هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 131، چهارشنبه 19 خرداد ماه 1400، 9 ژوئن 2021
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
یادی از علیرضا رئیس، نخستین شهید پان ایرانیسم
وعدههای نامزدهای سیزدهمین دولت تدارکاتچی: برداشت از زمین بیکاشت!
سخنان شجاعانه آقای اسماعیل وفا یغمایی
واکسن های گمشده
کاربرد واژه ایران در آغاز پیدایش ادبیات مکتوب فارسی
علیرضا رئیس، نخستین شهید پان ایرانیسم
علیرضا رییس نخستین شهید نهضت پان ایرانیسم را بشناسیم.
در هشتم شهریور ماه ۱۳۲۰، آنگاه که نیروهای نظامی همسایه شمالی، تهران را زیر چکمههای خویش در نوردیده بودند، تنی چند از دانش آموزان دبستان امیرمعزی تهران، چون پرویز صفی یاری، فرید سیاح سپانلو، خداداد فرمانفرمایان، ناصر معاضدی، محمد رضا عاملی تهرانی، علینقی عالیخانی، ابوالقاسم پورهاشمی ، مهدی عبدو، محسن پزشکپور و مهدی بهرهمند در خیابان شاهرضای آن دوران (انقلاب کنونی) ایستگاه پل چوبی تهران، با سنگ وکلوخ به سربازان تا بن دندان مسلح اتحاد جماهیر شوروی هجوم بردند.
این کار بزرگ که نشان از عشق به میهن آن نوباوگان بود، با آن هجوم پایان نگرفت، بلکه آغازی، برای گردهمآیی نوباوگان و نوجوانان ایرانپرست شد، تا رزمی بزرگ را در راه میهن آغاز کنند.
یک سال پس از آن، نوباوگان دبستان امیر معزی، به دبیرستانهای تهران راه یافتند؛ داستان گروه بی نام و نشان خود را برای دیگران بازگو کردند و اندامان دیگری را با خود همراه نمودند، علیرضا رییس دانش آموز دبیرستان البرز نیز به آنان پیوست، او آزمونهای گوناگون گروه را با پیروزی به پایان برد، به همین روی از سوی محسن پزشکپور که رهبری گروه را داشت، به گروه کوچکتری با نام “گروه رزم” راهنمایی شد.
علیرضا رییس در این هنگام که در سال ششم طبیعی درس میخواند و کار او در این گروه، بازسازی یا نوسازی ابزار و مواد انفجاری بود که وسیله #محسن_پزشکپور در اختیارش گذاشته میشد، آرمان این گروه آن بود که به دشمنان ایران و شهروندان ایرانستیز و دستنشاندگان کشورهای استعماری روس و انگلیس که در آن دوران بسیار بودند، چشم زخم برسانند، و آنان را از خیانت به ایران باز دارند.
هشتم خرداد ماه ۱۳۲۵ علیرضا رییس آخرین آزمون دبیرستانش را گذرانده بود و با شادی به خانه برگشت، به اتاق خویش رفت و چون دیگر روزها اما بی دغدغه درس و مشق به کار ساخت و ساز ابزار انفجاری پرداخت، ناگهان انفجاری بزرگ خانه را درهم کوبید، بدن علیرضا تکه تکه شد.
یکسال پس از آن در روز ۸ خرداد ۱۳۲۶ یادنامه ای از سوی محسن پزشکپور، در ستایش کار بزرگ علیرضا رییس و جانبازیش به راه ایران نگاشته شد، که هم اکنون میان پان ایرانیستها به نام #فرمان_رییس نامیده میشود، در این فرمان برای نخستین بار از واژه #پان_ایرانیسم یاد شده است، به دنبال این فرمان، مکتب پان ایرانیسم برای آموزش جوانان و آشنایی آنان با اندیشه ناسیونالیسم آغاز شد، و در سال ۱۳۳۰ حزب پانایرانیست به وسیله گروهی از آن جوانان پدید آمد.
نام و یاد علیرضا رییس گرامی و راهش پر رهرو باد. پاینده ایران
حسین شهریاری – یکشنبه ۷خردادماه۱۳۹۶
***
وعدههای نامزدهای سیزدهمین دولت تدارکاتچی: برداشت از زمین بیکاشت!
روشنک آسترکی
فلاکت اقتصادی در حالی سبب شده تا وعدههای اقتصادی به محور تبلیغات نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی تبدیل شود که این افراد خود از مسببان این فلاکت هستند!
– محسن رضایی در نقش «اقتصاددان» وعدههایی چنان عجیب و غریب میدهد که از یک دولت عادی نیز بر نمیآید چه برسد به دولت تدارکاتچی: تبدیل ریال به قدرتمندترین پول منطقه، پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی، خانهدار کردن «همه کارگران» طی سه سال و پرداخت حقوق به خانهدارها و فارغالتحصیلان بیکار!
– عبدالناصر همتی در نقش «مرد عمل» به روی خود نمیآورد که «عمل»کرد او در دوران ریاستش بر بانک مرکزی حجم نقدینگی را دو برابر، دلار را بیش از ۲۰۰ درصد گرانتر و تورم را ۴ برابر کرد.
– سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی در نقش «سوپرمن» با ویدئوهای خود سبب خنده و مزاح مخاطبان شده و میگوید مشکلات بازار بورس را در «سه روز» حل خواهد کرد.
– سیدابراهیم رئیسی در نقش «قاضی شارع» که از اعدام و تیرباران بیشتر اطلاعات دارد تا اقتصاد، وعدههای محتاطانه میدهد که همان هم در جمهوری اسلامی عملی نیست ازجمله ایجاد سالانه یک میلیون شغل! وعدهای که حسن روحانی هم داد اما هشت سال گذشت و بجای هشت میلیون شغل، بر لشکر بیکاران اضافه شد!
– این مسئولان و مسببان فلاکت اقتصادی کشور که نامزد ریاست دولت سیزدهم شدهاند براساس کدام منابع و کارنامه موفق چنین وعدههای تخیلی میدهند؟!
ادامه نوشتار:
https://kayhan.london/fa/1400/03/15/%D9%88%D8%B9%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%B1
***
سخنان شجاعانه آقای اسماعیل وفا یغمایی
***
واکسن های گمشده
لیست گم شده ها در جمهوری اسلامی به واکسن رسید /۹۰۰ هزار دز واکسن کرونا گم شد!
🔻از بهمن ۹۹ تا اواخر اردیبهشت سال جاری، حدود ۵٫۷ میلیون دوز واکسن کرونا به کشور وارد شده است.
🔻براساس آخرین گزارش وزارت بهداشت، از مجموع ۵٫۷ میلیون دز واکسن خارجی وارد شده به ایران تا روز دوشنبه ۱۷ خرداد ۴٫۸ میلیون دز به مردم تزریق شده است.
🔻چهار میلیون و ۲۳۰ هزار و ۴۸۴ نفر دُز اول واکسن کرونا و ۶۵۸ هزار و ۲۸۵ نفر نیز دُز دوم را دریافت کردهاند. یعنی باید در حال حاضر ۹۰۰ هزار دز دیگر از این واکسنها وجود داشته باشد.
🔻واکسیناسیون سالمندان در حالی متوقف شده و بسیاری از مراکز به مراجعهکنندگان میگویند واکسن نیست که براساس آمارها، سرنوشت ۹۰۰ هزار دز واکسن کرونای وارداتی مبهم است و مشخص نیست این ۹۰۰ هزار دز واکسن کجاست.
کانال خبری پان ایرانیست
paniranist@
***
کاربرد واژه ایران در آغاز پیدایش ادبیات مکتوب فارسی
توضیح کوتاه: در بررسی هویّت ملّی یک ملّت، نام ملّی سرزمین و کشور اهمیّت بسزایی دارد. نام ملّی چه از نظر قدمت تاریخی و از نظر محتوا و ماهیّت به چیستی یک ملّت معنا میدهد. از این نظر نام کشور، نام ملت و درون مایه زبان، هویّت و تاریخش را در بلند مدّت تحت تاثیر قرار خواهد داد. نام کشور از نظر قدمت، نشانگر اصالت ملّت ها و میزان آگاهی ملی در دوره ها گذشته است و از نظر ماهیّت (قومی یا سرزمینی بودن نام) نشانگر جهت هویت ملّی است.
احمد اشرف در این گفتار از نظر تاریخی در دوره پس از اسلام به بررسی کاربرد نام ایران پرداخته است. این جستار کوتاهی برشی از کتاب هویّت ایرانی نوشته احمد اشرف و حمید احمدی است و علاقه مندان برای دنبال کردن موضوع باید به اصل کتاب مراجعه کنند.
مشحضات و معرفی کوتاه کتاب:
کتاب هویت ایرانی از دوران باستانی تا پایان پهلوی از سوی نشر نی در سال 1396 منتشر شد. این کتاب حاوی مجموعه مقالاتی از گراردو نیولی، شاپور شهبازی و احمد اشرف است. حمید احمدی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران ترجمه و تدوین این مقالات را بر عهده داشته است. مقالات مربوط به دوران تاریخی پیش از اسلام متعلق به نیولی و شاپور شهبازی و مقالات مربوط به دوره اسلامی از سوی اشرف تهیه شده است.
**
دورهی بین پیدایش شعر فارسی در قرن سوم و تدوین شاهنامه فردوسی در آخر قرن چهارم هجری، آغاز شکوفایی کاربرد «ایران» در نثر و شعر در حال پیدایش فارسی بود. ویژگی منحصربهفرد این دوران، پیدایش انبوهی از ادبیات حماسی و عشقی مربوط به ایران پیش از اسلام است که در آن تعبیری که پیش از اسلام از ایران و واژههای مربوط به آن رواج داشت به کار گرفته میشد.[1] اشارت مکرر به ایران و ایرانزمین، افسانهها و اسطورهها و پادشاهان و نجیبزادگان آن (گزینان ایران) در تعدادی از کتابهای شاهان از جمله شاهنامهی مسعودی مروزی (299 ق./ 912 م.)، شاهنامهی ابومنصوری[2] (349 ق./ 960 م.)، که تنها تکههایی از آن به شکل یک مقدمه در دست است)، و گشتاسبنامهی دقیقی (365 ق./ 976 م.) شامل هزار بیت مربوط به شرح حکومت گشتاسب که فردوسی آن را شاهنامه نقل کرده، آمده است.[3] با این همه، در شاهنامه فردوسی (متوفی 410 ق. ـ 1019 م.) است که جهانبینی ایرانی و تاریخ اسطورهای و افسانهای آن، و نیز تاریخ واقعی بعدی آن (یعنی دورههای پارتی و ساسانی) به فصیحترین شیوه بیان شده است: نام «ایران» و واژههای مربوطه به آن 720 بار و نام «ایرانیان» 350 بار به کار رفته است.
گروهی از دانشمندان ایرانی که در دورهی شکلگیری تاریخنگاری اسلامی به عربی مینوشتند، معرفی موضوعات خاص مربوط به ایران را آغاز کردند و بارها به «ایران» و «ایرانی» (یا فرس و عجم، شکل عربی آن) در بستر تاریخ سنتی ایران اشاره کردند. دانشمندان ایرانی که کارشان با ترجمهی پهلوی به عربی خداینامگ (شاهنامه)، اثر پیشگام و پرنفوذ ابنمقفّع (متوفی 140 ق./ 757 م.) و تعدادی از مترجمان دیگر آغاز شد، به انتقال تاریخ سنتی پیش از اسلام ایران به نسلهای بعدی ادامه دادند. مشهورترین این دانشمندان عبارت بودند از: این قتیبه (متوفی 276 ق./ 889 م.) که در آثار گوناگون خود از جمله عیونالاخبار[4] در موارد گوناگون به تاریخ ایران و میراث فرهنگی آن اشاره کرده است؛ دینوری (متوفی 282 ق./ 895 م.) که بخش بزرگی از اخبار الطوال[5] را به شرح ایران پیش از اسلام اختصاص داده است؛ طبری[6] (متوفی 311 ق./ 923 م.) که در یک جلد از تاریخ بسیار گستردهی خود به موضوعات ایران پیش از اسلام پرداخته است؛ حمزه اصفهانی (متوفی 351 ق./ 962 م.) که با غرور و تعصب عمیق نسبت به ایران (تعصب الفرس)، بخش بزرگی از سنی الملوک الارض و الانبیاء[7] خود را به شرح داستانهای پادشاهان ایران پیش از اسلام اختصاص داده است. دیگر آثار تاریخی مربوط به همین موضوع عبارتاز: تجارب الامم و تهذیب الاخبار[8] ابن مسکویه (متوفی 421 ق./ 1030 م.)؛ غرور اخبار ملوک الفرس از ثغالی[9] (متوفی 429 م./ 1038 م.)؛ و آثار الباقیه ابوریحان بیرونی[10] (متوفی 439 ق./ 1048 م.). همگام با همین سنت بود که تعدادی از مورخان برجستهی غرب نیز، از جمله مقدسی (متوفی 3335 ق./ 945 م.) در کتاب البدء و التاریخ[11]، مسعودی (283-346 ق./ 896-957 م.) در مروج الذهب و کتاب التنبیه و الاشراف[12]، و یعقوبی (متوفی 377 ق./ 987 م.) در تاریخ[13]، مطالب گستردهای را در کتابهای خود دربارهی تاریخ ایران نوشتند. باید از آثار پرنفوذی که به فارسی نیز نوشته میشد یاد کرد که از آن میان میتوان از تاریخ بلعمی که اقتباسی است از تاریخ طبری از سوی بلعمی[14] (متوفی 351 ق./ 962 م.)، و زینالاخبار نوشتهی گردیزی[15] (متوفی 442 ق./ 1050 م.) نام برد. تمرکز گردیزی بر ایران بسیار گسترده بود.[16] به طو میانگین، واژهی ایران و مفاهیم مربوط به آن در هر یک از آثار تاریخی بالای 76 بار آمده است (از جمله در تاریخ طبری 292 مورد نام برده شده است، که بدون در نظر گرفتن این اثر او، از میانگین 55 ارجاع به «ایران» در هر کتاب میتوان سخن گفت).
اهمیت این آثار تنها در کاربرد مکرر آنها از واژههای ایران، و ایرانشهر یا فرس و عجم نیست، بلکه در نهادینهکردن تاریخ سنتی ایران همچون بخش عمدهای از تاریخ جهان باستان در تاریخنگاری اسلامی است. روایت مورد نظر آنها از تاریخ باستان ایران، بارها و بارها در دورههای بعدی نسخهبرداری و ارائه شده است. همانطور که اشاره شد، واژهی «ایران» در این آثار فقط به جنبههای گوناگون تاریخ سنتی ایران در دورهی پیش از اسلام اشاره داشت، نه به زمان معاصر نویسندگانی که به آنها اشاره کردیم. با این همه، این اشارهها به تاریخ سنتی ایران به بازسازی ریشهی سرزمینی و تبارشناسی مردم ایارن مدد رساند و بنیان هویت فرهنگی و تاریخی ایرانی را در قرنهای بعد فراهم ساخت. عامل دیگر بقای تاریخ قومی و شبهملی ایران شاید خواندن شاهنامه از سوی داستانسرایان برای اقشار گوناگون جامعه بود. تمرکز و نقطهی کانونی ادبیات حماسی ایران و نوشتههای تاریخی آن در این دوران، بیشتر ایران پیش از اسلام بود، و بیشتر به مفهوم تاریخی ایران در آن دوران اشاره داشت تا وقایع حیات معاصر ایران پس از فتوحات اسلامی.
تعابیر معاصر واژهی «ایران» در این دورهی زمانی آغاز شد که پشتازان شعر فارسی کاربرد این واژه را در اشارههایی هرچند نمادین به رویدادهای معاصر آغاز کردند. چنین اشارههایی به شاهان، پادشاهیها، فرمانروایان، فرماندهان، اندیشمندان و سرزمینهای ایران معاصر در چند دیوان شعر فارسی این دوره به چشم میخورد. برای نمونه، رودکی (244-329 ق./ 856-941 م.)، یکی از فرماندهان صفاری سیستان را شریفزادهی دودمان ساسانی و «مفخر ایران» میخواند که خود گویای تداوم هویت ایرانی از ساسانیان تا دورهی سامانیان است:
شـادی بوجعفــر احمـد ابـن محمــد آن مـه آزادگـان و مفـخـــر ایـــران
آن ملک عــدل و آفتــاب زمــانـــه زنــده بــدو داد و روشنــایی کیهـان
عمـرو بـن لیث زنـده بـدو گشت بـاز با حشـم خـویش و آن زمانـهی ایشـان
خلق همه از خاک و آب و آتش و بادند و ایـن مَلِک از آفتـابِ گوهـرِ ساسـان
رستم را نام اگرچـه سخت بزرگ است زنـده بدوی است نـامِ رستـمِ دستـان[17]
ابوشکور بلخی[18] نیز به «دانای ایران» اشاره میکند. بعدها، اشاره به مفهوم معاصر «ایران» در دورهی پادشاهان نخستین غزنوی به فراوانی دیده میشوئد.
اما دوران شکوفایی هویت فرهنگی ایران، که با برآمدن سامانیان به اوج خود رسیده بود، با فرود سامانیان و فرمانروایی ترکان غزنوی و سلجوقی، که با اوج تعصبات دینی سنیگرایی اهل شمشیر همراه بود، به حاشیه رانده شد.
[1]. بنگرید به: حماسهسرایی در ایران (تهران: امیرکبیر، 1363)، صص 160-342.
[2]. برای آگاهی بیشتر از شاهنامهی ابومنصوری، بنگرید به: رحیم رضازاده ملک، «دیباچهی شاهنامهی ابومنصوری» نامهی انجمن، دورهی جدید، ش 13 (6/1383)، صص 121-166.
[3]. بنگرید به: قزوینی، بیست مقالهی قزوینی، به کوشش عباس اقبال آشتیانی (تهران: ابن سینا، 1331) صص 5-90.
[4]. ابوعبداللهبن مسلم قتبه دینوری، عیونالاخبار (بیروت: دارالفکر، 1956).
[5]. ابوحنیفه احمدبن داود دینوری، اخبار الطوال، ترجمهی محمود مهدی دامغانی (تهران: نشر نی، 1364).
[6]. ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک (تهران: اساطیر، 1368).
[7]. حمزه ابن حسن اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، ترجمهی محمدجعفر شعار (تهران: بنیاد فرهنگ و تمدن ایران، 1346).
[8]. ابوعلی احمد بن محمد بن مسکویه، تجارت الامم، ترجمهی ابوالقاسم امامی (تهران: سروش، 1369).
[9]. ابومنصور حسین بن محمد المرغنی الثعالبی، تاریخ ثعالبی، مشهور به غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، همراه با ترجمه و مقدمهی زتنبرگ و دیباچهی مجتبی مینوی، پیشگفتار و ترجمهی محمد فضائلی (تهران: نشر نقره، 1368).
[10]. ابوریحان محمد بن بیرونی، الاثار الباقیه عن القرون الخالیه، ترجمهی مینوی، پیشگفتار و ترجمهی پرویز اذکایی (تهران: میراث مکتوب، 1380).
[11]. مطهر بن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، ترجمهی محمدرضا شفیعی کدکنی (تهران: نشر آگه، 1374.
[12]. ابوالحسن علی بن الحسین المسعودی، التنبیه و الاشراف، ترجمهی ابوالقاسم پاینده (تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1365)؛ مروج الذهب، ترجمهی ابوالقاسم پایبنده (تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1374).
[13]. احمد بن ابویعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح یعقوبی اصفهانی، تاریخ یعقوبی، ترجمهی محمدابراهیم آیتی (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1343).
[14]. ابوعلی محمد بن محمد بن بلعمی، تاریخ بلعمی، به کوشش محمدتقی بهار و محمود پروین گنابادی (تهران: وزارت فرهنگ، 1341).
[15]. عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی، زین الاخبار (تهران: مطبعهی اتحادیه، 1315).
[16]. دربارهی تاریخنگاری ایران در این دوران، بنگرید به:
Meisami, “Why Write History in Persian? Historical Writings of the Samanid Period”, in C.Hillenbrand, ed., Studies in Honour of Clifford Edmund Bosworth II (Leiden, 2000), pp. 348-374; Elton L. Danie, “Manuscripts and Editions of Balammi’s” JRAS, 1, (1990), pp. 282-232.
[17]. سعید نفیسی، محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی (تهران: امیرکبیر، 1382)، صص 507-508. نیز بنگرید به: تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار (تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1335)، صص 319-320/
[18]. در آفریننامه [947]؛ به نقل از، ضیاءالدین سجادی، «نام ایران در نخستین آثار فارسی» در ایرج افشار، ناموارهی دکتر محمود افشار، ج 2 (تهران: 1365)، ص 751.
بر گرفته از آذری ها
***
هواداران پان ایرانیسم در برونمرز
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org
شبکه های اجتماعی نامه پان ایرانیسم
تارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/nameh_
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan