فرهنگ و ماهیت و هویت خود و یا به زبان بهتر پیوند با یک وحدت اصیل که همان «ایرانشهر» و ایرانیت است فهمیده شود. آناتولی سنگریست که سالها ایرانیت با تحمل هزاران شداید و مصائب و ظهور عالیترین جلوههای شجاعت و ایستادگی در برابر ماشین کشتار و سرکوب، مقاومت کرده است و اکنون میکوشد روی ریشهها و پایههای هویت خود بایستد؛ این ایستادن ذهن بیدار و ارادههای نیرومند و یک آگاهی درخشان میخواهد.
حزب پان ایرانیست دفاع از حقوق همه ایرانی تباران را وظیفه خود میداند و همگان را بدین امر فرا میخواند.
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
۲۰ شهریور ۱۳۹۴ خورشیدی
تهران
***
حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org
نامه پان ایرانیسم در شبکه های اجتماعی
تارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/nameh_paniranism
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan