نامه پان ایرانیسم شماره ۲۳ – وقتی‌ بغداد لرزید

 

 نامه پان ایرانیسم

هواداران پان ایرانیسم در برون مرز

دوره ۲ شماره ۲۳ – سه‌ شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۰ – ۲ اوت ۲۰۱۱

www.paniranism.infoiran@paniranism.info

با درود:

– ابوالفضل عابدینی؛ دوسال زندان بدون یک روز مرخصی

دادگاه فرهاد باغبانی در اهواز برگزار شد

شاهین زینعلی از حق ملاقات حضوری و مرخصی محروم است

هرانا: میلاد دهقان فعال سیاسی محاکمه شد.

– رییس جمهور تاجیکستان:اسامی کودکان را از شاهنامه انتخاب کنید

– وقتی بغداد لرزید! به یاد شهید راه ایران خلبان شهید سرلشکرعباس دوران

– گفتگوی دکتر سهراب اعظم زنگنه دبیر کلّ پیشین حزب پان ایرانیست با یکی از نشریات کردستان آنسوی مرز.

– نابودی هزاران تن محصول پیاز کشاورزان خوزستانی و عدم پاسخگویی مسوولین.

پاینده ایران

هواداران پان ایرانیسم در برون مرز

ابوالفضل عابدینی؛ دوسال زندان بدون یک روز مرخصی

مژگان مدرس علوم

 

  ابوالفضل عابدینی زندانی سیاسی است که به مدت دو سال به جرم فعالیتهای حقوق بشری در زندان بسر می برد. وی در این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است. این فعال حقوق بشر در حالی دوران محکومیت خود را می گذراند که اوایل امسال حکم جدیدی از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به مدت یکسال زندان دریافت کرد.

 نکته قابل توجه در حکم صادره جدید اتهام “تبلیغ علیه نظام” است که این زندانی سیاسی در پرونده‌ی قبلی نیز به همین اتهام محکوم به زندان شده و در حالی سپری کردن این محکومیت است.

 آساره عیوضی، مادر ابوالفضل عابدینی با اشاره به دلتنگی هایش  به “جرس” می گوید: “الان دو سال می گذرد که ابوالفضل در زندان است و در این مدت به مرخصی نیامده است. حتی عید هم نتوانست به مرخصی بیاید. خوب می دانید وثیقه خیلی سنگینی می خواهند من ندارم و سخت است. بعد هم چقدر دوندگی دارد باید برویم دادستانی و این ور و آن ور، تازه آیا موافقت کنند یا نکنند؟”

ابوالفضل عابدینی اسفند ماه سال 88 برای دومین بار بازداشت و به زندان اوین و بند 2 الف این زندان منتقل شد. وی پس از محکومیت به زندان کارون اهواز منتقل و تا شهریور ماه سال جاری مدتی را در این زندان با شرایط بسیار دشوار به سر برده بود و بعد از آن به بند 350 زندان اوین منتقل شد.

 مادر عابدینی در آستانه سال 90 در نامه ای به رئیس قوه قضاییه نوشته بود: “این روز های سال نو شاهد در بند بودن فرزند بیمارم ونامشخص بودن وضعیت روحی و روانی وجسمی اش بزرگترین عیدی بود که طی سال های طول عمرم نصیبم شد، از 5 سال قبل تا به امروز هر ساله این جوان نحیف را دستگیر نموده و زیر شکنجه برده وبعد از گذراندن انفرادی های طولانی مدت با قید وثیقه های سنگین که همگی توسط مردم دلسوز تامین شده آزاد گردیده و درهیچ یک از این دادگاهها مجرم نبوده وبا سربلندی برائت دریافت کرده است. آخر به کدامین گناه مستحق این شکنجه ها استُ به گناه دفاع از کارگران نیشکر هفت تپه خوزستان و دفاع از سندیکای معامان ایران و دفاع از سندیکای کارگران شرکت اتوبوس رانی و اصناف دیگر و یا گناه بیان حقایق روز کشورمان؟”

این مادر دردمند پس از دو سال، سکوت خود را شکسته و در خصوص آخرین ملاقاتی که با فرزندش داشته می گوید: “هفته پیش پسرم را ملاقات کردم شکر خدا حالش خوب بود. خوشبختانه شرایطش نسبت به قبل بهتر شده است و چون راهم دور است و مریض هستم و ماشین سوار شدن خیلی برایم سخت است هر هفته نمی توانم به ملاقاتش بروم. خودش هم حال و روزم را می بیند و می گوید با این همه زحمت نیا، مریضی و خسته می شوی. بعضی اوقات که نمی توانم به ملاقات ابوالفضل بروم، می گذارند با من تماس تلفنی بگیرد. ماهی یکبار هم می توانم ابولفضل را حضوری ملاقات کنم. البته باید فرمش را پر کنم بعد اجازه دهند تا ملاقات حضوری داشته باشیم. خوب ملاقات حضوری خیلی خوب است روی صندلی کنار هم می نشینم و وقتی ملاقاتهایمان حضوری است فضای خیلی خوبی است. اما خوب ماهی یکبار است! از نظر جسمی هم که ناراحتی قلبی دارد و نفسش تنگ می شود الان قرص مصرف می کند. ابوالفضل اینقدر بچه خوب و خوش زبانی بود فقط فعالیت حقوق بشری می کرد خوب راهش را “انتخاب” کرده بود و فعالیت می کرد که بازداشتش کردند. چه بگویم دیگر؟! الان هم که من نمی توانم براش کاری انجام دهم، فقط می روم ملاقاتش می کنم کمی آروم می شوم.”

خانم عیوضی در پایان به خبرنگار “جرس” می گوید: “خوب من یک مادرم، نگران و دلتنگ فرزندم هستم اما خوب چکار می توانم بکنم؟ جز تحمل راه دیگری دارم؟ الان دو سال از زندان ابوالفضل می گذرد و ده سال دیگر از زندانش باقی مانده آن هم بخاطر فعالیت حقوق بشر و مصاحبه در رابطه با مسائل حقوق بشر، چطور دلتنگ نباشم؟ چه کاری از دستم بر می آید؟ تنها آرزویم این است که ابوالفضل “آزاد” شود. بخدا برای تمام جوانانی که در زندان هستند شب و روز دعا می کنم تا آزاد شوند. آخر تنها بچه من که زندانی نیست اینقدر جوانان زندانی هستند که من وقتی می رویم آنجا، توی خانواده ها گم می شوم. از خدا می خواهم همه اشان آزاد شوند.”

لازم به ذکر است که چندی پیش ابوالفضل عابدینی همراه با 9 تن دیگر از زندانیان سیاسی محبوس در بند350  زندان اوین با انتشار نامه‌ای سرگشاده نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی بیمار که از عدم دسترسی پزشکی و درمان خود “محرومند” اعتراض کرده بودند.

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست

دادگاه فرهاد باغبانی در اهواز برگزار شد

۹ مرداد 

روز گذشته دادگاه فرهاد باغبانی از اعضای حزب پان ایرانیست در شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی کیاستی برگزار شد.

 

 فرهاد باغبانی روزنامه نگار و فعال سیاسی که چندی پیش به همراه مهندس رضا کرمانی از پیشکسوتان پان ایرانیست بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده بود به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در حزب پان ایرانیست به دادگاه احضار شد.

در این جلسه فرصت یک هفته ای پیرامون ارائه دفاعیات نامبرده به دادگاه داده شد تا پس از موعد مقرر یک هفته ای حکم دادگاه صادر شود.

