شماره 116 – وضعیت عاجل و علاج فاجعه

هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!

نامه پان ایرانیسم
شماره 116، شنبه 29 آذر ماه 1399، 19 دسامبر 2020
www.paniranism.info . iran@paniranism.info

 

درود بر هم میهنان گرامی

مطالب زیر تقدیم میشوند

ملت و امت!، حسین شهریاری
در نبود حاکمیت ملی در ایران، کاربران ایرانی در توئیتر به زیاده‌گویی‌های اردوغان اعتراض می‌کنند
پاسخ عارف قزوینی به ترکان عثمانی، پرویز ورجاوند
آذربایجانی ها ۵٠٠٠سال است ایرانی هستند، رسول قلی اف
عالمان بي عقل ما مي خواهند تاريخ (اران) آذربايجان را از تاريخ ايران جدا کنند، رسول قلی اف
درسی از تاریخ: پاسخ به اردوغان را به آذریهای ایران بسپارید، ابراهیم رومینا
جبن و ترس و ستیز بی‌ایست جمهوری اسلامی با ناسیونالیسم ایرانی ، کشور را به استانه‌ی جنگ کشاند، دکتر هوشنگ طالع
درباره رژه باکو / آری شبکه حافظ منافع ترکیه شبانه روز کار می کنند، حجت کلاشی
وضعیت عاجل و علاج فاجعه،دکتر امیر آقاجانی

ملت و امت!

حسین شهریاری

بیهوده گویی بسیاری از جاهمداران جزیی از بزرگی ( شخصیت ) آنان شده است، چنانکه اگر گزافه نگویند !، و لاف بیجا بر زبان نرانند !، گویی جایگاه بزرگیشان را از دست میدهند !، در این میان گاهی بیهوده گوییها چنان با روانشان گره میخورد، که برای آرام ساختن خواست خویش نه برای به چنگ آوردن جایگاه و ارجمندی یاوه میگویند !، برای نمونه به گفته ی ” سید ناصر موسوی لارکانی ” نماینده و اندام ( عضو ) گروه فرنشینان ( هیات رییسه ) مجلس شورای اسلامی ! که در رویه ” توییتر ” خود نوشته است، نگاهی داشته باشید، او چنین آورده است : « اردوغان دو روز است فهمیده که هر سخن نا بخردانه یا تحریک آمیزش در خصوص تمامیت ارضی ایران با واکنش گسترده احاد مردم ایران روبرو میشود، و پاسخ محکم دریافت میکند، او باید با عذر خواهی، حسن همجواریش را رعایت کند، امت اسلام نیازمند اتحادند، نه تفرقه و اختلاف »

اگر بنا باشد این گفته را ارزیابی کنند، هیچ نشانی از ستایش میهن در آن نمیتوان جست، بلکه برخی از واژگانش به گونه ای به کار گرفته شده اند، که بوی ایران ستیزیش ایرانیان آزاده و میهن پرست را رنج میدهند، از این جناب باید پرسید، در آن هنگامه که با بودن پلیس نیروهای امنیتی، سربازان گمنام و بخشی از ” خبرچینان یک میلیونی ” پرچم ترکیه و گاه پرچم ” جمهوری دروغین آذربایجان ” را در میدانهای فوتبال تبریز و تهران به گردش در آورده بودند، چرا خاموشی برگزیدید، و دم فرو بستید ؟ ! یا آن هنگام که هم ” مجلسی ” دهن گشادت خود را ” توورک ” خواند، نگفتی اگر ” توورک ” هستی در ” مجلس ” ایران چه میکنی ؟! شاید هم ستون پنجم دشمن است ؟ ! یا آنگاه که تنی چنداز دستار ( عمامه ) بند و ” ظاهر الصلاحها ” به جانبداری از ” آذربایجان دروغین ” هیاهو کردند، نفسی بر نیاوردید، اما اکنون به فریاد آمده ای ! دیگر آنکه او هنوز نمیداند، ! مردمیکه دارای تاریخی چندین هزارساله با فرهنگی درخشانند، ملتند، نه ” امت ” ! .
دیگر آنکه او به نام نماینده ” مجلس ” چگونه نمیداند ! مردم از بربست پایه ( قانون اساسی ) که در دوران پر هیاهو و نا آرام دگر گونی ( انقلاب ) پدیدآمده است، ناخرسندند، و بر آنند ایران از آن همه ی گروههای آیینی ( مذهبی ) است، به همین روی پسوند اسلامی را که بوی از جداییها دارد، نمیپسندند !

***

در نبود حاکمیت ملی در ایران، کاربران ایرانی در توئیتر به زیاده‌گویی‌های اردوغان اعتراض می‌کنند

– اردوغان رهبر اسلامگرای ترکیه ابیاتی از ترانه معروف «آی لاچین» را خوانده که به جدا افتادن مردم شمال ارس از ایران، پس از دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمانچای اشاره دارد. کاربران ایرانی در توئیتر این موضع اردوغان را متجاوزانه ارزیابی می‌کنند.

– هنگام رژه سربازان ترکیه و جمهوری آذربایجان به مناسبت پیروزی در جنگ قره‌باغ در حالی که از بلندگو سخنانی درباره «تمامیت ارضی آذربایجان» پخش می‌شد، به «ارک تبریز» و «کوه سبلان» نیز اشاره شد!

– اعتراض کاربران در توئیتر به اظهارات اردوغان همزمان با روز تاریخی ۲۱ آذر ۱۳۲۵ هفتاد و ‌چهارمین سالگرد عملیات نجات آذربایجان و شکست فرقه دموکرات آذربایجان است. روزی که تا قبل از انقلاب ۵۷ در ایران جشن گرفته می‌شد. در گرامیداشت این روز هشتگ #گریز_اهریمن نیز از سوی کاربران ایرانی ترند شد.

در نبود حاکمیت ملی در ایران، کاربران ایرانی در توئیتر به زیاده‌گویی‌های اردوغان اعتراض می‌کنند

***

پاسخ عارف قزوینی به ترکان عثمانی

پرویز ورجاوند

*در سال ۱۳۳۶ ه.ق [۱۲۹۶ خورشیدی] زمانی که عارف قزوینی در استانبول به سر می‌برد، هیات نمایندگی ایران در جریان تنظیم معاهده پاریس برای روشن کردن وضع مرزها حضور یافته بود که این امر ترک‌های عثمانی را سخت ناراحت کرده بود. از این‌رو سلیمان نظیف از پان تورکیست‌های معروف، در روزنامه “حادثات” به نوشتن مقاله‌های زشت و ناهنجاری بر ضد ایران و ایرانی می‌پردازد.
*عارف از این کار به‌شدت عصبانی می‌شود و به پاسخ‌گویی می‌پردازد، به ویژه که سلیمان نظیف وقیحانه سخنانی در باره جدایی آذربایجان به زبان آورده بود. بیت‌هایی از سروده عارف چنین است:
ز من بگو به سلیمان نظیف تیره ضمیر
که ای برونِ تو چون شیر و اندرون چو قیر
تو را که کودک دیروزی است دولتتان
کجا رواست که شوخی کند به دولت پیر
عشیرتی که ندارد درفش و عار و تبار
رسیده است ز دزدی به کاخ و تاج و سریر
خیال “آذر آباد گانت” اندر سر
فتاده بود تو زین پس بدین خیال بمیر
تو را جسارت توهین به دولت ایران
نبود این همه بی‌عرضه، گر نبود سفیر
– سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، پرویز ورجاوند، نشر نی، ج ۲، ص ۱۳۹۶

***

آذربایجانی ها ۵٠٠٠سال است ایرانی هستند

رسول قلی اف

بخش هایی از سخنان رسول قلی اف: نه این همگون سازی فرهنگی نیست، میهن آنها ایران است، چه همگون سازی فرهنگی شدنی؟ من متوجه نمی شوم؟! همگون سازی فرهنگی شدن چیست؟ ۵٠٠٠سال است در آن خاک زندگی می کنند و نام آن خاک امروز ایران است، آنجا همگون سازی فرهنگی شدن وجود خارجی ندارد، شما از کجا این همگون سازی فرهنگی شدن را پیدا کردید؟! آنجا همگون سازی فرهنگی شدن وجود ندارد، وطن ایشان ایران است این یک حقیقت است، ما را شوروی اشغال کرد و به خاک آنها(روس ها) الحاق شدیم.

اگر روسیه اینجا را در سال ١٨١٣ و ١٨٢٨ اشغال نمی کرد امروز ما هم در کنار همان آذربایجان ج.ن.و.ب.ی بخش های ایران بودیم، اینطور است دیگر اینگونه می شد و میهنمان هم ایران بود نامش ایران بود.

به همین دلیل اینطور نیست و از همگون سازی فرهنگی شدن نمی توان سخن گفت، موضوع این است که آن کسانی که از میان ما گهگاهی می گویند که باید رفت و آذربایجان ج.ن.و.ب.ی را آزاد کرد، این سفاهت است واقعا درک این حماقت و سفاهت دشوار است، آن آذربایجان ج.ن.و.ب.ی مورد نظر شما عکس این مسئله را فکر می کند، آن ها فکر می کنند چه هنگامی این جمهوری آذربایجان در پیکره ی ایران قرار خواهد گرفت و آن حق و عدالتی که ١٠٠سال پیش از دست رفته و دوباره به حقدار خواهد رسید.

ما ملت جالبی هستیم، یادتان می آید که در دوران حزب جبهه خلق می گفتند ما به تبریز خواهیم رفت و پرچم هایمان را در آنجا به اهتزاز در خواهیم آورد، بابا جان تو نمی توانی به خان کندی رفته پرچم خودت را در آنجا به اهتزار درآوری چه رسد به تبریزی؟ از کدام تبریز صحبت می کنید؟!!!
______________________________
رسول قلی اف زاده ی ١٩۴٧ استان نخجوان و سیاستمدار، نویسنده و مخترع آذربایجانی است. که در سال ١٩٧١ در رشته مهندسی شیمی آلی فارغ التحصیل می شود. در سال ١٩٩٠ به عنوان معاون شورای عالی جمهوری آذربایجان شوروی انتخاب شده و در سال ١٩٩٣ به عنوان معاون نخست وزیری جمهوری آذربایجان گزینش گردید. وی در سال ١٩٩۵ به عنوان رییس مجلس ملی جمهوری آذربایجان انتخاب می شود. اما در سال ١٩٩۶ مجبور به کناره گیری شد.
ایشان نویسنده ی ٨جلد کتاب در مورد سیاست بوده و هم اکنون ساکن آمریکا ست.
______________________________
اسمیله ریشه ی فرانسوی به معنی همگون‌سازی فرهنگی(Assimilation culturelle) فرآیندی است که در آن یک گروه یا فرهنگ اقلیت همانند یک گروه یا فرهنگ غالب می‌شود یا ارزش ها و رفتارها و عقاید گروه دیگر را می‌پذرد.

***

عالمان بي عقل ما مي خواهند تاريخ (اران) آذربايجان را از تاريخ ايران جدا کنند

رسول قلی اف

***

درسی از تاریخ: پاسخ به اردوغان را به آذریهای ایران بسپارید

دکترابراهیم رومینا

در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ ارتش آلمان نازی، لهستان را اشغال کرد و مرزهایش را در جبهه شرق مستحکم کرد و با شوروی قرارداد عدم تجاوز بست تا خیال خود را در جبهه شرق آسوده کند.

با این آسودگی، جنگجویان نازی به سوی غرب تاختند و بر بخشهای گسترده ای از اروپا مسلط شدند. تا حدی که هیتلر در برج ایفل بعنوان نماد فرانسه عکس یادگاری گرفت و ژنرالهایش با گامهای مصمم در خیابانهای این شهر وی را همراهی کردند تا غرور فرانسوی را به سخره گیرد.
تا اینجا هیچ نشانی از شکست این آخرین جهانگشای بی باک قرن بیستم تصور نمیشد.

در اواسط بهار ۱۹۴۱، بزرگترین حمله در تاریخ جنگهای بشر در طول ۳۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک با شوروی توسط ارتش آلمان آغاز گردید. این جاه طلبی هیتلر با فقدان نگرشی ژئواستراتژیکی، تلف شدن ۹۵ درصد نیروهایش را در پی داشت و معادلات این آخرین جنگ جهانی را دگرگون ساخت.

بی گمان چنانچه هیتلر چنین اشتباه ژئواستراتژیکی را نمیکرد شرایط کنونی جهان به گونه ای دیگر بود.‌
با این بازخوانی تاریخ میخواهم یک هشدار و یک نوید را به تصمیم گیران سیاسی در ارتباط با مسائل مبتلابه کنونی ایران یادآور کنم.
هشدار:
هر حکومتی که در دو یا چند جبهه بجنگد حاصلی جز شکست نخواهد یافت. بنگرید به هیتلر و صفویان و قاجار و …. ضروریست نیروهای خود را در درون مرزهای خویش متمرکز کرده و شیوه های جایگزین جهت حمایت از گروههای وابسته و وفادار بیابید. و یا حداقل با توجه به توان خود در یک جبهه وارد رقابتهای ژئوپلیتیکی شوید.
نوید:
اردوغان با هر تفکر و اندیشه ای خود را درگیر چند جبهه کرده است که به نظر می رسد با این تعهدسازی در چند جبهه متفاوت، خروج از آنها تقریبا محال خواهد بود. لذا خود در چاهی که خود کنده است فرو خواهد رفت.
با این هشدار و نوید ضروریست:

چالشهای سیاسی ایران در سطح جهانی هر چه سریع تر حل شود تا فرصت پرداختن به امور اساسی تر منطقه ای و داخلی فراهم گردد.
چالشهای منطقه ای با جبهه جنوبی بویژه با عربستان بصورت دوجانبه حل گردد تا فرصت تمرکز بر مسائل داخلی افزایش یافته و از این جناح آسودگی بیشتری حاصل گردد. یاوه گویی اردوغان را به آذریهای ایران پسپارید که حداقل چهار قرن است در کشورسازی ایران سهیمند.

برگرفته از تارنمای آذری ها

***

جبن و ترس و ستیز بی‌ایست جمهوری اسلامی با ناسیونالیسم ایرانی ، کشور را به استانه‌ی جنگ کشاند

دکتر هوشنگ طالع

سخنان عردوغان در باکو ، اعلان جنگ به مردم و ملت ایران بود که نه از سوی رییس‌جمهور اسلامی و نه از سوی رهبر جمهوری اسلامی ، واکنشی نشان داده نشد ؟!

گستاخی عردوغان ، دست‌آورد سیاست‌های ایران برباد ده جمهوری اسلامی است که با بستن چشم بر روی حقایق تاریخی ، نه تنها جرات پیدا نکرد که از حقوق تاریخی غارت شده ملت ایران سخنی به میان آرد ؛ بلکه برابر ژاژخوایی‌های بیگانگان حتا شیخ‌نشین فجیره که ادعای ارضی نسبت به ایران دارد ، سکوت می‌کند و حقوق مسلم و تاریخی ایران را در دریای مازندران می‌بخشد و خود قوم گرایی و قومیت‌سازی را در درون ایران تقویت می‌کند و حتا پایگاه بیگانه‌پرستی در کشور ایجاد می‌کند . برای این که گفته نشود که سیاه‌نمایی است ، چند مورد را یادآور می‌گردم همراه با چند پرسش .

یکم – چون نظامی نیستم ، این پرسش را مطرح می‌کنم که آیا سردار آجرلویی از افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ( بدون پسوند ایران ، آیا بدون اجازه‌ی فرمانده مستقیم خود ، می‌توانست ، باشگاه تراکتورسازی را که در مالکیت سپاه بود ، به پایگاه بیگانه‌پرسی و جدایی‌خواهی ، بدل کند ؟ می‌توانست بدون اجازه پرچم بیگانگان را بر دوش پس‌مانده‌های حزب توده و عوامل چپ و گروهی از اجامر و اوباش قرار داده شود و آنان در شهر تبریز و ورزشگاه تبریز و سپس در ورزشگاه آزادی و خیابان‌های تهران ، سخن از جداسری بزنند ؟ و در میدان آزادی ، پرچم جمهوری اسلامی را پایین بیاورند و پرچم کشور بیگانه را به جای آن نصب کنند و آب هم از آب تکان نخورد ؟

پرسش دوم این است که آیا پیش‌نمازها ( اما‌م‌های جمعه ) که نماینده‌ی ولی‌فقیه هم هستند ، می‌توانند خودسرانه در باره‌ی سیاست‌خارجی سخن گویند یا باید اجازه بگیرند ؟

سخنان پیش‌نمازهای آذربایجان‌شرقی و غربی و نیز اردبیل در مناقشه دست‌ساز اخیر ، برای منافع‌ملی ایران بسیار زیان‌بار بود و آب به آسیاب روسیه ، ترکیه و اسرائیل ریخت .

آشکار بود که مناقشه‌ی اخیر قره‌باغ طراحی مشترک روسیه، ترکیه و اسرائیل بود با بازی‌گردانی حکومت باکو که هر سه کشور طراح ، به مقاصد کامل خود رسیدند و جالب این جاست که آن روز یادشان نبود که سرزمین‌های شمال رود ارس به زور از ایران جدا شده اند ؟ و جمهوری اسلامی آشکارا با بیانیه‌ی رهبری در راستای منافع روسیه – ترکیه – اسرائیل قرار گرفت ؟!

مدرس نظامی آکادمی نیروی هوایی و دانشگاه دفاع‌ملی حکومت ترکیه می‌گوید : ” اسرائیل بالاخره با ایران می‌جنگد و مجبور می‌شود از ترکیه کمک بخواهد ” .
عردوقان رییس جمهور ترکیه که سال‌هاست حسن روحانی از سوی نادانی یا دانسته ، این کشور را متحد استراتژیک ایران می‌نامد ، آشکارا و بدون زبان دیپلماتیک ، به ایران اعلام جنگ داد .

پاسخ‌تان به این پرسش‌ها و این همه بی‌عرضگی و ترس و جبن و قربانی کردن منافع ملی ایران و به خطر انداختن ملت ایران چیست ؟

***
درباره رژه باکو / آری شبکه حافظ منافع ترکیه شبانه روز کار می کنند

حجت کلاشی

در رژه باکو، سخنانی علیه موجودیت ملی ما گفته شد که گفتاری بود برخاسته از نگاه رسمی دولت ترکیه یعنی همان پان ترکیسم اسلامی. پاسخ هموطنانمان نشان داد که متوجه این خطر شده و در پی پاسخ ملی هستیم.
پاسخ ظریف و روحانی بار دیگر ثابت کرد؛صلاحیت نمایندگی و دفاع از منافع ملی را ندارند.

اکنون زمان طرح پرسش هاست.چرا بجای اینکه آن سوی ارس یعنی فرزندان ایران، با سرزمین مادری، ایده یک ملت دو دولت را پیگیری کنند،با ترکیه این فکر را تعقیب می کنند؟ چه سیاست هایی، یا چه کرده ایم که ایده و هویت ایرانی بودن در باکو و شروان و دربند و شکی تعلیق شده است؟

چه دستی در کشور، راه را به روی ترک ها در تمام حوزه های متعلق به جهان ایرانی گشوده؟ چه دستهایی جهان ایرانی را در برابر نفوذ هویت ها و سیاست های رقیب،بی سلاح و بی ابزار کرده است.نفوذ ترکیه را در آسیای مرکزی و افغانستان هم می توان دید که گام به گام سیاست ایران زدایی دنبال می شود.

اصلا مسأله ما این نیست که جگرگوشه های خودمان یعنی باکو،شروان، شکی و دربند بعنوان دشمن تلقی شوند، پرسش ما از آن سیاست ها و دست هایی ست که راه ایران زدایی در آن مناطق را هموار کردند و دوشادوش ترکیه ایران و ایرانی بودن را که در رگ و پی آنها جاری بود، در فضای غم آلودی معلق کردند.

‏سالهای دراز روسهای تزاری و سرخ سیاست ایران زدایی را در آنجا پیش بردند، اما کماکان ایرانی بودن چونان هسته ای بود که در ایام زمستان بسر می برد و منتظر بهاری بود تا سر و صورت شهرها را بیاراید و زندگی از ریشه ها جوانه بزند. از عجایب روزگار این است که ایران رفتن روس ها را درنیافت!

فهمیدن اغراض سیاسی دولت ترکیه، به این معنا نیست که با این دولت همسایه و حاکم بر آناتولی دشمن باشیم، قطعا بهترین سیاست این است که با همسایگانمان دوست باشیم .ما خواهان ارتباط با همه کشورها بر پایه منافع‌ملی مان هستیم، اما سیاست تامین منافع ملی ست نه نگه داشتن خاطر دوست.

در این چند روز کسانی از داخل ج.ا یا بیرون آن، با شنیدن صدای اعتراض مردم می گویند حفظ دوستی ترکیه برای دور زدن تحریم ها ضروری ست، حرفشان بیراه نیست، دارند بر پایه سود و زیان به سیاست نگاه می کنند، اما پرسش این است که چرا این نگاه فقط در مورد ترکیه مطرح است؟
چرا بر پایه این محاسبه سود و زیان به رابطه ایران و آمریکا و مصر و عربستان و اسرائیل و …نگاه نمی کنند؟
کدام سیاست ما را منزوی و ترکیه را تبدیل کرده به مجرای تنفس ما تا حتا رنجاندن خاطر سلطان آنکارا، خلاف منافع ما شود؟

« آری شبکه حافظ منافع ترکیه شبانه روز کار می کنند »

***
وضعیت عاجل و علاج فاجعه

دکتر امیر آقاجانی

در شرایط کنونیِ تنش با گرگ گرسنه‌ای به نام ترکیه که پا از گلیم خود فراتر گذاشته و بر زخم ناسور و سوگ دردناک تاریخی‌مان (از دست دادن پاره‌های تن‌مان در قفقاز و آناتولی) بی‌امان می‌فشارد و برای خاک و آشیان‌مان خط و نشان و زوزه می‌کشد، دولت وقت در وضعیت عاجلی قرار دارد که در واقع به شکل بن‌بست دوسویه یا همان شرایط «دو سر باختی» ظاهر می‌شود که خاستگاه آن آرمان‌های ایدئولوژیکی خطرناکی است که بنیان‌های سیاسی جمهوری اسلامی بر آنها بنا شده است.

مسأله حالا بر سر تمامیت ارضی و امنیت ملی و خط قرمزهای ایرانیان است، مسأله بر سر هویت و حیات ایران و پیکرۀ وحدتِ ملیِ تاریخیِ ایرانیان است که از سوی دولت جعلی ترکیه مورد تهدید قرار گرفته است.

برای پاسخ به اینکه چه شد و چرا به چنین نقطۀ بحرانی‌ای رسیدیم که ترکیۀ جعلی و سایر دول قومی منطقه برایمان گستاخی می‌کنند و حیات تاریخی و وحدت و امنیت ملی‌مان چنین در معرض تهدید است، پیش هر چیز باید نظر به درون کرد، نظر به سیاست‌های اتخاذی حکومت که مبتنی بر آرمانهایی‌ست ایدئولوژیکی و متحجر و دور افتاده از ایران و آرمان ایران. برای روشن‌تر شدن این منظور، به بخش‌هایی از آراء و نظرات فیسلوف سیاسی معاصر، دکتر جواد طباطبایی، اشاره خواهم کرد:
دکتر طباطبایی در نوشتار استراتژیکی «دل ایرانشهر»، در ذیل عنوان «محاصرۀ ایران کنونی توسط دنیای نوعربی_نوعثمانی» چنین آورده است:
«حکومت ایران نمی‌تواند در بی‌اعتنایی به فرهنگ فراگیر ملی، کشور را اداره کند… حکومت کنونی ایران، با تکیه بر تلقی ایدئولوژیکی دیانت، کشور را در غفلتی بی‌سابقه اداره می‌کند… خلط‌هایی که در دهه‌های اخیر به دنبال جا افتادن تلقی ایدئولوژیکی دیانت میان دیانت و فرهنگ انجام شده، ایران را در وضعی قرار داده است که با کوشش‌های نافرجامی برای صدور دیانتْ خود را در محاصرۀ دیانت (اضافه کنید: و اهداف ایرانستیزانۀ) مخالفان خود قرار داده است… این در حالی است که فرهنگ فراگیر ملی ایران، که با تکیه بر اندیشۀ ایرانشهری (در بردارندۀ هستۀ آرمان ایران یعنی لزوم وحدت سیاسی مردمان و سزمین‌های ایرانی جهت دستیابی به قدرت و حفظ بقا و استمرار ملی) ایجاد شده بود، پیوسته، حصاری بر گردِ ایران بود که اجازه نمی‌داد ایران در محاصرۀ جهان عربی_اسلامی قرار گیرد. اما اینک، با ایدئولوژیکی شدن دیانت (و جایگزینی آرمان جهان اسلام به جای آرمان حیاتیِ ایران)، به محاصرۀ دنیای نوعربی_نوعثمانی در آمده است.»

سپس دکتر طباطبایی، در ذیل عنوان «آسیب‌های تفکیک اسلام ایرانی از فرهنگ ایرانی» چنین ادامه می‌دهد: «سیاست‌گذاری‌های حکومت در دهه‌‌های اخیر که در بی‌اعتنایی به ویژگی‌های ایران تاریخی است، موجب شده است که چنان که باید نتواند تصوری از الزامات منافع ملی داشته باشد و ناچار، در انزوای جهانی، از برخی تهدیدهایی که می‌تواند از (دولت‌های ایرانستیز و قومگرای ترکی و عربی منطقه و) نیروهای گریز از مرکزِ وابسته به سیاست‌های عربی_ترکی ناشی شود، چشم‌‌پوشی کند… اگر ایران نتواند دگرگونی مهمی در جایگاه خود در سطح جهانی ایجاد کند، رابطۀ نیروها به گونه‌ای در منطقه تغییر پیدا می‌کند که تأمین منافع ملی ایران دستخوش آفت‌هایی درازآهنگ می‌شود… این تهدید و خطری بزرگ برای آیندۀ منافع ایران است… اگر ایران نتواند استراتژی سازگار با سرشت تاریخی خود را تدوین کند، ائتلاف سنی_ترکی_عربی جای خالی ایران را برای مدتی طولانی خواهد گرفت… اگر استراتژی نوینی تدوین نشود، منافع ایران در این مناطق فوت خواهد شد و این مناطق به تصرف ائتلاف نوعربی_نوعثمانی در خواهد آمد و پشت جبهه‌ای برای نیروهای گریز از مرکز ایجاد خواهد شد. وضع کنونی، و آرایش کنونی نیروها در منطقه ایجاب می‌کند که استراتژی نوینی بر پایۀ مصالح (و واقعیات) تاریخی ایران بزرگ فرهنگی تدوین شود (یعنی مرزهایمان را از طریق نفوذ فرهنگی و معنوی، به فراتر از مرزهای سیاسی_جغرافیایی ایران کنونی ببریم)… ایران به طور خودجوش و طبیعی، پیوسته حضوری فرهنگی و معنوی در منطقه داشته است، اما ایدئولوژیکی شدن فهم دینی و جدا شدن اسلام ایرانی از فرهنگ ایرانی و تبدیل شدن آن به ایدئولوژی سیاسی، به تدریج، وحدت فرهنگی ایران بزرگ را به پراکندگی دینی_سیاسی رانده است.»

حال، مطابق این آرای دکترطباطبایی، علاج بحران و پیشگیری از فاجعه در چیست؟

در دو سطح باید راهبرهای محوری را جهت نجات منافع ایران و برون‌رفت از انزوایی که منجر به انفعال در برابر تهدیدات می‌شود پی‌گرفت:
اول در سطح داخلی و با تغییر در مبانی و شکل و ساختار دولت (در معنای state)، به نحوی که دولتْ ماهیت و شکلی ملی به خود بگیرد و بتواند متولی فرهنگ فراگیر ملی (به مثابۀ دیوار حفاظتی ذاتی ایران) باشد.

ادوم در سطح بیرونی و بین‌المللی و با تغییر در مناسبات و جایگاه بین‌المللی خود بر پایۀ دولت و مبانی ملی، به نحوی که سبب برون‌رفت کشور از انزوا و تحریم‌ها شود و انعطاف مبتنی بر عقل و منافع ملی در برقراری مناسبات جهانی شکل بگیرد.

زمان آن فرا رسیده است که ملت ایران، در برهه‌ای عاجل و تاریخی، به وحدتی استوار در نظر و عمل دست یابد و نیروهای خود را در جهت نجات افق‌های حیاتی کشور یکپارچه کند. وقت تنگ است و دولتِ وقت منفعل و عرصه برای میدان‌داری خطرناک و آسیب‌زنندۀ دول و نیروهای ایرانستیز گشاده.

***

هواداران پان ایرانیسم در برونمرز
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org

نامه پان ایرانیسم در شبکه های اجتماعی

تارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/nameh_paniranism
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.