هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 46، سه شنبه 13 شهریورماه 1397 – 4 سپتامبر 20018
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
نوشته های زیر تقدیم می شوند:
فشرده ای از تاریخچه نهضت ـ مکتب پان ایرانیسم
ضرورت و شرایط تشکیل مکتب پان ایرانیسم
تولد ققنوس از پس بامداد خونین
نظر برخی از دوستان غیر پان ایرانیست در مورد پان ایرانیسم
فشرده ای از تاریخچه نهضت ـ مکتب پان ایرانیسم
پاینده ایران
در شهریور ماه ۱۳۲۰ هنگام اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه انگلیس و روس و آمریکا و عبور تانکهای شوروی از خیابانهای تهران در محل پل چوبی تهران سر کوچه آسیاب بادی ( نزدیک به میدان فوزیه یا امام حسین فعلی ) چند نوجوان با سنگ تانکها را مورد حمله قرارداند.
این نوجوانان عبارت بودند از : محسن پزشکپور ـ محمد رضا عاملی تهرانی ـ ابوالقاسم پور هاشمی ـ پرویز صفیاری ـ فرید سیاح سپانلو ـ مهدی بهره مند و چند تن دیگر که نام نشانی از آنان در دست نداریم.
این جوانان پس از ورود به دبیرستان پایه کوششهای میهن پرستانه را نهاده و با نامهای انجمن ایران دوست ـ جویندگان ـ رستاخیز ملی ایران ـ نهضت محصلین و . . . به همراه گروه دیگری از جوانان وطن پرست دست به مبارزه زدند.
در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ همزمان با توطئه جدایی آذربایجان گروهی از این جوانان دست به تشکیل سازمانی زیرزمینی به نام “انجمن” به گونه و همراه با خشونت زدند. از افراد سر شناس انجمن میتوان ازمحسن پزشکپور ـ علی نقی عالیخانی ـ بیژن فروهر ـ علیرضا رئیس ـ جواد تقی زاده ـ داریوش همایون ـ حسن غفوری ـ هوشنگ حق نویس در شاخه نظامی و محمدرضا عاملی تهرانی ـ حسن علی صارم کلالی ـ حسین خان مصدق در سازمان خارجی انجمن نام برد.
در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۲۵ هنگامی که محسن پزشک پور و داریوش همایون در تپه های امیرآباد (خوابگاه دانشجویان فعلی) به دنبال نارنجکهای باز مانده از کمپ اشغالگران در آن نقطه بودند پای داریوش همایون به روی مین رفته با انفجار آن داریوش همایون مصدوم و توسط پزشکپور به بیمارستان سینا رسانده می شود و تا زمان درگذشت، پای داریوش همایون می لنگد.
در تاریخ هشتم خرداد ۱۳۲۵ هنگامیکه علیرضا رئیس سرگرم آماده ساختن نارنجکی برای استفاده علیه بیگانه پرستان و عاملان سرشناس کشورهای بیگانه در ایران بود نارنجک منفجر و بدن علیرضا رئیس قطعه قطعه می گردد. مزار رئیس در باغ طوطی شاهزاده عبدالعظیم می باشد.
علینقی علیخانی – بیژن فروهر- عاطفی نیا و سید حسین طبیب متهمین ردیف ۱ تا ۴ پرونده شهادت علیرضا رئیس بودند که علیخانی مسئول انجمن – بیژن فروهر مسئول شاخه نظامی در انجمن و عاطفی نیا و حسین طبیب، همکلاس و از دوستان نزدیک علیرضا رئیس در سال ششم دبرستان البرز تهران بوده و حدود یک ماه در بازداشت بسر بردند.
به دنبال شهادت علیرضا رئیس توسط محسن پزشکپور متنی به نام «فرمان رئیس» نوشته میشود که نام جنبش ایرانپرستان و افراد انجمن را به «پان ایرانیسم» که یک جنبش سیاسی و یک آرمان ملی است بیان می دارد. پان ایرانیسم قبلا در مجله آینده و توسط مرحوم دکتر افشار به صورت یک عنوان فرهنگی برای ایران بزرگ به کار رفته بود.
ر روز ۱۵ شهریور ۱۳۲۶ بنیانگذاری و پان ایرانیست ها از این تاریخ رسما پای در راه مبارزات ملی – ناسیونالیستی و پان ایرانیستی می گذارند.
پس از شهادت علیرضا رئیس و نوشته شدن فرمان رئیس محسن پزشکپور کتاب «ما چه میخواهیم» را می نگارد.
در دوران مکتب پان ایرانیسم مبارزات پان ایرانیست ها در دبیرستان ها و دانشگاه تهران گسترش بسیار می یابد که علیه حزب توده قویترین حزب حاضر در صحنه مبارزات آن زمان که ضمنا آشکارا وابستگی خود را به روس ها اعلام می کرد دست به مبارزات پر دامنه ای می زنند .
کتاب های ما چه میخواهیم و بنیاد مکتب پان ایرانیسم (تنظیم شده توسط محسن پزشکپور، محمدرضا عاملی تهرانی و علینقی عالیخانی) در فروردین ماه ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ چاپ و منتشر میگردد. روزنامه «ساسانی» به مدیریت صادق بهداد در سال های ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ ناشر اندیشه و ارگان مکتب پان ایرانیسم بود . از پان ایرانیست هایی که در مکتب پان ایرانیسم کوشش داشتند می توان افزون بر بنیانگذاران انجمن و مکتب پان ایرانیسم از افراد سرشناس زیر نام برد.
سید حسین طبیب – مهدی صدیقی ـ داریوش فروهر ـ محمد مهرداد ـ منوچهر تیمسار – علی محمد لشگری ـ هوشنگ آق بیاتی ـ حسین تجدد ـ مهرداد سالور ـ علاالدین خطیر ـ محمد علی زرشکی ـ تقی کبریت ساز توکلی ـ داریوش پروین ـ اسدالله حقدادی ـ عبدالله افسرپور ـ منوچهر آدمیت – مهوش سرخوش ـ شهربانو باوند ـ مهین ارژنگی ـ جلال پسیان ـ محمد علی معدلت ـ رحمت الله قاسمی ـ کنعانی مقدم ـ حسن کامبخش و فضل الله صدر و . . . .
از هفدهم دیماه ۱۳۳۰ حزب پان ایرانیست تشکیل و روزنامه ندای پان ایرانیسم از چهارم دی ماه ۱۳۳۰ تا روز بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ سخن گوی آن بود.
بن مایه:
فشرده ای از تاریخچه نهضت، مکتب و حزب پان ایرانیست – جزوه شماره یک تشکیلات کرج- گردآوری مهندس رضا کرمانی
***
ضرورت و شرایط تشکیل مکتب پان ایرانیسم
هومن اسکندری
پانزدهم شهریورماه ، سالروز بنیاد مکتب پان ایرانیسم از راه فرا رسید. در طول حیات یک ملت، روزهای خاص و سرنوشت سازی وجود دارد که این روزها و وقایع رخ داده در آنها، پیوندی شگفت و سرنوشتسازبا سرنوشت و اقتدار آن ملت دارد. از جمله این روزهای سرنوشت ساز در تاریخ معاصر ایران می توان به روزهایی چون ۱۴ امرداد ۱۲۸۵ ( صدور فرمان مشروطیت )، ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ( ملی شدن صنعت نفت )، ۲۱ آذر ۱۳۲۵ ( گریز اهریمن از آذربایجان )و ۱۵ شهریور ۱۳۲۶ ( بنیاد مکتب پان ایرانیسم ) اشاره نمود .
برای درک اهمیت تشکیل مکتب پان ایرانیسم در تاریخ معاصر ایران، بررسی شرایط جامعه ایران در هنگام بنیاد مکتب ، بررسی عملکرد مکتب و پی آمد های تشکیل آن ضروری به نظر می رسد .
در حالی که ملت ایران پی آمد های شوم و ناگوار تجزیه بخش های بزرگی از سرزمین ایران و نسل کشی وحشیانه تیره ها و اقوام ایرانی در طول ۲۰۰ سال گذشته را هنوز فراموش نکرده بود، در سوم شهریور ۱۳۲۰ و درخلال جنگ جهانی دوم ، سرزمین ایران بار دیگر به اشغال نیروهای بیگانه (متفقین) درآمد .
اشغال ایران ، حفظ استقلال ، تمامیت ارضی و اقتدار ملی را به چالشی بزرگ برای ایرانیان تبدیل کرده بود . به تحریک بیگانه در هر گوشه ای از ایران ، از آذربایجان و کردستان گرفته تا بلوچستان ، نواهای شوم تجزیه به گوش می رسید . در حالی که رجال ملی و میهن پرستان خانه نشین شده بودند ، احزاب و گروه های بیگانه گرا و وابسته ، مانند حزب توده ، با اهدافی شوم و ضد ملی به گسترش فعالیت های تخریبی خود دست یازیده بودند . در این میان قدرت های خارجی با حمایت از رجال فاسد و وابستگان خود تلاش داشتند تا با نفوذ در هیات حاکمه از منافع بیشتری در ایران برخوردار شوند .
در این سال های سخت دو عامل باعث شده بود تا سخن گفتن از ناسیونالیسم چونان گناهی نابخشودنی و کفری بزرگ به نظر آید .
یکم – شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم که سیاست های نژاد پرستانه و فاشیستی آن منجر به ویرانی بخش بزرگی از جهان و قتل عام میلیون ها انسان بی گناه در سراسر گیتی شده بود . این تجاوزات که تحت لوای ناسیونالیسم آلمانی صورت می گرفت ، انزجار افکار عمومی مردم جهان را نسبت به کلیه تفکرات مشابه و حتی واژه های مشابه برانگیخته بود . در این میان قدرت های استعمارگر غربی و شرقی تلاش داشتند تا با متصف کردن نهضت ها و اندیشه های آزادی خواهانه و ملت گرایانه به نژادپرستی و فاشیسم و در نتیجه تضعیف آنها ، راه را برای نفوذ در کشورهای جهان سوم و چپاول و غارت ملت های ستم کشیده هموار نمایند . لذا با سوءاستفاده از افکار عمومی داخلی و جهانی و با استفاده از دستگاه های عظیم و متنوع تبلیغاتی ، هرگونه جنبش ناسیونالیستی ، به ویژه در کشورهای جهان سوم را، مغایر با آزادی خواهی و دموکراسی معرفی کرده و ناسیونالیست ها را زیر تیغ تیز حملات تبلیغی خود قرار می دادند .
دوم – نظام رضاشاهی در طول دو دهه پیش از آن ، ناسیونالیسم ایرانی را با اقتدار حکومتی و استبداد پیوند زده بود . رضا شاه و طیفی از متفکرین آن دوره حرکت ایران به سوی مدرنیسم را تنها با اهرم ناسیونالیسم و در پناه حکومتی مقتدر میسر می دیدند . لذا رضا شاه با توجه به مقتضیات و شرایط حساس جامعه ی ایرانی تلاش داشت تا با تشکیل حکومتی مقتدر و نیرومند ، پروژه سازندگی و مدرنیسم در ایران را به مرحله ی اجرا در آورد .
این اقتدار حکومتی و استبداد ناشی از آن ، طبعا واکنش های منفی را دربسیاری از مردم ، روشنفکران و فعالین سیاسی جامعه به وجود آورده بود . اگرچه این استبداد در بسیاری از موارد گریبان گیر ملیونی چون دکتر مصدق ، مدرس ، ملک الشعرا بهار و بسیاری دیگر هم شده بود ، اما در سال های بعد از فروپاشی نظام مقتدر و البته مستبد رضاشاهی ، فرصتی فراهم شده بود تا احزاب وابسته ای مانند حزب توده و روشنفکران متعدد وابسته به آن با ملازم و مرادف دانستن ناسیونالیسم و دیکتاتوری ،تبلیغات ضد ناسیونالیستی خود را شدت بیشتری بخشند.
در این شرایط سخت و دشوار،ندای ایران پرستی و ناسیونالیسم بار دیگر توسط دهها جوان برومند ایرانی در سرزمین ایران صلا داده شد.هسته اولیه مبارزات پان ایرانیستی بعد از شهریور ۱۳۲۰ وتوسط تعدادی نوجوان از جمله محسن پزشکپور،محمد رضا عاملی تهرانی،مهدی بهره مند،پرویز صفیاری،فرید سیاح سپانلو،ابوالقاسم پورهاشمی وعده ای دیگر در محله پل چوبی تهران و با حمله به تانک های متجاوز روسی شکل گرفت.
به دنبال فعالیت های این نوجوانان و عده ای دیگر از جمله علینقی عالیخانی،مهدی عبده،ناصر معاضدی،داریوش همایون،نادر نادرپور،سیاوش کسرایی،محمود کشفیان،جهانگیر مقدادی و…در باشگاه ایران دوست،نهضت محصلین و حزب رستاخیز ملی، سرانجام (انجمن)در سال ۱۳۲۳ پایه گذاری شد تا محلی باشد برای آموزش نوجوانان میهن پرست و فعالیت های گسترده ملی و ضد بیگانه.واژه پان ایرانیزم به عنوان یک بنیاد فکری وایدیولوژیکی،برای نخستین باردر انجمن و در متن فرمان رییس(توسط محسن پزشکپور) مطرح گردید.
با گذشت زمان و ورود این جوانان به دانشگاه ودبیرستانها و پختگی بیشتر کوشش های ایران پرستانه،سرانجام مکتب پان ایرانیسم در روز پانزدهم شهریور ۱۳۲۶ تاسیس گردید.به گمان راقم این سطور،از نظر بنیان گذاران مکتب،ضرورت تاسیس و کارکردهای مکتب پان ایرانیسم را می توان در موارد ذیل مورد تحلیل و شناخت قرار داد:
الف-تشکیل کانون مبارزه و مقاومت ملی در سالهای پس از اشغال ایران
در این سالها اعضای مکتب ضمن کوشش برای گسترش اندیشه ها و آرمان های میهن پرستانه و ملی،تلاش نمودند تا فضای بسته وخطرناک جامعه برای کوشش های وطن پرستانه را تغییر دهند.این تلاشها نه تنها به صورت مبارزات فکری و فرهنگی در دانشگاه تهران و دبیرستانها که حتی به صورت مبارزات خیابانی و فیزیکی در شهرها با احزاب و گروههای بیگانه گرا و از جمله حزب توده ادامه داشت.مجموع این تلتشها منجر به شکسته شدن جو ارعاب و تهدید گروههای یاد شده و تغییر نسبی اوضاع به سود ملیون گردید که پیامدهای مهم آن را میتوان در جریان ملی شدن صنعت نفت مشاهده نمود.
ب-کوشش برای تدوین مبانی ناسیونالیسم ایرانی
با توجه به فقر مباحث علمی در ناسیونالیسم ایرانی،در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ مبانی پان ایرانیسم در کلاسهای مبلغان پان ایرانیسم،کلاس گویندگان و کلاس های آرمان شناسی توسط محسن پزشکپور،محمد رضا عاملی تهرانی و علعنقی عالیخانی برای پان ایرانیست های مکتبی تدریس و تحلیل میگردیده است.چکیده این درسها و تحلیل ها در سال ۱۳۲۸ در کتاب (بنیاد مکتب پان ایرانیسم)منتشر شد که مانیفست اولیه پان ایرانیستها می باشد.
ج-پرورش و آموزش نیروها و فعالین سیاسی میهن پرست
مکتب پان ایرانیسم،آنچنان که از نام آن پیداست،در آن سالها با آموزش حرفه ای جوانان میهن پرست تلاش داشت تا آنها را برای فعالیت های جدی تر سیاسی آماده سازد.بسیاری از دانش آموختگان مکتب پان ایرانیسم در سالهای بعد مصدر امور اجرایی کشور گردیدندکه میتوان به دکتر محمد رضا عاملی تهرانی(۲ دوره وزارت و ۲ دوره وکالت مجلس)،محسن پزشکپور(۲دوره وکالت مجلس و عضو هیات مدیره کانون وکلا)،علینقی عالیخانی(۷ سال وزارت اقتصاد)،داریوش همایون(وزارت)،فضل الله صدر(۲دوره وکالت مجلس)،داریوش فروهر(وزارت)،پرویز ورجاوند(وزارت)،رضا کرمانی(شهردار خرمشهر)،اسماعیل فریور(وکالت مجلس)،هوشنگ طالع(وکالت مجلس)،پرویز ظفری(وکالت مجلس)،حسین طبیب(وکالت مجلس)وموارد متعدد دیگر اشاره نمود.
لازم به ذکر است در سالهای بعد،از بطن مکتب پان ایرانیسم دو حزب سیاسی یعنی حزب پان ایرانیست و حزب ملت ایران بیرون آمدند که دستکم حزب پان ایرانیست نقش قابل توجهی در تاریخ معاصر ایران داشته است.همچنین گروههای فرهنگی و سیاسی بسیاری از درون مکتب پان ایرانیسم نضج گرفتند که مجموع آنها نقش مهمی در فرهنگ و سیاست ایران داشته اند که بررسی آن مجال دیگری می طلبد.
بررسی تحلیلی مواردی که به اختصار به آنها اشاره شد،ما را به این مهم رهنمون خواهد شد که بی گمان برای ملت ایران ،۱۵ شهریور ماه ۱۳۲۶ روزی مهم و فراموش ناشدنی خواهد بود.با تشکیل مکتب پان ایرانیسم،جوانان میهن پرست ایرانی سرآغاز راهی شدند تا اندیشه های بزرگی و عظمت ایران و دفاع از منافع ملی را در مکتب ایران پرستی به فرزندان میهن آموزش دهند و این اندیشه ها را دیگر بار به جامعه ایرانی تزریق نمایند.
در حال حاضر که جامعه ی ایرانی دوران سرنوشت ساز و پر خطر گذار به سوی مردم سالاری و دموکراسی را پیش رو دارد گسترش اندیشه ها و ایده های ناسیونالیستی و سوق دادن افکار عمومی داخلی به سوی حفظ و صیانت از منافع ملی اهمیتی به سزا دارد.اهمیتی که بار دیگر ضرورت حضور ناسیونالیست ها و به ویژه پان ایرانیست ها را در صحنه های مبارزاتی پررنگ تر میسازد.
بزرگداشت سالروز بنیاد مکتب پان ایرانیسم،بزرگداشت سرزمین ایران،ملت ایران و فرهنگ ورجاوند ملت ایران است.
***
تولد ققنوس از پس بامداد خونین
فرهاد باغبانی
ازپس آن بامداد خونین درسوم شهریورماه ۱۳۲۰ که بیگانگان یعنی دول متفق روس ،انگلیس و آمریکا برخلاف همه قواعد و قوانین بین المللی میهن عزیز ما را اشغال کردند چه بسا زنگ خطروبیداری عظیمی درمیان وطن پرستان ایرانی هویدا شد که مسیر تاریخ را ورق می زد.سوم شهریورهمزمان که نشان دهنده شکست وخیانت بزرگ ونابخشودنی به میهن بود،آغازگرنهضت وجنبش بزرگی است که دربرابراین یورش ناجوانمردانه وخفت بارازخود واکنش متهورانه نشان داد.
درسوم شهریورکه چه بسا بزرگترین خیانت در تاریخ معاصرازسوی سیاست پیشگان خائن وامرای ارتش وطن فروش صورت پذیرفت،برای اولین بار میهن مابدون مقاومتی چشمگیرتسلیم و اشغال بیگانه گردید.بی گمان دراین میان خیانتی که درسوم شهریوربه سرزمین ما شد برابری می کند به آن شب تیره و تاری که نادرشاه افشار درچادرخویش به ضرب کینه مقتول شد ویا هم سان کودتایی است که درقلعه شوشی تفلیس برعلیه آقا محمد خان آخرین سرداربزرگ ایران زمین صورت گرفت.درآن شب آغشته به ننگ وخیانت آن هنگام که خنجر آن ناجوانمرد صادق نهاوندی ودوخائن دیگر پهلوی سردار بزرگ ایران زمین را می درید،آقا محمد خان گویی آینده شوم و تار ایران زمین را به چشم بصیرت می دید، خطاب به کودتاگران گفت:
شماآقا محمد خان را نکشتید بلکه ایران را کشتید.چه سخن عمیق و دوراندیشانه وازسرمهرعجین شده به عشقی پایان ناپذیر به میهن!. بله سوم شهریور ۱۳۲۰ نیز برای ملت ایران اتفاق نامیمونی بود ازاین دست.ولی چنانچه بپذیرم ازپس هرتزی،آنتی تزی است که سنتز خود را می آفریند. هرچه تضاد خود را می آفریند.دربرابراین یورش سهمگین وهجوم ناجوانمردانه دفاعی شکست ناپذیر؛عمیق ومبتنی بر آموزهای ریشه درباورهایی نیاخاکی این سرزمین شکل گرفت.
چندی ازسوم شهریور نگذشته بود که نهضت مقابله با این یورش بزرگ از کالبد ونهاد وجدان بیدارجامعه ایرانی نمایان گشت.
درهمین شهریورماه عده ای از نوجوانان در محل پل چوبی تهران سر کوچه آسیاب بادی (نزدیک به میدان فوزیه یا امام حسین فعلی) با توجه به خدشه ای که به غرور ملی آن ها وارد آمده بود با همان حس کودکانه خود به مقابله با تانک ها و سربازانی روس برآمدند و با سنگ و آجر وچوب به بیگانه حمله ور شدند. این نوجوانان عبارت بودند از : محسن پزشکپور ـ محمد رضا عاملی تهرانی ـ ابوالقاسم پور هاشمی ـ پرویز صفیاری ـ فرید سیاح سپانلو ـ مهدی بهره مند و چند تن دیگر که نام نشانی از آنان در دست نداریم .
جرقه ای که آغاز گر نهضت بزرگ پان ایرانیسم درایران شد. ولی بی گمان این اقدام آن ها ریشه درگذشته داشت. چنانچه سرور مهندس کرمانی در جستارهایی پیرامون شکل گیری نهضت پان ایرانیسم می نویسد: درنخستین یک شنبه آبان ماه ۱۳۱۶ خورشیدی ، در کلاس درس چهارم دبستان امیر معزی تهران چهار دانش آموز که در کلاس به ایران دوست بودن یکدیگر پی برده بودند ، گردهم آمده و با خون خویش متنی را امضاء نمودند که همواره در راه ایران تلاش کنند . این چهار نفر عبارت بودند از : محسن پزشکپور ، محمدرضا عاملی تهرانی ، ابوالقاسم پورهاشمی و مهدی بهره مند.
بعدها این نهضت وجنبش درعناوین مختلف متجلی گشت (بانامهای انجمن ایران دوستان،نهضت محصلین ونهضت رستاخیز ایران) اکنون نهضت پس از کسب تجربه های فراوان در مبارزه که شرح آن در این مجال نمی گنجد وپس از شهادت علی رضا رییس در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۲۶ نام راستین وجلوه تشکیلاتی خود به نام پان ایرانیسم را برگزید.گفتنی است نوشته ای سراسرمیهنی و آغشته به پیمان خون و باور به خاک به نام فرمان رییس ازسوی سرور محسن پزشک پور تهیه شد که همچون سوگند نامه ومیثاقی بود که از سوی این جوانان میهن پرست برای پاسداری از ارزش های ملی و نیاخاکی تهیه شده بود.متن این فرمان که آغشته به امضا خون این جوانان میهن پرست وبرومند بودسندی ازاحیای دوباره ناسیونالیزم ایرانی است که توسط محسن پزشک پورنوشته شد:
«ما بنیان گذاران انجمن ، که نخستین پایه ی ایران پرستی را به روی شانه های خود برپا کردیم ، امروز در این ساعت به خاطر آن که انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آن که آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه ی ایرانی نموده و مبنای تعلیمات وفلسفه و کلیه عقاید انــجمــن خویــش سازیـم می گوییـم پان ایرانیسم آن آرزوی مقدسی است که بر قلوب جملگی حکومت می کند . اکنون به خدای خود وشرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن علیرضا رییس سوگند یاد می کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان ایرانیسم برای خود هدف وآرزویی تخصیص ندهیم و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم .ای آیندگان ، ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید .مردان مبارز- کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می پیوندید ، زمامداران ، ای افرادی که فرزندان داریوش و کوروش حکومت می کنید ، ای خواننده ی عزیز ، شاید وقتی که این سطور را می خوانی اجساد ما خاک شده باشد. شایدکه جای ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن پرستی آواره ی کوه و دشت باشیم ، یا قلوب ما را که کانون آتش ایران پرستی است تیره های جانگداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد.
اما ازتومی خواهیم وبه تومی گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیان گزاران انجمن و به خاطر عظمت ایران و برای همیشه تو نیز یک آرمان داشته باشی و معتقد به یک عقیده ی کلی گردی ، پان ایرانیسم ، شاید این آرزو در زمان ما و در دوره ی تو به حقیقت نپیوندد ، اما باشد ، تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود مطمئن باش روزی می رسدکه این آتش پلیدی ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی برجای نگذارد ، تا آن روز این وصیت ماست شما هاله ی سیاه را از پرچم ایران برنگیرید ، این هاله نشانه ی عزاداری و ماتم ماست تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده اید تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده اید شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید.
به پیش برای محو این هاله ی سیاه ، به پیش برای روز تاریخی و مقدس
آن روز سعادت بار فرح بخش ، آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور انجمن در اهتراز خواهد بود .
هم وطنان درود برشما و شهدای ایران ، درود بر قهرمان پیش آهنگ و شهید راه آزادی ایران ، علیرضا رییس ، ایران را به شما می سپاریم و شما را به اهورامزدا.
پاینده ایران
آری این چنین بود که پس از آن یورش شوم و خفت بار یکی از بزرگ ترین جنبش های میهن پرستانه شکل گرفت که خود را نگاهبان و پاسدارارزشهای ملی و فرهنگی تبار ایرانی درطول تاریخ می داند. جنبشی که تنها راه نجات و بهروزی جامعه ایرانی را برقراری پیوند های دوباره فرهنگی و تباری همه اقوام وتیره های جدا گشته از مام میهن می داند. اکنون ۶۵ سال از ۱۵ شهریور ۱۳۲۶ می گذرد.
نهضت پان ایرانیسم همچنان در مقام پاسدار فرهنگ و آیین نیاخاکی به ایفای مسوولیت در برابر ملت و میهن خود می پردازد.
پان ایرانیسم همچنان با اتکا و باور به آرمان های همان نوجوانانی که در برابر بیگانه با دست خالی در محله پل چوبی به مبارزه برخواسته بودند راه مبارزه خویش را برای از هم زدودن همه چهره های سیاه وپلیدی که دامان ایران زمین را فرا گرفته ادامه می دهد.
پان ایرانیسم همچنان به فرد فرد جامعه بزرگ ایرانی این نوا ونغمه جاودانه را صلا می دهد که: به پیش تا مرز خویش.
پان ایرانیسم اکنون پس از گذار از تندبادهای بسیار همچنان در برابر هر گونه اندیشه ی تجزیه طلبانه و نوای شومی که از سوی بیگانگان برای به مخاطره افکندن کیان ملی ما صورت می پذیرد پویا و استوار چونان دژی مستحکم و خدشته ناپذیر ایستادگی می کند.
پان ایرانیسم همچنان در راه اعاده حق ارده ملت در تعیین و ایفای حقوق ملی خویش مبارزه خویش را پیگیرانه ادامه خواهد داد.
آری همچنان بر سر پیمانی که با خون آغشته گشت خواهیم بود. به ایران بزرگ می اندیشیم وهر لحظه و هر هنگام که زمان می گذرد جامعه بزرگ ایرانی و اقوام و تیره های وابسته به این سرزمین بیش از پیش به عمق و راستی این پیام ونهضت بزرگ پی می برند.
حال ازپس این حوادث در طول نزدیک هفت دهه کوشش و جانبازی در راه ایران، نهضت پان ایرانیسم چونان فولاد آبدیده شده به راه خویش ادامه می دهد. اکنون آن نوجوانان که یا در راه ایران چون دکتر عاملی کشته شدند و یا چون سرور پزشک پور غریبانه بازدر شب تیرو تاری که آغشته به ننگ و خیانت به ایران بود به خاک سپرده شده اند و دار فانی و زندگی خاکی را بدرود گفته است ،پرچم مبارزه برای برپایی جامعه بزرگ ایرانی را دوباره به دست جوانانی سپرده اند که با تجربه ای گرانبها از سال های نا آرامی به ایفای وظیفه در برابر تبار ونژاد ایرانی می پردازند.
گزافه نخواهد بود که گویی که ازپس این هم مصیبت و رنج که برمیهن مظلوم ما روانه گشته وسینه میهن پرستان مملو ازغم و رنجی وصف ناشدنی به میهن است نهضت و جنبش گویی تولدی دوباره داشته است .چونان ققنوسی که از پس خاکستر آتش پرمی گشاید.
نهضت پان ایرانیسم نیزدر قلوب ملت ایران شعله ور گشته است.
پان ایرانیسم اکنون بانگ رستاخیز خود را بلند تر از همیشه چونان صور اسرافیل در تمام فلات ایران زمین صلا داده است… به پیش تا مرز خویش
سرانجم چه نسل ما بتواند و چه نسل های آینده : کنگره بزرگ اقوام ایرانی را به تاسی از وصیت نابغه دروان نادر ایران زمین به روزگاری در دشت مغان بر پا خواهد شد. روز رستاخیز بزرگ تبار ایرانی.
آری اکنون ۶۴ سال از آغاز جنبش و نهضت ما می گذرد. پان ایرانیسم خود را نقطه آغاز نمی داند بلکه خطی است ممتد درادامه نهضت های پیشین جامعه بزرگ ایرانی در برابر هرگونه یورش و تجاوز به میهن. در برابر اشغالگزان. پان ایرانیسم مجموع نقطه هایی است که خط دفاعی و تهاجمی تاریخ ایران را در طول زمانه و دوران ها ترسیم و تدوین می کند.
آری اینچنین بود که از پس آن بامداد خونین سوم شهریور که به ننگ خیانتی نابخشودنی ونزدونی آکنده بود نهضتی شکل گرفت که خود را وامدار فرهنگ و تبار ایرانی می داند برای همیشه و برای تاریخ.
چنین است آتش ایران پرستی و مهر به میهن که حتی در سخت ترین لحظات و هنگامه های دشوار تاریخی، در زمانی که هیچ امیدی به بهبود و نجات میهن نیست بزرگ ترین مقاومت های تاریخی نیزهمزمان شکل می گیرند،چنین است رمز وراز ماندگاری و پایداری این سرزمین مقدس و ورجاوند. چنین است که از پس خاکستر هرآتشی ققنوسی مبارک متولد می شود و مام میهن را از گزند اهریمنان محفوظ می دارد.
آری همیشه خیانت های بزرگ بر این سرزمین بوده ولی آن چه که نمایان تر می شود، وجود همین فداکاری ها واز جان گذشتگی هاو مقاومت هاست.
بدین سان ایران پس از یورش اهریمن در سوم شهریور ماه ۱۳۲۰هنگامی که هیچ کس گمان مقاومت و ایستادگی نداشت عده ای نوجوان آرمان خواه نهضتی را پدید آورند شگفت. گویی دست غیبی که ما خداوند ایران زمین می نامیمش همیشه به توسط فرزندانی فداکار،این سرزمین را از اهریمن، دشمن و بدسگالان در امان نگاه داشته است. این است راز ماندگاری سرزمین ما. تولد ققنوس از پس بامداد خونین.
***
نظر برخی از دوستان غیر پان ایرانیست در مورد پان ایرانیسم
زنده یاد دکتر پرویز ورجاوند: یکپارچگی ایران و وحدت ملی
شکل گیری و حضور فعال سازمان های سیاسی طی چند سده اخیر در کشورهای جهان، به ویژه ایجاد حزب های ماندگار و تأثیر گذار در مغرب زمین که تا به امروز به عنوان بدنه جامعه مدنی آن کشورها نقشی اساسی را در سیاست گزاری و سازمان دهی دولت ها در تمامی زمینه ها برعهده داشته اند، بحث کلانی است که نیاز به تجربه و تحلیل رویدادهای تاریخی و تحولات ساختاری جامعه غرب دارد که طرح آن در این نوشتار کوتاه نمی گنجد. اما بدون آن که بخواهم به چگونگی شکل گرفتن دیدگاه ها و عملکرد سازمان های سیاسی ایران از دوران مشروطه به بعد بپردازم و دلایل ناپایداری عمده آن ها را بر شمارم، لازم می دانم به یک نکته اساسی اشاره کنم و آن این که در میان چند سازمان سیاسی که تا به امروز در ایران فعال بوده اند، شمار کمی از آن ها دارای حضور فعال سیاسی هستند. در این نوشته فرصت آن نیست که شرایط تاریخی ایران از دوران تجاوزگری های استعمارگران غربی و به ویژه نقش دو قدرت سلطه گر روس و انگلیس در دو سده گذشته، در سرزمینی وسیع به نام ایران زمین مورد بحث قرار گیرد، ولی یادآور شوم که برای شناخت واقعی لطمه های شدیدی که به این سرزمین وارد شده است و آگاهی از چگونگی انحطاطی که کشور ما در زمینه های مختلف به آن گرفتار آمده، راهی جز تحلیل آگاهانه و متکی بر واقعیت و بر کنار از تحلیل های ایدئولوژیک پیش ساخته، دست کم در محدوده این دو سده نیست.
جریان نهضت پان ایرانیسم، حرکتی بود که با وجود گذشت شش دهه از حضور آن، هنوز چنان که باید کوششی برای شناساندن اهمیت و ارزش های نقشی که در بحرانی ترین شرایط کشور بر عهده داشت، صورت نگرفته است.
نهضت پان ایرانیسم در شرایطی از بطن جامعه ایران جوشید و پا به عرصه وجود گذاشت که مرحله جدیدی برای تجزیه بخش های دیگری از ایران به وسیله دو استعمارگر کهنه کار روس و انگلیس طرح ریزی شده بود. بر خلاف دیگر سازمان ها و حزب ها و جریان های سیاسی، این تنها سازمانی است که هسته مرکزی و هیأت مؤسس آن را چهره های سیاسی شناخته شده و صاحب اعتبار جامعه در زمینه های مختلف تشکیل نمی داد، بلکه آنان جوانان گمنامی بودند که به طور عمده سال های آخر دبیرستان را می گذراندند و هیچ گروه و جریان مطرحی از آن ها حمایت نمی کرد و جز پول توجیبی خودشان هیچ منبع درآمد دیگری نداشتند.
نقش مؤثر پان ایرانیست ها در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و قدرت نمایی آنان در برابر مانورهای حزب توده برای مرعوب ساختن ملت ایران نیز، پدیده ای نیست که نسل ما بتواند آن را از یاد ببرد. حزب توده بر آن بود تا با ایجاد جو وحشت در همه جا، دولت ملی دکتر مصدق را ناتوان جلوه دهد و در صورت برخورد با آشوب گران، بر آن مارک فاشیست و سرکوب گر زند. حضور نیروهای پان ایرانیست در دانشگاه ها، دبیرستان ها و کارخانه ها سبب شد تا یکه تازی های حزب توده و توطئه های در پس پرده انگلستان (به گفته دکتر مصدق؛ توده – نفتی ها) فلج شود و سرانجام نهضت ملی شدن صنعت نفت به نتیجه برسد. در این راه نیز حضور بی با کانه زنده یاد فروهر عاملی مؤثر به شمار می آمد.
کسانی که دستور دشنه آجین کردن داریوش و پروانه فروهر را صادر کردند و بزرگ ترین ننگ را برای خود خریدند و امروز با تمامی نیرو برآنند تا از فعالیت نیروهای ملی به صورت سازمانی، گسترده و آزاد جلوگیری کنند، باید بدانند به دلیل سیاست های نابخردانه آنان و نداشتن تعریفی روشن از منافع ملی و مانورهای نادرست و تشنج آفرین به نیت تثبیت سلطه بر جامعه، کشور از نظر منافع کلان ملی در شرایطی بسیار بحرانی قرار دارد. کشور کوچکی که در تمامی طول تاریخ تا زمان تجاوز تزارها، همیشه بخشی از ایران به شمار می رفته است، به پشتیبانی آمریکا و همگامان آن در منطقه، بی شرمانه چشم طمع به بخش هایی گسترده از میهن ما دوخته است یا شیخ نشینی با گستاخی، چشم طمع به جزایر ایران دوخته است. همچنین وضع ما در قبال اوضاع بحرانی دو همسایه شرقی و غربی مان در موقعیت نگران کننده و آسیب پذیری قرار دارد.
در چنین شرایطی، راهی جز تمکین در برابر خواسته های به حق ملت در جهت استقرار حاکمیت ملی، ایجاد یک مجلس واقعی آزاد منتخب مردم و بازگذاردن دست نیروهای ملی برای بسیج جامعه به منظور مقابله با تهدیدهای همه جانبه برای نجات کشور وجود ندارد. آن ها که برآنند برای حفظ قدرت انحصاری خویش همه چهره های معتقد به استقرار یک حکومت ملی توان مند و واقع گرا را از پیش پا بردارند، باید بدانند که بر سر شاخه بن می برند و به جریان های تجزیه گرا فرصت می دهند تا کشور را به آشوب و درگیری های درونی بکشانند.
***
آرش رحمانی: به مناسبت ۱۵ شهریور، سالروز بنیان مکتب پان ایرانیسم
ایرانیان به علت تنوع قومی و مذهبی، هیچگاه به برتری قومی یا مذهبی معتقد نبودند. فرهنگ ایرانی با اعتقاد به آزادی همه مذاهب و اقوام بنا شده است. اینگونه است که پیروی از مکتب پان ایرانیسم و خود را فرزندان کوروش، خشایارشا، انوشیروان و… دانستن افتخارآمیز است. چراکه تاریخ به درستی در مورد تفاوت رفتار بزرگان ایران با امثال آتیلا، چنگیز و تیمور قضاوت کرده است.
مکتب پان ایرانیسم در فضای امروز ایران نقش مهمی را بازی می کند. در ابتدا لازم یه تذکر است که در این نوشتار، مکتب پان ایرانیسم از حزب پان ایرانیست جداست. حزب پان ایرانیست یک حزبِ سیاسی است که انتقادات زیادی به آن دارم. به عنوان نمونه موضع گیری این حزب را نسبت به کودتای ۲۸ مرداد به هیچ وجه نمی پسندم.
هر تفکری دارای یک نمود خارجی است. مکتب پان ایرانیسم یک تفکر دفاعی در مقابل به یغما رفتن خاک و فرهنگ ملت ایران بوده است. به گفته شادروان دکتر پرویز ورجاوند، این مکتب توسط چند جوان غیرتمند دبیرستانی با دست خالی، جهت دفاع از ایران در مقابل هجوم خارجیان بنیاد گردید.
در زمانی که از یکسو حزب توده به پشتوانه مالی اتحاد جماهیر شوروی، با امکانات وسیع تبلیغاتی و نظامی به فعالیت می پرداخت و از سوی دیگر نوکران انگلیس دست به تاراج سرمایه های مادی و معنوی ایران زمین زده بودند، این جوانان غیرتمند، دست در دست هم گذاشته تا با این پدیده های شوم مقابله کنند. از قضا بسیاری از آذربایجانیان نیز جزو این جنبش ملی – مردمی بودند.
گروه های پان ترک این تفکر را در مغالطه ای آشکار، شعبه تهرانِ حزب نازی می نامند. ولی به هیچ وجه این مقایسه درست نیست؟ چون هیچ گاه تفکر برتری هیچ قوم ایرانی ای در این مکتب مطرح نبوده است. نام آن پان ایران و به معنی هم سنگ دانستن تمام باشندگان ایران زمین از هر قومی که هستند می باشد. مکتب پان ایرانیسم هیچ گاه در موقعیت تهاجمی در مقابل ملت های همسایه قرار نداشته بلکه با اتکاء به فرهنگ والای ایرانی در جهت برقراری صلح، گام برداشته است.
حال بیاییم سری به عملکرد پان ترک ها بزنیم. دولت عثمانی جز جنایت در اروپا چه کرده است؟ هنوز مردم رومانی، مجارستان، لهستان و صربستان خاطره های بسیاری از حملات وحشیانه این به اصطلاح قوم برتر دارند. در ابتدای قرن بیستم قبل از هیتلر آنان با بی رحمی تمام دست به نسل کشی و قتل عام ارمنیان زدند. لازم به گفتن است که اصولاً در ترکیه، فرهنگی غیر از فرهنگ ترکی آنهم از نوع استانبولی آن و نه حتی از نوع آناتولی، حق فعالیت ندارند. کردها از نظر آنها وجود خارجی ندارند و صحبت به زبان کردی جرم است. یونانیان بخش شمال غرب و مردم ساکن آناتولی هم وضع مشابه دارند.
این نگاهی بسیار کوتاه و گذرا بود به تفاوت این دو مکتب. هر چند نباید رفتار پان ترک ها را به معنی جنایتکار دانستن تمام مردم ترکیه دانست. چه بسیارند مردمان ترکیه که خود از این تفکر نژاد پرستانه بیزارند. خدمات بسیار ارزنده کمال آتاترک در مبارزه با این تفکر، قابل تقدیر است.
ایرانیان به علت تنوع قومی و مذهبی، هیچگاه به برتری قومی یا مذهبی معتقد نبودند. فرهنگ ایرانی با اعتقاد به آزادی همه مذاهب و اقوام بنا شده است. اینگونه است که پیروی از مکتب پان ایرانیسم و خود را فرزندان کوروش، خشایارشا، انوشیروان و… دانستن افتخارآمیز است. چراکه تاریخ به درستی در مورد تفاوت رفتار بزرگان ایران با امثال آتیلا، چنگیز و تیمور قضاوت کرده است.
باز نمود “نامه پان ایرانیسم”: ما از آقای آرش رحمانی بخاطر نوشته زیبا پر معنای ایشان سپاسگزاریم، ولی فکر میکنیم که “موضع گیری” حزب پان ایرانیست” در ۲۸ مرداد لازم به مرور اسناد دارد.
***
حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
facebook/nameh-pan-iranism – @paniranism – www.paniranism.info
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران