شماره 36 – شیر و خورشیدمان را چه شد؟

هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!

نامه پان ایرانیسم

شماره 36، سه شنبه 12 تیرماه 1397 – 3 ژوئیه 20018
www.paniranism.info . iran@paniranism.info

درود بر هم میهنان گرامی

نوشته های زیر تقدیم می شوند:

یونسکو چند اثر باستانی دیگر در ایران را به فهرست خود افزود
شیر و خورشیدمان را چه شد؟
۱۲ تیر، سالگرد سقوط هواپیمای ایران توسط ناو آمریکایی
آرش کمانگیر
خرمشهر، شهر دوم همه ایرانیان
قبله‌ی مشترک و خونین تجزیه‌طلبان و جمهوری اسلامی
موفقیت شرکت توسعه نیشکرخوزستان کام چه کسانی را تلخ می کند

پاینده ایران
نامه پان ایرانیسم

محور ساسانی فیروزآباد جهانی شد

یونسکو چند اثر باستانی دیگر در ایران را به فهرست خود افزود

کاخ ساسانی سروستان

سازمان آموزشی، پژوهشی و فرهنگی ملل متحد، یونسکو، در تازه‌ترین نشست خود هشت اثر باستانی از ایران را به فهرست خود افزود. با این حساب شمار آثار فرهنگی ثبت‌شده‌ از ایران در فهرست یونسکو به ۲۴ مورد رسید.

«منظر باستانی ساسانیان» تازه‌ترین اثر فرهنگی ثبت‌شده‌ی ایران در فهرست سازمان آموزشی، پژوهشی و فرهنگی ملل متحد، در استان فارس قرار دارد. این محور کهن از دوره ساسانیان باقی مانده‌است.

استاندار فارس تاکید کرده با ثبت این محور، شمار آثار تاریخی ثبت شده جهانی در این استان از چهار به ۱۱ اثر افزایش یافت. چهار اثر پیشین شامل پاسارگاد، بقایای باغ‌های پاسارگاد، باغ ارم و تخت جمشید است.

کاخ ساسان در سروستان، آتشکده و کاخ اردشیر، مجموعه فیروزآباد شامل شهر باستانی گور و مجموعه آثار دوره ساسانی بیشاپور کازرون، شامل شهر بیشاپور، نقوش برجسته تنگ چوگان و غار شاپور، در «محور ساسانی» قرار دارند.

مجموعه کاخ ساسانی در سروستان در ۹ کیلومتری سروستان قرار دارد و ۲۵ هکتار وسعت دارد. کاخ در زمان بهرام پنجم، یا بهرام گور، ساخته شده‌است. گفته می‌شود مِهرنَرسه، وزیر بهرام گور، که در زمان یزگرد نخست و یزدگرد دوم نیز وزیر بود، در ساخت این کاخ نقش داشته‌است.

غار شاپور

فیروزآباد حدودا ۱۰۰ کیلومتر با شیراز فاصله دارد. پیشینه این شهر کهن به هزاره‌های پیش باز می‌گردد و کاخ اردشیر بابکان، نقوش برجسته پیروزی اردشیر بر اردوان پنجم، قلعه دختر و آثار دیگر از جمله جاذبه‌های گردشگری آن هستند. شهر گور اوایل سده سوم میلادی، به‌فرمان اردشیر بابکان ساخته شد.

نقش برجسته‌ای در بیشاپور

از دیگر آثار ثبت‌شده در نشست نهم تیر ماه یونسکو، می‌توان به کلیسای نوکوبی در ژاپن، ساختمان‌های باقی‌مانده‌ از جنبش هنری «آرت دکو» در ممبئی (بمبئی)، واحه احساء در عربستان سعودی، معبدها و خانقاه‌های بودایی در کوهستان‌های جنوبی کره جنوبی اشاره کرد.

رادیو فردا

***

شیر و خورشیدمان را چه شد؟

نویسنده:امیر هاشمی مقدم

مسابقات فوتبالی که تیم ملی ایران در آن حضور داشته باشد، از آن جهت که وحدت و انسجام ملی‌مان را بهتر به نمایش می‌گذارد، پدیده‌ای درخور توجه است. پرچم ایران به‌عنوان نماد این همبستگی، در طراحی لباس تماشاچیان یا به‌صورت کامل بر روی دوش‌شان دیده می‌شود؛ البته آنانی که رنگهای این پرچم را بر صورتشان نقاشی می‌کنند را هم نادیده نگیریم. این کاربرد پرچم، هم برای تماشاچیان فوتبال است و هم آنانکه پس از هر بازی موفقیت‌آمیزی (خواه برنده شده باشیم خواه بازنده) به خیابان می‌آیند و جشن می‌گیرند. دیدن چنین صحنه‌هایی برای ایرانیان جالب است؛ چرا که در زمان‌های دیگر، کمتر می‌توان پرچم ایران را اینچنین گسترده دید

در کشورهای دیگر، به نسبت ایران، پرچم حضور پررنگ‌تری در زندگی مردم کشورشان دارد. دست‌کم در کشورهایی که نگارنده از نزدیک دیده و همه آسیایی‌اند. و به‌ویژه در ترکیه که چندین سال تجربه‌ی زندگی در آنجا را دارد، نشان پرچم این کشور در همه جا دیده می‌شود: از قاب گوشی‌های بسیار فراوان گرفته تا طرح پوشاک (به‌ویژه تی‌شرت‌هایی که تن زنان و مردان بسیاری است)، کیف، نوشت‌افزار، آفتاب‌گیر خودرو، لیوان، برچسب در اندازه‌های گوناگون و برای کاربردهای گسترده و… بسیاری از خانه‌ها و فروشگاه‌های ترکیه، در همه‌ی طول سال پرچم این کشور را از سر در خانه یا فروشگاه‌شان آویزان کرده‌اند.

اما در ایران، پرچم را به ندرت می‌توان در زندگی روزمره‌ی مردم دید. تقریباً به جز در برخی ادارات دولتی و همچنین راهپیمایی‌های حکومتی، پرچم ایران در هیچ کجا دیده نمی‌شود. دلایل بسیاری بر این امر می‌توان برشمرد که در اینجا تنها به یکی از آنها اشاره می‌شود و آن، گرفتن نماد اصلی و تاریخی پرچم ایران، یعنی شیر و خورشید از آن و تهی کردن تاریخ و فرهنگ نهفته‌ی پشت آن، پس از انقلاب اسلامی است. در این راه کسی هم یارای اعتراض نداشت، چرا که به مخالفت با واژه‌ی مقدس «لا اله الا الله» تعبیر و تفسیر، یا سلطنت‌طلب معرفی می‌شد. همین است که می‌بینیم وقتی دستیار ویژه‌ی رییس‌جمهور، علی یونسی، در این‌باره سخن به میان می‌آورد، به او حمله می‌شود

اما ایرانیان بیرون از کشور که ترس از پاسخگویی به کسی ندارند، بیشتر همان نماد شیر و خورشید را در پرچم به کار می‌گیرند. و البته چه بی‌نظمی‌ای پیش می‌آید وقتی می‌بینیم عده‌ای پرچم با نماد تازه‌ی «لا اله الا الله»، عده‌ای پرچم با نماد قدیمی شیر و خورشید، و عده‌ای دیگر پرچم سه‌رنگ بدون نماد را به کار می‌برند. کشور دیگری را نمی‌شناسیم که درباره‌ی پرچمش این همه آشفتگی وجود داشته باشد.

در واقع، حذف نشان تاریخی پرچم ایران، یکی از ده‌ها موردی بود که می‌توان آنرا حذف نمادهای ملی در برابر ایدئولوژی‌امی (امت‌گرایی) دانست. تا آنجا که مسوولین سال‌های آغازین انقلاب، هیچ ابایی از حمله به ملی‌گرایی ایرانی و سخن گفتن از خلیج جعلی اسلامی به جای خلیج همیشه فارس، برای نزدیکی با کشورهای مسلمان نداشتند. مواردی که نه تنها حتی یکی از آنها مورد استقبال کشورهای مسلمان همسایه قرار نگرفت، بلکه عملاً عرصه را برای ادعاهای آنان خالی نمود.

نماد شیر و خورشید یک عامل همبستگی درونی و بیرونی با کشورهای همسایه‌ی کنونی و هم‌فرهنگ و هم‌تاریخ گذشته است. ضمن آنکه در این نماد، عناصری از فرهنگ‌های پیش و پس از اسلام، زردشتی، یهودی، شیعی، ایرانی، عربی، مغولی و ترکی دیده می‌شود. بنابراین بیهوده نیست که آنرا نمادی موفق در بیان هویت ایرانیان می‌دانند (به جز پژوهش‌های قدیمی زنده‌یادان احمد کسروی، مجتبی مینوی و یحیی ذکاء، پژوهش‌های شاهپور شهبازی در دائره‌المعارف ایرانیکا و همچنین افسانه نجم‌آبادی، استاد دانشگاه هاروارد در این باره نکات بسیار دقیقی را نشان می‌دهد).

شیر و خورشید را در بسیاری از بناها و آثار تاریخی و فرهنگی کشورهایی که فرهنگ مشترک داریم هم می‌توان یافت. برای نمونه، دیدن نقش شیر و خورشید بر روی اسکناس‌های ازبکستان و بر سردر مدرسه‌ی شیردار مجموعه ریگستان سمرقند در سفر ازبکستان، برای نگارنده جالب توجه بود.

اصلی‌ترین عاملی که به پاک کردن این نماد از پرچم رسمی ایران انجامید، به جز مبارزه و عناد بیهوده با هر آنچه به حکومت پهلوی مربوط می‌شد، جایگزینی طرح‌های اسلامی و امت‌گرایانه به جای طرح‌های ملی بود (که در تقابل با پهلوی، تر و خشک با هم سوخت. هرچند باید اشاره کرد شیر و خورشید نه در دوره‌ی پهلوی، بلکه کاربردش از دوره‌ی سلجوقی، صفوی و به‌طور رسمی و ثبت‌شده، از نیمه‌های قاجار در پرچم راه یافت). شوربختانه در این راهِ امت‌گرایانه، فرهنگ، هویت، تاریخ و نمادهای ایرانی بیش از هر چیز آسیب دید و این فرایند کمابیش ادامه دارد. اما جالب است همانگونه که در بالا اشاره شد، شیر و خورشید یک نماد دینی و شیعی نیز بود (بسیاری خورشید را نشانه‌ی نبوت که در پشت و در واقع پشتیبان علی شیر خدا جای گرفته تفسیر کرده‌اند). همین است که شیر و خورشید را برخی نماد شیعه و در تقابل با ماه و ستاره به‌عنوان نماد حکومت سنی عثمانی می‌دیدند (اگرچه به نظر می‌آید ریشه‌های ماه و ستاره از کاربرد ماه و ستاره در سکه‌ها و تاج پادشاهی ساسانیان به سلجوقیان و سپس از آن راه به عثمانیان رسیده باشد). به‌هرحال، همچنان این نماد در بسیاری از اماکن و شعائر مذهبی شیعی (همچون کاشیکاری سردر امامزاده امیر احمد کاشان یو یا پرچم عزاداران حسینی اردبیل) کاربرد دارد.

همچنانکه پیشنهاد برای توجه بیشتر به نماد شیر و خورشید، هرگز به معنای مخالفت با کاربرد نمادهای اسلامی و دینی نیست؛ بلکه تاکید بر این است که هر عنصری باید در ساختار فرهنگی کشور، سر جای خودش باشد. همانگونه که مثلاً نمی‌توان با توجیه زبان عربی به‌عنوان زبان دین اسلام، خواهان جایگزینی آن با زبان فارسی شد.از سوی دیگر، شیر و خورشید یکی از سه نماد ثبت‌شده در سازمان جهانی صلیب سرخ است. نشان صلیب سرخ نخستین نشان، نماد شیر و خورشید دومین، و ماه سرخ یا هلال احمر، سومین نشان این سازمان است.

اما مسوولین ایران در سال ۵۹ کاربرد نشان شیر و خورشید برای سازمان صلیب سرخ جهانی را، به سود کاربرد هلال احمر کنار نهادند. مسوولین نه تنها به حذف نماد ملی ایرانی و جایگزینی نماد ماه و ستاره که در کشورهای اسلامی و ترکیه کاربرد دارد پرداختند، بلکه به این هم بسنده نکرده و حتی نام آنرا هم عربی نمودند (هلال احمر). یعنی برخلاف ترکیه که برای این نشان نام ترکی (قیزیل آی/کیزیلای) برگزیده، ایران نامش را هم به جای مثلاً ماه سرخ، عربی برگزید. طنز روزگار آنجاست که در کنفرانس سال ۱۲۸۵ در ژنو که برای تعیین نشان جهانی این سازمان برگزار شده بود، برای ثبت نشان این ماه سرخ، دیپلمات وقت ایرانی دوره‌ی قاجار، ممتازالسلطنه، بین سازمان صلیب سرخ و دولت عثمانی (که حتی اجازه‌ی حضور در این کنفرانس را هم پیدا نکرده بود) میانجیگری کرد تا به تصویب برسد. ممتازالسلطنه، تنها نماینده‌ی همه‌ی کشورهای مسلمان و نیز کشورهای آسیایی در این کنفرانس بود. همین است که هم سلطان عثمانی کتباً و هم سفیر عثمانی در پاریس حضوراً از وی سپاسگزاری و قدردانی کردند. اگر این میانجیگری وی نبود، تنها صلیب سرخ و شیر و خورشید به‌عنوان نمادهای رسمی پذیرفته شده و با توجه به استدلال ممتازالسلطنه که نماد صلیب برای مسلمانان، یادآور جنگ‌های صلیبی است، بنابراین اگر ماه سرخ تصویب نمی‌شد، احتمالاً امروزه همه‌ی کشورهای مسلمان به جای ماه سرخ، شیر و خورشید را نماد این سازمان می‌دانستند. بی‌گمان در آن روز، ممتازالسلطنه هرگز فکرش را هم نمی‌کرد که روزی در ایران کسانی پیدا شوند که همین نماد ماه سرخ را با نام عربی‌اش، جایگزین نماد چندصدساله‌ی شیر و خورشید ایرانی کنند.

در همه‌ی این سال‌ها که ایران نشان شیر و خورشید را به کناری نهاده بود، اسرائیل با پشتیبانی امریکا تلاش کرده نشان ستاره‌ی داود را به جای آن به‌عنوان یکی از سه نماد شیر و خورشید جایگزین کند. درخواستی که تاکنون با مخالفت این سازمان روبرو شده است. خوشبختانه در سال ۵۹، ایران بر حفظ نشان ویژه‌ی خود (شیر و خورشید) تاکید کرد؛ یعنی همچنان ایران امکان بازگشت به نشان خود را دارد و امیدواریم این رویداد، هرچه زودتر رخ دهد.

کانال تحلیلی خبری پان ایرانیست
@paniranist

***

۱۲ تیر، سالگرد سقوط هواپیمای ایران توسط ناو آمریکایی

۱۲ تیر، سالگرد سقوط هواپیمای ایران توسط ناو آمریکایی
روحشان شاد و یادشان گرامی

نامه پان ایرانیسم: لازم به یاد آوری است که شبکه تلویزیون PBS در امریکا یک مستند بسیار جالب در نکوهش این عمل تاسف بارو قابل پیشگیری شده به مدت یک ساعته تهیه و پخش کرد. یکی از هواداران ما در شهر تورنتو کانادا، این مستند را از شبکه PBS خرید و سالنی اجاره کرد و این مستند را بطور رایگان برای عموم روی پرده بزرگ بنمایش گذاشت. البته از دو هفته پیش از نمایش با چاپ فلایر و تبلیغات کسترده از مردم دعوت به تماشای رایگان شد و با چای و قهوه وشیرینی از حاضران پذیرایی شد.

پان ایرانیست ها کمتر حرف میزنند. و بیشتر در حد امکان عمل می کنند سپاس فراوان از این دوست پان ایرانیست.

 

***
آرش کمانگیر

آرش به فروغ و نور ایمان ان روز بلند تیرگان را بنوشت به قلبِ سرخِ تاریخ با خامه عشق و جوهر جان بنهاد یکی نشانِ جاوید بر سینه افتخارِ انسان…..
هما ارژنگی

***
خرمشهر، شهر دوم همه ایرانیان

آب آشامیدنی حق مسلم همه ایرانیان است.

***

قبله‌ی مشترک و خونین تجزیه‌طلبان و جمهوری اسلامی

الاهه بقراط

وقتی کشتی حکومتی در حال غرق شدن است این تنها موش‌‌ها نیستند که زودتر از همه فرار می‌کنند بلکه گرگ‌ها نیز خود را آماده‌ی حمله‌ می‌کنند.

آرزوی «تجزیه‌ی ایران» و جدایی استان‌های مرزی کشور تا کنون به دل همه‌ی طرفدارانش حتی آنان که از پشتیبانی قدرت‌هایی مانند «استعمار پیر انگلیس» و «برادر بزرگ شوروی» برخوردار بودند مانده است. ایران نه «یوگسلاوی سابق» است که کشوری کاردستی باشد و در اولین فرصت چسب‌ مناطق‌اش وا برود و نه اتحاد شوروی که سرزمین‌هایش به امپراتوری روسیه ضمیمه شده باشند. برعکس، آن سرزمین‌هایی هم که امروز در پیرامون ایران به عنوان کشورهای مستقل شناخته می‌شوند، بخشی از امپراتوری و ملت متنوع ایران بوده‌اند که بر اثر جنگ‌ و دسیسه‌ی خارجی و بی‌لیاقتی حاکمان وقت و همچنین همدستی ملایان از ایران جدا شده‌اند. اگر ادعایی (به فرض) در کار باشد، از جانب «ایران بزرگ» برای از دست دادن آن مناطق است و نه از سوی افرادی که در نشئگی قدرت‌طلبی نه‌تنها نمایندگی مردمان محلی استان‌های مربوطه را ندارند بلکه حتی در احزاب و گروه‌های خود نیز یکدست نیستند چه برسد به اینکه ادعای جدایی تکه‌ای از پیکر ایران را بکنند! اما در جهان کوچک امروز، آرزوی تحقق امپراتوری‌های گذشته، اعم از اسلامی و ایرانی و عثمانی و… جز به جنگ و جنایت و نابودی هر آنچه هست نمی‌انجامد. ایران امروز همین گربه‌‌ی یک میلیون و ۶۴۸هزار کیلومترمربعی است که می‌خواهیم همگی در آزادی و امنیت، دست در دست یکدیگر، آن را حفظ کرده و دوباره بسازیم.

ایران از دیرباز یک ملت و یک کشور بوده و هست؛ با تنوع فرهنگی و قومی گسترده که همواره یکی از مهمترین نقاط قوت این سرزمین کهن بوده است. احزاب محلی در بهترین حالت فقط می‌توانند از سوی اعضای خود حرف بزنند و نه از سوی مردم یک استان! زیرا در یک ایران آزاد و امن، حتما احزاب سراسری نیز در آن استان‌ها فعال خواهند بود! «استان خالص» در ایران وجود ندارد مگر آنکه با خونریزی دست به «پاکسازی» و «نسل‌کشی» زد! حتی فراتر از این: خانواده‌هایی را که از پیوندهای اقوام و ساکنان استان‌های مخلتف به وجود آمده‌اند از یکدیگر جدا کرد و از هم پاشاند! به‌هم‌پیوستگی فرهنگی و قومی در میان ایرانیان به اندازه‌ای گسترده و عمیق است که شاید در هیچ جای جهان تجزیه‌طلبی به اندازه ایران مترادف با خونریزی و جنایت نباشد.

سردمداران تجزیه‌طلبی در سودای ریاست‌ مناطق دست‌نشانده‌ی قدرت‌هایی هستند که می‌خواهند برای آنها کشورسازی کنند. آنها که برای فارسی به عنوان زبان مشترک ایرانیان دست به «قوم‌سازی» برای فارسی‌زبان‌ها می‌زنند ولی برای خودشان «ملت» و «ملیت» اختراع می‌کنند، می‌دانند در کشوری که اقوامش در سراسر کشور پراکنده هستند بر کدام قبله‌ی خونین نماز می‌گذارند. قبله‌ی آنها با جمهوری اسلامی کاملا هم‌سوست زیرا از ناتوانی‌ها و سیاست‌های تبعیض‌آمیز و ضدبشری این نظام تغذیه می‌کنند.

تجزیه‌طلبان همیشه آلت دست بیگانگان بوده‌اند. حکومت‌های خارجی همواره از آنها سوء استفاده کرده‌ و هر وقت با حکومت مرکزی به توافق رسیدند به حال خود رهایشان کرده‌اند. گذشته از منابع مادی که نصیب این افراد می‌شود، جای تعجب است که هنوز برخی به چنین توهم فجیع و خونباری دچارند.

کیهان لندن

***
موفقیت شرکت توسعه نیشکرخوزستان کام چه کسانی را تلخ می کند

ابوالفضل عابدینی نصر

تا قبل از سال 1389 هفت واحد زیر مجموعه شرکت توسعه نیشکر خوزستان تنها 150 هزار تن شکر در سال تولید می کردند. با آمدن نسیم صادقی و به دست گرفتن مدیریت این شرکت تولید شکر در توسعه نیشکر خوزستان به 630 هزار تن در سال رسید .با این حجم از افزایش تولید، سال گذشته کشور از حیث واردات این محصول استراتژیک بی نیاز شد و در تامین شکر هموطنانمان ما به خودکفایی رسیدیم و کام دلالانی که در سالهای اخیر با نام مافیای واردات شکر مطرح می شدند فعلا تلخ گشته است .

با نگاهی به آمار و ارقام دوره هشت ساله نسیم صادقی میتوانیم بگویم وی موفق ترین مدیر سالها ی گذشته این شرکت بزرگ بوده است. مدیری بی حاشیه و توانمند که توانسته بود به همراه همکارانش با بروزرسانی حقوق 18 هزار کارگر و کارمند آنان را راضی نگه دارد و در شرایط بحرانی کارخانجات با عملکرد مثبت و قابل دفاع خود هم در حوزه امنیتی استان، با آرامشی که به شرکت حکفرما کرده بود از اعتصابات کارگری در این شرکت خبری نبود و هم با افزایش 5 برابری تولید شکر سهم بسزایی در گردش چرخ آسیب دیده اقتصاد استان و کشور داشت .

_ اما چرا به یکباره سهام داران شرکت توسعه نیشکر خوزستان این مدیر توانمند را برکنار کردند ؟

_چه کسانی در برکناری نسیم صادقی نقش داشتند و به دنبال رسیدن به چه خواسته هایی بودند؟

_انتشار آمار غیر واقعی مربوط به فعالیت شرکت توسعه نیشکر خوزستان چرا در دستور کار افرادی خاص قرار گرفته است ؟

_چه کسانی از موفقیت شرکت توسعه نیشکر خوزستان وحشت داشتند که از بدو تاسیس این شرکت با آمار واطلاعات غلط سعی در سنگ اندازی و فضا سازی علیه آن و نهایت آرزوی ورشکستی این شرکت را دارند؟

_چرا جریانات مخالف یکپارچگی ایران همواره به این شرکت حمله می کنند و تلاش دارند آن را در تعارض با منافع بخشی از مردم خوزستان جلوه دهند ؟
_آیا تئورسین های تحرکات تروریستی که با قصد و نیت تحریک مردم خوزستان برای ایجاد نا امنی در استان علیه این شرکت سناریو نوشته و حوادث ناگواری را رقم زدند دست از اقدامات خود برداشته اند ؟

_در بخش های بعدی این مطلب سعی خواهیم نمود تا با ارایه آمار واقعی از فعالیت شرکت توسعه نیشکر خوزستان به زوایای پشت پرده و دخالت جریانات مختلف در امور این شرکت بپردازیم.

روزنامه شرق خوزستان

***

حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
facebook/nameh-pan-iranism@paniranism –  www.paniranism.info
درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org

کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.