شماره ١٦١ – ویژه نامه سیمین بهبهانی: دوباره می سازمت وطن!

نامه پان ایرانیسم
شماره ١۶١ – چهار شنبه ٢٩ امرداد ١٣٩٣ – ٢٠ اوت ٢٠١۴
www.paniranism.infoiran@paniranism.info
فیسبوک: paniranism – تویتر paniranism@

درود بر هم میهنان گرامی

مطالب زیر تقدیم میشوند
پیام تسلیت سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست بمناسبت درگذشت بانو سیمین بهبهانی
گزارش رادیو فردا از درگذشت سیمین بهبهانی
دوباره می سازمت وطن!
دوباره می‌سازمت وطن با اجرای داریوش
قلم چرخید و فرمان را گرفتند
پیام غفران بدخشانی شاعر و پژوهشگر افغان بمناسبت درگذشت سیمین بهبهانی
پیام محمد رضا عالی پیام – هالو بمناسبت درگذشت سیمین بهبهانی
وصیت سیمین بهبهانی
محمد جلالی چیمه (م. سحر): سیمین نمُرد و نمیرد

پاینده ایران

پیام تسلیت سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست بمناسبت درگذشت بانو سیمین بهبهانی

پاینده ایران

سیمین بهبهانی، شاعر برجسته و مبارز راه آزادی ایران به جاودانگی پیوست

دوباره می‌سازمت وطن        اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم      اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گُل       به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون   به سیل اشک روان خویش

شاعر و شیرزن نستوه، بانوی غزل معاصر، سیمین بهبهانی، جان به جانآفرین سپرد و همۀ مبارزان راه آزادی ایران را داغدار کرد.

او که رؤیای آزادی و بازسازی ایران را زیبا و شاعرانه تصویر می کرد، نماند تا تحقق آرزوی دیرینهاش را به چشم ببیند. سیمین بانو براستی اسطورۀ مقاومت بود و تجلیگر مبارزهای که زن ایرانی بحق طلایهدار آن است.

از آغاز استیلای حکومت استبداد ولایت فقیه، زن ایرانی و آزادیهای شهروندی او ناجوانمردانه هدف تیر این نظام واپسگرا بودهاند. از همان آغاز، زنان ایرانی با رشادت هرچه بیشتر با واپسگرایی مبارزه کردهاند و اجازه ندادهاند که سردمداران استبداد سیاه نفس راحتی بکشند. از همان آغاز، سرود شورانگیز سیمین آویزۀ گوش زنان و مردان مبارز ایرانی بوده است. به آنان روحیه بخشیده و عزم آزادیطلبی آنان را در مبارزه جزمتر کرده است.
سیمین هم رفت، اما راه او تا روز پیروزی همچنان ادامه خواهد داشت. روانش شاد که پیروزی راه او نزدیک است.

حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۳

Simin Bedorood

***
گزارش رادیو فردا از درگذشت سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی، غزل‌سرا و نویسنده ایرانی، که روزهای گذشته در پی وخیم شدن وضع جسمیش در بیمارستان بستری شده بود، بامداد سه‌شنبه ۲۸ مرداد ماه درگذشت.

Simin Farda

خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، این خبر را از قول یکی از مسئولان بیمارستان پارس، جایی که خانم بهبهانی در آن بستری بود، تائید کرده است.

دلیل بستری شدن این غزل‌سرا و شاعر شهیر ایرانی، مشکلات قلبی و تنفسی عنوان شده است.

پیشتر علی بهبهانی، پسر سيمين بهبهانی، نیز گفته بود بيماری اين شاعر،‌ نارسايی ريوی و قلبی است.

سیمین بهبهانی از شامگاه چهارشنبه گذشته در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان به سر می‌برد و ممنوع‌الملاقات بود.

علی بهبهانی به خبرگزاری ایسنا گفته است «حال مادر دیروز عصر اندکی بهتر شده بود و ما فکر می‌کردیم او متوجه اتفاقات اطرافش است اما متأسفانه مثل شعله شمع که بالا می‌گیرد و بعد خاموش می‌شود، ساعت یک بامداد از بیمارستان خبر دادند که او درگذشته است.»

به گفته آقای بهبهانی، آنها در حال تصمیم‌گیری برای انتخاب محل آرامگاه هستند.

سیمین بهبهانی متولد ۲۸ تیر ماه سال ۱۳۰۶ در تهران است.

پدر و مادر او هر دو شاعر بودند. نام خانوادگی او از سوی پدر، خلیلی بود. خود سال‌ها به کار آموزگاری پرداخت. از اعضای شورای شعر و موسیقی و کانون نویسندگان ایران بود.

از او بیش از ۲۰ دیوان شعر منتشر شده و خانم بهبهانی برنده جوایز بین‌المللی نیز شده است.

جوایزی مانند جایزه انجمن قلم مجارستان، مدال «کارل فون‌اوسیتزکی» از سوی لیگ جهانی حقوق بشر در برلین و یا جایزه لیلیان هیلمن-داشیل هامت از سوی سازمان دیدبان حقوق بشر، به او اعطا شده‌اند.

از آثار او می‌توان به سه‌تار شکسته، درباره هنر و ادبیات، رستاخیز، کولی و نامه و عشق، شعر زمان ما یا دشت ارژن اشاره کرد.

این غزل‌سرای شهیر ایرانی ده‌ها وزن تازه در غزل فارسی ابداع کرده و از او به عنوان یکی از نوآوران این سبک کلاسیک یاد می‌شود.

***

دوباره می سازمت وطن

بانو سیمین بهبهانی

Simin Dobareh

دوباره می‌سازمت وطن!
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم،
اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گُل،
به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون،
به سیل اشک روان خویش

دوباره ، یک روز آشنا،
سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ می زنم،
ز آبی آسمان خویش
اگر چه صد ساله مرده ام،
به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن،
ز نعره ی آنچنان خویش

کسی که « عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه ،
به عرصه ی امتحان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز،
مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز می کنم
کنار نوباوگان خویش

حدیث حب الوطن ز شوق
بدان روش ساز می کنم
که جان شود هر کلام دل،
چو برگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی،
بجاست کز تاب شعله اش
گمان ندارم به کاهشی،
ز گرمی دمان خویش
دوباره می بخشی ام توان،
اگر چه شعرم به خون نشست
دوباره می سازمت به جان،
اگر چه بیش از توان خویش

***
دوباره می‌سازمت وطن! با اجرای داریوش

[youtube]https://www.youtube.com/watch?v=1hurBUUBmX0[/youtube]

Simin va Dariush

***
قلم چرخید و فرمان را گرفتند

بانو سیمین بهبهانی

قلم چرخید و فرمان را گرفتند

ورق برگشت و ایران را گرفتند

به تیتر « شاه رفت » اطلاعات

توجه کرده کیهان را گرفتند

چپ و مذهب گره خوردند و شیخان

شبانه جای شاهان را گرفتند

همه ازحجره‌ ها بیرون خزیدند

به سرعت سقف و ایوان را گرفتند

گرفتند و گرفتن کارشان شد

هرآنچه خواستند آن را گرفتند

به هر انگیزه و با هر بهانه

مسلمان ، نامسلمان را گرفتند

به جرم بدحجابی ، بد لباسی

زنان را نیز ، مردان را گرفتند

سراغ سفره ها ، نفتی نیامد

ولیکن در عوض نان را گرفتند

یکی نان خواست بردندش به زندان

از آن بیچاره دندان را گرفتند

یکی آفتابه دزدی گشت افشاء

به دست آفتابه داشت آن را گرفتند

یکی خان بود از حیث چپاول

دوتا مستخدم خان را گرفتند

فلان ملا مخالف داشت بسیار

مخالف‌های ایشان را گرفتند

بده مژده به دزدان خزانه

که شاکی‌ های آنان را گرفتند

چو شد در آستان قدس دزدی

گداهای خراسان را گرفتند

به جرم اختلاص شرکت نفت

برادر های دربان را گرفتند

نمی خواهند چون خر را بگیرند

محبت کرده پالان را گرفتند

غذا را آشپز چون شور میکرد

سر سفره نمکدان را گرفتند

چو آمد سقف مهمانخانه پائین

به حکم شرع مهمان را گرفتند

به قم از روی توضیح‌المسائل

همه اغلاط قرآن را گرفتند

به جرم ارتداد از دین اسلام

دوباره شیخ صنعان را گرفتند

به این گله دوتا گرگ خودی زد

خدائی شد که چوپان را گرفتند

به ما درد و مرض دادند بسیار

دلیلش اینکه درمان راگرفتند

مقام رهبری هم شعر میگفت

ز دستش بند تنبان را گرفتند

همه این‌ها جهنم؛ این خلایق

ز مردم دین و ایمان را گرفتند

***

پیام غفران بدخشانی شاعر و پژوهشگر افغان بمناسبت درگذشت سیمین بهبهانی

Ghafran Badakhshani

درگذشت چامه‌سرای پارسی را به همه فرهنگیان به ویژه پارسی زبانان جهان دلداری می‌دهم. بهبهانی شیرین! امید می‌برم که دخترانت آزادمنشی‌هایت را از یاد نبرند! تا پارسی است تو خواهی بود! تو آن درخشنده اختری‌ هستی که دیده فرو نخواهد بست! سرور دانا، خدای خرد و روشنی بر تو بیامرزد.

***
پیام محمد رضا عالی پیام – هالو بمناسبت درگذشت سیمین بهبهانی

Simin and Halou

سیمین بهبهانی هم از بین ما رفت. شیرزنی که ادبیات کشورمان خصوصن غزل وامدار اوست. این زن که فرزند میرزا حسین خلیلی تهرانی از رهبران مشروطه بود، آزادی و آزادگی را از پدر به ارث برده و هیچ گاه در برابر ستم سر خم نکرد. شعر زیر پاسخ او به احمدی نژاد است. وقتی که در بیرجند
گفته بود « روشنفکر ها اندازه بزغاله هم نمی فهمند»

شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی
که روشنـــفکر را بزغاله خواندی

ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند
در این خط جمله را بی‌جا نشـاندی

سخن گفـتــی ز عدل و داد و آن را
به نان و آب مجــانی کشــاندی

از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود
هیاهــو شد عجب توتـــی تکانــدی 1

سخن هایت ز حکمت دفتری بود
چه کفتر ها از این دفتر پراندی

ولیـکن پول نفـت و سفره خلــــق
ز یادت رفت و زان پس لال ماندی

سخن از آسمان و ریسمان بود
دریــغا حرفـی از جنــگل نراندی

چو از «بزغاله» کردی یاد ای کاش
سلامـی هم به «میــمون» می‌رساندی
————————–
1_ توت تکاندن در اصطلاح تهرانی: غلط زیادی کردن

***
وصیت سیمین بهبهانی

Simin Emza

وصیت کرده ام بعد از مرگم
دو فنجان چای هم با من دفن کنند
شاید صحبت من و خدا به درازا کشید…
به هر حال دلخوریها کم نیست از بندگانش
همان هایی که بی اجازه وارد شدند
خودخواهانه قضاوت کردند
بی مقدمه شکستند
و بی خداحافظی رفتند…

***
محمد جلالی چیمه (م. سحر): سیمین نمُرد و نمیرد

بر گرفته از تارنمای سحرگاهان

Simin M.Sahar

خبر آمد که مُرد سیمین جان

رخت ازین خانه بُرد سیمین جان

روشنی بخش، جان والایش

شمع بود و فسرد سیمین جان

من برآنم که او نمی میرد

که زنی بود گُرد سیمین جان! ـ

با نهایت دریع و تأثر خبر مرگ سیمن را شنیدم. سیمین البته مردنی نیست. تا ایرانیان و فارسی زبانان در این جهان هستند و تا آزادگی والاترین ارزش است و آزادی عزیز ترین و دوست داشتنی ترین آرمان انسانی ست و تا جستجوی عدالت بر ترین انگیزه انسان های بیدار دل است و تا ایران دوستی و وطنخواهی ندای شرافت و وجدان هم میهنان و تا انساندوستی و آرزوی برابری زن و مرد و پیر و جوان و کافر و مسلمان از اصول پایه ای و گریزناپذیر اندیشه های والا و شریف است ، سیمین زنده است زیرا همه این ارزش های متعالی را در غزل های جاندار و تپنده و پر طنین و زیبای خود سروده و به زمزمه دلهای آزادگان و به طنین فریاد دادخواهان ایران زمین ارمغان داشته است.
سیمین جان می دانی و می دانم که در سرود فردای آزادی انسان و ایران دست در دست تو خواهیم داشتجاودان زی که جاودانه تویی !

م.سحر۱۹/۸/۲۰۱۴

M.Sahar Aks

آوردن نوشته کوتاه زیر با عنوان «نامه ای برای سیمین» را ـ اگرچه حدود ۸ سال پیش نگارش یافته است ـ در اینجا بی مناسبت نمی یابم ، زیرا توصیفی است از شخصیت و اندیشه و هنر و شعر او.

نامه‌ای برای سیمین

چند سال پیش به دعوت دانشگاه لندن برای شرکت در مراسم یادوارهء دکتر غلامحسین ساعدی سفری به انگلستان پیش آمد. در این سفر دیدار بسیاری از دوستان غنیمتی بود و از میان آنان دیدار دوست گرامی زنده یاد آقای دکتر منوچهر ثابتیان (که متأسفانه دیگر در میان ما نیست ). در این دیدار، ایشان ازمن پرسشی داشتند ومایل بودند که پاسخ آن را به صورت کتبی بفرستم تا در نامه‌ای که قرار بود از سوی انجمن قلم ایران (در تبعید) برای کمیته انتخاب برندگان جایزهء ادبی نوبل بفرستند مورد استفاده قرار گیرد.

پرسش ایشان از من این بود که: «به نظر تو برای معرفی شدن به کمیتهء مسئول نوبل ادبی، درمیان نویسندگان و شاعران ایرانی امروز چه کسی شایسته‌تر از دیگران است !» در پاسخ به این سئول، بدون هیچ تردید یا وقفه‌ای نام خانم سیمین بهبهانی به زبان آورده شد همراه با توضیحات مجمل و مختصری در این زمینه . من که عازم پاریس بودم، دو روز بعد یادداشت زیر را در بارهء سیمین بهبهانی و شعر و شخصیت وی برای ایشان فکس کردم.

متن نامه :
پاریس ۲۶ /۱/۲۰۰۶

Simin Vasiyat

دوست ارجمند، آقای دکترمنوچهر ثابتیان

با سلام از من خواسته بودید که نظراتم را در بارهء شعر خانم سیمین بهبهانی بگویم و برایتان بفرستم.. اینک وفای به عهد. خانم سیمین بهبهانی بی‌شک بزرگ‌ترین شاعر غزلسرای ایران امروز است اکنون که سخن اصلی را بیان کردم، بد نیست بگویم که: با نگاهی به تاریخ ادبیات ایران، درخواهیم یافت که شعر ایران در زیبا‌ترین و درخشان‌ترین و شکوه‌مند‌ترین لحظه‌های خود، درغزل فارسی تبلور یافته است و بزرگ‌ترین نوابغ تاریخ ادب ما، زیبا‌ترین شعر‌های خودشان را در این فرم بیان کرده‌اند و گفتن ندارد که سعدی و مولوی و حافظ که بی‌تردید از بزرگ‌ترین شاعران در ادبیات جهان هستند، غزلسرایان بزرگ شعر فارسی محسوب می‌شوند! (و فراموش نکنیم که شعر، اصولاً مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین عنصر فرهنگ ایران است.) حالا بر این مبنا باید بگویم که خانم سیمین بهبهانی، به عنوان بزرگ‌ترین غزلسرای ایران امروز، نمایندهء اصیل‌ترین و ریشه دار‌ترین و غنی‌ترین بخش شعر فارسی در ادبیات شاعرانهء معاصر محسوب است. خانم بهبهانی تا سال ۱۳۵۷ که هنوز کاملاً به تحول ادبی و شکوفایی نبوغ آسای کار خود دست نیافته بود، چندین مجموعه غزل منتشر کرده بود و دره‌مان زمان نیز در کنار شهریار و سایه و رهی معیری و عماد خراسانی، از غزلسرا‌های بزرگ محسوب می‌شد.

اما مهم‌ترین نکته‌ای که می‌باید دربارهء سیمین بیان کرد، آن است که وی با انتشار کتاب «خطی زسرعت و از آتش»، اهل ادب و شعر ایران را شگفت زده کرد. او مُبدع و مبتکر وزن‌های جدیدی ست که خود به اوزان کلاسیک فارسی افزوده. سیمین در فرم غزل و به خصوص در وزن غزل یک تحول بی‌سابقه ایجاد کرد و همراه با کشف و بهره گیری از وزن‌های جدید، تنوع ریتمیک و تنوع زبانی و تنوع مضمونی در غزل فارسی به وجود آورد و بنیاد غزل معاصر را دیگرگون ساخت ! این تحول در آثار بعدی او بسیار جدی و آگاهانه دنبال شد تا جایی که کوشش سیمین بهبهانی در متحول ساختن شعر فارسی (در حوزهء غزل) را با نو آوری‌های نیمایوشیج مقایسه کردند و شاعر بزرگ و ادیب نیما‌شناس معتبری مثل اخوان ثالث سیمین بهبهانی را «نیمای غزل» نامید.

تحولی که سیمین در اوزان غزل فارسی ایجاد کرده، موجب شد که اوزان شعر فارسی از نظر کمّی به ابعاد بی‌سابقه‌ای دست پیدا کند، و طبیعتاً این تحوّل کمّی، به نوبهء خود یک تحوّل کیفی را نیز به همراه بیاورد. از نظر مضمون غزل‌های سیمین، کاملاً نو و امروزی و متأثر از اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران معاصر است. شکایت از اختناق و آرزوی آزادی و عدالت و برابری حقوقی زنان با مردان، و نقد فرهنگی ـ اجتماعی جامعهء امروز از مضمون‌های اصلی کار اوست. سیمین از شاعران آزادی خواهی ست که مقاومت فرهنگی و مقاومت فکری و مقاومت هنری در برابر استبداد و تحجّر و تک صدایی ِ نظام توتالیتر و ایدئولوژیک، اساس و بُن مایهء شعر اوست. و اینهمه را با احساسی بسیار رقیق، توأم با رأفت ومِهرمادرانه، بسیار ظریف و هنرمندانه بیان می‌دارد.

سیمین با نگاه زنانه از آزادی و از مظلومیت انسان‌ها در دوران اختناق سخن می‌گوید و شعر او سرشار از مهر به فرهنگ و عشق به ایران است. به تاریخ ایران مهر می‌ورزد و نگران فروریختن ارزش‌های اصیل انسانی و ملی ست که در شرایط اختناق و با وجود حاکمیت ایدئولوژیک و دینی بر ایران، در موقعیت شکننده و ویران شونده قرار گرفته‌اند. غزل سیمین صدای درد و دریغ و حسرت و اعتراض انسان‌هایی ست که آرزوی آزادی و دموکراسی، آن‌ها را به میدان آورده بود تا جهان استبداد زدهء پیشین را دگرگون کنند، اما با موقعیت و روزگار دهشتناکی روبرو شدند که نه تنها به آزادی و آرزوهای دیرین خود دست نیافتند، بلکه دستاورد‌های تاریخی گذشتهء خود را هم از کف دادند و ارزش‌های متعالی، انسلنی و اخلاقی و فرهنگی جامعهء خود را هم در معرض اضمحلال و نابودی یافتند.

غزل‌های سیمین، اینچنین سرشار از درد‌های انسان ایرانی معاصر است و به بهترین شکل صدای مظلومیت ملت ایران در این ربع قرن آخر سدهء بیستم و دههء اول سدهء بیست و یکم میلادی ست.علاوه بر این، سیمین یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های اجتماعی و فرهنگی ایران امروز است. یکی از شخصیت‌های پایه‌ای و شجاع کانون نویسندگان ایران و سخنگوی نویسندگان و شاعران ایران است و ازکسانی ست که بی‌وقفه بر ضد سانسور و برای استقرار آزادی بیان و اندیشه کوشش می‌کنند و در این راه تا کنون بهای بسیار گزافی پرداخته‌اند. (چند تن از اعضای این کانون تا کنون ربوده وترور شده‌اند.) از این‌ها گذشته، سیمین به واسطهء اهمیت شعر خود در ادبیات معاصر و به واسطهء نقش خود در جامعهء روشنفکری ایران و به واسطهء کوشش‌های اجتماعی و فرهنگی خود در عرصهء مسائل زنان و دفاع از حقوق پایمال شدهء آنان، به یکی از چهره‌های شاخص ِ مدافعین ِ حقوق زنان و به یکی از نمایندگان برجستهء زنانِ ایرانِ امروز در جامعهء مرد سالار و در حاکمیت نظامِ زن ستیز ِ اسلامی بدل شده و از احترام فوق العاده‌ای برخوردار است.

از این بابت سیمین بهبهانی یک چهرهء منحصر به فرد در ادبیات فارسی و نیز در آزادیخواهی و در ضدیت با سانسور و نیز در دفاع از حقوق زنان محسوب است. وی بابت این ویژگی کیفی و نیز بابت کیفیت‌های گوناگون دیگری ـ که فرصت طرح آن نیست ـ به شایسته‌ترین وجهی ادبیات فارسی و شعر ایران و جامعهء روشنفکری ایران را نمایندگی می‌کند و از هرلحاظ شایستهء جایزهء نوبل ادبیات است.وظیفهء جامعهء فرهنگی و ادبی ایرانیان است که در این زمینه حق مطلب را ادا کنند و «کمیتهء نوبل» و مجامع ادبی و فرهنگی جهان را از وجود شاعر بزرگ و زن آزاده و شجاعی همچون سیمین بهبهانی آگاه گردانند و او را به جهانیان بشناسانند.

موفق و مؤید باشید!

محمد جلالی چیمه (م. سحر) پاریس ١/٢٦/٢٠٠٤

***

پان ایرانیست‌ها و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید


FreeA.Abedini

FreeAbolzal

Abedini dar Tazahorat

رزمنده پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی پیش از زندان هنگام تظاهرات در مقابل سفارت شیخک نشین امارات

***

تارنمای نامه پان ایرانیسم:
http://paniranism.info

فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info

فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
https://www.facebook.com/paniranist.info

تارنمای حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی (شاخه آمریکای شمالی)
www.paniranism.net

تارنمای حزب پان ایرانیست:
www.paniranism.org

فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty

تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net

کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty

حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید

iran@paniranism.info
www.paniranism.info

درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm

کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.