هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 86، آدینه 10 آبان ماه 1398، 1 نوامبر 2019
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
کوروش پادشاهی برجسته بود که حقوق انسانها را محترم میشمرد، پروفسور سوزان پیر اسلیموویچ لویان
شاهنامه خوانی دخت ایران زمین در ارامگاه کوروش
دلایل اهمیت روز کورش بزرگ برای ایرانیان، مناظره تلویزیونی حجت کلاشی و خداد رضاخانی
روز کورش، دکتر ابوالفضل خطیبی
انتخاب ۷ آبان به عنوان روز کوروش کبیر در تاجیکستان
برای روز کوروش بزرگ، مهندس پرویز ظفری
هرج و مرج در خاور میانه، گفتگوی تلویزیونی. دکتر حسن کیانزاد
کوروش پادشاهی برجسته بود که حقوق انسانها را محترم میشمرد
پروفسور سوزان پیر اسلیموویچ لویان
کوروش پادشاهی برجسته بود که حقوق انسانها را محترم میشمرد/ نسلکشیهای امروز در سوریه و میانمار اهمیت مدارای کوروش با پیروان ادیان را نشان میدهد.
کوروش بنیانگذار نهاد دولت به مفهوم امروزی است. شخصیت کوروش بزرگ، نمونه یک شاه آرمانی و یک سیاستمدار قانونمدار و انعطافپذیر تاریخیست که میتواند سرمشق بسیار خوبی برای دنیا باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کوروششاه هخامنشی را بدون مقدمه باید آغازگر تاریخ سیاسی جهان به مفهوم تاریخی واجد اندیشه سیاسی دانست. وی بنیانگذار نهاد دولت به مفهومی که به شکل امروزین فهمیده میشود، بود. با این همه سخن گفتن از پادشاهی که از سویی پهلو به جایگاه قدیسی میزند و از سوی دیگر، تقریبا در تمامی کتب ادیان ابراهیمی و آسمانی از او با نامی نیک یاد شده است، امری به غایت ممتنع در بیان و ناهموار در نگارش به شمار میآید.
«پیامبرشاهی» که نه چون داوود نبی (ع) و سلیمان (ع)، فرمانرواییاش به زعامت یک قوم محدود شود بلکه به روایت کتزیاس یونانی، بر نیمی از سرزمینهای شناخته شده آن روزگار بدون کوچکترین تنشی حکمرانی میکرد. دستاورد این مسامحت حقوق بشری توام با اقتدار سیاسی، بنا نهادن بزرگترین امپراتوری تاریخ بود که بیش از دو و نیم سده بر سرزمینهای پهناوری در آسیا، شمال آفریقا و شرق اروپا پابرجا بود و بهرغم بیکفایتی برخی از جانشینانش، همچنان، کوروش به عنوان پدر ملت برای ایرانیان، به یادگار مانده بود و حتی پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان با استفاده از انتساب (احتمالا ساختگی) به هخامنشیان و کوروش، نظام سیاسی نوبنیاد خود را بنها نهادند. پس از آن نیز کوروش علاوه بر بازنمایی به عنوان سیمای شاهی آرمانی، به عارف ـ حکیمی خضرانجام و مسیحصفت با نام ذوالقرنین بدل شد که مخزن بازخوانی حکمتهای کهن در میان ایرانیان مسلمان و غیرمسلمان باقی ماند.
گفتوگوی ایلنا با پروفسور «سوزان پیر اسلیموویچ لویان» استاد مطالعات ایران دانشگاه ییل، پیرامون شخصیت و کامیابیهای کوروش کبیر، حول مرور دلایل اهمیت این شاه در تاریخنویسیهای نو و کهن گذشت.
علت برآمدن کوروش در تاریخ ایران و جهان چه بود و چرا یک شاه باید تا این اندازه مورد احترام تمامی اعصار تاریخی قرار بگیرد؟
کوروش یک پادشاه برجسته بود که توانست در بخشهای وسیعی از جهان، حقوق بشر مبتنی بر احترام به انسانها فارغ از دین، نژاد و جنسیت را محترم شمرد و افراد میتوانستند آزادانه به کسب و کار، عبادت و زندگی بپردازند و به علت گستردگی این سرزمینها، تجارت برای مردم بسیار تسهیل شده بود و همه کالاهایی که در هند وجود داشت، در مصر نیز قابل تهیه بود و یونانیان میتوانستند به سادگی از اجناسی که در غرب چین تولید میشد، بهرهمند شوند. معنای ساده این وضعیت این بود که یک حکومت، توانسته بود نظم و ثبات گستردهای در یک گستره وسیع به وجود بیاورد و قوانین تجاری و دینی را تسهیل کند.
به قول هرودوت، در سرزمین ایرانیان، بیش از سیصد خدا وجود داشت ولی ایرانیان اصیل، فقط خدای واحد اهورامزدا را میپرستیدند. این تساهل گسترده برای دینداری و آزادی تجارت، در سرتاسر دنیا به عنوان یک آرمان امروزین مطرح است و کشورهای دموکراتیک برای کشورهای توتالیتر یا درگیر آسیبهای دیکتاتوری، آرزوی دموکراسیای را دارند که حدود سه هزار پیش کوروش برای یهودیان، مردم بابل، سند و پنجاب، لیدی و فینیقیه و سرزمینهای دیگر به ارمغان آورد.
طبیعیست که چنین پادشاهی همیشه محبوب باشد و حاکمان کشورهای مختلف بکوشند تا خود را با او تطبیق دهند!
آیا نحوه مواجهه او با پیروان ادیان مختلف، باعث شده که تصویر پیامبرگونهای از این پادشاه در کتب مختلف تاریخی برجای بماند؟
مردمان و روحانیان بابل او را برگزیده «مردوک» (مردوخ) میدانستند و یهودیان نیز او را دومین «مسیح» میدانستند که از جانب «یهوه» برای نجات و آزادی یهودیان به زمین آمده است، یونانیان نیز معتقد بودند که او یک فاتح بزرگ و سیاستمداری پیشتاز بوده است. در منابع تاریخی میبینید که گزنفون او را ایدهالترین شاه آرمانی تاریخ میداند.
اگر بخواهیم از این همه شباهت در نگاه ملل مختلف در رابطه با او نتیجهگیری کنیم، متوجه میشویم که او رفتاری مشابه با تمام ملیتها و مذاهب داشته و به حدی به آنها آزادی عمل داده است که او را در حد یک قدیس دینی مطابق با دین خود میستایند.
این رویکردها، نتیجه یک رفتار مداراگرایانه و آزاداندیشانه بوده که باعث شده است تمامی ملل قدیم و جدید تاریخ، به او احترام بگذارند. در منابع عهد عتیق بیش از بیست بار (25 بار) با عنوان ماشیاح (مسیح) و به طور اختصاصی و با احترام بالا از او یاد شده است.
در متون نستوری مسیحیان، از انوشیروان (خسرو اول)، به عنوان «کوروش نو» یاد شده و در تلمود نیز از یزدگرد اول ساسانی با این عنوان (کوروش نو) یاد شده است که نشان میدهد بسیاری از شاهان پس از کوروش نیز با او سنجه او مورد ارزیابی قرار میگرفتند.
این برای قوم رنجوری مثل یهودیان که در آن دوران مورد ظلم و ستم بسیار زیاد بودند، به عنوان یک نجاتدهنده بسیار مورد احترام است. این در حالیست که در زمانه ما هنوز نسلکشیهای قومی و دینی در سرزمینهای مختلفی مثل میانمار، سوریه، بوسنی و غیره صورت پذیرفته است و هنوز هم حاکمانی که از حداقلهای پذیرش تفاوت میان مردم گریزان هستند، باعث میشوند که نام کوروش بزرگتر و پرتکرارتر در تاریخ جهان به چشم بیاید و از آن مدارای تاریخی، به عنوان سنگبنای حقوق بشر یاد کنند و معجزهای در هزاره پیش از میلاد به شمار میآید.
باید دلیل این احترام را در نحوه حکمرانی توام با مدارای کوروش بررسی کنید و پس از آن متوجه میشوید که این تجربه تاریخی تا چه اندازه برای دوران کنونی بشر مناسب و آموزنده است.
آیا کوروش کبیر علاوه بر متون دینی در آثار ادبی و هنری و حقوقی و سیاسی جهان هم بازنمایی شده است؟
هر شخصیت سیاسی تاریخی که در متون دینی یا تاریخ کهن بازنمایی شود، به طور طبیعی مورد توجه سناریستها، نقاشان، شاعران، مجسمهسازان و سینماگران خواهد بود و شما این را میتوانید در رابطه با مسیح (ع)، یا ژولیوس سزار در بسیاری از تولیدات هنری سدههای اخیر اروپایی و آمریکایی ببنید. البته من در رابطه با آثار هنری مربوط به کوروش پژوهشهای چندانی نداشتم اما چند اثر بسیار شاخص و ارزنده پیرامون او وجود دارد که میشود به آنها اشاره کرد: « ماتئو باندلو ایتالیایی، ویلیام پینتر انگلیسی، هانس زاکس آلمانی اشعار جالبی در رابطه با این پادشاه آرمانی سرودهاند.
ماتین ویلند آلمانی هم در اشعار خود به نام آئینه طلایی، حکومت فریدریک کبیر در اروپا را حکومت جدید کوروش دانسته بود. نقاشیهای بسیار زیادی نیز از کوروش وجود دارد که مضاف بر نقاشیهای کلیسایی که پیرامون وی به تصویر درآمده است.
بیش از 10 اپرای معروف در قرن هجدهم و نوزدهم در رابطه با کوروش کبیر در آلمان و ایتالیا ساخته شد. او بر بسیاری از رماننویسان جهان هم اثر گذاشت که البته الان آنها را به خاطر نمیآورم. در رابطه با اثرگذاری کوروش بر ساختارهای حقوقی هم، شاید این حرف توماس جفرسون رئیسجمهور فقید ایالات متحده را درباره نقش اساسی آرای حقوق بشری کوروش برای تدوین قانون اساسی آمریکا باید یاد کنیم که در آن زمان، آمریکاییها در قیاس میان منشور کوروش و آثار ماکیاولی برای تدوین قانون اساسی کشورشان، کوروش را ترجیح دادند.
شخصیت کوروش بزرگ، نمونه یک شاه آرمانی و یک سیاستمدار قانونمدار و انعطافپذیر تاریخیست که میتواند سرمشق بسیار خوبی برای دنیا باشد.
***
شاهنامه خوانی دخت ایران زمین در ارامگاه کوروش
***
دلایل اهمیت روز کورش بزرگ برای ایرانیان
مناظره تلویزیونی حجت کلاشی و خداد رضاخانی
روز کورش
دکتر ابوالفضل خطیبی
?برگرفته از صفحه فیس بوک دکتر ابوالفضل خطیبی، نویسنده، شاهنامهپژوه، استادیار و عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره مصاحبه سرور حجت کلاشی با بی بی سی درباره روز کوروش بزرگ
دیشب در بی بی سی رعنا رحیمپور با دو استاد دربارۀ روز کورش گفتگو میکرد. آقای کلاشی که نمیشناختم و خداداد رضاخانی که میشناختم و یک بار هم افتخار دیدار ایشان را داشتم، همراه با دوست نازنینم تورجخان دریایی. آنکه نمیشناختم سخنان درستی میگفت و پاسخهای سنجیده میداد، اما از سخنان خداداد رضاخانی با اینکه استاد و متخصص تاریخ ایران باستان است در دانشگاه پرینستون و خودش هم چندبار به تخصص خود اشاره داشت، در شگفتی فروماندم. خداداد میگفت: آنچه از کورش میدانیم از عهد عتیق است و کشفیات غربیها و در منابع دورۀ اسلامی مثلاً در تاریخ جهانگشای جوینی سخنی از کورش نیست (نقل به مضمون). طرف پاسخ داد: نه خیر در آثارالباقیه و منابع دیگر نام کورش هست. من منظور خداداد را میتوانم اینگونه توجیه کنم که اطلاعاتی که امروزه دربارۀ کارها و اقدامات کورش در دست داریم، در منابع دورۀ اسلامی نیست، ولی این سخن او را چگونه توجیه کنم که نام کورش در جهانگشای جوینی نیامده است؟! از میان این همه تواریخ دورۀ اسلامی چرا باید در یک کتاب تاریخ مغول در قرن هفتم هجری به دنبال نام کورش باشیم؟! خداداد میگفت: روز هفتم آبان برای بزرگداشت کورش مبنای تاریخی ندارد و کلاشی پاسخ داد: اگر این روز دقیق هم نباشد، مهم نیست. مهم این است که روزی را برای بزرگداشت کورش در نظر بگیریم. در این مورد هم کلاشی درست میگفت. بیشتر سالروزهای بزرگان حتی بسیار نزدیکتر از کورش به عصر ما دقیق نیستند. مگر روز 25 اردیبهشت برای بزرگداشت فردوسی دقیق است؟! در پایان شاهنامه، فردوسی میگوید: «به ماه سپندارمذ روز اِرد»، یعنی 25 اسفند. چون این روز نزدیک نوروز بوده و سرد هم بوده و مردم وقت کافی هم نداشتند، آن را به روز 25 اردیبهشت منتقل کردند که هوا بهاری باشد و گل و بلبل. تازه، در جستار تازهای، نشان دادهام که همان 25 اسفند هم که آن را قطعی میپندارند، چندان دقیق نیست.
دوستان عزیز! برخی دوست دارند تاریخ ایران را دو پاره کنند: پیش از اسلام و بعد از اسلام. گروهی به مفاخر و شخصیتهای پیش از اسلام میبالند و گروهی دیگر به شخصیتهای بعد از اسلام. این جداسریها را هیچگاه نفهمیدم. تاریخ ایران به هم پیوسته است و شایسته است همۀ شخصیتهای برجسته و دورانساز ایران عزیز را در همۀ ادوار به یکسان ارج بنهیم. همۀ اسناد و پژوهشها نشان میدهند که کورش هخامنشی در میان اقران خود فرمانروای بیمانندی بود. این را هم نمیفهمم که گروهی دوست دارند خودزنی کنند و با دشنه مفاخر خود را لت و پار کنند.
***
انتخاب ۷ آبان به عنوان روز کوروش کبیر در تاجیکستان
هفته گذشته روز ۲۲ اکتبر برابر با ۳۰ مهرماه ۱۳۹۸ شهر دوشنبه میزبان همایش بینالمللی «پژوهش در فرهنگ باستان، از دیروز تا امروز» بود؛ نشستی که در پایان آن پیشنهاد شد از این پس همه ساله ۲۹ اکتبر (۷ آبان) در تاجیکستان به عنوان روز «کوروش کبیر» بزرگ داشته شود.
این کشور امسال نام “کوروش کبیر” را بر دانشکدهای نظامی در تاجیکستان هم حک کرد.
از دیگر پیشنهادهای مطرح شده در نشست اخیر فرهنگی تاجیکستان میتوان به پایهگذاری پژوهشگاه #کوروش_بزرگ در این کشور اشاره کرد.
چندی پیش نیز در شهر دوشنبه پایتخت این کشور خبر افتتاح پارک بزرگی به مساحت حدود ۵ هکتار منتشر شد که نام “کوروش کبیر” بر آن نهاده شده است.
این در حالیست که در سالهای اخیر ممانعت برای بازدید از پاسارگاد و آرامگاه #کوروش_بزرگ در روز #هفتم_آبان از سوی جمهوری اسلامی شدت گرفته و با گسیل نیروهای امنیتی و نظامی، #پاسارگاد چهره امنیتی به خود میگیرد.
مسیرهای منتهی به محوطه باستانی پاسارگاد مسدود میشود و پلیس با ارسال پیامک های تهدیدآمیز، شهروندان را از حضور در پاسارگاد در روز ۷ آبان منع میکند!
***
برای کوروش بزرگ
مهندس پرویز ظفری
به بهانه فرا رسیدن روز کورش بزرگ پدر ایران زمین و بنیانگذار فرهنگ آشتی و همگرایی در میان جهانیان و رهبری که تا به امروز مانند او در هیچ کجای جهان یافت نشده.
کورش بزرگ از سربلندیهای ایران و همه ایرانیان است، کسی که درست ناهمگون با بسیاری از فرمانروایان تاریخ، در اوج نیرومندی، باور راستین “آزادی مردمان” (حقوق بشر) را به جهانیان آموخت، گوهر والایی که جهان امروز بسیار به آن نیازمند است.
در زیر گزیدهای از سخنانی می آید که بزرگان جهان، در باره کورش بزرگ گفتهاند، بزرگمردی که ایرانیان او را “پدر” و تورات او را “مسیح” و یونانیان او را “سرور” و “قانونگذار” مینامند. دوست و دشمن به بزرگمنشی و آزادگی او گواهی دادهاند:
پرفسور ایلیف مدیر موزه لیورپول انگلستان :
در جهان امروز برجسته ترین شخصیت جهان باستان کورش شناخته شده است. زیرا هوشمندی و بزرگی او در بنیانگذاری نخستین امپراتوری جهان، همانند با ساختار نوین دولتهای فدرال، که برای چندین سده در ایران پا بر جا ماند، مایه شگفتی همگان است. دادن آزادی به یهودیان و ملتهای دیگر و کشورهای شکست خورده که در گذشته هرگز نمونه اش دیده نشده است، از شگفتی های اوست .
افلاتون، فرزانشگر بزرگ یونانی در نسک سوم فرمانها (۴۷۷ تا ۳۴۷ پیش از میلاد):
هنگام پادشاهی کوروش، ایرانیان، آزادی داشتند و همه مردان آزاد بودند و سرور و فرمانروای بسیاری از مردمان دیگر نیز بودند. فرمانروایان، دهقانان و کارگران خود را از آزادی برخوردار کرده بودند، چون سربازان و سرداران همه را به یک چشم می دیدند و با همه به برابری رفتار می کردند. اگر در میان ایرانیان مرد خردمندی بود که می توانست اندرزی بدهد که برای مردمان سودمند باشد، چنان می کردند که همه مردم از خردمندی او استفاده کنند.
پادشاه بر کسی رشک نمی ورزید اما به همه آزادی میداد تا آنچه می خواهند بگویند و آن کس را که اندرز بهتر می داد و رای بهتر می نهاد، گرامی تر می داشت. این بود که کشور از هر زمینه پیشرفت کرد و بزرگ شد زیرا افراد، آزادی داشتند و در میان آنان محبت بود و نسبت بهم حس خویشاوندی می کردند.
پارسیان در زمان شاهنشاهی کورش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند. از اینرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند. در زمان او (کورش بزرگ) فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی میدادند و آنان را به پاس داشتن رهنمودهای انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی می کردند. مردمان پیوند خوبی با پادشاهان خود داشتند از این رو در زمان هراس به یاری آنان می شتافتند و در جنگ ها شرکت می کردند. از این رو شاهنشاه در فرماندهی سپاه آنان را همراهی می کرد و به آنان اندرز می داد. آزادی و مهرورزی و پاسداری هوده ها و آزادیهای مردمی و گروهی به نیکی انجام می گرفت.
گزنفون، تاریخ نگار بزرگ یونانی در نسک کوروش نامه (کوروپدای – ۴۴۵ پیش از میلاد):
والاترین ویژگی کورش دین داری او بود. او هر روز قربانیان برای ستایش خداوند می کرد. این آیینها و دینداری آنان هنوز در زمان اردشیر دوم هم رواگ دارد و دنبال می شود. از منش های برجسته دیگر کورش دادگری و گسترش دادگری و آزادگی بود.
ما در این باره فکر کردیم که چرا کورش به این اندازه برای فرانروایی دادگرانه مردمان ساخته شده بود. سه انگیزه را برایش پیدا کردیم. نخست نژاد والای آریایی او و سپس توانایی نهادین و سپس هوشمندی پروش او از کودکی بوده است.
کورش نابغه ای بزرگ، مردی والامنش، آشتی جو و نیک منش بود. او دوست مردم و خواهان دانش و فرزانش و راستی بود. کورش باور داشت پیروزی بر کشوری این هوده را به کشور پیروز نمی دهد تا هر دست درازی و کار زشت و ددمنشانه ای را انجام دهد. او برای پدافند از کشورش که هر ساله زیر تاخت و تاز بیگانگان بود، امپراتوری نیرومند و مردمنوازی را پایه گذاشت که پیشینه نداشت. او در نبردها آتش جنگ را بسوی کشاورزان و شهروندان کشور نمی کرد. او ملتهای شکست خورده را شیفته خود کرد به گونه که مردم شکست خورده که کورش آنان را از دست پادشاهان خودکامه رها ساخته بود، وی را خداوندگار می نامیدند. او برترین مرد تاریخ، بزرگترین، بخشنده ترین، پاک دل ترین آدم تا این زمان بود.
هرودوت، تاریخنگار برجسته یونانی در “تاریخ هرودو ت” ( ۴۸۴ تا ۴۲۵ پیش از میلاد):
هیچ پارسی یافت نمی شد که بتواند خود را با کورش مقایسه کند. از اینرو من کتابم را درباره ایران و یونان نوشتم تا کردارهای شگفت انگیز و بزرگ این دو ملت بزرگ هیچگاه به فراموشی سپرده نشود. کورش سرداری بزرگ بود. در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر فرمانروایی می نمودند، همچنین او به همه مردمی که زیر فرمانروایی او بودند آزادی می بخشید و همه او را ستایش می نمودند. سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و برای او از هر جانفشانی پیشواز می کردند.
ویل دورانت، انذیشمند، تاریخنگار و نویسنده آمریکایی، در نسک تاریخ تمدن – مشرق زمین گاهوارۀ تمدن:
کورش از کسانی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود. به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند. روش او در کشور گشایی شگفت انگیز بود. او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود. بهمین انگیزه یونانیان که دشمن ایران بودند نتوانستد از آن بگذرند و درباره او داستانهای بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسکندر می نامند. او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزم های آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود. کورش سرداری بود که بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان مردم پسند و دوست داشتنی بود و پایه های شاهنشاهی اش را بر گذشت، بزرگواری و جوانمردی بنیاد گذاشت.
دکتر هانری بر دانشمند فرانسوی در” تمدن ایران باستان “:
این پادشاه بزرگ یعنی کورش هخامنشی سراسر ناهماهنگ با فرمانروایان خود کامه و ستم کار بابل و آشور، بسیار دادگر و مهربان و با گذشت بود، زیرا منش روان ایرانی پایه اش آموزه های زردشت بوده. به همین رو بود که شاهنشاهان هخامنشی خود را نماد منشهای نیک (خشترا) می شمردند و همه توانایی و نیروی خود را از خدواند دانسته و آنرا برای نیکی بشر و آسایش و بهروزی زیستگاه آدمی بکار میبردند .
آلبر شاندور، اندیشمند فرانسوی، در نسک ” کورش بزرگ” :
شاهنشاهی ایران که پایه گذار او کورش بزرگ است به هیچ رو بر پایه خشنونت پی ریزی نشد. بلکه درست وارونه آن جریان داشت، زیرا با ارجگزاری به مردمان و هوده های (حقوق) آنان پایه گذاری شد. پارسیها با یاری یکدیگر و به یاری پادشاهان توانای خود بزرگی وشکوهی را در تاریخ به جای گذاشته اند که نشانه هوشمندی و نژاد پاک آنان است. نژادی که استوره و دلاوری آنان را همچون آفتابی در تاریکی نشان میدهد. آنان درخششی در جهان از خود به جای گذاشته اند که برای آیندگان نیز خواهد ماند .
ژنرال سرپرسی سایکس (نویسنده، و جغرافیدان انگلیسی):
خوش زبانی او از پاسخی که در داستان رامشگری ماهیان به یونانیان داده است آشکار است. جستار کتاب اشویی (تورات) و نوشته های یونانی و سنتهای ایرانی همه همداستانند که کورش باستانی سزاوار فرنام بزرگ بوده است. مردم او را دوست میخواندند.
ما نیز میتوانیم بدان ببالیم که نخستین مرد بزرگ آریائی که سرگذشت اش بر تاریخ روشن است، سرشتی چنان والا و درخشان داشته است .
ژنرال سرپرسی سایکس (نویسنده، و جغرافیدان انگلیسی) پس از دیدار از آرامگاه شاهنشاه کورش بزرگ :
من خود سه بار این آرامگاه را دیدار کرده ام ، و توانسته ام اندک تعمیری نیز در آنجا بکنم، و در هر سه بار این نکته رایادآورده شده ام که زیارت آمارگاه اصلی کورش، پادشاه بزرگ و شاهنشاه جهان، امتیاز کوچکی نیست و من بسی خوشبخت بوده ام که بچنین افتخاری دست یافته ام. براستی من در گمانم که آیا برای ما مردم آریائی (هندواروپایی) هیچ بنای دیگری هست که از آرامگاه بنیاد گذار دولت پارس و ایران ارجمندتر و مهمتر باشد .
سرپرسی سایکس در نسک تا ایران باستان:
در شاهنشاهی کورش زیبایی، مردانگی، دلیری، دادگری به روشنی دیده شده است . وی هیچگاه خوشگزرانی نکرد. کاری که بیشتر بزرگان گرفتار آن بوده و هستند. آزادی هایی که داشت به هیچ رو به منش او آسیب نزد و باورهایی داشت که به راستی در تاریخ نشانی از آن نبوده است .
کورش یکی از چهره های بزرگ تاریخ جهان است. او نخست پادشاه سرزمین کوچکی بود. ولی پس از اندی با آهنگ و پشتکار استوار و دلی آکنده از میهن پرستی، امپراتوری را در تاریخ پایه نهاد، که در سراسر جهان بی مانند بود . این بدین انگیزه بود که تاکنون هیچ کشوری نتوانسته بود اینچنین با آشتی و ارج به باورهای دیگران بر سراسر خاورمیانه پیره گردد. او هیچ گاه خوشگذرانی و تن آسایی نکرد .
هیچ گاه گرانسر نشد و همیشه به یاد خداوند خود بود و برای ارجگزاری به مزدا جانورانی را پیشکش می کرد . همسر وی کاساندان، دختر فرناسپه هخامنشی از دودمانی بود که از والاتباران پارس بشمار می آمدند و پدر و نیاکانش درچند نسل شاه پارسیان بودند .
کورش در شوخ نهادی و نیکی سرآمد زمان خود بود. من سه بار تا کنون توانسته ام آرامگاه این ابر مرد آریایی را زیارت کنم و خداوند را برای این پیروزی سپاس میگویم .
هارولد لمب، دانشمند امریکایی:
در شاهنشاهی ایران باستان که کورش نماد آنان است، آریایی ها در تاجگذاری به کردار نیک ، گفتار نیک، پندار نیک، سوگند یاد میکردند که طرفدار ملت و کشورشان باشند و نه خودشان . که این امر در صدهها نبرد آنان به وضوح دیده میشود که خود شاهنشاه در راس ارتش به سوی دشمن برای حفظ کیان کشورشان می تاخته است .
کنت دوگوبینو فرانسوی، در ایران باستان :
شاهنشاهی کورش هیچگاه در جهان مانند نداشت . او به راستی یک مسیح بود زیرا بی گمان میتوان گفت که سرنوشت او را چنین برای مردمان آفرید تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد .
نیکلای دمشقی:
کورش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هر کس دیگر آگاهی داشت. این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود .
پرفسور کریستن سن، ایران شناس، و استاد زبان اوستایی و پهلوی :
شاهنشاه کورش بزرگ نمونه یک پادشاه “جوان مرد” بوده است . این ویژگی برجسته در منش او در کارهای سیاسی اش دیده میشده. در فرمانهای او ارجگزاری به پیشگاه ملتهای دیگر و فرستادگان کشورهای دیگر بوده است و در دستور دولتش بوده. که این فرمانها امروز پیوندهای جهانی نام گرفته است .
آلبر شاندور فرانسوی، در شاهنشاهی کورش بزرگ :
کورش یکسال پس از گشایش بابل برای درگذشت پادشاه بابل سوگ ملی برپاداشت، برای کسی که دشمن خودش بود. او برپایه آیین آزادمنشی اش و برای اینکه نشان دهد که آرمان گشایش و جنگ و کشتار ندارد و تنها به نام پادشاهی که ملتش او را برای آشتی پذیرفته اند، پا به بابل گذاشته است و در آنجا تاجگذاری نمود. او آمده بود تا به آنان آزادی گروهی و دینی و سیاسی بدهد. در همین هنگام، سنگنبشته های شاهان همزمان او نشاندهنده برده داری و تکه تکه کردن مردم بیگناه و بریدن دست و پای آنان میباشد .
پرفسور گیریشمن، در ایران از آغاز تا اسلام :
کمتر پادشاهی است که پس از خود چنین نام نیکی بجا گذاشته باشد . کورش سرداری بزرگ و نیکوخواه بود. او آن اندازه خردمند بود که هر زمانی کشور تازه ای را گشایش می کرد به آنها آزادی دین میداد و فرمانروای آینده را از میان بومیان آن سرزمین گزینش می نمود. او شهر ها را ویران نمی نمود و کشتار گروهی نمی کرد . ایرانیان کورش را پدر و یونانیان که سرزمینشان بوسیله کورش گشوده شده بود، وی را سرور و فرمان گزار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند میخوانند.
کنت دوگوبیو، سفیر پیشین فرانسه و تاریخنگار فرانسوی در تهران:
تا کنون هیچ کسی نتوانسته است، رد پایی را که کورش در تاریخ جهان بجا گذاشت، در باور میلیونها مردم جهان بجا بگذارد آورد. من اشاره میکنم که اسکندر و سزار و کورش که سه مرد نخست و برتر جهان شده اند، کورش در بالای همه انها جای دارد. وتا کنون کسی در جهان زاده نشده است که بتواند با او برابری کند و او همانگونه که در کتابهای ما آمده است مسیح خداوند است. فرمانهایی که او برپا نهاد کرد، در تاریخ آن زمان، که جان برخی به آسانی پیشکش خدایان می شد، بی مانند بود.
کلمان هوار، خاور شناس نامور فرانسوی، در تمدن ایرانی :
کورش بزرگ در سال ۵۵۰ پیش از میلاد به تخت پادشاهی ایران نشست. وی با گشایشهایی ناگهانی و شگفت انگیز، امپراتوری و شاهنشاهی پهناوری را از خود بر جای گذاشت که تا آن روزگار کسی به جهان ندیده بود. کورش سرداری بزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود. او مردم تبارهای گوناگون را فرمانبردار خود ساخت. او نخستین دولت نیرومند و سازماندهی شده را در جهان پایه ریزی کرد . برای ارجگزاری به مردمان کشورهای دیگر، پرستشگاه هایشان را بازسازی کرد. وی پیرو دین یکتا پرستی مزدیسنا بود. ولی به هیچ رو، دین خود را بر مردم شکست خورده زورچپان ننمود .
دیودوروس سیسولوس ( ۱۰۰ پس از میلاد):
کورش پسر کمبوجیه و ماندان، در دلاوری و کارآیی خردمندانه و دیگر ویژگی های نیکو سرآمد روزگار خود بود. در رفتار با دشمنان دارای دلیری و کذشت بیمانند و در کردار در برابر زیر دستان به مهر و بخشایش رفتار میکرد. پارسیان او را پدر می خواندند .
دکتر جهانگیر اوشیدری در دانشنامه مزدیسنا :
کورش به سال ۵۵۹ قبل از میلاد بر تخت شاهنشاهی بنشست و در سال ۵۲۹ پیش از میلاد درگذشت. پس از گشایش بابل با مردمان شکست خورده بامهربانی رفتار کرد و اسیران یهودی را که بخت النصر از فلسطین به آن شهر آورده بود آزاد کرد و گذاشت، تا به اورشلیم باز گردند. او فرمان داد تا پرستشگاه اورشلیم را که بخت النصر ویران کرده بود، با هزینه دولت ایران بازسازی شود. کورش را در پارسه گرد، که امروزه پازاردگاد نامیده می شود به خاک سپردند. او از مردان بزرگ تاریخ جهان است زیرا همه تاریخ نویسان نامدار جهانی از او به نیکی ستایش کرده اند. اوپادشاهی خردمند، دلیر، سستی ناپذیر و استوار، با گذشت و مهربان بود. او به باور دینی مردم شکست خورده ارج می گذاشت. شهرهای ویران را دوباره آباد ساخت. او خرد و دانایی را بر شمشیر و جنگ برتری داد. منشور جهانی او زینت بخش سازمان ملل متحد و جهان است .
اخیلوس ( آشیل) شاعر نامدار یونانی، در تراژدی پارسه :
کورش یک تن میرای سعادتمند بود. او به مردم گوناگون خود آرامش بخشید. خدایان او را دوست داشتند. او دارای خرد و هوشی سرشار از بزرگی بود.
***
برگرفته از فیسبوک مهندس پرویز ظفری
***
هرج و مرج در خاور میانه
***
حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org
نامه پان ایرانیسم در شبکه های اجتماعی
تارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/nameh_paniranism
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan