هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!
نامه پان ایرانیسم
شماره 136، چهار شنبه 6 امرداد ماه 1400، 28 ژوئیه 2021
www.paniranism.info . iran@paniranism.info
درود بر هم میهنان گرامی
مطالب زیر تقدیم میشوند
خوزستان؛ قلب همیشه تپندهی ایران، روشنک آسترکی، آزاده کریمی، حامد محمدی
احمد کسروی از خوزستان میگوید
دود سینما رکس و تشنگی ایرانزمین، محمد جلالی (م. سحر)
ایران صحنه مبارزه وطن پرستان و دوقلوی جمهوری اسلامی-تجزیهطلبان، شیدا تهرانی
تجزیه طلبی حق نیست، خوزستان عربستان نیست، مازیار شکوری گیلچالان
شیر ایران، دو سروده از اسماعیل وفا یغمائی
هورالعظیم در پیش و پس از انقلاب اسلامی
هورالعظیم در پیش از انقلاب اسلامی 1350 خورشیدی
هورالعظیم پس از انقلاب اسلامی
خوزستان؛ قلب همیشه تپندهی ایران
روشنک آسترکی، آزاده کریمی، حامد محمدی
– استان خوزستان پنجمین استان پرجمعیت ایران، با بیشترین منابع طبیعی اما با نرخ بیکاری ۳۳ درصد جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال و میانگین نرخ بیکاری دستکم ۲۵ درصد است.
– نخست جنگ تحمیلی صدام و خمینی و سپس سدسازیهای بیرویه و تجاوز به طبیعت خوزستان بزرگترین کوچ اجباری تاریخ را با آوارگی هزاران آبادینشین و نابودی گیاهان و حیات وحش را رقم زدهاند.
-جمهوری اسلامی اساسا به خوزستان نگاه امنیتی دارد و تلاش میکند سران عشایر منطقه را در مشت خود نگهدارد و آنها را در ازای امتیازاتی وادار به «بیعت» با نظام کند.
– در اعتراضات این روزها دهها هزار شهروند برای حقوق اولیهی خود علیه جمهوری اسلامی شعار داده، از انقلاب ۵۷ ابراز پشیمانی کرده و از رضاشاه پهلوی ابراز شرمندگی میکنند.
– اما برخی لابیگران و هواداران جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور در حالی اعتراضات مردم را به نیروهای تجزیهطلب و سازمان مجاهدین خلق و شبکههای مسلح دورهدیده در اسرائیل نسبت میدهند که ویدئوهای مردمی و گزارشهای میدانی این ادعاها را کاملا رد میکنند.
ادامه نوشتار
https://kayhan.london/fa/1400/05/02/%d8%ae%d9%88%d8%b2%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d9%82%d9%84%d8%a8-%d9%87%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%87-%d8%aa%d9%be%d9%86%d8%af%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86
***
احمد کسروی از خوزستان میگوید
در خوزستان که بودم نوروز را به شوش رفته نزدیک به خرابههای آن شهر کهن و در کنار رود شاهوور چادر افراشته ده روز را با خوشی بسر بردیم.
کسانی که بهار خوزستان را ندیدهاند با گفتن نخواهند دریافت، خوزستان در بهار سرسبز و خرم است و شقایق رنگارنگ به بیابان سبز منظرهی دلکش دیگری میدهد. از آنسوی خوزستانیان عشرتدوستند و بسیاری از روزهای خود را با خوشیها بسر برند. بویژه در روزهای نوروز که شادی و خوشی بیشتر نمایند.
آن یک نوروز از زمانهای بسیار خوش زندگانی منست و فراموش نمیکنم که روزی در آن نزدیکیها به باغی رفتیم که در زیر درختهای پرعطر نارنج و لیمو فرش گسترانیم و آن روز را در آنجا بسر دهیم.
چون ما به باغ درآمدیم در گوشهای دسته از نوازندگان و خوانندگان سرگرم خواندن و نواختن بودند. جمعی دویدند که آنها را از نواختن و خواندن بازدارند چون ما قاضیان عدلیه بودیم و من و چند تن دیگری دستار بسر داشتیم میپنداشتند از خنیاگران بدمان خواهد آمد.
من جلوگیری کرده و به شوخی گفتم:
اگر بد خواندند و بد نواختند آنوقت بیرونشان کنید
***
دود سینما رکس و تشنگی ایرانزمین، م. سحر
سینما رِکس آب می خواهد
این عطش انقلاب می خواهد
رودِ کارون که شور و بی آب است
از همان کوره در تب و تاب است
کرخه گر با گیاه قهر آورد
یادِ آن شعله ها به شهر آورد
یادِ آن آسمان دود اندود
که در آن دود ، سوخت بسترِ رود
نهرِ هور العظیم اگر خشکید
رِکس را درمیانِ آتش دید
بختگان گر در آتش افتاده ست
آن لهیبش هنوز دریاد است
دل هامون اگرچنین تفتید
بوی دودی از آن شراره شنید
گاوخونی اگر به گُلخن تافت
سینما رِکس را در آتش یافت
اورمیه اگر نمکزارست
رکس بر دامنش شرربارست
آن شراری که سوخت ایران را
خلعتِ مرگ دوخت ایران را
همچو پیک اجل به میهن تاخت
مرده رودان ز زنده رودان ساخت
سوختن را ز دودِ رِکس آموخت
خرمن هستی وطن را سوخت
از شراری به دست اشراری
شد جهنم به بوم و بر جاری
باش ای شبرو ِشرارت کیش
تا بسوزی میانِ آتشِ خویش !
م.سحر
پاریس ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۱
***
ایران صحنه مبارزه وطن پرستان و دوقلوی جمهوری اسلامی-تجزیهطلبان
شیدا تهرانی
جمهوری اسلامی و قومگرایان تجزیه طلب در فضای سیاسی ایران بمانند دو لبه تیز قیچی عمل میکنند. جناح چپ جمهوری اسلامی (اصلاحطلبان) که پس از شکست تاریخی از آرای باطله در انتخابات فرمایشی اخیر ریاست جمهوری اسلامی دستشان از بخش بروکراسی کشور کوتاه شده، میکوشند با رادیکال شدن و اپوزیسیون نمایی به بازسازی جریان خود بپردازند.
این جناح در ادامه گفتمان دوم خرداد بحرانهای کلان کشور را که حاصل ۴۲ سال غارت و مدیریت انقلابیست به معضلات قومی و منطقهای تقلیل و سوق میدهد تا بدین طریق صحنه سیاسی را مبتذل کرده و در آن فضای منحط بتواند شبکه فاسد سیاسی و اقتصادی خود را توسعه دهد. از دگر سو جناح راست جمهوری اسلامی نیز با خط کشی بین ملت ایران و تزریق و تحریک واگرایی تلاش میکند تا جریان اصیل ملی را مهار کرده و از شکل گیری جنبش بزرگ ایران خواهانه جلوگیری کند و مردم را از تجزیه کشور پس از فروپاشی نظام بترساند. در عین حال با سرکوب و اعدام برخی اعضای گروهک های تجزیه طلب، نه تنها توحش و پلیدی خود را به نمایش میگذارد بلکه با برانگیختن نفرت در مردم و غبار آلود کردن صحنه ، از تجزیه طلبانی که خود را حتی ایرانی نمیدانند، برای بخشی از جامعه قهرمان و مبارز راه آزادی و دموکراسی میسازد.
قومگرایان تجزیه طلب نیز اعدام و سرکوب از سوی جمهوری اسلامی را بهانهای برای دست به اسلحه بردن، جدایی طلبی و ضربه به اساس ایران کردهاند. تمامی این جریانات در اساسنامه و مرامنامه هایشان به صراحت واحد ملی ایران را قبول ندارند و خود را سردمداران و مبارزان در راه ناسیونالیسمهای جعلی معرفی میکنند که با تاریخ، جغرافیا ، زبان و هویت ملی و ملت ایران در ستیزند. برای نمونه درحالیکه هم وطنان ما در کردستان برای تهیه نان شب ، رنج کولبری را به جان میخرند، احزاب مسلح کردستان پول تهیه اسلحه و خمپارهای را در جیب دارند که نه برای دفاع از جان کولبران ، بلکه برای پیشبرد مقاصد ضد ملی خود استفاده میکنند.به راستی منابع این پولها کجاست؟
این روزها شاهدیم که رسانههای برونمرزی اصلاح طلبان و تجزیهطلبان ایران ستیز در خارج از کشور ، سعی بر آن دارند که به مطالبات به حق مردم خوزستان که مانند دیگر شهروندان ایران جانشان از ۴۲ سال غارت و تخریب منابع ملی به لب رسیده، رنگ جدایی طلبی و هویت طلبی قومی بزنند.
البته همیشه ضدیت با هویت و تمامیت ایران با چریک بازی ظهور پیدا نمی کند . گاهی نیز در قالب روانپزشک ، روانشناس ، فعال حقوق زنان، فعال مدنی و نویسنده به ترویج ایران ستیزی می پردازند. درست مانند آن روانشناس و نویسندهای که ناسیونالیسم جعلی را کورکورانه می ستایند اما به نام تربیت اجتماعی از نکوهش هویت و فرهنگ ایرانی نمی کاهند.
دفع شر این دو لبهی بُرنده که قصدی جز تکه تکه کردن ایران و انحراف مبارزات ملی ایرانیان را ندارند؛ هوشیاری، آگاهیرسانی و همبستگی ملی پیرامون بازگشت به نظام شهروندی مدرن ایران ،همانا مشروطه است.
کانال خبری پان ايرانيست
paniranist@
***
تجزیه طلبی حق نیست، خوزستان عربستان نیست
مازیار شکوری گیلچالان
هرکس نغمه تجزیه طلبی در این استان (خوزستان) ساز کند به شدت او را سرکوب میکنیم”
دریادار احمد مدنی
اساس جوامع مدرن و دموکراتیک مبتنی بر حقوق برابر شهروندان بنا شده است. این حقوق به عنوان حقوق پایه و طبیعی تمامی شهروندان را جدای از قومیت، رنگ و نژاد و مذهب در بر گرفته و به آنها یکسان مینگرد. بر این اساس بسیاری از اعتراض های شهروندان و منتقدان به حاکمیت جمهوری اسلامی از زاویه نقض حقوق شهروندی می باشد. راقم خود بارها از این نگاه به نقد اعمال و رفتار حاکمیت پرداخته و سعی بر آن داشته تا صدای حق طلبی اقلیت های قومی و مذهبی باشد. به عنوان نمونه می توان به مطلبی تحت عنوان “عرب های خوزستان و حقوق ملی” که چند سال قبل در دفاع از حقوق هموطنان عرب مستعربه خوزستان توسط راقم منتشر شد اشاره نمود. اکنون نیز به علت بی مبالاتی خواه یا ناخواه حاکمیت، هموطنان عرب مستعربه خوزستان به خیابان ها آمده و اعتراض نموده اند. اما راقم اینبار از حرکت اعتراضی اخیر حمایت ننموده، بلکه بالعکس آن را محکوم نموده و خواهان حرکت نیروی نظامی به خوزستان شده است. چرا که بلوای اخیر اعتراض به نقض حقوق شهروندی نبوده بلکه، بالعکس نغمه تجزیه طلبی سر داده شده است. بی شک بر مبنای موازین حقوق بین الملل تجزیه طلبی از شمول حقوق خارج و در حکم تعدی به حدود مرزی کشور قلمداد شده و می شود.
اما شواهد و استنادات:
در بلوای اخیر شعار “بالروح بالدم نفدیک یا اهواز” یعنی با روح و با خون ما فدای تو ای اهواز سر داده شده است. همچنین آقای “حافظ فاضلی” از اعضای حزب “تضامن دموکراتیک اهواز” در فیسبوک خود عنوان نموده است:
«سکوت چپ و راست، سلطنت طلب و جمهوری خواه، فدائی و مجاهد حکمتیست مستقل و تمامی آنهایی که خود را سراسری میدانند در مورد اعتراضات ملت عرب لکه ننگی است بر پیشانیشان که تا ابد آن را فراموش نخواهیم کرد. سکوت شما، رضایت است از آنچه بر ما روا می دارند. آن را فراموش نخواهیم کرد.مطمئن باشید در اقلیم عربستان هیچ جایگاهی نخواهید داشت»
همچنین “جبهه دموکراتیک مردمی اهواز” طی بیانیه ای از اهواز به عنوان اهواز اشغالی نام برده است. متن بیانیه چنین است:
«برای پنجمین روز پیاپی شهرهای الاحواز اشغالی از جمله پایتخت شاهد تظاهرات گستردهای میباشد.
طبق اخبار رسیده به مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی احواز، هم اینک مردم در شهرهای مختلفی هچمون حمیدیه، قلعه کنعان، عبادان و احواز پایتخت اقدام به تظاهراتهای مسالمت آمیز گستردهای زدهاند. شایان ذکر است که علی رغم دستگیریهای فراوان که در چند روز اخیر از جانب مقامات اشغالگر صورت گرفته است، تظاهرات همچنان مستمر و در حال گسترش به دیگر شهرهای اقلیم احواز میباشد.
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی احواز»
در این بیانیه سه مورد دال بر فتنه تجزیه طلبانه بوده که با شعار “جانم فدای اهواز” همخوانی دارد. اهواز اشغالی ، اهواز پایتخت و اقلیم اهواز
اول: خلاف آنچه برخی از ملیت ها و ملت های ایران در رسانه ها سخن میگویند ایران ملیت ها و ملت ها وجود ندارند. ایران دارای اقوام و قومیت ها میباشد. از ملت و ملیت در سپهر سیاسی تعریفی رسمی ارائه شده است. ملت و ملیت در ارتباط مستقیم با دو پدیده جغرافیای مشخص به عنوان کشور و دولت مستقر نمود یافته و میابد. فرد فرد شهروندان روابط خود را به گونه مستقیم و بی واسطه و جدای از قوم و نژاد و مذهب با دولت مستقر تنظیم مینمایند. به هویت جمعی مردم در این رابطه ملت و ملیت اطلاق می گردد. فی المثل در هیچ جای دنیا ملت فارس، ملت گیلک و ملت کرد و عرب و . . . معنی نمی یابد. به همین جهت است که ملیت بسیاری از اعراب با عنوان ملیت مصری، عراقی، لبنانی و . . . تعریف شده و می شود. ادبیاتی که توسط حافظ فاضلی با عنوان “ملت عرب” بکار گرفته شده است ادبیات تجزیه طلبانه است که اخیرا مفسدین تجزیه طلب در رسانه ها آن را استعمال می نمایند.
دوم: جریان های تجزیه طلب عربی در خوزستان با تحریف تاریخ معتقد بر این پندار اشتباه شده اند که نام اصلی خوزستان “عربستان” و ملک طلق طوایف عرب بوده که در زمان پهلوی اول به اشغال در آمده و به ناحق نام خوزستان بر آن نهاده شده است. بدین جهت است که تجزیه طلبان شعار “جانم فدای اهواز” سر داده و حافظ فاضلی از اقلیم عربستان نام برده و صاحبان اصلی این دیار را تهدید نموده است که در آینده جایی در آن نخواهند داشت. البته نا گفته نماند که توازن جمعیتی شهر اهواز و استان خوزستان به سمت لرهای بختیاری می باشد.
سوم: به گواهی تاریخ خوزستان از زمان صفویه از سوسی طوایف عرب خوزستان بدین نام خوانده و در زمان حکمرانی “شیخ خزعل” و توسط او به گونه غیر قانونی به عربستان تغییر نام داد. در بسیاری از متون تاریخ کلاسیک اسلامی مانند کتاب “صورت الارض” تألیف جغرافی دان بزرگ “ابن حوقل” و کتاب “معجم البلدان” تألیف “یاقوت حموی” از این ناحیه با عنوان خوزستان نام برده شده است. همچنین ابو ریحان بیرونی در کتاب ” الآثار الباقیه عن القرون الخالیه” و “ابوسعید سمعانی” در کتاب “الانساب” بارها از این ناحیه با عنوان خوزستان نام برده است. “خوارزمی” ریاضی دان، منجم و جغرافی دان عصر عباسی در کتاب “مفاتیح العلوم” از خوزستان نام برده و پیرامون زبان خوزی سخن میگوید.
“حاج عبدالغفار نجم الملک” در کتاب “سفرنامه خوزستان” در دومین سال حکومت “شیخ خزعل” پس از ذکر صعوبت و دشواری راه خرم آباد به دزفول که از میان رشته کوه های زاگرس می گذرد می گوید:
« . . . مادام که این دو راه ساخته و آباد نشده باشد، خوزستان را نمی توان جزو ایران شمرد، ملکی است جدا و اسما متعلق به ایران»
این سند گویای این مهم است که مردم ایران همچون سابق این منطقه را خوزستان نامیده و عربستان نام جعلی این منطقه بوده که مستعربه مهاجر به ایران بر روی این ناحیه نهاده بودند.
چهارم: جمعیت عرب خوزستان را طوایفی از عرب ها تشکیل می دهند که عموما از عشایر بوده و به گواهی متون تاریخی چند صد سال قبل به جهات مختلف از نواحی جغرافیایی دیگر وارد ایران شده اند. طوایفی مانند “بنی کعب” ، “بنی لام” ، “بنی تمیم” ، “بنی طریف” و دیگر طوایف عرب زبان. اصولا تاریخچه طوایف عرب ایران با مهاجرت های بسیار در طول تاریخ همراه بوده و سر انجام بخشی از این طوایف در ایران سکنی گزیدند.
پنجم: تجزیه طلبی در میان احزاب تجزیه طلب عرب ایران از پشتوانه تاریخی برخوردار بوده است. همان گونه که در بیانیه “جبهه دموکراتیک مردمی اهواز” در صدر مطلب عنوان شد تجزیه طلبان خوزستان را اشغال شده توسط ایران دانسته و معتقد میباشند اهواز پایتخت این کشور خیالی بوده است. به هر روی نگاهی به اسناد تاریخی نشان خواهد داد خوزستان هرگز کشور نبوده و همواره ملک ایران بوده و میباشد. در این مورد به چند سند در زمان والی گری “شیخ خزعل” در خوزستان اشاره خواهیم کرد.
*”انعام مهدی” نویسنده عرب در کتاب “الحکم الشیخ خزعل فی الاهواز” از ملاقات شیخ خزعل با فیلیپ “کیوری” کنسول انگلیس در بغداد میگوید:
«از ظاهر امر چنین بر می آید که احتمالا حکومت قاجار مضمحل خواهد شد. چون هرج و مرج بر تهران حاکم است و دولت ورشکسته شده. از این رو او بسیار علاقه مند است که مستقل باشد و در این راه به دنبال کسب تأیید انگلیسی ها است»
**”ویلیام تئودور استرانگ” در کتاب “حکومت شیخ خزعل” می گوید:
«خزعل پس از آنکه پاسخی در این خصوص (تجزیه خوزستان) دریافت نکرد باز دست از کار نکشید و همچنان در این راستا حرکت کرد. به همین دلیل به هنگام ملاقات با نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس، “سرهنگ مید” که برای دیدارش به خرمشهر آمده بود او را تحت فشار قرار داد تا نامه ای نوشته و در این خصوص به او بدهد. پس از آنکه نتوانست این نوشته را از مید دریافت نماید از تلاش باز نایستاد. خزعل به طور مستمر و روزانه به “مک داول” کنسول انگلیس در خرمشهر فشار آورد. او حتی کار را بدانجا رساند که برای اخذ تضمین از انگلیسی ها خود را کارمند آنها قلمداد کند»
دو سند فوق هر دو از یک مطلب خبر می دهند و آن اینکه، خوزستان هرگز حتی در زمان خزعل هم کشور نبوده و به همین علت شیخ خزعل خائن جهت اخذ تضمین برای تجزیه خوزستان به اجانب مراجعه نموده بود.
***”عبد النبی قیم” در کتاب “فراز و فرود شیخ خزعل” میگوید:
«همچنین در زیرکی شیخ خزعل همین بس که او به نام دولت ایران در خصوص رزمناو “کومت” در رود کارون اعتراضی رسمی تقدیم دولت انگلیس کرد»
سند سوم گویای این مهم است که خزعل نماینده دولت ایران در خوزستان بوده و از جهت حقوق حکومت مستقل نداشته است.
بنا بر اسناد فوق اهواز و خوزستان ملک طلق ایران بوده و میباشد.
خوزستان اشغال نشده و خوزستان خوزستان است نه عربستان.
آشوب های اخیر برابر اسناد ارائه اعتراض به نقض حقوق شهروندی نبوده، بلکه فتنه تجزیه طلبانی بوده است که خواهان تجزیه خوزستان از خاک وطن می باشند.
با تجزیه طلب باید با شدت برخورد شود چرا که تجزیه طلبی برابر موازین حقوق بین الملل از شمول حقوق خارج و خیانت مشهود می باشد.
منبع:پژواک ایران
***
دو سروده از اسماعیل وفا یغمائی
***
اندیشه وحدت بخش پان ایرانیسم و کوشش در حزب پان ایرانیست و سازمان جوانان حزب پان ایرانیست یگانه راه نجات ایران از تجزیه و فروپاشی است.
***
hamvandi@paniranist.org
شبکه های اجتماعی نامه پان ایرانیسم
تارنما: www.paniranism.info |
شبکههای اجتماعی حزب پان ایرانیستتارنما:www.paniranist.info اینستا گرام: paniranist.party تلگرام http://t.me/paniranist فیسبوک:Fb.com/paniranist.info تویتر:paniranist_info@ |