***

۷ مرداد

شاهین زینعلی از حق ملاقات حضوری و مرخصی محروم است

 

به گزارش هرانا  شاهین زینعلی روزنامه نگار، فعال دانشجویی و از اعضای حزب پان ایرانیست در بند ۳۵۰ زندان اوین حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانواده این فعال سیاسی بیش از شش ماه است به صورت دایم درخواست مرخصی به دادستانی ارائه می‌کنند اما تا کنون هیچگونه پاسخی به ان‌ها ارایه نشده است.

این در حالی است در مدت یکماه گذشته سه بار درخواست ملاقات حضوری این زندانی سیاسی نیز رسیدگی نشده و خانواده شاهین زینعلی نتوانسته‌اند با فرزندشان ملاقات حضوری  داشته باشند.

شاهین زینعلی پیش‌تر و پس از حوادث روز عاشورا در ۸ دی ماه ۱۳۸۸ در پی یورش مامورین امنیتی به منزل شخصی بازداشت و پس از سپری کردن ایام بازداشت در بند امنیتی سپاه موقتا به قید وثیقه ازاد شد.

این فعال سیاسی. از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق عضویت در حزب پان ایرانیست و فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی منجر به اغتشاش، و مصاحبه با رسانه‌های بیگانه» به دو سال و سه ماه حبس تعزیری و پرداخت مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال محکوم گردیده و در حال سپری کردن دوران محکومیت خود است.

 

***

 

هرانا: میلاد دهقان فعال سیاسی محاکمه شد.

خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه میلاد دهقان فعال سیاسی و مدنی به ریاست قاضی احمدی در دادگاه انقلاب اهواز برگزار شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، محاکمه این عضو حزب پان ایرانیست روز گذشته مورخ ۱۹ تیر ماه در شعبه ۱۲ بازپرسی و به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در حزب مذکور انجام گرفت.


میلاد دهقان سال گذشته به همراه حجت کلاشی مسئول سازمان جوانان حزب پان ایرانیست در بهشت آباد اهواز توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و پس از یک هفته با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون ریالی از زندان کارون اهواز به صورت موقت آزاد شد.

وی آخرین بار دو هفته پیش به همراه هشت تن از فعالین حزب پان ایرانیست در اهواز بازداشت شده بود.

***

رییس جمهور تاجیکستان:اسامی کودکان را از شاهنامه انتخاب کنید

رئیس جمهور تاجیکستان از مردم کشورش خواست تا نام های کودکان نورسیده شان را از شاهنامه فردوسی برگزینند تا ازین طریق به فرهنگ نیاکان پارسی خود ادای احترام کنند. رئیس جمهور تاجیکستان نام فرزندان خودش را از شاهنامه برگزیده است و نام پسر او “رستم” نام دارد.
رئیس جمهور تاجیکستان گفت پدر و مادرها، اگر می خواهید اسامی مناسب، خوب و زیبایی را انتخاب کنید، کتاب شاهنامه و یا آثار کلاسیک نویسندگان تاجیک را مطالعه کنید.

امامعلی رحمان گفت اسامی که برای کودکان انتخاب می شود باید زیبا باشد زیرا این اسامی نقش مهمی در تعیین سرنوشت کودک از لحظه تولد وی دارند.

نقل از تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست

***

وقتی بغداد لرزید! به یاد شهید راه ایران خلبان شهید سرلشکرعباس دوران

«عباس دوران« سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند. وی پس از دیپلم در سال ۱۳۴۹ به خدمت سربازی می رود و بعد از بازگشت، به دلیل علاقه ای که به یادگیری فن خلبانی و خدمت به میهن دارد در ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران شد. پس از طی نمودن دوره مقدماتی پرواز در ایران برای ادامه تحصیل و فراگیری دوره تکمیلی خلبانی به کشور آمریکا اعزام گردید. با توجه به استعداد فوق العاده در کم ترین زمان موفق به گرفتن نشان و گواهینامه خلبانی شده و به ایران بازمی گردد و با درجه ستواندومی در پایگاه هوایی همدان مشغول به خدمت می شود. هنگامی که جنگ تحمیلی آغاز شد، وی در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری شاهرخی (نوژه) انجام وظیفه می کرد.

¤جنگ تحمیلی آغاز می شود

در سی و یکم شهریور سال ۱۳۵۹ نیروی هوایی عراق در یورشی ناجوانمردانه تعداد زیادی از مواضع ایران را بمباران می کند. عباس هم همانند دیگر خلبانان شجاع نیروی هوایی به مقابله با دشمن پرداخت.

پس از مدتی عباس برای ادامه پروازهای جنگی به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل شد. هنوز چندی نگذشته بود که طرح عملیات مروارید ارائه می شود که بر اساس آن تصمیم گرفته می شود که نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در این عملیات به صورت مشترک عمل کنند.

بدین لحاظ بهترین خلبانان پایگاه انتخاب می شوند. در بین انتخاب شدگان نام دلیرانی همچون سرلشکر شهید عباس دوران، سرلشکر شهید حسین خلعتبری، سرلشکر شهید سیدعلیرضا یاسینی و سرگرد شهید حسن طالب مهر به چشم می خورد.

¤در کم تر از چند ساعت، دو ناو عراقی شکار عباس شدند

عملیات در تاریخ ۷٫۹٫ ۱۳۵۹ شروع می شود. در همان ساعات ابتدایی نبرد، در یک عملیات متحورانه عباس دو ناوچه نیروی دریایی عراق را در حوالی اسکله «الامیه» و «البکر» سرنگون کرد. تا پایان عملیات، دوران و همرزمانش مرتبا هواپیما عوض می کردند. بطوریکه بعد از فرود، دوران از هواپیما پیاده می شد و به هواپیمای دیگری که مسلح بود سوار می شد و به نبرد ادامه می داد. عباس بی نهایت شجاع بود. آن روزها سخت ترین مأموریت ها را قبول می کرد. در این عملیات به او که درحال پرواز بود اطلاع دادند باید عملیات نیمه تمام رها شود، که عباس قبول نکرد و با رشادت تمام این دو اسکله را نابود ساخت. چنان چه می گفتند و به اثبات هم رسیده نیروی دریایی عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبری به نابودی کشاندند.

¤ پرواز نکردن برای من مثل مردن است

به دلیل رشادت های فراوانی که عباس از خود بروز داده بود، علاوه بر یک درجه دوره ای که به او تعلق می گرفت یک درجه تشویقی نیز گرفت و به درجه سرهنگ دومی مفتخر شد. درهمین اوصاف فرماندهان تصمیم می گیرند که با انتقال او و سپردن یکی از پست های حساس ستادی در تهران، از تجربیات او استفاده بیشتری کنند که دوران نمی پذیرد و می گوید:

– پرواز نکردن برای من مثل مردن است.
هیچ گاه در طول پرواز صحبت نمی کرد و همیشه می گفت:
– اگر از مسیر منحرف شده و یا حالت نامتعادلی داشتم، با من صحبت کنید، خودتان هم مواظب اطراف باشید.
همچنین بسیاری از دوستانش از زبان او شنیده بودند که اگر روزی هواپیمای من مورد هدف قرار گیرد، هرگز آن را ترک نمی کنم و با آن به قلب دشمن حمله ور می شوم.

¤ خیابانی در شیراز به نام عباس دوران

در یکی از روزهای بهار سال ۱۳۶۰ مسئولین شهر شیراز تصمیم می گیرند به خاطر رشادت ها و دلاوری های عباس دوران، یکی از خیابان های شهر شیراز را به نام او کنند؛ لذا از دوران دعوت می شود تا در مراسم شرکت کند و او نیز قبول کرده و به آن جا می رود که از دوران به شایستگی تقدیر می شود.

چون او ضربات مهلکی به دشمن وارد نموده بود، همیشه عوامل نفوذی دشمن قصد ترور وی را داشتند که یکی از این موارد هم در همین زمان بود که خوشبختانه این ترور عقیم ماند.

¤درد دل خود عباس
دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟
باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است.( هشتم تیر ۱۳۶۰)

¤ ضربه ای مهلک برپیکره دشمن

در آستانه عملیات بیت المقدس، دشمن دست به تحرکات گسترده ای زده بود و مرتبا نیرو و تجهیزات به جبهه های جنوبی ارسال می کرد. لذا از سوی نیروی هوایی تدبیری اندیشیده شد تا ضربه ای کاری به دشمن وارد شود لذا بعد از کسب اطلاعات لازم و تهیه نقشه های پروازی، تصمیم بر این شد که در یک عملیات گسترده هوایی عقبه دشمن از جمله نفرات و تجهیزات آنها از ارتفاع بالا بمباران شدید شود.

در ۲۹ اسفند سال ۱۳۶۰ طرح آغاز شد و دوران به عنوان لیدر یا همان فرمانده دسته پروازی انتخاب و ۱۵ نفر از خلبانان تیزپرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز انتخاب شدند. بعد از توجیهات لازم توسط دوران، همگی به پرواز درآمدند و با هدایت او مواضع دشمن به سختی بمباران شد و راه برای فتح خرمشهر هموار گردید.

 ۱۲۰¤ پرواز عملیاتی در ۲۲ ماه

عباس دوران در طول ۲۲ ماه حضور در جنگ ۱۲۰ پرواز عملیاتی داشتند. آنهایی که اهل پرواز هستند می دانند که غیرممکن است. شاید هیچ خلبانی پیدا نشود که توانسته باشد از عهده این کار برآید و این در آن زمان یک رکورد در نیروی هوایی محسوب می شد. در بین نیروی های دشمن نیز دوران خیلی معروف بود و زهرچشمی از عراقی ها گرفته بود که عراقی ها آرزوداشتند او را اسیر کنند.

¤ همسر دوران: در حق عباس کم لطفی شده است.

«نرگس خاتون دلی روی فر» همسر شهید خلبان عباس دوران در گفت و گویی اظهار داشت:
– عباس دوران در طی دو سال اول جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز و عملیات برون مرزی داشته است که کارشناسان مسائل پروازی اذعان داشته اند چنین آماری حتی در جنگ هفت ساله ویتنام هم وجود نداشته است.

وی با اشاره به آخرین دیدار عباس دوران با خانواده خود گفت:
– آخرین مرتبه ای که قرار شد عباس به عملیات بمباران پالایشگاه «الدوره» برود، «امیررضا» هشت ماه و نیم بیشتر نداشت و صحبت های ما مثل همه موارد مشابهی بود که عباس به عملیات می رفت. اما بعدها متوجه شدیم فقط به یکی از دوستانش گفته بود که احتمالاً این آخرین پرواز من است و می خواهم در صورتی که برنگشتم تو اولین کسی باشی که خبر شهادتم را به خانواده ام می دهی.

در زمان جنگ عباس دوران در پایگاه بوشهر بود که از او دعوت کردند تا به تهران برود ولی او قبول نکرد و به همدان رفت زیرا از پشت میز نشستن خوشش نمی آمد و دوست داشت همیشه در تکاپو و پرواز باشد.

همسر عباس دوران با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید می گوید:
– عباس دوران همیشه ساکت و محجوب بود و در میان هشت فرزند خانواده اش و حتی اقوام از محبوب ترین افراد بود.

وی همچنین با گله مندی اظهار داشت:
– در حق عباس دوران بسیار کم لطفی شده است. طی این سال ها کسی چندان به موضوع شهادت او نپرداخته است و شما کم تر جایی یا برنامه و حتی نشریه ای می بینید که در آن سخنی از عباس به میان آمده باشد. حتی آخرین عملیات او که به گفته بسیاری از صاحب نظران از لحاظ سیاسی، بین المللی و نظامی در درجه بسیار بالایی از اهمیت قرار داشت، هنوز هم ناشناخته مانده است.

گفتگو با تیمسار کاظمیان کمک خلبان شهید عباس دوران

شهید عباس دوران از دسته آنانی است که در هفت پیمان حزب پان ایرانیسم در باره آنان آمده است:

شادباد !شاد باد! شاد باشید ای شهیدان راه ایران که به قرن ها در دل دشت ها .کوه ها و دریاهای میهن به خون خود کفن پوشیده  و خفته اید. نام شما و یاد شما،افتخار ماست و درس زندگی ما.

 برگرفته از تارنمای پان ایرانیست خوزستان 

 

***

  نابودی هزاران تن محصول پیاز کشاورزان خوزستانی و عدم پاسخگویی مسوولین

به گزارش الف بر اثر بی کفایتی مسئولین و سوء استفاده رانت خواران، هزاران تن پیاز مرغوب کشاورزان زحمتکش خوزستان در حال تلف شدن است.

به گفته یکی از کشاورزان منطقه چند وقت پیش از برداشت پیاز استان خوزستان بازار دچار کمبود این محصول می شود و لذا وزارت بازرگانی مجوز واردات مقدار محدودی پیاز را صادر می کند. در این بین تعدادی از واردکنندگان با توجه به روابط و رانت هایی که دارند اقدام به واردات چند برابر نیاز بازار می کند تا در این دوره که قیمت پیاز به اوج خود می رسد سود کلانی به جیب بزنند که این موضوع باعث میشود که هنگام برداشت این محصول بازار اشباع شده باشد و لذا هزاران تن از محصول پیاز استان روی دست کشاورزان می ماند و دولت برای اینکه جلوی اعتراض شان را بگیرد محصول آنها را به قیمت ناچیزی می خرد و در گوشه ای زیر آفتاب روی هم می ریزد تا بپوسند و از بین بروند.

کشاورزان نیز از روی ناچاری برای برگشت بخشی از هزینه هایشان مجبور به فروش محصول خود به دولت می شوند. جالب اینجاست که برای همین مبلغ جزیی مجبورند در صف های چند کیلومتری بایستند و بعضا تا دو روز زیر آفتاب داغ خوزستان منتظر بمانند.

در نظر بگیرید کشاورزی را که سه تن بار خود را پشت وانت گذاشته و ۲ روز در نوبت میماند تا در ازای آن ۲۵۰ هزار تومان دریافت کند؛ از این مبلغ ۱۰۰ هزار تومان صرف کرایه ماشین و ۵۰ هزار تومان هم هزینه کارگر میشود و در آخر برای ۳ تن پیاز ۱۰۰ هزار تومان نصیبش می شود و این در حالی است که هر کیلو بذر پیاز ۴۰۰ هزار تومان است و هر هکتار هم ۳ کیلو بذر نیاز دارد.

در عکس ها مشاهده می کنید که یک کشاورز چگونه نتیجه هشت ماه زحمتش را با دست خود مانند زباله بر زمین می ریزد:

***

گفتگوی دکتر سهراب اعظم زنگنه دبیر کل پیشین حزب پان ایرانیست با یکی از نشریات کردستان آنسوی مرز

 

 

 

 

 پان ایرانیست‌های دربند و زندانیان سیاسی را آزاد کنید.


ا***

تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
www.paniranism.net

تارنمای نامه پان ایرانیسم
http://paniranism. info

فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism

تارنمای حزب پان ایرانیست:
http://paniranist. org

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://pan-iranist. info

تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net

کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست

http://www.youtube.com/paniranistparty

فیسبوک حزب پان ایرانیست:
www.facebook.com/paniranistparty

حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت

هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید.
iran@paniranism.info

http://www.paniranist.org/a.htm

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.