هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 118، دو شنبه 8 دی ماه 1399، 28 دسامبر 2020
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
هویت تاریخی ما «ایرانی» و «شهری» است ، نه قومی! گفت وگو با احسان هوشمند
یعقوب لیث احیاء کننده زبان فارسی
یعقوب پسر شمشیر، هما ارژنگی
دهم دی ماه، زادروز دکتر محمد رضا عاملی تهرانی گرامی باد
۸ دی ماه روز بزرگداشت «رادمان، پورِ ماهک» (یعقوب لیث صفاری) گرامی باد.
گیرم که من شکسته شوم سیستان بجاست
در سیستان ، تهمتـن کشور ستان بجاست
ایـران به جاست تا که بلند آسمان بجاست
یعقـوب اگـر نماند نمویم به ماتمش
پاینده بـاد رایـت ایـران و پـرچمش
***
هویت تاریخی ما «ایرانی» و «شهری» است ، نه قومی! (گفت وگو با احسان هوشمند، پژوهشگر مسائل تیره های ایرانی)
۷ – دی – ۱۳۹۹ گفت و گوگر : مرتضی گل پور
فرانسیس فوکویاما، نظریه پرداز برجسته آمریکایی در کتاب نظم و زوال سیاسی می گوید برای «دولت سازی» پیش از هرچیز به «ملت سازی» نیاز است. او ملت سازی را «ایجاد حس مشترک هویت ملی» تعریف می کند که در تاریخ کشورها با خشونت و اجبار یا با سیاستهای زبانی و قومی ایجاد می شود. نکته اینجا است که تعریف فوکویاما از «ملت» یا «ملت سازی» یک تعریف جهانشمول نیست که همۀ کشورها و همۀ ملت ها را شامل شود. به عبارت دیگر، اگر برخی کشورهای اروپایی، به ویژه اروپای غربی و شمالی، در تاریخ خود مجبور شدند که برای ساختن یک ملت، بر مفاهیم قومی یا زبانی تکیه کنند و دست به خشونت بزنند، تجربۀ تاریخی کشورهای دیگر، چنین نیست. از جملۀ این کشورها ایران است که برخلاف باور فوکویاما، نیازی به «ساختن ملت» ندارد. زیرا ایران و ایرانی بودن، یک مفهوم و یک تجربۀ تاریخی است که قدمتی بیش از ۲ هزار سال دارد. در ایران، نه تنها «ملت سازی» نشده است، بلکه برای شکل گیری هویت مشترک ملی، نیازی به خشونت، اجبار یا سیاستهای زبانی خاصی نبوده است. در گفت وگو با احسان هوشمند، پژوهشگر مسائل قومی ایران، مفهوم «ملت در تجربۀ تاریخی ایران» را بررسی کردیم؛ امری که نشان می دهد که این مفهوم و تجربه، بسیار متفاوت از تجربۀ سرشار از خشونتی است که بسیاری از کشورهای غربی طی کردهاند. به ویژه اینکه در ایران، مفهوم ملت با همزیستی و همپذیری گروههای زبانی مختلف تجربه شده است. همچنین در این گفت و گو بررسی کردیم که این مفهوم و اساساً ایران، امروز با چه مخاطراتی رو به رو است و برای مواجهه با این مخاطرات چه باید کرد. این گفت و گو را بخوانید :
پرسش : «فوکویاما معتقد است که شکلگیری مفهوم مدرن دولت- ملت محصول اقتدارگرایی و خشونت گستردۀ پیشینی است؛ خشونتی که خواهد توانست جامعه را یکدست کند. در ایران اما بدون چنین خشونتی، هویتهای قومی در طول تاریخ همواره حول ایدۀ ایران بوده و هستند. چطور این دو قابل جمع است، یعنی ایدۀ ایران و اقوامی که در حاشیه ایران زندگی میکنند؟»
هوشمند : « ابتدا باید به لحاظ نظری تکلیف خود را با گزارههایی که جهانشمول تلقی میشوند، روشن کنیم؛ زیرا دربارۀ همۀ جوامع بشری، با تجارب و ویژگیهای فرهنگی و تاریخی متفاوت نمیتوان صرفاً با یک ایدۀ نظری حکم راند. ممکن است در برخی جوامع شکلگیری مفهوم ملت، با زور و اقتدار بوده باشد، اما به تعداد جوامعی که امروز نام دولت- ملت برخود نهادهاند، میتوان تجربههای متفاوتی را برشمرد. آیا تجربۀ شکلگیری دولت- ملت در ایالت های متحد آمریکا با تجربۀ بریتانیا همسان است؟ آیا تجربۀ بریتانیا با تجربۀ ایتالیا همسان است؟ یا در فرانسه بر سر زبانهای مختلفی که در آن کشور گویشور داشته است، چه آمد و چطور آن زبانها به قیمت شکلگیری یک دولت ملی جدید حذف شدند؟ آیا تجربۀ این چند کشور با تجربۀ آلمان مشابه است؟ بهنظر میرسد، هرکدام از این جوامع تجربههای خاص خود را دارند. بنابراین تکلیف خود را با ایدهای که از فوکویاما نقل شد، روشن کردیم. مضافاً اینکه تجربۀ تاریخی ایران، مانند تجربۀ برخی دیگر از کشورها ویژه است، به این معنی که ما یک جامعۀ تاریخی هستیم. کمتر تجربهای بجز ویتنام، چین یا مصر را میتوان مثال زد که تاریخی باشند و هنوز بعد از هزاران سال با همان نام تاریخی خود شناخته شوند. به گفتۀ برخی محققان از دورۀ ساسانیان و به گفتۀ برخی دیگر از دورۀ هخامنشیان ما را با نام «ایران» میشناختند و ما هم خود را با این نام میشناختیم. ایران، مفهومی است که هم با ابعاد سرزمینی و هم شاخصهای فرهنگی، امپراطوری یا سیاسی و نیز شاخص زبانی اش در دنیا شناخته شده و میشود. بنابراین، این تجربه قابل تقلیل به تجربۀ مشابه آن مانند کانادا نیست که عمر چندانی ندارد یا حتی دولت عراق که کمتر از ۱۰۰ سال پیش بر جغرافیای جهان ظاهر شده است. فراموش نکنیم که ما در یک دوران طولانی تاریخی بعد از ورود مسلمانان به ایران، در دوران خلفای بنیامیه و بنی عباس و بعد از آن، حتی تا دورۀ مغول و تا پیش از اوایل صفویه که دولت ایرانی ادارۀ ایران را برعهده ندارد، شاهد کاربست واژۀ با اهمیت ایران در متون ادبی، تاریخی، علمی، شعر و امثالهم هستیم. تاریخنگاری مانند یعقوبی، ایرانی نیست، اما بخشی از تاریخ یعقوبی به ایران اختصاص دارد، به همان ترتیب که طبری هم دربارۀ ایران صحبت کرده است. یا در متون ادبی مانند شاهنامه و حتی دیوان نظامی گنجوی که فراسوی مرزهای شمالی جهان ایرانی دربارۀ ایران صحبت شده است؛ از این منظر به نظر میرسد اگر نگوییم منحصر به فرد، واجد ویژگیهای خاصی هستیم؛ ویژگیهایی بسیار بااهمیت و متفاوت از جوامعی که عمر ظهورشان، نه چند دهه یا چند سده، که هزاره هاست.
پهنۀ ایران در دورۀ هخامنشی که با همبسته شدن «تیره » های ایرانی ،
شاهنشاهی و دولت و ملت ایران پدیدار شد .
دنباله گفتگو: https://iranchehr.com/?p=12197
***
یعقوب لیث احیاء کننده زبان فارسی
یعقوب لیث صفاری شهریار ایرانی و بنیانگذار دودمان صفاریان بود.
او با دلاوری و لیاقت بخشهای وسیعی از ایران بزرگ، شامل کشورهای ایران کنونی، افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان و غرب پاکستان را فتح نمود.
سپس به قصد براندازی عباسیان از طریق اهواز عازم بغداد گشت و تا نزدیکی واسط پیش رفت. در ناحیهای به نام دیرالعاقول با سپاهی به فرماندهی برادر خلیفه “موفق بالله “رو به رو شد، شکستی سهمگین در سپاه خلیفه افتاد و میرفت که کار عباسیان یکسره شود. اما بار دیگر عباسیان به خدعه متوسل گشتند و آب دجله را در لشکرگاه وی انداختند و سپاه وی به ناچار عقب نشست.
در این میان یعقوب لیث بیمار گشت و در انتظار بهبودی و از سرگیری جنگ به گندیشاپور در خوزستان بازگشت. عزم وی برای جنگ با خلیفه خدعهگر و ایران ستیز عباسیان چنان جدی بود که پیشنهاد صلح خلیفه را حتی در هنگام بیماری نپذیرفت و به قول خویش در مورد عباسیان میگفت : “هرگز مباد که کسی بر ایشان اعتماد کند”،
خليفه عباسي كه ازاو همچنان درهراس بود، قاصدي رابا نامه وهدایا به نزد او فرستاد،خليفه درنامه خويش ازيعقوب خواسته بودكه دست از لجاجت و مبارزه با او بردارد .
خواجه نظام الملك در كتاب سياستنامه درباره اين واقعه مي نويسد :
چون يعقوب نامه خليفه برخواند، هيچگونه دلش نرم نشد وبرآن كار پشيمانی نخورد و امر کرد : تا تره ،نان جوین و پيازی چند برطبق چوبين نهاده پيش آوردند،
آنگه بفرمود : تارسول (فرستاده)خليفه درآوردند و بنشاندند، پس روي به اوكرد و گفت : برو وخليفه را بگوی ” كه من مردی رويگرزاده ام و از پدر رويگری آموخته ام وخوراك من نان جوين و تره و پياز بوده است، اين پادشاهي وخواسته ازسرعياری و شيرمردی به دست آورده ام ، نه ازپدر ميراث دارم و نه از تو يافته ام. از پای ننشينم تاسر تو به مهديه نفرستم وخاندان تو را ويران نكنم ” !
همچنین یعقوب لیث را نخستین شهریار ایرانیِ و احیاگر زبان پارسی، پس ازسرنگونی شاهنشاهی ساسانیان میدانند. وقتی شاعری بنا بر رسم زمان قصیدهای به عربی در مدح او سرود، وی او را ملامت کرد و گفت : چرا به زبانی که نمیفهمد برایش شعر سرودهاست ؟!
“چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت ”
با شنیدن این سخن، محمد بن وصیف که ادارهٔ امور دیوان یعقوب را بر عهده داشت، قصیدهای به فارسی در مدحش سرود و این قصیده آغاز سرودن شعر درباری به زبان فارسی گردید.
اقدام یعقوب محرکی در سرودن شعر فارسی شد و آغاز سنتی گردید که سامانیان، پیشروان راستین رستاخیز ادبی ایران، آن را برگرفته و گسترش دادند.
او تنها پادشاه بعد از ساسانیان بود که سخن گفتن به زبان عربی در دربار را ممنوع و ننگ میدانست
بن مایه ، سرگذشت صفاریان، الهام ملک زاده تاریخ سیستان ، تحقیق ملک الشعرای بهار
بر گرفته از فیسبوک حمید شمس
***
یعقوب پسر شمشیر، هما ارژنگی
https://www.youtube.com/watch?v=bQs7eP4VpM8
***
دهم دی ماه، زادروز دکتر محمد رضا عاملی تهرانی گرامی باد
گفتاری در شناسائی زنده یاد دکتر محمدرضا عاملی تهرانی ( آژیر )
***
هواداران پان ایرانیسم در برونمرز
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org
نامه پان ایرانیسم در شبکه های اجتماعی
تارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/nameh_paniranism
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan