نامه پان ایرانیسم
شماره ۱۶۶ – پنج شنبه ٢٠ شهریور ١٣٩٣ – ١٩ سپتامبر ٢٠١۴
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
آزادی – سروده ای از کاوه شهریاری
سیاست خارجی ایران و فرصتهای از دست رفته – دکتر هوشنگ طالع
آغاز پنجمین سالروز بنیان گذاری نهاد مردمی
قطعهای از استاد شهریار با صدای شاعر- شعر آذربایجان
سبقت هزینه از درآمد خانوارها در ایران
معرفی «بنیاد فلات ایران»
سخنرانی سرور دکتر حسن کیانزاد در دومین کنگره سکولار دموکرات های ایران
پاینده ایران
آزادی – سروده ای از سرور کاوه شهریاری
گاهی سپیده که می زند
و چشمهایم را از خواب لعنتی می گشایم
خوابهایم را به تنم می پوشانم
و تا شامگاه با تن پوش خوابهایم روز می گذرانم
تن پوشی از آزادی
تن پوشی نادیده از رهایی
تن پوشی از گل و رنگ و زیبایی بر تن سرزمینم
ترمه و بته جقه ! رنگ و رنگ و رنگ
آزادی ……
کاوه شهریاری 25 شهریور ماه 1393
***
سیاست خارجی ایران و فرصتهای از دست رفته
نوشته دکتر هوشنگ طالع
بر گرفته از ماهنامه گزارش شماره 110-109 ( اسفند 1378 – فروردین 1379)
با سپاس از تارنمای ایران بوم
برای هرملت در پهنه جهان امروز ، نخستین و مهمترین « باید» حفظ منافع ملی و مصالح در چهار چوب قوانین و عرف بینالمللی است . «سیاست خارجی » به عنوان ابزار اصلی حفظ منافع و مصالح ملی در سطح جهان دارای قواعد و زبان ویژه است. از این روی، باید رمز و راز زبان سیاست خارجی و یا به گفتهی دیگر ، به کارگیری سیاست در پهنهی جهان را به استادی شناخت و به زیر و بم آن تسلط کامل داشت .
برای اجرای یک سیاست خارجی موفق یعنی حفظ منافع و مصالح ملی در پهنهی جهان ، لازم است که مجریان این سیاست در درجه نخست «ملت» ، تاریخ ، فرهنگ ، تطور سیاسی و اقتصادی آن ملت و از همه مهمتر ، بایدهای سیاست جغرافیایی ، نیازهای تاریخی و … را بشناسد.
سیاست خارجی نیز به مانند دیگر پدیدههای این جهان ، از منطق ویژه خود پیروی میکند. گرچه اصول منطق سیاست خارجی ، جدا از منطق کلی حاکم بر جهان هستی نیست؛ اما دارای قواعد ویژهای است . گرچه در همه بازیها از شطرنج گرفته تا فوتبال ، هدف پایانی ، پیروزی بر حریف ، حفظ موقعیت و خلاصه کسب امتیاز است ؛ ما در همه این بازیها افزون بر قواعد کلی ، هر بازی دارای قواعد ویژه خود می باشد.
برای مثال در بازی شطزنج ، برای پیروزی بر حریف و به دست آوردن امتیاز ، نمیتوان شاه ، رخ ، پیاده و … را به دلخواه حرکت داد؛ بلکه برای پیروزی در بازی شطرنج ، میبایست نخست آن را آموخت ، قواعد بازی را شناخت و به رمز و رازهای آن پی برد . بازی فوتبال نیز دارای روش ، زبان و رمز و رازهای ویژه خود است .
سیاست خارجی نیز چنان که گفته شد ، دارای قواعد، زبان و رمز و رازهای ویژه خود است . عدم درک ؛ عدم شناخت و عدم پیروی از روشها و زبان سیاست مزبور ، نه تنها میتواند زیان بار باشد و خسران به بار آورد ،این امر در بیشتر موارد ، فاحش و مرگبار هم خواهد بود.
در سیاست خارجی ، اصول و اولویتها بر پایه حفظ منافع ملی استوار است . البته با شناخت ، پذیرش و پیروی از روشهای« بازی »، زبان این بازی، زبان ویژه خود است . زبانی که مانند هر زبان دیگر ، از زبان ملتهای گوناگون گرفته تا زبان رایانه ، نیازمند آموزش ، درک و پذیرش است . اگر شرکت کنندگان ، روش بازی و زبان بازی را ندانند ، فرآیند شرکت در بازی جز شکست و حتا طرد از بازی ، چبز دیگری نمیتواند باشد.
نگاهی به دستاوردهای سیاست خارجی کشور در درازای دو دهه اخیر ، نمایش غمانگیزی از عدم درک واقعیتهای جهان، عدم درک منافع مصالح ملی، گزینش نا درست اولویتها و سرانجام عدم آگاهی از قواعد و زبان ویژه سیاست خارجی است . مشکل اساسی سیاست خارجی کنونی ما ، اولویت بندی نادرست ، درک نکردن قواعد و ندانستن زبان بازی و رمز و رازهای سیاست خارجی است .
مهم این که به جای آموختن، فریاد اعتراض بر میاورند ، مشت گره کرده و خم بر ابروان افکنده و انگشت اعتراض و اتهام به سوی دیگران دراز میکنند ، در حالی که ناکامیهای بیشمار در زمینه سیاست خارجی فرآیند اولویت بندی نادرست وتصمیم گیری بر پایه اولویتبندیهای نادرست واقدام برپایه اولویت بندیهای نادرست ، دستآوردی جز زیان، خسران ، رانده شدن به حاشیه در پهنه جهانی نداشته و نمی تواند داشته باشد.
ساختن و پرداختن دشمنان مجهول و غیر واقعی ، انداختن تمام تقصیرها و کوتاهیها به گردن دشمنان ناپیدا و نا معلوم ، نه تنها نمیتواند گرهای ازگرههای کور سیاست خارجی کشور بگشاید ؛ بلکه باعث میشود تا مسئولان سیاست خارجی که خود مقصر ناکامیها هستند، به این باور نادرست دست یابند که تمام ناکامیها، متوجه دشمن ساخته و پرداخته ذهن آنان است . در این میان برای اینکه مردم کوچه وبازار نتوانند تصوری از این دشمن غیر واقعی به دست آورند . از واژگان خاصی یاری گرفته و پسوندهای نا مربوط به کار میگیرد . بطن شکافی واژه استکبار ، نشان میدهد که این واژه دارای هیچ مفهومی در علم سیاست نیست و تنها برای غوغا سالاری مناسب است .
با توجه به گذشت دو دهه ناکامی در زمینه سیاست خارجی ، سرانجام انتظار میرفت که گردانندگان سیاست خارجی با توجه به سیاست جغرافیایی ( ژئوپلتیک ) ایران و بایدهای سیاست خارجی که نشات گرفته از واقعیات تاریخی، سیاست فرهنگی و سیاست ملی ایران است ، اولویتهای سیاست خارجی را شناخته و اقدامهای خود را با آن منطبق سلزند. اما متاسفانه، چنین نشد ، در اثر عدم درک حقایق بالا ، نه تنها نتوانستند نقشی در صحنه منطقه و جهان ایفا کنند و منافع و مصالح ملت ایران را تبین نمایند؛ بلکه در اثر ندانم کاریها، یگانگی سرزمینی و میهنی ما نیز به مخاطره افتاده است .
از سوی دیگر ، به علت عدم درک سیاست جغرافیایی و بایدهای سیاست خارجی ایران که فرآیند موقعیت جغرافیایی و فراگشت تاریخ دراز ملت ایران است ، بختهای بزرگی که در سالهای اخیر به مردم و ملت ایران روی نمود ، به آسانی از کف رفت .
از کف دادن فرصتهای تاریخی
روز 25 دسامبر 1991 میلادی( 4 دی ماه 1370 خورشیدی) یعنی 74 سال پس از فروپاشی امپراتوری تزاری، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نیز از هم پاشبد . با فرود آوردن پرچم سرخ از فراز کاخ کرملین ، سیاست جغرافیایی قارههای آسیا و اروپا ، دستخوش تحولی ژرف شد . بخش بزرگی از این تحول تاریخی در کنار مرزهای ایران یا در ارتباط با آن ، به وقوع پیوست . این امر افزون بر آن که بر ژرفای ژئوپلیتیک (1) ایران افزود . پس از تزدیک به دو سده جدایی ، بخت بزرگی در راستای زنده کردن پیوندهای دیرین ، در اختیار ملت ایران قرار داد.
در اثر فروپاشی اتحاد شوروی ، پانزده جمهوری بر پهنه امپراتوری مزبور ایجاد شد. از این میان ، هشت جمهوری ( سه جمهوری در قفقاز و پنج جمهوری آسیای میانه ) دارای ارتباط تنگاتنگ تاریخی ، تباری ، جغرافیایی و فرهنگی با ملت ایرانند . این جمهوریها ، بر پهنه سرزمینهایی ایجاد شدند که از سال 1192 تا سال 1260 خورشیدی (1812 تا 1881 میلادی ) یعنی در درازای 68 سال وسیله امپراتوری روسیه از ایران منتزع شده بودند (2) .
در اثر فروپاشی اتحاد شوروی ، پس از گذشت نزدیک به دو سده ، ایران و سرزمینهای قفقاز ، خوارزم و فرارود ، به صورت عملی این امکان را به دست آوردندکه بار دیگر به یکدیگر نزدیک شده و جداییها را فراموش کنند . البته این امکان یک بار دیگر نیز در سال 1296خورشیدی ( 1917 میلادی ) در اختیار مردم ایران قرار گرفت ؛ اما در اثر ضعف، ناتوانی، بی لیاقتی و بیکفایتی حکومت وقت و از آن مهمتر، عدم آرمانخواهی و عدم شناخت بایدهای سیاست خارجی ایران ، بهرهگیری از آن امکان پذیر نشد .
بخت دومی که بر ملت ایران روی کرد ، شکست ارتش سرخ در افغانستان و فرآیند و فراگشت اشغال افغانستان از سوی ارتش مزبور بود.
با ورود ارتش سرخ به افغانستان ، هیات حاکمهی « ایران ستیز» کشور مزبور که در فراگشت جدایی این کشور از ایران و با یاری استعمار انگلستان به قدرت رسیده بود و به دلیل وابستگی به یک اقلیت قومی، همیشه میکوشید تا مردم افغانستان را از آگاهی به تبار، تاریخ ، سرزمین و فرهنگ مشترک با مردم ایران دور نگاه دارد از بین رفت . هیات حاکمه دست نشانده شوروی نیز با خیزش مسلحانه مردم افغانستان ساقط شد. بدین سان پس از گذشت 132 سال ، جدایی (3) ، موانع از سر راه مردم دو سوی مرزها برای بازسازی پیوندهای دیرین، بر طرف شد .
هیاتهای حاکمه افغانستان ، چه آنهایی که در پناه حمایت انگلستان به قدرت رسیدند و چه آنانی که وسیله روس ها در زمان اشغال افغانستان بر کرسیهای قدرت نشانده شده بودند، کوشیدند تا همیشه مشکلاتی بر سر راه روابط با ایران ایجاد کنند و رفت و آمد و آمیزش میان مردمان دو سوی مرزهای جدایی را به کمترین میزان برسانند .
بدین سان به دنبال بیرون رانده شدن ارتش سرخ از کشور مزبور و ایجاد نوعی حکومت مردمی در افغانستان یکی از بزرگترین بخت های تاریخی در برابر ملت ایران قرار گرفت ؛ اما دولت وقت نه تنها نتوانست از این بخت بزرگ تاریخی در راستای مصالح و منافع ملت ایران بهره گیرد ، بلکه با پیش گرفتن سیاستهایی مغایر با منافع و مصالح ملی ایران ، بر ابعاد مشکل افغانستان افزود . این سیاست نا درست باعث گردید که دومین کشور فارسی زبان جهان ( از نظر جمعیت و پهنه ) تا آستانه سقوط کامل به دست عناصری که در صورت موفقیت بیشترین تلاش خود را در راستای زدودن زبان فارسی و ایجاد کینه و نفاق میان مردمان دو سوی مرز به کار می بستند، رانده شود. دور نبود که در اثر ندانم کاریهای دست اندرکاران سیاست خارجی بر زبان فارسی در افغانستان به عنوان یکی از مهم ترین گهوارههای زبان و فرهنگ فارسی ، همان رود که بر این زبان و فرهنگ در شهر مرو و آمل و چارجوی و… رفت . امروز حتا نام شهر مرو، یکی از چهار کرسی خراسان بزرگ را نیز به « ماری» تغییر داده اند .(4)
از سوی دیگر، به دنبال فروپاشی یوگسلاوی پیشین ، وزارت خارجه جمهوری کرواسی و یا هرواسی در یک بیانیه رسمی اعلام کرد که مردم کرواسی ایرانی تبار هستند. اولویت بندی نادرست سیاست خارجی کشور این بار نیز در پهنه بالکان با ناکامی همراه بود . به جای تحکیم پیوندهای دیرین با مردمی که خود را ایرانی تبار میدانند و در این فرایند،کوشش برای حضور در پهنه بالکان و شاید اروپا، با پیش کشیدن مسایل دینی و دخالت های نادرست و سودجوییهای آن چنانی در بوسنی و هرزگوین؛ لطمه بزرگی بر منافع و مصالح ما وارد آمد .
از سوی دیگر، هم زمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جهان با پدیده نوینی روبرو بوده است و هست . این پدیده عبارت است از ظهور اتحادیه های بزرگ و یا « قاره گونه» ، اتحادیه های مزبور مانند: اتحادیه اروپا ، اتحادیه کشورهای آمریکای شمالی و… نماد های نوینی از قدرت اقتصادی سیاسی و در نتیجه نظامی هستند . با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران در موقعیت بسیار مناسب قرار گرفت . این موقعیت به ایران اجازه میداد تا با ایجاد یک اتحادیه فراگیر از کشورهای هم تبار ، هم فرهنگ هم تاریخ و هم سرزمین دوباره جایگاه تاریخی خود را در قلب آسیا به دست آورد.
در بخش بندی جهان امروز ، میان فرهنگ های اروپایی ، چینی ، هندی ، عرب و بازمانده عثمانی ، سرزمین هایی وجود دارند که نه تنها از آنان متمایزند ، بل به دلیل گذشته مشترک ، حال و آینده آنان نیز به یکدیگر گره خورده است . بدین سان ، ایران ، افغانستان ، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان ( اران ) ، ارمنستان، گرجستان ، ترکمنستان ، ازبکستان و تا حدودی قزاقستان و قرقیزستان ، آن چنان به یکدیگر وابسته اند که هیچ کدام به تنهایی در دنیای آینده ، یعنی دنیای اتحادیه های بزرگ و یا اتحادیه های قاره گونه ، قدرتی قابل توجه در متن حرکت های جهانی نمیتوانند باشند . از سوی دیگر باید توجه داشت که مجموعه جمهوری های نوخاسته بر پهنه آسیای میانه و قفقاز، دارای دسترسی مستقیم به دریاهای آزاد نیستند (5) از این روی جمهوری های مزبور با اتکا به ایران ، میتوانند به دریاهای آزاد راه یابند. از سوی دیگر ، جمهوری های ایجاد شده بر پهنه قفقاز ، از سویی با خطر بالقوه عنصر روس روبرو هستند و از سوی دیگر به وسیله حکومت ترکیه نیز تهدید میشوند. این جمهوری ها در اتحاد با دیگر هم خانمان های خود میتوانند از حاشیه امنیت بهتری برخوردار باشند.
جمهوری های نوخاسته بر پهنه آسیای میانه نیز برای در امان ماندن از سلطه احتمالی دوباره روس ها و یا در امان ماندن از خطر بالقوه چین ، میتوانند امنیت خود را در اتحاد با ایران و دیگر هم خانمان های خود جستجو کنند.
با درک بایدهای ژئوپلیتیک ایران و بایدهای سیاست خارجی ایران ، می توانیم منافع خود و دیگر مردمان هم تبار، هم فرهنگ و هم خانمان خود را در این بخش از جهان حفظ کنیم . در این راه و با شناخت و درک باید های سیاست خارجی ایران ، میبایست مسایل زیر مورد توجه ویژه قرار گیرد :
باید نخست :
الف – کوشش در راه برقراری آشتی ملی و آرامش در افغانستان ، همراه با همکاری ، یاری و دفاع موثر از دولت قانونی آن کشور .
ب – از میان برداشتن کینه و دشمنی میان ارانی ها و ارمنی ها در سرزمین قفقاز .
پ – کوشش در راه برقراری آشتی ملی ، همراه با صلح و آرامش در تاجیکستان .
ت – ژرف تر کردن ارتباط با حکومت ازبکستان ، در راستای ایجاد تسهیلات بیشتر و بهتر برای اکثریت فارسی زبانان سرزمین مزبور.
از سوی دیگر ، باید های سیاست خارجی ایران با توجه به موقعیت تاریخی و جغرافیایی سرزمین ایران ؛ عبارت است از :
باید نخست : ایجاد اتحاد اقتصادی – فرهنگی میان سه کشور فارسی زبان، تاجیکستان ، افغانستان و ایران .
باید دوم : ایجاد اتحاد اقتصادی – فرهنگی با سه جمهوری نو خاسته بر پهنه سرزمین قفقاز .
باید سوم : ایجاد اتحادیه اقتصادی – فرهنگی با جمهوری های نوخاسته بر پهنه خوارزم و فررود.
در صورت درک این بایدها ، در عصر اتحاد های بزرگ و یا اتحادیه های قاره گونه ، امروز میبایست شاهد حرکت به سوی یک اتحادیه نیرومند و مهم تر از آن ، یک اتحادیه طبیعی با حضور کشورهای افغانستان ، تاجیکستان ، اران ، ( جمهوری آذربایجان ) ارمنستان، گرجستان ، ترکمنستان ، ازبکستان ، قرقیزستان ، قزاقستان و ایران میبودیم . این اتحادیه با توجه به مشترکات تباری ، سرزمینی ، تاریخی و … بدون تردید، موجه تر از اتحاد اروپا و یا اتحاد کشور آمریکای شمالی یا نفتا است . اگر اروپایی ها و یا کشورهایی مانند ایالات متحده ، مکزیک و کانادا توانستهاند اتحادیههای مزبور را با زدودن دشمنیهای دیرین بر پا سازند ، ما و مردم قفقاز و آسیای میانه ، میبایست بتوانیم این اتحادیه را بر پایه مشترکات چند هزار ساله خود، بنا کنیم .
باید چهارم : دفاع از کردها به عنوان هم خانمان تاریخی و تباری مردم ایران .
عدم درک بایدهای سیاست خارجی ایران تا کنون زیان های بسیاری را بر مردم ایران وارد آورده است . بدون درک این بایدها و حرکت در راستای آنها، درهای رحمت و بهروزی بر روی ملت ها و وابستگان تباری ، تاریخی ، فرهنگی و جغرافیایی ما در منطقه گشوده نخواهد شد.
پانویس ها :
1- سیاست جغرافیایی
2- سرزمینهای مزبور بر پایه قراردادهای گلستان 1192 خورشیدی( 1813 میلادی) ، قرارداد ترکمانچای 1207 خورشیدی (1881میلادی) و قرارداد آخال 1260 خورشیدی (1881میلادی) از ایران جدا شدند.
3- بر اساس قرارداد پاریس 1236خورشیدی (1857میلادی) میان ایران و انگلستان
4- جای تاسف است که در برخی نقشههای چاپ ایران نیز ندانسته از این نام مجهول استفاده می شود.
5- همان گونه که اتحاد شوروی، سرزمین بستهای به شمار میرود، جمهوریهای برخاسته بر پهنه آن نیز سرزمین های بسته ، بدون دسترسی بلاواسطه به دریاهای آزاد به شمار میروند.
***
آغاز پنجمین سالروز بنیان گذاری نهاد مردمی
سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست و هواداران پان ایرانیسم در برونمرز آغازپنجمین سالروز بنیان گذاری نهاد مردمی را به هموندان و هواداران نهاد مردمی تبریک گفته و برای این سازمان آرزوی پیروزی دارد.
***
قطعهای از استاد شهریار با صدای شاعر- شعر آذربایجان
قطعهای از صدای شادروان استاد شهریار که شعر زیبای آذربایجان را دکلمه می کند در پیوند زیر برای بارگذاری گذاشته ام از علاقهمندان و دوستداران استاد شهریار دعوت میکنم که حتما این قطعه زیبا را بشنوند (البته کیفیت صدا اندکی پایین است، به دلیل اینکه از روی یک کاست قدیمی (که در سال 1358 ضبط شده است) به روی لوح فشرده ضبط شده و به خاطر راحت دانلود شدن حجم آن کم شده است.)
فایل صوتی گفتگوی استاد شهریار پیرامون آذربایجان با حجم کم از اینجا و با کیفیت خوب از اینجا انبار کنید
استاد شهریار: آذربایجان کانون زبان پهلوی و نژاد آریا است
[podcast]http://paniranism.info/files/Shahriar-be-yad-azarbaijan.mp3[/podcast]
استاد شهریار – شعر آذربایجان
پر میزند مرغ دلم به یاد آذربایجان
خوش باد وقت مردم آزاد آذربایجان
دیری است دور از دامن مهرش مرا افسرده دل
باز ای عزیزان زندهام با یاد آذربایجان
آزادی ایران زتو ،آبادی ایران ز تو ،
آزاد باش ای خطه آباد آذربایجان
تا باشد آذربایجان پیوند ایران است و بس
این گفت با صوتی رسا ، فریاد آذربایجان
یاشاسین ایران
سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)سید محمدحسین بهجت تبریزی (زادروز: ۱۲۸۵ – درگذشت: 27 شهریورماه۱۳۶7 هجری خورشیدی) متخلص به شهریار (با تفألی به دیوان حافظ شیرازی) در تبریز بهدنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد. شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی – مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- تبحر داشت. از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «قصیده تخت جمشید و دیگر اشعار ملی» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به حضرت علی بن ابیطالب (ع) ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ شیرازی (لسان الغیب) داشت.
***
سبقت هزینه از درآمد خانوارها در ایران
بر گرفته از تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
هزینه و درآمد خانوارهای شهری در سال۹۲ اعلام شد. در جدیدترین بررسیها درباره میزان هزینه و درآمد خانوارها، شکاف عمیق بین هزینه و درآمد سالانه خانوارها قابل مشاهده است. در این گزارش که بانک مرکزی منتشر کرده است، هزینه سالانه هر خانوار در سال۹۲، ۲۸میلیونو۴۴۶هزارتومان اعلام شده و در مقابل درآمد سالانه پولی خانوار ۱۹میلیونو۱۶۲هزارتومان برآورد شده است.
به گزارش شرق، این اعداد به مفهوم آن است که هر خانوار در سال گذشته ماهانه دومیلیونو۳۷۰هزارتومان هزینه داشته است در حالی که درآمد هر خانوار بهطور ماهانه در این سال یکمیلیونو۵۹۶هزارتومان بوده است. درواقع بین هزینه و درآمد هرماه خانوار ۷۷۳هزارتومان شکاف وجود دارد. البته باید بر این نکته تاکید شود که در سال۹۲ درآمدهای غیرپولی خانوار نیز هشتمیلیونو۵۲۴هزارتومان عنوان شده که در ماه برابر با ۷۱۰هزارتومان میشود. به این ترتیب با لحاظ درآمدهای غیرپولی که بن کالا، مزایای تخصیصیافته به کارمندان، خانههای سازمانی و… را شامل میشود، درآمدها به نزدیکی هزینهها میرسد.
مقایسه اعداد مورد اشاره با سال۹۱ هم گویای آن است که وضعیت در سال۹۲ بدتر شده است چراکه هزینه سالانه خانوار ۳۱درصد نسبت به سال۹۱ افزایش یافته ولی در مقابل درآمدها نسبت به سال۹۱ حدود ۲۹درصد رشد داشته است. این یعنی شکاف موجود بین درآمد و هزینه در سال۹۲ عمیقتر شده است. اگر به زبان اعداد نیز بخواهیم درباره این شکاف صحبت کنیم عقبماندگی درآمد از هزینه در سال ۹۱ عدد ۶۸۴هزارو۲۰۳تومان را نشان میدهد که این شکاف ۱۳درصد از سال۹۲ کمتر بوده است. این فاصله هزینه و درآمد سابقهای طولانی دارد چنانکه مقایسه آمار سال۸۲ نیز نشان میدهد که همواره درآمد کمتر از هزینهها بوده است ولی نکته قابلتوجه آنکه طی این سالها همانطور که نمودار نشان میدهد این شکاف هرسال عمیقتر شده است.
طبق گزارشها در سال۸۲ هر خانوار در سال سهمیلیونو۳۹۸هزارتومان درآمد و چهارمیلیونو۳۵۰هزارتومان هزینه داشت که بر اساس آن اختلاف ماهانه هزینه و درآمد خانوار به ۱۱۹هزارتومان میرسید. چرا بین هزینه و درآمد خانوار اختلاف وجود دارد و این عقبماندگی به چه علت هرسال ریشهدارتر میشود؟ علل به اعتقاد تحلیلگران در چند آیتم گنجانده میشود. بخش اول عقبماندگی حداقل دستمزد سالانه وزارت کار و البته حقوق کارمندان دولت از تورم سالانه است که به بیان بانک مرکزی درآمد ۲ /۲۲ درصد از شاغلان کشور را شامل میشود و اگر بخواهیم به تفکیک عنوان کنیم، ۸ /۱۲ درصد شاغلان مزدبگیران بخش خصوصی هستند و ۴ /۹ درصد حقوقبگیران دولتی، که همگی ازجمله مشمول حداقل دستمزدهای تعیینشده سالانه میشوند. همانطور که اشاره شد یک عقبماندگی تاریخی بین دستمزد و هزینهها وجود دارد. با وجود آنکه دستمزدها طبق قانون باید بر اساس تورم سالانه و سبد معیشت خانوار تعیین شود اما این اتفاق تاکنون نیفتاده و دولت اعدادی را بهمنظور حمایت از کارفرمایان تعیین میکند که کمتر از تورم و هزینه معیشت خانوار است. علت دوم اما به شرایط بد اقتصادی کشور بازمیگردد. جداول بانک مرکزی نشان میدهد ۶ /۱۸ درصد از فعالان کشور در حوزه مشاغل آزاد غیرکشاورزی و ۲ /۱ درصد در مشاغل کشاورزی فعالیت دارند. این افراد در چندسال اخیر بهدلیل بروز پدیده رکود که عوامل مختلفی باعث ایجاد آن شده، با کاهش درآمد نسبت به هزینه روبهرو بودهاند. از بحث درآمدها که بگذریم، جزییات گزارش مزبور نشان میدهد که در سال۹۲ هر یک از گروههای هزینهای چقدر افزایش قیمت داشته است. بر این اساس خوراکیها و آشامیدنیها هفتمیلیونو۴۷۲هزارتومان برای هر خانوار در سال هزینه برداشته که ۵/ ۳۱ درصد بیشتر از سال۹۱ است. مسکن، آب و برق نیز ۹میلیونو۷۰۷هزارتومان هزینه برای خانوار داشته و در مجموع ۳۶درصد از سال۹۱ بیشتر بوده است. در بین گروههای هزینهای، گروه تحصیل با ۱۸درصد افزایش، کمترین رشد را نسبت به سایر گروهها داشته است.
آمارها مورد تردید است
حسین راغفر،کارشناس اقتصادی: آمارهایی که بهطور سالانه از سوی بانک مرکزی اعلام میشود از چند جهت قابلتردید است. نخست آنکه جامعه نمونهای که بانک مرکزی مورد بررسی قرار میدهد ضرورتا کل جامعه ایران را نمایندگی نمیکند و در این جامعه گروههای بسیار پایین و بسیار بالای درآمدی گنجانده نشده است. بنابراین غیبت این گروهها در نمونهگیری انجامشده، موجب میشود نتیجه بهدستآمده به واقعیت جامعه نزدیک نباشد. نکته دوم آنکه اغلب مردم از اینکه مخاطب پرسش میزان درآمد قرار میگیرند، نگرانند و در بیشتر موارد به این پرسش پاسخ درست نمیدهند، از اینرو درآمدهای عنوانشده در نمونه مورد انتخاب محققان نیز مورد تردید است. در اینجا باید به این نکته اشاره کنم که در دنیا درآمد خانوارها از طریق پرسشنامه به دست نمیآید بلکه براساس میزان مالیات پرداختی افراد، درآمد آنها برآورد میشود اما در ایران بهدلیل نداشتن سازوکار مناسب این امکان از ما دریغ میشود.
در دنیا همچنین وقتی به درآمد و هزینه خانوار نگاه میشود، میبینیم که در این جوامع هم فاصله و شکاف وجود دارد اما این فاصله از طریق اعطای وام به مردم، جبران میشود و اصلیترین بدهکاران بانکی خود مردم هستند و این یکی از محلهای درآمد دولت و رشد اقتصادی آن کشورها نیز محسوب میشود. در ایران ولی این فاصله را مردم معمولا از طریق هزینهکردن داراییها و منابع در اختیارشان پوشش میدهند، یا گروههایی هستند که پسانداز دارند یا از درآمدهای بدون کار استفاده میکنند. در هرحال بهجز درآمدهای پولی، درآمدهایی نیز در قالب بن کالا، مزایای غیرنقدی تخصیصیافته به کارگران و کارمندان هم میتواند بخشی از هزینههای درآمدی خانوارها را پوشش دهد.
***
معرفی «بنیاد فلات ایران»
بر گرفته از تارنمای ایران بوم
از میانههای سال گذشته و امسال، برای کالبدبخشی به پیشنهاد استاد دکتر حسین وحیدی در زمینهی برپایی «بنیاد ایران بزرگ» چهار نشست با حضور ایشان و تنی چند از دوستان برگزار گردید.
فرجام کار این نشستها، عبارت بود از تهیه و تنظیم بنیاننامه « بنیاد فلات ایران ». در این بنیاننامه آمده است :
بنیاد فلات ایران، بنیادی است مردم نهاد، فراحزبی و فراجناحی و به هیچ حزب، دسته و سازمان وابسته نیست.
بنیاد فلات ایران، یک بنیاد فرهنگی است برای نزدیکی هرچه بیشتر همهی مردمان ایرانی تبار و همهی سرزمینهای ایرانی نشین.
بنیاد فلات ایران بر این باور است که :
رمز ماندگاری و بالندگی ایران بزرگ، فرهنگ غنی و رخشای آن است. آن را بیش از پیش پربار و پویا سازیم.
زبان فارسی روان ملت ماست. آن را درون مرزها حمایت کنیم و در برون از مرزها،گسترش دهیم.
همهی زبانها و نیمزبانهای ایرانی مورد حمایت و صیانت بنیاد فلات ایران میباشد.
نوروز نمادی از فرهنگ ایران بزرگ است. آن را گسترش داده و غنیتر سازیم.
اتحادیه کشورهای حوزهی نوروز، نمادی از ایران بزرگ است.
کوشش برای حفظ و گسترش اتحاد سه کشور فارسی زبان ایران، افغانستان و تاجیکستان.
شناخت جمهوری خود مختار « اوستی » به عنوان یک واحد فارسی زبان.
کوشش در راه گسترش زبان فارسی در شبه قارهی هند.
تشویق پاکستان برای پیوستن به جرگهی کشورهای فارسی زبان.
ایجاد فرهنگستان مشترک فارسی زبانان.
گردآوری و تصحیح و انتشار متون خطی فارسی در سرتاسر جهان همچنین حمایت از برگردان آثار ایرانیان از زبانهای دیگر به فارسی.
ایجاد سازمان مشترک برای نگاهبانی، پژوهش و شناساندن یادمانهای فرهنگی مردم فلات ایران.
ژرفتر کردن پیوندها با مردمان سرزمین قفقاز ( قفقاز جنوبی و قفقاز شمالی )
ژرفتر کردن پیوندهای فرهنگی با مردمان سرزمینهای خوارزم و فرارود ( آسیای میانه ).
ژرفتر کردن پیوندهای فرهنگی با مردمان سرزمین ایغورستان.
ژرفتر کردن پیوندهای فرهنگی با مردمان بحرین (جزیره و کرانه ).
ژرفتر کردن پیوندهای فرهنگی با همتباران کرد در سرتاسر جهان.
ژرفتر کردن پیوندهای فرهنگی با مردم باشقیرستان ( باشکوردستان ) به عنوان بخشی از پهنهی « ایران ویج » کهن.
فراهم سازی زمینههای ارتباط هرچه بیشتر میان کوشندگان راه فرهنگ و تاریخ فلات ایران.
یاری رسانی به افراد و گروههایی که برای پاسبانی و پاسداری از زبان، ادب، هنر و دیگر جنبههای فرهنگی فلات ایران، تلاش میکنند.
کوشش برای نزدیکی هرچه بیشتر خرده فرهنگها در حوزه ایران بزرگ.
کوشش برای شناسندن هرچه بیشتر پیوندهای خرده فرهنگها در حوزهی فلات ایران.
همچنین بنیاد فلات ایران، از آغاز سال جاری دست اندرکار راهاندازی دیدارگاه ( تارنما / وبسایت ) بنیاد فلات ایران در راستای ایجاد یک « دانشنامهگاه » در بارهی تاریخ و فرهنگ ایران بزرگ برآمد. این تارنما، طی نشستی در روز 14 شهریورماه 1393 به نشانی:
به گونهی رسمی گشایش و رونمایی شد.
در آیندهی نزدیک، شما نیز میتوانید از راه دیدارگاه بنیاد فلات ایران، هموند این بنیاد گردید و در نتیجه با همافزایی نیروها، بنیاد فلات ایران را در راه رسیدن به آماج بلند آن یاری فرمایید.
بنیاد فلات ایران
WWW.IRANBONYAD.IR
***
سخنرانی سرور دکتر حسن کیانزاد در دومین کنگره سکولار دموکرات های ایران
[youtube]https://www.youtube.com/watch?v=DU10Zv0Cj0I[/youtube]
***
پان ایرانیستهای دربند و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
***
تارنمای نامه پان ایرانیسم:
http://paniranism.info
فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info
فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
https://www.facebook.com/paniranist.info
تارنمای حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی (شاخه آمریکای شمالی)
www.paniranism.net
تارنمای حزب پان ایرانیست:
www.paniranism.org
فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty
تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty
حزب پان ایرانیست – سازمان برونمرزی
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info
www.paniranism.info
درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm