شماره ١٥٢ – آزادی ای خجسته آزادی

نامه پان ایرانیسم
شماره ١٥٢ – چهار شنبه ٢٨ خرداد ١٣٩٣ – ١٨ ژوئن ٢٠١٤
www.paniranism.info iran@paniranism.info

درود بر هم میهنان گرامی

مطالب زیر تقدیم میشوند

آزادی مجید دری با پایان دوره ۵ ساله حبس از زندان + عکس

درخشش دوباره” الهام السادات اصغری” بانوی ایرانی
تحول در مجازات زندان و لغو اعدام – چکیده گفتگوی حسین حجازی با کورش زعیم
نچروان بارزانی نخست وزیر کردستان عراق: کردستان برادری خود با ملت ایران را نشان خواهد داد
نامه تاریخی ملا مصطفی بارزانی به رهبر حزب پان ایرانیست
سکه نادرشاه

پاینده ایران

آزادی مجید دری با پایان دوره ۵ ساله حبس از زندان + عکس

مجید دری زندانی سیاسی با پایان یافتن حکم ۵ ساله اش صبح امروز از زندان کارون اهواز آزاد شد و مورد استقبال جمعی از فعالان سیاسی و دانشجویان اهواز قرار گرفت.

به گزارش سازمان جوانان پان ایرانیست در این استقبال که صبح پنجشنبه، ۲۲ خرداد ۱۳۹۳ در اهواز صورت گرفت برخی همبندی های سابق مجید دری در زندان کارون اهواز از جمله مسعود لدنی، میلاد دهقان و جواد علیخانی حضور داشتند.
مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی ابتدا مدتی را در زندان اوین بود و سپس به زندان بهبهان منتقل شد. مدتی را آنجا سپری کرد و بعد بدون اطلاع قبلی در مرداد ۱۳۹۲ او را به زندان کارون اهواز منتقل کردند.

این در حالی بود که خانواده مجید دری در شهر کرج زندگی می‌کنند. از این رو، تبعید این زندانی نه تنها برای خود او که از زندان استان محل سکونتش تبعید و در میان زندانیان عادی نگهداری شد، دشوار بود؛ بلکه برای خانواده وی نیز دشواری‌های بسیاری را، به خصوص برای ملاقات‌های هفتگی با فرزندشان ایجاد کرد.
مجید دری در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه، ابتدا چند ترم از تحصیل تعلیق و سپس به طور کلی از ادامه تحصیل محروم شد. وی در سال ۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم از تحصیل که به دانشجویان ستاره‌دار معروف شده‌اند. «شورای دفاع از حق تحصیل» را تشکیل دادند.
در ادامه تصاویر مربوط به استقبال از مجید دری را مشاهده می کنید :

picture (1)

Majid2

picture (3)

Majid3B

picture (2)

***
جلسه هفته گذشته اعضای حزب پان ایرانیست  در پایگاه پندار، در تهران از سیستان و بلوچستان، کرج، خوزستان، اردبیل، کرمان، اصفهان و کرمانشاه. ابوالفضل عابدینی هم به همراه هم بندی خود که به مرخصی 10 روزه اومده بودند در تصویر هستند.

***

درخشش دوباره” الهام السادات اصغری” بانوی ایرانی

این بانوی قهرمان توانست 12 ساعت از 7 صبح تا 7 شب سه شنبه مورخ 20 خرداد 1393بی وقفه 25 کیلومتر در دریای كاسپين شنا کند و رکورد قبلی خودش 18کیلومتر را که فدراسیون شنای جمهوری اسلامی (به دلیل پوشش) از ثبتش خودداری کرده بود بشکند…
این رکورد شکنی با حضور نمایندگانی از گینس انجام گرفت و ثبت رسمی می شود.

Elham Asghari

***

تحول در مجازات زندان و لغو اعدام

Zaim

چکیده گفتگوی رادیو پارسیان (حسین حجازی) با کورش زعیم

پنجم خرداد 1393- 25 مه 2014

حجازی: شما همواره در مورد بهبود وضع زندانیان، لغو اعدام و اینگونه اقدامات فعالیت کرده اید. در سال 70 طرحی را تحت عنوان “زندان سازندگی” نوشتید که در آن نه تنها مجازات اعدام را غیر انسانی خواندید، بلکه زندانی کردن مجرمان را هم با شیوه های معمول در ایران و جهان مردود اعلام کردید و روش جایگزینی را پیشنهاد کردید. در سال 82 طرحی برای سازماندهی زندگی زندانیان آزاد شده ارائه دادید. و این اقدامات را با جدیت پی گرفته اید. ممکن است خواهش کنم اقداماتی را که در طی دهه هایی که پیگیری این نکاتی را که از جمله اشاره کردم داشتید با شنوندگانمان در میان بگذارید.

کورش زعیم: من در سال 55، که تازه به ایران بازگشته بودم، درباره وضع زندانیان آنجا روی من اثر گذاشته بود که این روش زندانی کردن سازنده نیست. در ایران هم همان وضع وجود داشت. من اظهاراتی کرده بودم از وضع زندانیان و اینکه باید چه شرایطی داشته باشند که وقتی از زندان بیرون می آیند، دوباره برنگردند.

یکروز رییس شهربانی کل مرا دعوت کرد که از زندانهای تهران بازدید کنم و پیشنهاد بدهم. پیشنهاد من به آنها این بود که برای زندانیان آموزشگاه حرفه و فن بگذارید، فرصت ادامه تحصیل بدهید و با احداث کارخانه های واقعی کار تولیدی ایجاد کنید و دستمزد معادل بیرون بگیرند، نه اینکه فقط برای زندان بیگاری کنند یا فقط پول توجیبی بگیرند. آنها این کار را کردند و در دو سه زندان، کارخانه و آموزشگاه حرفه و فن احداث شد.

در سال 70، من طرحی نوشتم بعنوان “زندان سازندگی[1]“، که هیچکدام از مطبوعات، بویژه که در پیامد بیانیه قصاص جبهه ملی ایران در سال 60 و دستگیری های گسترده، از جمله خود من، جرات چاپ آن را نکردند. ولی من آن را پخش کردم. در سال 81، مجله ایرانمهر آن را بچاپ رساند. ولی البته در این مدت  انتقادهایی از حوزه علمیه شد. من در این طرح گفته بودم که اعدام یک انسان مقابله به مثل انتقام جویانه، کینه توزانه و در تضاد با همه ویژگیهای نیک انسانی، و برخلاف آموزشهای اخلاقی در همه جهان است. اعدام، انسان خطاکار را اصلاح نمی کند، بلکه او را نابود می کند، یعنی صورت مسئله را پاک می کند، بدون اینکه علل انحراف یا بیماری او را، كه ممكن است ديگران هم باز به آن مبتلا شوند، بر طرف کرده باشد. شاید شرایط جامعه او را به خلاف کشانده باشد، که علتش سوء مدیریت حکومتی است، و شاید هم مغز او بیمار روانی یا ژنتیکی باشد که باید درمان شود. در هر حال،  جامعه باید نسبت به آنچه او هست احساس مسئولیت بکند.

اثر اعدام یا زندانهای درازمدت البته، ترس و وحشت از چنین مجازاتهایی خواهد بود، ولی ترس از مجازات فقط می تواند از جنایتهای از پیش طراحی شده بکاهد، و هیچ اثری روی جنایت هاي آنی ناشی از بیماریهای روانی، خشم، شهوت، حرص، نیاز و یا ترس ندارد. این گونه جنایت ها هنگامی رخ می دهند که عامل جنایت اختیار فکر خود را از دست می دهد و به چیزی جز هدف آنی خود و ارضای یک نیاز روانی فوري نمی اندیشد. جنایتهاي سازمان داده شده، مانند کشتارهای دستوری یا سازمانی هم، از آنجا كه عامل جنايت متكي به حمايت است، هیچگاه تحت تاثیر درجه مجازات آن قرار نمی گیرد. در بيشتر موارد اينگونه جنايت ها، تنبیه سرپیچی از دستور سازمانی چیزی کمتر از مجازات قانون براي آن جنايت نخواهد بود. افزون برآن، جنایتکاران سازمانی متکی به حمایت تشکیلاتی هستند و احساس امنیت می کنند و از قانون و اعدام هم نمی ترسند.

 در همان دهه 70 بود، از سازمان زندانهای کل کشور از من دعوت کردند به ساختمان جغرافیایی ارتش در خیابان شمیران بروم که سازمان زندانها آنرا مصادره کرده بود تا درباره ایمنی و اصلاح آن ساختمان که هنوز ناتمام بود با من مشورت کنند. من به بازدید کاستی های سازه ساختمان پرداختم و دیدگاه خود را گفتم. به من پیشنهاد کردند که خودم یا شرکتم سازه ساختمان را تعمیر و یا بازسازی کنم و تحویل سازمان زندانها بدهم. من پاسخ دادم که این ساختمان متعلق به سازمان جغرافیایی ارتش است و فقط اگر آنها از من بخواهند این کار را می کنم نه برای سازمان زندانها. پس از گفتگوی بسیار، من گفتم من آمده ام زندانها را ببندم نه اینکه باعث گسترش آنها بشوم، و این کار را نکردم.

در دهه بعد، سال 81، باز از سوی سازمان زندانها با من تماس گرفتند و از من خواستند برای زندانیانی که آزاد می شوند، و پس از چندی دوباره مرتکب بزه می شوند و به زندان بر می گردند طرحی بدهم. من گفتم شما آنان را توی یک سوراخ محبوس می کنید و آنها عاطل و باطل دوره زندان خود را می گذرانند، و وقتی پس از چند سال بیرون می آیند، خانه شان از دست داده اند، همسرشان را از دست داده اند، بچه هایشان آواره شده اند، پول ندارند، جایی برای خوابیدن ندارند، و چون زندانی بوده اند کسی به آنها کار نمی دهد. چون مارک بزهکاری خورده اند. پس چاره ای ندارند که دوباره به بزه گرایش پیدا کنند. شما دوباره آنان را می گیرید و زندانی می کنید، و این چرخه باطل تکرار می شود. از من طرحی برای چاره جویی خواستند، و من باز یک طرح نوشتم و دادم که زندانیان در طول زندان چکار کنند و سازمان زندانها چه امکاناتی را برایشان فراهم کند تا وقتی آزاد می شوند بتوانند زندگیشان بازسازی کنند[2].

حجازی: در سخنرانی شما پارسال در نفی خشونت و اعدام در کنفرانس شهر کلن مطالبی را عنوان کردید. همچنین مصاحبه های اخیر شما را هم در همین زمینه می دیدم و مطالعه می کنم. ولی به برخی سئوالاتی مطرح شد که پاسخ داده نشد. مثلا، در صورت لغو اعدام، حقوق مقتول چه می شود؟

کورش زعیم: به باور من، حقوق جامعه بر حقوق شهروند ارجحیت دارد. درست است که شهروندی حق زندگی از او گرفته شده و خانواده سوگوار شده است، ولی با کشتن قاتل مقتول زنده نمی شود، جای مقتول در خانواده اش و در جامعه پر نمی شود، و هیچ مادر و پدر و خانواده ای با کشتن قاتل شاد و خوشبخت نمی شود. ولی فرهنگ کشتن، توجیه کشتن و اندیشه اینکه می توان یک انسان دیگر را کشت، برای جامعه چون یک بیماری واگیردار گسترش می یابد. وقتی کشتن توجیه پذیر شد، حساسیت مردم نسبت به کشتن کاهش پیدا می کند. شما در میان حیوانات، حتا درندگان، کشتن همنوع را نمی بینید. این هنر ما انسانها است. ما انسانها از درندگان هم پست تر هستیم. وقتی کشتن عادی می شود، افراط گرایان که بیشترشان دشواری روانی دارند به نام خدا و مذهب یک گام فراتر می روند و بمب منفجر می کنند، قتل عام می کنند، سر می برند، جگر در می آورند و شکنجه می دهند، چون فرهنگ جامعه نسبت به گرفتن جان دیگران در آنان ایجاد حساسیت نکرده است. ما در حمله عرب و مغول و عثمانی هم این تجربه ها را داشته ایم، که مهاجمان حتا پس از فتح یک شهر، به قتل عام مردم پرداخته اند، آسیاب ها را با خون مردم به گردش درآورنده اند و از کله ها مناره ساخته اند. ما امروزهم در سده بیست و یکم شاهد جنایت هایی مشابه هستیم. وقتی کشتن توجیه شود و حساسیت نسبت به آن از بین برود، اعمالی چون گروه های القاعده و الشباب و بوکو حرام و داعش و اعدام های بی توجیه در کشور خودمان و غیره دیگر همه مردم را بر نمی انگیزاند. سرانجام این بی تفاوتی، حکومت رعب و وحشت بر سراسر جهان است که اکنون در حال گسترش است.

حجازی: راجع به این قتل های زنجیره ای و مافیایی و اینها، پاسخ همین است که گفتید؟

کورش زعیم: قتلهای زنجیره ای قتلهای سازمانی است. یعنی کسی که آنها را انجام میدهد، اگر دستور را اجرا نکند، خودش ممکن است به همان مجازات دچار شود. بنابراین، حکومتهایی که خشونت می کند و آنرا ترویج می کنند، یکی همین قتلهای زنجیره ایست و یکی قتلهای مافیایی که قاتل از مجازات اعدام نمی ترسد، چون می داند اگر دستور سران مافیا را اجرا نکند خودش را می کشند. ولی اگر دستور را اجرا کند، قدرت مافیا می تواند او را از مجازات نهایی برهاند. ولی اصل عدم ترویج خشونت است که اکنون در سراسر دنیا تبلیغ می شود؛ و مبارزه با موج خشونت مذهبی هم هست که از این منطقه به دنیا می رود. ما با این پدیده مبارزه می کنیم.

حجازی: خیلی ممنونم، آقای زعیم عزیز، شما ضمن فعالیت هایی که انجام می دهید زندان را هم نفی می کنید. منظورتان این است که زندانی با وجود ارتکاب جرم در جامعه آزاد بگردد. این “زندان سازندگی” چیست؟

 کورش زعیم: بله، من اصولن مخالف منزوی کردن زندانیان هستم. مجازات هایی که در مورد بزهكاران اعمال می شوند، بطور کلی، هیچکدام جنبه سازندگی و اصلاحی ندارند، در هیچ کشوری؛ البته چرا در برخی کشورها اخیرا. اینها بیشتر جنبه انتقام گیری جامعه از اشخاصي را دارد كه غالباً بدون اينكه كنترل رفتار خود را داشته باشند، يا تحت شرايط استيصال، دست به بزهكاري مي زنند یا ناامیدی. یک نفر را که دزدی می کند یا مرتکب کلاهبرداری یا بزه های دیگر می شود به زندان می اندازند، یعنی برای مدت معینی از جامعه منزوی می کنند. یک قاتل را می کشند، زندان ابد می کنند یا بهر حال به گونه ای ازاو انتقام می گیرند. هیچکدام از این اقدامات تلافی جویانه برای هر نوع زندانی که فقط برای ترساندن اعضای دیگر جامعه از ارتکاب همان بزه طراحی شده، مقتول را به زندگی باز نمی گرداند، دزد را اصلاح نمی كند یا مال نابود شده را باز نمي گرداند. مهمتر از اين، کسانی که به شکلهای گوناگون به جامعه آسیب رسانده اند، بجای اینکه وادار شوند آسیب های وارد آمده به جامعه را جبران کنند، بعنوان یک زندانی، خودشان سربار همان جامعه می شوند و با وجود عاطل و باطل خود در زندان، و تحمیل هزینه نگهداری خود، به جامعه آسیب بیشتر وارد می آورند.

پیشنهادی که من مطرح کرده ام، بر این باور است که انتقام جویی نباید منطق و پایه مجازات بزهکاری افراد جامعه از مقررات اجتماعی باشد. پايه مجازات باید بر پایه برنامه ای باشد که نه تنها جبران صدمات بزهکار را بکند، که از او شهروندی سازنده بسازد و او را در ساختن و بهبود جامعه، و نیز بهتر کردن زندگی خودش به تلاش وادارد. افزون بر آن، زندان، اثر مثبتی روی زندانی و یا براي جامعه ندارد. زندانی در اثر انزوا و محرومیت و محدودیت در معاشرت و فعالیتهای اجتماعی، غیراجتماعی تر و سرسخت تر می شود. از سوی دیگر، خود جامعه هم احساس می کند که بار زندگی بی ثمر زندانی را بر دوش دارد و بجای مجازات زندانی، باید از او آسیب مالی بيشتر هم ببیند و باید نگران واكنش او نسبت به این محرومیتها، پس از آزاد شدنش هم باشد.

در برخی زندانها کارگاههای تولیدی بوجود آورده اند و زندانیان خوش رفتار را در آنجا به کار تولیدی با دستمزد وا می دارند. زندان بخشی ازاین  دستمزد را بابت نگهداری آنان برداشت می کند. این دستمزدها معمولا از دستمزد کار مشابه در بیرون از زندان کمتر است، و همین می تواند در زندانی احساس تبعیض و غبن بوجود آورد. این نیز خود نوع ملایمی از بیگاری بشمار می رود. البته، این کار گامی مثبت در راستای اصلاح زندانی بوسیله آموختن مهارتها، و نیز ایجاد سرمایه برای هنگامی که زندانی از زندان آزاد می شود بشمار می رود. اینگونه برنامه ها، هرچند در حد بهینه نیستند، و نسبت به همه زندانیان فراگیر نیستند، ولی باز کوششی برای بهره گیری از زندانی به سود جامعه است.

زندانی باید امید داشته باشد که می تواند آینده خود را در جامعه بیرون تضمین کند. برنامه ای که من در طرح خود ارائه داده بودم، شرایط را مشابه شرایط بیرون ایجاد می کند. برای مثال، یک دهکده محصور را تصور کنید که همه زندانیان در آن آزاد زندگی کنند، هر شغلی را بگزینند، سرمایه گذاری کنند، خانه بسازند، کشاورزی کنند و مغازه داشته باشند، یا هرگونه خدمانتی را عرضه کنند، و امکان درس خواندن در همه سطوح تحصیلی را هم داشته باشند. تمام امکانات زندگی را می توانند خودشان فراهم کنند و خانواده شان هر وقت مایل بودن ملاقات کنند و حتا حق زندگی کردن با آنها را هم داشته باشد و فراورده های خود را به بیرون بفروشند و خلاصه هر کاری را که دوست دارند پس از زندان انجام دهند در آنجا انجام دهند. جزییات این طرح، بویژه تمهیدات امنیتی آن، طولانیست که در اینجا وقت توضیح آن نیست.

 حجازی: بسیار ممنونم، آقای زعیم در تهران.

[1] طرح تحول در مجازات زندان

[2] طرح ایجاد اشتغال و ساماندهی زندگی رندانیان آزاد شده

***

نچروان بارزانی نخست وزیر کردستان عراق: کردستان برادری خود با ملت ایران را نشان خواهد داد

N.Barzani
‫نچروان بارزانی نخست وزیر کردستان عراق: کردستان برادری خود با ملت ایران را نشان خواهد داد.زمانی که صدام حسین کردستان عراق را به آتش میکشید تنها ایران و ملت ایران مردم مارا با آغوش باز پذیرفت .اجازه نخواهیم داد تروریستها به مرزهای ایران نزدیک شوند.

***

نامه تاریخی ملا مصطفی بارزانی به رهبر حزب پان ایرانیست

هرجا کرد است آنجا ایران است ( بارزانی )

جناب آقای محسن پزشکپور رهبر گرامی پارت قهرمان پان ایرانیست چه بجاست در آستانه پنجمین کنگره حزب پر افتخاری که نشان داد جدائی های ظاهری میان تیره های یک نژاد نمی تواند پیوندهای ناگسستنی تاریخی نژاد و فرهنگی آنان را از میان بردارد پاکیزه ترین درودهای خودم و خالصانه ترین سلام پارت دموکرات کردستان حزب برادر و همه رزمندگان آزادی بخش کردستان این سوی به ویژه پیش مرگان وظیفه و قهرمان رستاخیز را به پیشگاه کنگره ی سرافراز حزب برادر و همه رزمندگان و مردان آزاده ای که در سنگر حزب شکست ناپذیر پان ایرانیست گرد آمده اند گسیل دارم.
شما و حزب پر افتخار و روزنامه زرین برگ خاک و خون نه تنها در سخت ترین شرایط از رستاخیز آزادی طلب موثرترین و شدید ترین پشتیبانی را نموده اید بلکه در هر فرصت افتخارات تاریخی هم نژادان ما را چون همسایه ای بزرگ بازگو نمودید. شما به همگان آموخته اید که تیره ی کرد بنیان گذار شاهنشاهی سربلند ماد است و در کنار سواران دلاور شاهنشاهی با خود آتش فرهنگ درخشان آرین نژادان را در دل تاریک دنیای آن زمان روشن نگهداشت. به راستی در آن زمان که همه ی تیره های نژاد ما در پهنه نیاخاک خود یگانگی داشتند. جهان پیرامون ما به ویژه آریایی زبان ها در آرامش و صفای زندگی در کار ساختن و آفرینش بودند. مردان آزاده و بلند بالای نژاد ما هر یورشی که از باختر آهنگ ویرانی آسیای پرشکوه را داشت با شکست دمسازشان می کردند. نبردهای هفتصد ساله ایران و روم نشان از این قهرمانی هاست که نگذاشت آئین بردگی پرور روم از پنجه پولادین سرزمین آرین های آسیای به سوی خاورمیانه راه بگشاید. پس به جاست که ما و شما همه به خود ببالیم و چون گذشته با نبردهای هماهنگ راه را دنبال کنیم. در خاتمه دست شما و همه رزمندگان سنگر گرفته در حزب پان ایرانیست را صمیمانه می فشارم. در آینده نیز به کمک های معنوی و گرمی بخش شما امیدورام و سربلند می باشم و درودهای آرین ها را از این سوی مرز و مکتب سیاسی کمیته ی مرکزی پارت دموکرات کردستان عراق به سوی کنگره پنجم حزب برادر پان ایرانیست می فرستم.

رهبر رستاخیز و رئیس پارت دموکرات کردستان عراق – ملا مصطفی بارزانی
دوازدهم تير ماه 1346 موافق دوم ژوئيه 1976

***

سکه نادرشاه 

Sekeh Nader Shah

بر روی سکه نادرشاه نگاشته :

« سکه بر زر کرد نام سلطنت را در جهان / نادر ایران زمین و خسرو گیتی ستان »

***

پان ایرانیست‌ها و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید

FreeA.Abedini

FreeAbolzal

Abedini dar Tazahorat

رزمنده پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی پیش از زندان هنگام تظاهرات در مقابل سفارت شیخک نشین امارات

***

تارنمای نامه پان ایرانیسم:
http://paniranism.info

فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info

فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
https://www.facebook.com/paniranist.info

تارنمای حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی (شاخه آمریکای شمالی)
www.paniranism.net

تارنمای حزب پان ایرانیست:
www.paniranism.org

فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty

تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net

کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty

***

حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید

iran@paniranism.info
www.paniranism.info

درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm

کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.