هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نماید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
دوره ۲, شماره ۱۰ – سه شنبه ۷ آذر ماه ۱۳۹۶ – ۲۸ نوامبر ۲۰۱۷
www.paniranism.info – iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
نوشته های زیر تقدیم میشوند:
روز نیروی دریایی به انگیزه عملیات سرنوشت ساز «مروارید»
نگاهبانی از نام و نشان « زبان فارسی » در برابر بنگاه بی بی سی بر دوش فرهنگستان زبان و ادب فارسی است .
عراق در مرز با ایران میادین جدید نفت و گاز اکتشاف میکند
حقوق بشر عربستان سعودی در یمن
منافع ملی
تاثیر کوروش بر توماس جفرسون و بنیانهای آمریکای مدرن
روزی که ملت همراه با علیرضا کریمی فیتیله پیچ شد
پاینده ایران
نامه پان ایرانیسم
روز نیروی دریایی به انگیزه عملیات سرنوشت ساز «مروارید»
روی دریایی که در جریان انقلاب و شاید به علت دوری از مرکز، کمابیش دستنخورده باقیمانده بود، در همان روزهای آغازین جنگ، برتری کامل خود را به دشمن نشان داد.
نیروی دریایی ایران در عملیات «مروارید» (آذرماه 1359)، با غرقکردن 3 فروند ناوچهی موشکانداز «اوزا – 2» (OSA2) و یک فروند ناوچهی موشکانداز «اوزا – 1» (OSA1) و وارد کردن آسیب اساسی (حدود 70 درصد) بر سه فروند ناوچهی موشکانداز دیگر عراقی، هستهی اصلی نیروی دریایی ایذایی عراق را نابود کرد. باقیماندهی نیروی دریایی مزبور در تنها پایگاه دریایی این کشور «امالقصر» (واقع در خورعبداله) زندانی گردید. سپس درپی عملیات همآهنگ نیروی دریایی و نیروی هوایی، نیروی دریایی عراق، به صورت عملی از صحنهی نبرد حذف شد. به دنبال این عملیات، نیروی دریایی با بستن اروندرود بر روی عراق، این کشور را از راه دریا محاصره کرد.
از سوی دیگر، نیروی دریایی و هوایی ایران به تلافی بمباران و گلولهباران پالایشگاه آبادان، در یک عملیات مشترک، بندر «البکر» (واقع در کرانهی اروندرود) را که بندر اصلی صدور نفت عراق به شمار میرفت، در هم کوبیدند و تاسیسات بندری و نفتی آن را، از کار انداختند.
برگرفته از ماهنامه خواندنی
انهدام60 درصد توان دریایی دشمن درعملیات مروارید
ناخدایکم هوشنگ صمدی
ناخدایکم هوشنگ صمدی با اشاره به این که هفتم آذرماه 59 روز بالندگی نیروی دریایی ارتش است، می گوید: انجام عملیات در میان خلیجفارس و انهدام 60 درصد از نیروی دریایی عراق به همراه جنگندههای آنها چنان حماسهای ماندگار به وجود آورد که هیچگاه از یادها نمیرود.
به گزارش تارنمای ساجد، ناخدایکم «هوشنگ صمدی» از فرماندهان گردان تکاوران نیروی دریایی در دفاع از خرمشهر، عملیات بیتالمقدس و یکی از هدایتکنندگان یگانها در عملیات مروارید در سکوهای البکر و الامیه عراق در مورد چگونگی انجام «عملیات مروارید» در سکوهای «البکر» و «الامیه» اظهار داشت: هفتم آذرماه 59 روز بالندگی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است چرا که برای حفظ سیادت دریایی و باز گذاشتن راههای آبی کشور رشادتهایی بینظیر از خود نشان داد.
وی با تشریح چگونگی «عملیات مروارید» گفت: از ابتدای درگیری با دشمن بعثی، نیروی دریایی ما با استقرار کامل نیروهای خود در منطقه شمالی خلیج فارس تکاوران خود را در خرمشهر و شناورهایی در شمال خلیجفارس از جمله؛ جزایر خارک، ابوموسی، عبدالله و بندر امام مستقر کرد، این کار برای حفاظت از منافع کشورمان و محروم کردن دشمن از داشتن راههای دریایی در خلیج فارس صورت گرفت.
*انهدام سکوهای «البکر» و «الامیه»
ناخدا یکم صمدی در ادامه افزود: قبل از شکلگیری «عملیات مروارید» عملیاتهای متعددی با نام «اشکان» و «شهید صفری» بر روی سکوهای نفتی «البکر» و «الامیه» عراق انجام شد که در این عملیاتها اقتصاد نفتی عراق از کار افتاد.
وی تصریح کرد: 80 درصد صادرات نفت عراق از سکوهای «البکر» و «الامیه» صادر میشد که با انهدام آنها عراق عملاً دیگر برای صادرات نفت خود با مشکل مواجه شد و به همین دلیل دستگاههای مخابراتی استراق سمع و رادارهای کشف راههای دریایی و سطحی خود را در این مناطق کار گذاشته بود تا بتواند بر نیروی دریایی ما اشراف اطلاعاتی داشته باشد.
به گفته صمدی عراق علاوه بر استقرار دستگاههای مخابراتی توانست شناورهایی به دور از دید نیروی دریایی ما در منطقه خلیج فارس مستقر کند.
نیروی دریایی ايران با اشراف کامل بر این موضوع و به منظور از بین بردن سکوهای نفتی عراق اجرای کامل این طرح را در دستور کار خود قرار داد.
* 1250 کیلو مواد منفجره
وی ادامه داد: هر چند در دو ماه اول جنگ و با انجام عملیات «اشکان» موفق شدیم تأسیسات نفتی «البکر» و «الامیه» عراق که خیلی مجهز بودند را منهدم کنیم و به آنها صدمه بزنیم، اما از کار افتادگی آن سکوها در حد نیاز نبود و باید طرحی با قدرت بالاتری برای نابودی بیشتر آنها صورت میگرفت؛ بدین منظور عملیات «شهید صفری» با قدرت و انسجام بالاتری انجام شد.
این فرمانده دوران دفاع مقدس اضافه کرد: در این عملیات تکاوران نیروی دریایی با استفاده از موشکانداز به هر دو سوی سکو حمله کردند و همه پرسنل آن را کشته و به اسارت خود در آوردند.
فرمانده تکاوران نیروی دریایی ارتش با بیان این که برای انهدام هر یک از تأسیسات نفتی البکر و الامیه 1250 کیلو مواد منفجره به کار رفته است، گفت: 12 تکاور پس از پاکسازی هر دو سکو به مدت 48 ساعت کار خرجگذاری بر روی سکوها را انجام دادند و با هماهنگی شناورها 11 نفر از نیروها از محل انفجار خارج شده و تنها یک نفر که مسئول انفجار سکوها بود برای اتصال فتیله انفجار بر روی سکو حضور داشت که آن فرد هم میتوانست به وسیله هلیکوپتر موفق به فرار از منطقه انفجاری شود.
* عملیات مروارید بعد از 66 روز از جنگ تحمیلی
وی در ادامه اظهار داشت: در «عملیات مروارید» مدت زمان به گونهای طراحی شده بود تا تکاور و هلیکوپتر بتوانند از منطقه دور شده و در یک لحظه هر دو سکو منفجر شوند؛ اما موج انفجار به گونهای بود که عکاس و فیلمبردار داخل هلیکوپتر به داخل هلیکوپتر پرت شده و موفق به تصویربرداری از صحنه این انفجارها نشدند.
ناخدا یکم صمدی یادآور شد: «عملیات مروارید» پس از 66 روز از جنگ تحمیلی و در ششم آذرماه 59 انجام شد و تا ساعت 9 صبح هفتم آذر ماه 59 تا انهدام کامل سکوهای «البکر» و «الامیه» ادامه یافت.
وی در خصوص نامگذاری «مروارید» برای این عملیات دریایی، گفت: انجام عملیات در میان خلیجفارس و انهدام 60 درصد از نیروی دریایی عراق به همراه جنگندههای آنها چنان حماسهای ماندگار به وجود آورد که هیچگاه از یادها نمیرود؛ در این عملیات عراقیها تا «امالقصر» عقب رفتند و تا آخرین روز جنگ جرأت جلونشینی به خود ندادند و این پیروزی صیانت دریایی مهمی برای ایران محسوب میشد که از آن به عنوان «مروارید» نام میبریم.
این فرمانده نیروی دریایی ارتش با بیان این که پس از اجرای عملیات مروارید هیچ کشتی با هیچ پرچمی نمیتوانست از عراق خارج شود، گفت: حرکت کشتیها به سمت عراق و بالعکس به گونهای بسته شد که عراقیها با استفاده از بندر «عقبه» و خاک «کویت» پشتیبانیهای لازم را دریافت میکردند.
صمدی با اشاره به چگونگی انهدام «ناوچه پیکان» در این عملیات گفت: «ناوچه پیکان» به همراه شماری از پرسنل خود از سکوی البکر عراق در حالی که دو ناوچه دیگر محافظش بودند، جدا شد اما در اثر غافلگیر شدن توسط ناوچه عراقی و شلیک 5 فروند موشک، ناوچه پیکان به همراه نیروهای فداکار و قهرمانش در خلیجفارس غرق شد؛ تعدادی از شهدای «ناوچه پیکان» توسط بالگردها جمعآوری شدند و در این میان یک سرگرد عراقی به دست نیروهای ما به اسارت گرفته شد.
فرمانده تکاوران نیروی دریایی در عملیات مروارید با بیان این که این عملیات با کوچکترین اتلاف وقت انجام شد، خاطرنشان کرد: در همان لحظه ورود به سکوهای البکر و الامیه پرچم ایران به اهتزاز درآمد و کارهای مقدماتی برای نابودی کامل سکوها به خوبی شکل گرفت.
حضور شایسته و به موقع خلبانان نیروی هوایی که شناورهای دشمنان را مورد هدف قرار میدادند در این جامورد تقدیر است.
وی در پایان با ذکر خاطرهای از این روز به یاد ماندنی گفت: در پایگاه دریایی بوشهر همه نیروها به همراه مقامات کشوری و لشکری در انتظار ناوچه پیکان بودیم تا با استقبال صمیمانه، از رزمآورانش تبریک و تشکر کنیم و حتی دامی را مهیا کرده بودیم تا برای سلامتی و موفقیت رزمندگان قربانی کنیم، اما با شنیدن خبر شهادت دوستان و همرزمان دلمان گرفت و شادیمان با غم از دست دادن همرزمان شجاعمان عجین شد.
***
نگاهبانی از نام و نشان « زبان فارسی » در برابر بنگاه بی بی سی بر دوش فرهنگستان زبان و ادب فارسی است .
نوشته ی : شورای نویسندگان پارسی انجمن
به دنبال دگرگون کردن نام «زبان فارسی تاجیکی» به «زبان تاجیکی» در مجلس ملی تاجیکستان ،که با پشتیبانیهای آشکار و پنهان عربستان سعودی انجام شد، بنگاه خبرپراکنی بی. بی. سی نیز نام تاربرگ «بیبیسی برای افغانستان» را در سامانۀ فیسبوک به «بیبیسی دَری» دگرگون کرده است. این دیگرگونی بر پایۀ این دیدگاه است که زبان دری و زبان پارسی دو زبان دیگرسان (متفاوت) و جدا هستند ؛ دیدگاهی که از هیچ پشتوانۀ دانشیک و زبانشناسیک برخوردار نیست. هرچند چنین کنشها و کردوکارهایی از این رسانه بیپیشینه نیست، این بار کار از بازیگوشیهای ریز و درشت گذشته است و دستاندرکاران این رسانه ، آشکارا به تحریفی تاریخی و زبانی دست یازیدهاند .
انجمن پایش و پالایش زبان پارسی (پارسی انجمن) این دگرگونی نام را دارای آماجهای سیاسی و قومی آشکار و در راستای جدایی انداختن میان مردمان همتبار و همریشۀ افغانستان، تاجیکستان و ایران ارزیابی میکند و از کارشناسان و پاسخداران (مسوولان) این رسانۀ جهانی میخواهد که پاسخگو باشند ، بر پایۀ کدام سند و گواه، دری را زبانی جدا از پارسی می شناسانند.
همچنین بر فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که به فرنام (عنوان) نهادی رسمی بهسادگی از کنار چنین پرسمانهایی (مسایلی) نگذرد و در برابر کنشهای نیرنگآلود جداییپراکنان، به پشتیبانی و پدافند از زبان پارسی برخیزد. در زمانی که فریاد واخواست (اعتراض) پارسیزبانان از گوشه گوشۀ گیتاشناسی (جغرافیای) پارسی بلند شده است، روا نیست که فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران خاموش باشد .
« پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند » ( بیتی از فردوسی بزرگ )
بر گرفته از ایرنچهر
***
عراق در مرز با ایران میادین جدید نفت و گاز اکتشاف میکند
وزارت نفت عراق در بیانیه ای اعلام کرد، این کشور قصد دارد از شرکت های خارجی دعوت کند تا پیشنهادات خود را برای اکتشاف و توسعه ۹ بلوک جدید نفتی و گازی در نزدیکی مرز با ایران و کویت ارائه کنند.
به گزارش خبرگزای تسنیم به نقل از رویترز، وزارت نفت عراق در بیانیه ای اعلام کرد، این کشور قصد دارد از شرکت های خارجی دعوت کند تا پیشنهادات خود را برای اکتشاف و توسعه 9 بلوک جدید نفتی و گازی در نزدیکی مرز با ایران و کویت ارائه کنند.
بر اساس این بیانیه، عراق قرار است امروز با برگزاری یک کنفرانس خبری جزئیات این بلوک های اکتشافی را که در جنوب و شرق این کشور واقع شده اعلام کند. از جمله این بلوک ها، یک بلوک فراساحلی واقع در آب های سرزمینی عراق است.
بر گرفته از تسنیم نیوز
نامه پان ایرانیسم: باید به مسولین گفت: چشم ما روشن
***
حقوق بشر عربستان سعودی در یمن
***
منافع ملی
امروزه واژهٔ منافع ملی یکی از فراگیرترین واژهها و به ویژه در مسایل مربوط به سیاست خارجی است.
منافع ملی عبارت است از ارزشهای یک ملت یا به گفته بهتر جهان بینی یک ملت است که آن ملت در راه تحقق آنها، میکوشد. منافع ملی برخاسته از جهانبینی ملت میباشد. جهانبینی عبارت است از دیدگاهی که یک ملت بر پدیدههای جهان هستی مینگرد. در نتیجه جهانبینی عبارت است از یک دستگاه فلسفی کامل که ملت وسیلهٔ آن، پدیدههای جهان هستی را میسنجد و ارزش گذاری میکند.
ناسیونالیسم ایرانی برخاسته از جهان بینی ایرانی است و یا به گفته دیگر، سرچشمهٔ جهانبینی ایرانی است. ناسیونالیسم ایرانی، اندیشهای است انسانی، انسان محور و انسان دوست.
از روزگاران دور تاریخ، دو اصل زیر مورد شناخت و احترام ملت ایران بوده و هست که نشان دهندهٔ منافع ملی ایران میباشد:
یکم – آزادی انسان و حقوق بشر
دوم – طرد هرگونه استبداد و استعمار، در هر رنگ و هر شکل
از این رو، منافع ملت ایران در پهنهٔ جهان ، عبارت است از:
1- حمایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی همهٔ مردم جهان
2- مبارزه با هرگونه استعمار، استبداد و تبعیض نژادی
پایههای جهانبینی انسانی ملت ایران یا منافع ملی ملت را که در منشور کوروش بزرگ در سال 538 پیش از میلاد/ 1159 پیش از هجرت بلورینه شده است، بر پایهٔ اسنادی که تاکنون در دست داریم در کمابیش 2500 سال پیش از میلاد ( کمابیش 700 سال پیش از زایش زرتشت و 3100 و اندی سال پیش از هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه) ، شکل گرفته است .
منشور منوچهر سپس در منشور کوروش بزرگ به گستردگی هرچه تمامتر ، بازتاب می یابد. جهان بینی ایرانی را فردوسی در یک رج کوتاه می کند:
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
منشور، منوچهر و کوروش را سعدی این گونه بیان می کند:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار[ستمگر، امپریالیست،جهانخوار] دگر عضوها را نماند قرار
منشور حقوق بشر و آزادی انسان کورش بزرگ (منشور احترام به بشر و نفی ستم و زورگویی و تجاوز و بیداد از سوی ملت ایران است) و نیز گفتهٔ سعدی، هردو آذین تالار سازمان متحدند.
از سوی دیگر، منافع حیاتی عبارت است از منافعی که با موجودیت یا «بود و نبود» یک ملت سر و کار دارد و قابل چشم پوشی و گذشت نیست.
بر گرفته از ایران بوم
***
تاثیر کوروش بر توماس جفرسون و بنیانهای آمریکای مدرن
پویا زارعی
کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه سوربن پاریس
«به تو توصیه میکنم به طور منظم به درسآموزی از تاریخ و ادبیات در هر دو زبان [یونانی و لاتین] بپردازی. در یونانی اول از همه با” کوروشنامه” شروع کن.»
این جملات بخشی از نامهای است که توماس جفرسون؛ نویسندهی پیشنویس اعلامیه استقلال، از پدران بنیانگذار آمریکا و سومین رئیسجمهور این کشور، به نوهاش فرانسیس اپس در قریب به دویست سال پیش نوشته است.
کتابی که وی به خواندنش توصیه میکند، کوروشنامه یا «در باب پرورش کوروش» اثر گزنفون، تاریخنگار یونانی قرن ۵ پیش از میلاد است که وی در آن به زندگی کوروش دوم، بنیانگذار سلسله هخامنشی، میپردازد.
جفرسون در نامهای دیگر به دوست ایتالیایی خود ،فیلیپ مازی، درخواست ترجمهای تازه از آن کتاب به زبان ایتالیایی میکند. وجود دستکم ۴ چاپ مختلف از کوروشنامه در کتابخانه شخصی جفرسون به ثبت رسیده است و جفرسون در یکی از آنها با خط خود دست به مقایسه ترجمه دو نسخه از کتاب زده است. اینکه چرا کوروش و کوروشنامه در جهان فکری توماس جفرسون برای تأسیس آمریکایی سکولار و دموکرات جایگاهی ویژه دارند به زمانه زندگی او و تلقی او از نظام سیاسی ایدهآل بازمیگردد.
توماس جفرسون و سنت عصر روشنگری
توماس جفرسون، به عنوان یکی از بزرگترین چهرههای عصر روشنگری آمریکا، تابع سنت فیلسوفان سیاسی سرشناس زمانه خود بود. فیلسوفانی که تلاش میکردند اندیشههای خود را بر آثار چهرههای شاخص یونان و روم باستان بنا کنند و از میان ماندهآثار پیشینیان مصالحی برای برپا ساختن نظامی نوین بیابند. از جمله آنان میتوان به هابز و ماکیاولی اشاره کرد.
در نیمه دوم قرن ۱۸ و پیش از انقلاب آمریکائیان علیه نظام سلطنتی حاکم از سوی بریتانیا، سنت عصر روشنگری در رجوع به آثار کهن یونان و روم و بازخوانی آنان در اوج قرار داشت. توماس جفرسون جوان نیز در کالج ویلیام و مری ویرجینیا عموما تحت تاثیر فیلسوفان سیاسی اسکاتلندی و انگلیسی نظیر هاچسون و جان لاک به آثار کلاسیک یونانی و لاتین علاقهمند شد. عشق او به آثار کلاسیک یونان و روم در نامههای خصوصی که از وی به جامانده منعکس است و در این احساس با جان آدامز و بنجامین فرانکلین دیگر پدران بنیانگذار آمریکا مشترک است.
کتاب کوروشنامه یا پرورش کوروش
گزنفون، شاگرد سقراط و مورخ زاده قرن ۵ پیش از میلاد، در کتاب کوروشنامه یا در باب پرورش کوروش با نثری ساده به زندگی کوروش دوم بنیانگذار سلسله هخامنشی میپردازد. این کتاب از دوران حضورش در لشکرکشی کوروش کوچک در سالهای ۴۰۰-۴۰۱ پیش از میلاد و آشناییاش از نزدیک با ایرانیان متأثر است.
در میان تاریخنگاران سرشناس یونانی و رومی، او تاریخنگاری دقیق و همهجانبه به شمار نمیرود و شیوه سخن گفتنش نیز که به دور از زبان رایج معاصر خود است در میانه واقعیت و خیال چرخ میزند. به عبارت دیگر گرچه کتاب او به تمامی از سندیت تاریخی تهی نیست، با این حال از نظر فحوا نوعی داستانپردازی تاریخی را شامل میشود. برای او تاریخ زندگی کوروش در درجه دوم اهمیت قرار دارد و همچنان که در صفحات آغازین کتاب بیان میکند، فکر نوشتن این کتاب زمانی به ذهن او خطور کرده که در باب علل شکستخوردن حکومتهای مردمی به تأمل میپرداخته است.
پادشاهی کوروش برای وی نمونهای است از حکومت عادلانه بر توده کثیری از مردم از اقوام و ملل مختلف. در نتیجه او را به عنوان الگویی برای ریختن شالوده یک امپراطوری ایدهآل برمیگزیند. گزنفون با استفاده از مثالهای متعدد از زندگی کوروش، ابعاد رهبری سیاسی یک جامعه را بیان میکند. بدینگونه از تاریخ به عنوان ابزار سود میجوید تا نظام اخلاقی مطلوب خود را بیان و از آن برای رشد دادن جامعه استفاده کند.
کوروشنامه گزنفون که پس از تأثیرگذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسارنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمههای جدید، الهامبخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پس زدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومتداری صالح از گزنفون و نظام اخلاقی که او در کوروشنامه عرضه میکند تاثیر پذیرفتند. در آمریکا علاوه بر جفرسون، جان آدامز هم به کوروشنامه به دیده کتابی تعلیمی مینگریسته است. اکنون از طریق دستنوشتههای جان کنسی آدامز ۱۸ ساله میتوانیم دریابیم که چگونه پدرش جان آدامز او را در دوره مطالعه برای آمادگی حضور در مشاغل دولتی پیش از همه به خواندن کوروشنامه گزنفون مکلف کرده است.
درسهای کوروش برای برقراری سکولاریسم آمریکایی
توماس جفرسون در زمره نخستین شخصیتهای سیاسی جهان مدرن است که دست به تفکیک نهاد دین از دولت زد و تلاش کرد آن را اجرایی سازد. منشور آزادی مذهبی که او ۲۴۰ سال پیش نوشت و پایه جدایی کلیسا از دولت در ایالت ویرجینا و سپس در قانون اساسی آمریکا قرار گرفت از نخستین متون حقوقی است که بیطرفی حاکمیت را در قبال مذهب تضمین میکند. قریب ۸۰ سال پس از مرگ جفرسون بود که منشور مشابهی برای جدایی دین از دولت در فرانسه به کوشش آریستید بریاند تدوین شد و به تصویب رسید.
برای جفرسون این جداسازی نه عملی در راه محو مذهب، که ضامن حفظ حقوق تمامی مذاهب در جامعه بود. به عقیده او برخورداری از اندیشه مذهبی منافاتی با اعتقاد به سکولاریسم نداشت. در حالی که مخالفان سیاسی توماس جفرسون او را عنوان فردی ضددین معرفی میکردند، او خود را تا انتهای زندگی فردی معتقد [ذیل مکتب دئیسم] میدانست. همچنان که در مکتوبات جفرسون آمده است او همواره به توفیق خود در بنیانگذاری اصل جدایی دین از نهاد دولت و اجرایی کردن آن اشاره میکرد و در نهایت نیز آن را یکی از سه کار عظیم خود در عمر خواند و وصیت کرد آن را در کنار افتخار کتابت پیشنویس بیانیه استقلال آمریکا روی سنگ قبرش حک کنند.
تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری مذهبی و عدم تحمیل دین رسمی که در کوروشنامه منعکس است الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت از حکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحرانهای پیشرو، آزادی عقاید را تضمین میکند. به نظر میرسید اگر کوروش موفق شده است در جهان باستان با آن درجه از توحش و وجود فرقههای بدوی دینی که در نزاعی بیپایان با یکدیگر به سر میبردند، بیطرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی امپراطوری هخامنشی تضمین کند، این کار در جهان مدرن نیز قابل تکرار است. در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی ۱۱۲ سال پیش از آنکه اصل استوانه حقوق بشر کوروش بوسیله هرمزد رسام، باستانشناس آشوریتبار اهل بریتانیا از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیتهای مذهبی در دوره حکمرانی او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود.
تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانی شماری از پادشاهان هخامنشی در یادداشتهایی که وی بر حاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز به چشم میخورد و دیده میشود که عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است.
پدران بنیانگذار آمریکا و عبور از اتوکراسی مطلقه
یکی از دغدغههای پدران بنیانگذار آمریکا پس از تأسیس حکومت جدید این پرسش بود که آیا یک حکومت صالح میتواند در مقیاسی به وسعت حدود یک قاره (در این مورد، آمریکا با ایالتهای متعدد و هرج و مرج داخلی ناشی از انقلاب) پا بگیرد و دوام بیاورد؟ کوروشنامه پاسخی است به آن دغدغه با معرفی امپراطوری هخامنشی در زمانه کوروش به مثابه مدلی از کارکرد موفق یک نظام سیاسی اخلاقگرا و عدالتجو در پهنای وسیع. مدلی که نشان میدهد چگونه میتوان ارزشهای اخلاقی را در اداره حکومت داخل کرد و به کار گرفت. نظام سیاسی نوینی که جفرسون و همراهانش پی نهاده بودند (و آن را با بهروز کردن دموکراسی مستقیم آتنی و تبدیل آن به دموکراسی نمایندگی در مقیاس سرزمینی به دست آورده بودند) با نظام اتوکراسی مطلقه کوروش سنخیتی نداشت. با این حال نحوه دمیده شدن روح اخلاقی در حکومت او، نوع برقراری عدالت و شیوه بالانس قدرت در گسترهای پهناور میتوانست الهامبخش آنان در دموکراسی نوپای آمریکایی باشد. از سوی دیگر در آغاز به کار سیستم جمهوری در آمریکا و در حالی که ستون پایههای قانون اساسی به درستی تبیین و تست نشده بود، بیم از تمرکز قدرت در شخص رئیسجمهور و تبدیل او به قدرتی مطلقه وجود داشت. از این رو پدران بنیانگذار با وسواس به بحث پیرامون حیطه اختیارات و نحوه حکمرانی شخص نخست میپرداختند و در این میان تصویری که گزنفون از صفات اخلاقی و عملکرد کوروش در قدرت در کوروشنامه به دست میداد، عقربهای بود که میتوانست انحراف از مسیر نخستین را گوشزد کند. ریچارد فرای، ایرانشناس آمریکایی، در سالهای واپسین عمر خود سرگرم پروژهای تحقیقی بود که تاثیر کوروش بزرگ را بر پدران بنیانگذار آمریکا بررسی میکرد.
در همان زمان که توماس جفرسون و همسلکان او روش حکومتداری مدرن و بنیانهای اندیشههای سیاسی نو را در دل ویرانههای امپراطوری کوروش در آثار یونانی و لاتین جستجو میکردند، در ایران او مهجور و سنگ قبرش نیز به نام آرامگاه مادر سلیمان نبی شناخته میشد. هنوز زمانی لازم بود تا در سال ۱۸۱۸ رابرت کرپر، دیپلمات و جهانگرد بریتانیایی پس از قریب هزار سال گمنامی، نشان دهد بنای سنگی واقعشده در دشت مرغاب ایران، همان مقبره کوروش هخامنشی است.
بر گرفته از بی بی سی فارسی
***
روزی که ملت همراه با علیرضا کریمی فیتیله پیچ شد
علیرضا کریمی به دستور مربی بازی را به حریف واگذار کرد. شکست علیرضا کریمی در مسابقات جهانی کشتی امیدهای جوان که در لهستان برگزار میشود، واکنش تند کاربران را در پی داشته است. هشتگهای “علیرضابباز” و “بایدببازی” داغ شد.
سایت “ورزش سه”، باخت مصلحتی علیرضا کریمی را اقدامی قهرمانانه خوانده است و با انتشار مقالهای تحت عنوان “پهلوانی که با فداکاری دو بار قید مدال جهانی را زد” با این موضوع روبهرو شده است. حال آنکه “باخت تحمیلی” این کشتیگیر در شبکههای اجتماعی باعث نارضایتی و خشم آنان شده است.
“مصلحت نظام” ورزشکاران ایرانی را از روبهرو شدن با حریفان اسرائیلی منع میکند. همین مصلحت دو بار تا کنون مدال را از روی سینه علیرضا کریمی ربوده است. در حالیکه ورزشکاران فلسطینی با روبهرو شدن با حریفان اسرائیلی مشکلی ندارند، بسیاری از کاربران از این دخالت آشکار سیاسی مسئولان حکومتی در امور ورزشی خشمگین هستند.
ویدیوی این کشتی ظرف مدت کوتاهی در شبکههای اجتماعی اعتراض و خشم کاربران را برانگیخت. ویدیویی که سرمربی خطاب به کریمی میگوید: علی آقا، باید ببازی. باید ببازی!
کریمی که از حریف خود جلو بود، پس از دریافت فرمان، تن به شکست میدهد و ظرف چند ثانیه بارها فیتیله پیچ میشود.
یکی از کاربران مینویسد که این نه حریف، که خود کریمی بود که به دستور مسئولان ورزش جمهوری اسلامی، خود را فیتیله پیچ کرد.
بر گرفته از دویچه وله فارسی
***
سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info – www.paniranism.info
درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
نامه پان ایرانیسم
https://paniranism.info
فیسبوک نامه پان ایرانیسم
https://www.facebook.com/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-Nameh-Pan-Iranism-147723055600332/
توئیتر نامه پان ایرانیسم
paniranism@