نامه پان ایرانیسم
شماره ١٧٤ – سه شنبه ١١ آذر ١٣٩٣ – ٢ دسامبر ٢٠١٤
www.paniranism.info– iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
بازپس گیری جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و بوموسا در سال ۱۳۵۰
کی دارد مرا در شرق میخواند
چکناواریان: اینقدر به ما نگویید اقلیت، ما همه ایرانی هستیم
پاسخ استاد لوریس چکناواریان به گزارشگر صدای امریکا
ایرانیبودن مقولهی فرهنگی است
شکل صحیح نگارش نام « آذربایجان » بر اساس اسناد معتبر تاریخی
کاهش بهای نفت و زیانهای کلان ایران و روسیه
پاینده ایران
باز پس گیری جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و بوموسا در سال ۱۳۵۰
بر گرفته از تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
نهم آذرماه ۱۳۵۰ نیروی دریایی و هوایی ایران با عملیاتی مشترک وارد جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسا شده مالکیت برحق ایران بر این سه جزیره را ثابت کردند.
در ادامه تصاویری از این عملیات را مشاهده می کنید:
***
کی دارد مرا در شرق میخواند
شادان شهرو بختیاری
بر گرفته از فیسبوک غفران بدخشانی – شاعر, نویسنده و پژوهشگر افغان
سرودهٔ «من ایرانم» خود را پُر دوست دارم. شاید برای آنکه مرا با دورافتادهترین پارههای تنم گره زد و باورمندترم ساخت که مرزهای تحمیلی و استبداد فرهنگی توان زدودنم از روان فرزندان این مرز و بوم را ندارد و ما، شهروندان «جغرافیای پارسی»، با همه تفاوتهای زیبایی که داریم فرزندان یک فرهنگ و سهمداران یک سرنوشت و تاریخ هستیم. شعری را که در پایان میخوانید از «شادان شهرو بختیاری»، آن دور افتاده پارهٔ تن من در خوزستان است که به استقبال «من ایرانم» سروده است.
یکی دارد مرا در شرق میخواند
–
یکی در شرق
در آن سوی دنیایی که من دارم
کنار رود «غوری سنگ»
کتاب هستی من را ورق زد
درد من را خواند
و من از آن صدای آشنا
فرسنگها نه
سالها نه
قرنها دورم
یکی دارد مرا در شرق میخواند
یکی آنجا
همان جایی که نارج است، نارنجک
همان جایی که زایشگاه خورشید است
نامم را به لب دارد
و من شرقی ترین آوازها را راه میپایم
و میدانم سبب دارد
و میدانم
سمن زلف بدخشانی من
از من طلب دارد
اگرچه دورم از گلشن
ولی حس میکنم امشب
سیه چشمان شیرین شورِ هندوکش
در آنجایی که حتا نیست یک شب خواب آهو خوش
سحر باروت میبویند
جای عطر آویشن
و میبینم
صدایی راه میپوید که با «کاوه» به پا خیزد
صدایی راه میپوید که با توران در آمیزد
غریبه-آشنا
بانگی، مرا از دور میخواند
مرا با گُرز سام یَل
به جنگ تور میخواند
صدا گوید به من
اینجا تمام کبکها لفظ دری دارند
خدا شاهد
در اینجا هم
شقایقهای وارون جام لالی مشتری دارند
اگر خلق زمین تنگ است
اگر این راه پر سنگ است
اگر زخمی که در دل هست ناسور است
اگر «نوشاخ هندوکش» بسی از «زردکوه» دور است
ملالی نیست
باکی نیست
جدایی اختیاری نیست
بدخشان با همه دوری جدا از «بختیاری» نیست
برادر خواندهٔ «تاراز» پامیر است
به حق آن ثریایی که بر بالای هر بامی درخشان است
«چُغاور» تکهیی گم گشته از خاک بدخشان است
غریبه آشنا، بانگی
مرا از دور میخواند
غریبه آشنا گوید
بیا در «جام» از بیژن خبر گیریم
بیا با جان
تقاص خون ایرج را کمر بندیم
بیا تا در نفسهامان
شمیم یاس صحراهای دیرین آشنای هفت پشت اجدادمان را بوی بگشاییم
بیا «آوار» برداریم
بیا تا خاطرات کهنهٔ دیروز را از نو رمق بخشیم
بیا دلتنگ هم باشیم
بیا همرنگ هم باشیم
یکی دارد مرا در شرق میخواند
و اینک شیههٔ رخش است این پیچده در حُلقوم هندکش
کنار رود غوری سنگ
خوبان کافرند امشب
سمنگان زادگان آنجا
به گرد سوسن رامشگرند امشب
یکی دارد مرا در شرق میخواند
همان که بر ستیغ کوه قاف قلب او سمیرغ باورهاست
همان که در رگ احساس او خون فُروهرهای جاوید است
همان که در طلوع چشم او
تهمینهها
رودابهها
مستورهٔ دردند
همان که راه میپاید
کجا و کی
پرستوهای رفته باز میگردند
یکی دارد مرا در شرق میخواند
–
بازنمود:
۱. غوری سنگ: رودی در هندوکش در استان بدخشان
۲. تور: یکی از سه فرزند فریدون. فریدون سرزمینهای شرقی را به تور، سرزمینهای غربی را به سَلم و قلب جهان را به سومین فرزندش ایرج بخشید که ایران نامیده شد. برادرها رشک بردند و ایرج را کشتند و آغاز جنگهای ایران و توران را رقم زدند.
۳. لالی: شهرستانی با طبعیتی بسیار زیبا در شمال شرق استاد خوزستان در منطقهٔ بختیاری است.
۴. نوشاخ هندوکش: هندوکش نام رشته کوهی است در شرق افغانستان، استان بدخشان که دارای دو قلهٔ بند با نامهای نوشاخ و پامیر میباشد.
۵. زردکوه: کوهی در بختیاری که زاینده رود و کاروان از آن سرچشمه میگیرد.
۶. تاراز: منطقهیی بسیار زیبا با چشماندازهای بدیع در غرب استان چهارمحال و بختیاری و در شرق منظقهٔ بختیاری استاد خوزستان. کبک تاراز از آن بهشت است.
۷. چُغاور: در شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری.
من ایرانم – سروده ای از غفران بدخشانی
با صدای شاعر
درود ای همزبان
من از بدخشانم
همان مازندران داستان های کهن
آن زادگاه این زبان ناب اجداد و نیاکانت
تو از تهران
من از کابل
من از سیستان، من از زابل
تو از مشهد
ز غزنی و هریوایم
تو از شیراز و
من از بلخ می آیم
اگر دست حوادث در سر من تیغ می کارد
و گر بیداد و استبداد می بارد
نوایم را اگر دزدیده اند از من
سکوت تیره یی در خانهء خورشید گُستَرده است گر دامن
سیه پوشان نیک اندیش و
فوج سر به داری »در رگانم رخش« می رانند *
مرا بشناس
من آنم که دِماغم بوی جوی مولیان دارد
و آمویی میان سینه ام پیوسته در فریاد و جریان است
و در چین جبین مادرم روح فَرانک می تپد
از روی و از مویش
فُروهر می تراود
مهر می بارد
و سام و زال سام و رستم و سهراب و آرش را
من و این پاک کیشان کمانکش را
به قول راز های سینهء تاریخ پیوندی است
دیرینه!
نگاهم کن
نه!
نه با توهین و با تحقیر و با تصغیر
نگاهم کن
نگاهت گر پذیرد
برگ سیمایم
ز بومسلم و سِیس و بو مقنع
صورتی دارد
درست امروز شرح داستان و داستان با توست
و اما استخوان قهرمان داستان با من
تو گر نامی
نشانم من
تنت را روح و جانم من
من ایرانم!!
خراسان در تن من می تپد
پیوسته در رگ های من جاریست
بشناسم
بنی آدم گر از یک جوهر اند
ما را یکی تر باشد آن گوهر
درود ای همزبان
من هم از ایرانم!
* این ترکیب را نخستین بار در سروده های زنده یاد عاصی خوانده بودم:
جنون ناتمامی در رگانم رخش می راند
دسمبر ۲۰۱۱
امستردام
***
چکناواریان: اینقدر به ما نگویید اقلیت، ما همه ایرانی هستیم
به گزارش سایت خبری تحلیلی آذری ها به نقل از خبر آنلاین، چکناواریان در آیین بزرگداشت گورگن موسسیان رهبر گروه کر ارکستر سمفونیک تهران سخن میگفت اظهار داشت: «ارامنه گناه نکردهاند که در زمان فتحعلیشاه قاجار، منطقهشان از ایران جدا شد. ارامنه اقلیت نیستند، آنها فقط به مملکت خودشان بازگشتنهاند. ما همه ایرانی هستیم و برای ایران زحمت کشیدهایم.
چکناواریان در بخش دیگری از سخنانش، گفت: «لازم است از چند رهبر کُر یاد کنیم که زحمت زیادی در این راستا کشیدهاند؛ مثل «اِولین باغچهبان» که خدمت زیادی به این عرصه کرد. همچنین «روبرت گریگوریان» که با جان و دل خدمت کرد.»
او تأکید کرد: «وقتی یک درخت، میوه میدهد هستههای آن میوهها، درختهای دیگری را بهوجود میآورند. خوشحالم که در قبال «موسسیان» رهبرانی برجسته مانند «رازمیک اوهانیان» و «علیرضا شفقینژاد» فعالیت میکنند؛ این دو نفر گنج کُر این مملکت هستند و معاونت هنری باید از آنها استفاده کند.»
چکناواریان همچنین گفت که این، وظیفه دفتر موسیقی است که از کر حفظ و حمایت کند و خطاب به پیروز ارجمند اظهار داشت: «از این ثروتی که به شما رسیده خوب نگهداری کنید.»
داودگنجهای دیگر سخنرانی بود که در این مراسم سخن گفت. او با اشاره به مظلومیت هنرمندان اظهار داشت: «چند روز پیش که از برگزاری چنین مراسمی صحبت شد، با خودم گفتم بعضی هنرمندان چقدر مظلوم هستند و با اینکه زحمت زیادی کشیدهاند، آنطور که باید از آنها قدردانی نمیشود. در حالی که برخی دیگر از هنرمندان، زحمت کمی میکشند و همیشه مورد تقدیرند.»
پیروز ارجمند هم با بیان این که پاییز امسال بسیار غمانگیز بود گفت: «داود گنجهای تاریخ شفاهی موسیقی این کشورند و کاش آن را مکتوب کند. تاریخ موسیقی کشور باید ثبت شود که جوانان بدانند این شرایط راحت به دست نیامده است.»
او ادامه داد: وقتی با دانشجویانم صحبت میکنم، همیشه به آنها یادآور میشوم که فکر نکنید این شرایط راحت ایجاد شده است. روزگاری ما باید برای حمل ساز در سطح شهر بهصورت ساعتی مجوز میگرفتیم. این شرایط نتیجهی همت و تلاش افرادی است که باید نامشان در تاریخ ثبت شود.
مدیرکل دفتر موسیقی افزود: اقلیتها و بویژه مسیحیان، نقش موثری در این حوزه داشته و در زمینهی موسیقی علمی ایران، زحمت زیادی کشیدهاند. موسسیان نیز یکی از همین افراد بود که کُر تالار وحدت را شکل داد.
ارجمند با بیان اینکه در زمان دانشجوییام مصاحبهای با این هنرمند داشتم، گفت: «ایشان دغدغههای زیادی داشت، مثلا اینکه نمیتوانست در آثارش سلو داشته باشد، زیرا احساس میکرد، رنگی را از دست داده است. او به تعالی فکر میکرد و زحمت زیادی در ترجمهی متون به زبان فارسی کشید.»
او تصریح کرد: «موسسیان شانس آورد که در ایران نبود و اتفاقاتی را که برای گروه کُر و ارکسترهای ایران افتاد، ندید. شاید اگر آن زمان در ایران بود، دق میکرد؛ اما خوشبختانه در دورهی جدید، اتفاقات خوبی افتاده است و کُر برای اولینبار علاوه بر رهبر ثابت، رهبر مهمان نیز خواهد داشت.»
او در همین راستا تأکید کرد: گروه کُر ارکستر سمفونیک تا سهماه دیگر، میزبان آقای «تیچ» خواهد بود که یکی از رهبران باتجربه است تا بتوانیم در زمینهی آموزش، فعالیتهایی انجام دهیم. ما درصدد تشکیل انجمن ملی کُر ایران هستیم.
در بخش دیگری از این مراسم، وارطان ساهاکیان، از پیشکسوتان عرصهی موسیقی اظهار کرد: آشنایی من با موسسیان به حدود 28 سال قبل برمیگردد؛ همیشه وقتی او را میدیدم به تواناییهایش غبطه میخوردم. او در کُر دانشگاه تهران، کُر دانشگاه هنر، کُر سوان و کُر ارکستر سمفونیک فعالیت میکرد و بسیار پرمشغله بود؛ اما آنقدر توانمند بود که بسیاری از آثار را در ذهنش حفظ بود و هرگز فراموش نمیکرد.
او ادامه داد: «خیلیها میگویند که چرا موسسیان از ایران رفت و به آمریکا مهاجرت کرد؛ او برای اولینبار که مدت کوتاهی به آمریکا رفت و به ایران بازگشت، متوجه شد که بیمهاش را قطع کردهاند و هرچه تلاش کرد، بیمهاش درست نشد. با این حال، یک سوییت کوچک در خیابان ویلا به او دادند. موسسیان مجبور شد بار دیگر به آمریکا برود و وقتی پس از مدتی بازگشت، دید آن خانه کوچک هم دیگر نیست. او با خودش فکر کرد که اگر برای همیشه به آمریکا برود، میتواند در گروه کُر یک کلیسا فعالیت داشته باشد. حتی بعضیها میگویند، او اخلاق سرد و خشکی داشت، دلیلش این بود که تلخیهای زندگی موسسیان را به این روز انداخت. او از زندگی روی خوش ندید و حتی وقتی به آمریکا رفت، باز هم ناراحت بود.»
ساهاکیان اضافه کرد: «وقتی به آمریکا میرفت، به من گفت، وارطان اگر در ایران میمردم، احتمال داشت که در تالار وحدت برایم برنامهی یادبود برگزار کنند، اما اگر در آمریکا بمیرم، غریب خواهم بود. امروز خوشحالم با اینکه موسسیان در آمریکا فوت کرده است، چنین مراسمی را برایش گرفتهاند تا او به رویایش برسد.»
در بخش دیگری از این مراسم، دکتر حمید عسگری – رهبر کُر ارکستر سمفونیک تهران – پیام تسلیت خود را خواند.
سپس نسرین ناصحی که یکی از خوانندگان قدیمی در عرصهی کُر است، گفت: «موسسیان هنرمند ارزشمند و اندیشمندی بود که همواره جایگاه آواز کلاسیک را رفیع و بلند میدانست و در راستای ارتقای سطح موسیقی کشور کوشید.»
گورگن موسسیان، رهبر سابق گروه کر ارکستر سمفونیک تهران، شامگاه 17 آبانماه بهدلیل نارسایی کبد در آمریکا درگذشت.
—
مطالب زیر در شماره ١٠٦ نامه پان ایرانیسم در ٢٦ شهریور ١٣٩٢ انتشار یافت:
پاسخ استاد لوریس چکناواریان به گزارشگر صدای امریکا
***
ایرانیبودن مقولهی فرهنگی است
محسن پزشکپور در پاسخ به پرسش “ایرانی بدان چیست؟”: یرانیبودن مقولهی فرهنگی است، نه نژادی، دینی و زبانی. هنگامی که ایرانزمین با شاهنشاهی هخامنشی شکل گرفت ما در آن، مردمانی با زبانها، نژادها و دینهای گوناگون میبینیم. پایههای ایران ما اینچنین ریخته شده است. بنابراین ما نیز باید اندیشهای حرکت کردیم که همهی اقوام ایران بزرگ را در خود جای دهد.
برای خواندن کامل این گفتگو به این لینک بنگرید: http://iranshahr.org/?p=11084
***
شکل صحیح نگارش نام « آذربایجان » بر اساس اسناد معتبر تاریخی
وحید رنجبری
بر گرفته از تارنمای آذری ها
در این جستار برآنیم تا با استفاده از اسناد دست اول و معتبر تاریخی پیرامون یکی دیگر از تحریفات و جعلیات آشکار و مضحک محافل پانترکی و تجزیه طلب ، یعنی تغییر شکل نوشتاری نام آذربایجان و استفاده از شکل نوشتاری مجعول و ساختگی « آ/ز/ر/ب/ا/ی/ج/ا/ن » به بحث بنشینیم. نام آذربایجان همواره در منابع معتبر تاریخی به شکل « آذربایجان » و با استفاده از حرف « ذ » به تحریر درآمده بطوریکه ابن اثیر،یاقوت حموی، ابن واضح یعقوبی، مسعودی، طبری، الفخری و دیگران همگی «آذربایجان» را با « ذ » نوشته اند. در هیچیک از متون تاریخی «آذربایجان» با « ز» نوشته نشده است. در ادامه اسنادی تاریخی و معتبر پیرامون موضوع مذکور ارائه میگردد.
سند شماره یک : تصویری از نقشه جهان ترسیم شده توسط محمد بن علی بن حوقل معروف به ابن حوقل جغرافیدان قرن چهارم هجری قمری ( قرن دهم میلادی ) در کتاب «مسالک و الممالک » یا «صورة الارض» ، نام آذربایجان در مرکز تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است .( 1 )
سند شماره دو : تصویری از نقشه جهان ترسیم شده توسط محمود بن حسین بن محمد کاشغری نویسنده نخستین فرهنگ ترکی، دیوان لغات الترک که در قرن پنجم هجری ( قرن یازدهم میلادی ) می زیسته است . نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است .( 2 )
سند شماره سه : تصویری ازحدود دریای خزر ترسیم شده توسط محمد بن علی بن حوقل معروف به ابن حوقل جغرافیدان قرن چهارم هجری قمری ( قرن دهم میلادی ) در کتاب «مسالک و الممالک » یا «صورة الارض» ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است .( 1 )
سند شماره چهار : تصویری ازحدود مناطق آذربایجان و اران و ارمنیه ترسیم شده توسط محمد بن علی بن حوقل معروف به ابن حوقل جغرافیدان قرن چهارم هجری قمری ( قرن دهم میلادی ) در کتاب «مسالک و الممالک » یا «صورة الارض» ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است. ( 1 )
سند شماره پنج : تصویری از نقشه جهان ترسیم شده توسط الشریف الادریسی یکی از سه جغرافیدان بزرگ عربِ قرن 12 میلادی در کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است.( 3 )
سند شماره شش : تصویری از نقشه جهان ترسیم شده توسط عمر بن مظفر بن عمر ابن الوردی معروف به ابن الوردی جغرافیدان بنام قرن 14 میلادی ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است. ( 4 )
در ادامه اسنادی از آرشیو دولتی نخست وزیری جمهوری ترکیه بخش عثمانی پیرامون موضوع مورد بحث ارائه میگردد .
سند شماره هفت : تصویر سندی از آرشیو دولتی نخست وزیری جمهوری ترکیه زیرگروه امپراطوری عثمانی بخش روابط با ایران . این سند متعلق به سال 1787 میلادی یعنی 225 سال پیش می باشد و مربوط است به حمله ارتش روسیه به بخش هایی از سرزمین های شمالی رودخانه ارس ( آران ) که در آن مقطع زمانی به دلیل آشفتگی های موجود در دولت زندیه ،تحت تصرف امپراطوری عثمانی قرار گرفته بود . نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است.( 5 )
سند شماره هشت : تصویر نقشه ای متعلق به آرشیو دولتی نخست وزیری جمهوری ترکیه بخش عثمانی و مربوط به سال ۱۳۳۳ هجری قمری برابر با ۱۹۱۱ میلادی با قدمت تحقیقی ۱۰۱ سال ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است. ( 5 )
سند شماره نه : تصویر نقشه ای متعلق به آرشیو دولتی نخست وزیری جمهوری ترکیه بخش عثمانی و مربوط به حدود جغرافیایی ایرانزمین ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است. ( 5 )
در ادامه تصاویری از اسناد موجود درسازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ( کتابخانه و اسناد دیجیتال ) پیرامون موضوع مورد بحث ارائه میگردد.
سند شماره ده : تصویر صفحه ای از کتاب مجمع التواریخ اثر شهابالدین عبدالله بن الطف الله بن عبدالرشید خوافی معروف به حافظ اَبرو تاریخنگار و جغرافیدان مشهور ایرانی قرن نهم هجری ، نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است.( 6 )
سند شماره یازده : تصویری از صفحه ی اول نخستین شماره روزنامه « آذربایجان » که در حدود 106 سال پیش یعنی سال 1906 میلادی و با سردبیری آقای علیقلی و به زبان پارسی در آذربایجان چاپ می شده است . نام آذربایجان در تصویر با کادر قرمز رنگ مشخص شده است. ( 7 )
منابع :
______________________________
1. ابن حوقل , صورة الأرض , دار صادر للطباعه والنشر , بیروت 1928
2. Besim Atalay, Divanü Lügati’t – Türk, Türk Tarih Kurumu Yayınları, Ankara 2006 ISBN 975-16-0405.
3. الادریسی، ابی عبدالله، الشریف،.(نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق) مکتبة الثقافة الدینیة، بورسعید، الظاهرة: چاب ششم، انتشار سال ۱۹۷۹ میلادی. به (عربی).
4. البعلبكي، منير. ابن الوردي ، زين الدين عمر بن مظفَّر. موسوعة المورد. موسوعة شبكة المعرفة الريفية. وُصِل لهذا المسار في 30 تشرين الثاني 2011.
5. آرشیو دولتی نخست وزیری جمهوری ترکیه بخش عثمانی
http://www.devletarsivleri.gov.tr/Forms/pgArticle.aspx?Id=0f2a5cfb-c614-4f67-9c7f-db18cb167ed1
6. کتاب مجمع التوارخ حافظ اَبرو / سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ( کتابخانه و اسناد دیجیتال ) http://dl.nlai.ir/UI/ImageLayers/a6c9a455-bf1f-401b-880c-7ca22e13bb5a/index.html
7. آرشیو بخش روزنامه ها / سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ( کتابخانه و اسناد دیجیتال )
http://dl.nlai.ir/UI/145dd2a2-b4c3-477e-8721-0bd83b6b927f/LRRView.aspx
پاینده ایران و ایرانی
***
کاهش بهای نفت و زیانهای کلان ایران و روسیه
بر گرفته از تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
شورهای شرکتکننده در نشست گروه ۲۰ به هیچ راه حل معینی برای بحران اوکراین نرسیدند. اگرچه این نشست به تصمیمی واحد برای تحریمهای جدید علیه روسیه نرسید اما حتی نگرانی از امکان چنین تحریمهایی و همراه با آن کاهش بهای نفت بر پایین آمدن ارزش روبل بیتاثیر نبود.
ارزش یورو و دلار تا ۸ درصد بالا رفت و هر دلار معادل ۴۷،۵۳ روبل مبادله شد. پس از آن نیز همه چشمها به بروکسل دوخته شد تا روشن شود که نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا درمورد وضع تحریمهای جدید علیه مسکو به نتیجه یکدستی میرسد یا نه.
اقتصاد روسیه تحت تاثیر بحران اوکراین به شدت آسیب دیده است. شاخص بورس روسیه (RTS) از شروع سال جاری میلادی ۳۰ درصد افت داشته و ارزش روبل در برابر دلار تا ۴۵ درصد پایین آمده است.
از آن سو ایران هم وضعیت بهتری ندارد. خبرگزاری تسنیم در گزارشی به کاهش ۸ درصدی درآمد نفتی ایران اشاره کرده و نوشته است که ایران معادل یک میلیارد و ۲۴۲ میلیون دلار زیان کرده است.
کاهش ارزش نفت تولیدی اوپک از ژوئن تا اکتبر ۲۰۱۴ بالغ بر ۴۱ میلیارد دلار بوده است. بهای هر بشکه نفت ایران از از ۱۰۷،۴۵ در ماه ژوئن به ۹۶،۱۴ در ماه اوت و سپس به ۸۴،۶۱ در ماه اکتبر رسیده است.
این خبرگزاری میافزاید که با فرض صادرات روزانه یک میلیون بشکهای نفت ایران طی ماه های ژوئن تا اکتبر و با توجه به متوسط قیمتهای ماهانه نفت ایران، کل درآمد نفتی ایران در این دوره ۱۴ میلیارد و ۸۷۳ میلیون دلار برآورد شده است.
همچنین با فرض تولید روزانه ۳۰ میلیون بشکهای اوپک و متوسط قیمتهای ماهانه نفت این سازمان، ارزش کل نفت تولیدی اوپک در ۵ ماه منتهی به پایان اکتبر بالغ بر ۴۴۴ میلیارد دلار بوده است.
با توجه به نقش محوری درآمدهای نفتی در بودجه دولت و کل اقتصاد ایران، تحریمهایی که از دو سال گذشته علیه صادرات نفت این کشور به اجرا گذاشته شد آسیبهای سنگینی به فعالیتهای تولیدی و تجاری و عمرانی این کشور وارد آورده و رشد اقتصادی آن را به گونهای کمسابقه منفی کرده است.
در ماههای اخیر کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی نیز مزید بر علت شده است. به این ترتیب در حالی که صدور نفت ایران در اثر تحریمها به کمتر از نصف این صادرات در حالت عادی رسیده است، کاهش قیمت نفت نیز بیش از پیش این کشور را از دستیابی به درآمدهای نفتی مورد نیاز بازمیدارد.
پیشبینی نمیشود که قیمت نفت به سادگی به بشکهای صد دلار و بیشتر برگردد.
بودجه سال جاری ایران (۱۳۹۳) که در قیاس با بودجه سالهای قبل از تحریم، کوچک و متقصدانه است، با احتساب نفت بشکهای ۱۰۰ دلار و برآورد صادرات حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت و میعانات گازی در روز بسته شده است.
صندوق ذخیره ارزی که برای مقابله با تاثیرات کاهش غیرمنتظره نفت بر بودجه بهوجود آمده، بهرغم انبوه بیسابقه و غیرمنتظره درآمدهای نفتی ایران در دوره ۸ ساله ریاست جمهوری محمود احمدینژاد دارای چنان ذخیرهای نیست که بتوان کسری بودجه را از آن جبران کرد.
***
پان ایرانیستهای دربند و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
***
تارنمای نامه پان ایرانیسم:
http://paniranism.info
فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info
فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
https://www.facebook.com/paniranist.info
تارنمای حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی (شاخه آمریکای شمالی)
www.paniranism.net
تارنمای حزب پان ایرانیست:
www.paniranism.org
فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty
تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty
سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info
www.paniranism.info
درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران