شماره 153 – بر سر تمامیت ارضی کشورمان با کسی بحثی نداریم

هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نمایید. سپاس!

نامه پان ایرانیسم
www.paniranism.info
شماره 153، شنبه 12 شهریور ماه 1401، 3 سپتامبر 2022

 

درود بر هم میهنان گرامی

نوشته های زیر تقدیم می شوند:

بر سر تمامیت ارضی کشورمان با کسی بحثی نداریم؛ ف. م. سخن
۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری و یاد جانفشانی دلیران تنگستان در برابر استعمار انگلستان گرامی باد.
رئیسعلی دلواری،  نام و یادش تا ابد گرامی، هما ارژنگی
فدرالیسم، اسم رمز تجزیه ایران، وحید بهمن
ریشه‌ها و الگو‌های جریان‌ تجزیه‌طلب در ایران، سخنان حجت کلاشی در‌ تلویزیون کانال یک مورخ جمعه 11 شهریور 1401

۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری و یاد جانفشانی دلیران تنگستان در برابر استعمار انگلستان گرامی باد.
کانال خبری پان ایرانیست    paniranist@


بر سر تمامیت ارضی کشورمان با کسی بحثی نداریم

ف. م. سخن

فدرالیسم، خودمختاری، خودگردانی، و کلمات مشابه دیگر، چنان بلایی بر سرشان آمده که از هیچیک از آن ها نمی توان به عنوان یک «ایرانی» که کشورش «ایران» است استفاده کرد.

عیب از محتوای مثلا فدرالیسم -چنان که در آلمان و امریکا موجودیت دارد- نیست؛ عیب از «تجزیه طلبانی»ست که این کلمه را ورد زبان خود کرده اند و برای رسیدن به مقاصد پلید خود، دائم آن را تکرار می کنند.

می گویند بنشینیم با تجزیه خواهان و تجزیه طلبان گفت و گو کنیم! چه گفت و گویی؟! ما یک کشور یکپارچه داریم و من که یکی از آحاد ملت ایران هستم، سهم یک در هشتاد میلیون از کل این کشور دارم. من بنشینم بر سر این سهم با کسی که می خواهد آن را از من بگیرد گفت و گو کنم؟! مگر آدمیزاد با یک مشت «دشمن ایران» که خدا می داند منافع شان را در چه می جویند، می نشیند گفت و گو می کند؟

می گویند این ها مورد ظلم یا ظلم مضاعف اند و جوش و خروش شان به این خاطر است! اِنگار این ظلم و ظلم مضاعف شامل حالِ منی که مثلا بلوچ و کرد و ترکمن نیستم و ترک هستم نشده و مردمی که شبیه من هستند در رفاه مطلق زندگی می کنند.

نکته ی جالب دیگر این است که در لحظه ای که مردمِ جای جای ایران علیه حکومت اسلامی در حال مبارزه هستند، این گروه به نام مبارزه با حکومت، بحث را از تکه پاره کردن ایران آغاز می کند! تا به آن ها بگویی که این کار یعنی چه، با حالتی حق به جانب می گویند چه کسی تکه پاره کردن خواست؟! ما به دنبال حقوق «ملیت» و «خلق»ِ فلان و بهمان هستیم؟!

بله. شما می گویید و ما هم مثل آدم های گول و احمق حتما حق را به شما می دهیم! شجاعت داشته باشید، همین اول بسم الله به زبان روشن و صریح بگویی که چه می خواهید و هدف از فعالیت های تان چیست!

این ننه من غریبم بازی فریبکارانه، با سمفونی حق زبان مادری، و اپرای فرهنگ ملیتی همراه می شود تا به احقاق حق «ملیت» مربوطه مشروعیت داده شود. حتی این روز ها به جای بحث بر سر آموزش زبان مادری در مدارس، از حق حرف زدن به زبان مادری سخن می گویند، که این حق را نه کسی از آن ها گرفته و نه می تواند بگیرد. هر جای ایران می روی مردم به زبان محل خود سخن می گویند. این را هم برای افزودن روغن داغ «حق طلبی» خودشان مطرح می کنند.

اما جواب ما به این نمایش های «دلخون» کننده چیست؟!

جواب مختصر ما اینست:
-اگر ریگی به کفش تان نیست و نمی خواهید ایران را پاره پاره کنید، و سهم خودتان (!) را از ایران بردارید و به کشور بغل دستی تقدیم کنید، آن چه می نویسم نمی تواند مورد مخالفت تان قرار گیرد.
-اول از همه باید کشور از زنجیر اسارت آخوندها آزاد شود. هر کس، «در حال حاضر»، بحثی از مسائل «ملیتی» و «حق خواهی منطقه ای» مطرح کند، علیه حرکت «تمام» مردم، علیه «تمام» حکومت، به خاطر آزادیِ «تمام» ایران حرکت می کند. این کس، در جهت خلاف حرکت مردم برای تغییر حکومت اسلامی حرکت می کند و باید او را ایزوله کرد. در روزهای اول تغییر هم که کشور به خاطر مقاومت پسمانده های حکومت اسلامی در آشوب است، طرح این گونه مسائل در جهت آش و لاش کردن ایران خواهد بود.

-دوم بعد از آزاد شدن کشور و تثبیت اوضاع و بازگشت آرامش، ما قوانینی وضع خواهیم کرد که حقوق مساویِ تک تک آحاد مردم ایران در آن رعایت شده است. یعنی میان هیچ ایرانی، با ایرانی دیگر فرقی نخواهد بود.

-سوم بعد از تدوین این قانون، و در اثنای اجرای آن، کشورهایی امروز در دنیا هستند که الگوهای مناسبی برای اداره ی مناطق مختلف با فرهنگ ها و زبان های مختلف در یک کشور واحد و منسجم و قوی هستند. از این الگوها باید استفاده کرد.

-در کشورهای مورد نظر، «همه مردم» در یک کشور «واحد» با مناطق مختلف زندگی می کنند. پرچم شان یکی ست. سرود کشورشان یکی ست. رییس جمهور شان یکی ست. دولت مرکزی شان یکی ست. زبان ملی شان یکی ست. ارتش شان یکی ست. پلیس کشوری شان یکی ست. واحد پول شان یکی ست. قوانین کلی شان یکی ست. انتخابات مرکزی شان یکی ست…

-در این کشورها، هر منطقه ای، برای اداره ی واحدهای اداری و انتظامی «منطقه»، با انتخابات منطقه ای، که آن هم به نژاد و تعلق منطقه ای و زبان و غیره «کاری ندارد» و فقط به محل سکونت شخص کار دارد، با رای مساوی و برابر برای همه، افراد مسوول را انتخاب می کند. مردم منطقه، در آن منطقه و در هر جای دیگر کشور، از زبان و لهجه ی محلی شان خواستند استفاده می کنند، خواستند نمی کنند…

این وضع ایران آینده ی ما باید باشد. اگر کسی با این طرح مخالفت کند، قطعا و یقینا نظر سوء به تمامیت ارضی کشور دارد و ما با او بحثی نداریم. نه می خواهیم او را توجیه و هم نظر خودمان کنیم، نه اجازه می دهیم او بخواهد از فضایی که به او داده می شود برای فریب ما استفاده کند.

خبرنامه گویا

***

سالروز شهادت رئیسعلی دلواری، سردار بزرگ میهن و فرمانده قیام جنوب ملت ایران در مقابل اشغالگران انگلیسی

رئیسعلی دلواری در مقابل پیشنهاد مالی و تهدید انگلیسی‌ها گفته بود:

“چگونه می‌توانم بی‌طرفی اختیار کنم در حالی که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته‌است.”

وحید بهمن

***

رئیسعلی دلواری، نام و یادش تا ابد گرامی

هما ارژنگی

اهمیت بازرگانی بوشهر سبب شد تا سه بار مورد هجوم انگلیس قرار گیرد، به هنگام ناآرامی‌هایی که به دنبال مشروطه‌خواهی ایرانیان آغاز شده بود، انگلیسی‌ها نیروی نظامی در این منطقه پیاده کرده، گمرک و همه مناطق حساس را تصرف کردند.

موقعیت استراتژیک بندر بوشهر و داشتن بیش از ۷۰۰ کیلومتر مرز مشترک با خلیج فارس، باعث می‌شود در دوره‌ای که دولتمردان انگلیسی به دریا و دریانوردی توجه ویژه دارند، این بندر برای انگلیس استعمارگر مهم شود.

سِر دنیس رایت یکی از نمایندگان کنسولی انگلستان، در کتابش نماینده سیاسی انگلیس در بوشهر را سلطان بی تاج و تخت انگلیس می‌داند، این بدان معناست که روباه پیر در دوره قاجار نفوذ زیادی داشته است تا جایی که در بعضی از منابع تاریخی مثل تاریخ خلیج فارس فرامرزی آمده که از خلیج فارس به نام «دریای خودمان» یاد می‌کنند.

سه روز پیش از شروع جنگ جهانی اول مستوفی الممالک نخست وزیر دولت احمدشاه قاجار با صدور فرمانی بی طرفی ایران را در این جنگ اعلام می‌کند.

با این وجود روسیه از شمال و انگلستان برای حفظ منافع استراتژیک خود از جنوب به ایران حمله می‌کنند. کانون تجاوز انگلیسی‌ها به جنوب ایران شهر بوشهر بود.

در این بین یکی از بزرگان تنگستان به نام رئیسعلی دلواری مبارزه علیه انگلیسی‌ها را آغاز می‌کند.

رئیسعلی به کمک مردم منطقه شروع به حمله‌های نامنظم علیه متجاوزان انگلیسی می‌کند که در یکی از این حمله‌ها دو تن از افسران سرکنسولگری انگلیس در بوشهر به نام کاپیتان رنکینگ و کاپیتان اولیفانت به هلاکت می‌رسند.

انگلستان به حکومت ایران هشدار می‌دهد که اگر با عوامل این حادثه برخورد نکنند، بوشهر را تصرف می‌کنند. ناتوانی دولت ایران برای مجازات عاملان حادثه و ادامه مقاومت رئیسعلی در برابر نفوذ انگلیس، نمایندگان بریتانیای کبیر را وا می‌دارد تا از طریق نفوذی‌های داخلی خود در بوشهر پیشنهاد رشوه وسوسه کننده ۴۰ هزار پوندی به رئیسعلی بدهند تا از حملات خود دست برداشته و سکوت اختیار کند.

اما دلاور دلوار این گونه پاسخ می‌دهد: «چگونه می‌توانم بی‌طرفی اختیار کنم درحالی که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته است».
انگلیسی‌ها که حیثیت نظامی خود را در معرض تهدید می‌دیدند و از تطمیع رئیسعلی ناامید شده بودند به تهدید نظامی روی آوردند و در پیامی اعلام کردند: اگر بر ضد دولت انگلیس قیام کنید خانه‌هایتان را ویران و نخل هایتان را قطع خواهیم کرد.

رئیسعلی در برابر زیاده‌خواهی استعمارگران پاسخی کوبنده به آن‌ها می‌دهد و می‌گوید: «خانه ما کوه است و انهدام و تخریب آن‌ها خارج از حیطه امپراتوری بریتانیا کبیر است در صورتی که آن دولت جنگ کند تا آخرین حد امکان مقاومت خواهم کرد».

چاپ تمبر با مُهر انگلیسی
۱۷ مرداد انگلیسی‌ها سال ۱۲۹۴ هجری شمسی تمبر مخصوص خود را در بوشهر چاپ می‌کنند و مهری بر آن می‌زنند که نوشته شده “بوشهر تحت اشتغال بریتانیا”
پس از چاپ تمبر، سرهنگ ترور، نماینده سیاسی انگلیس در بوشهرمی‌گوید: عامل تمام این نابسامانی‌ها و حملاتی که به نیرو‌های انگلیسی می‌شود رئیسعلی دلواری است که در تنگستان زندگی می‌کند.

آن‌ها تصمیم می‌گیرند دو روز بعد یعنی ۱۹ مرداد به بوشهر حمله کنند، اما شرایط بد آب و هوایی هجوم آن‌ها را سه روز به تاخیر می‌اندازد.

حمله کشتی‌های انگلیسی به بوشهر
۲۲ مرداد ۱۲۹۴ خورشیدی چکمه پوشان انگلیسی برای تصرف بندر دلوار که در ۳۰ کیلومتری بندر بوشهر واقع شده است، با چهار کشتی جنگی از نیروی دریایی سلطنتی به نام‌های جونز، لاورنس، دالهوزی و پیراموس و گردان پیاده‌نظام ۹۶ با ۳۵۰ نیروی انگلیسی به این بندر حمله می‌کنند.

در این حمله که سه روز به طول می‌انجامد رئیسعلی دلواری از حاج سید علی نقی دشتی که از علمای دشتی بوده تقاضا می‌کند نیرو‌های کمکی از دشتی برایش اعزام کند، در این زمینه خالو حسین دشتی، رئیس عبدالحسین چوچکی و رئیس عبدالحسن دشتی به سمت دلوار آمده و در کنار نیرو‌های رئیسعلی قرار می‌گیرند.

در آن زمان دلوار به قسمت دلوار نو و دلوار کهنه تقسیم می‌شد، رئیسعلی نیرو‌های خود را به دلوار کهنه هدایت می‌کند، اما انگلیسی‌ها به اشتباه به دلوار نو که نیرو‌های خودشان آنجا بودند حمله می‌کنند و این اشتباه، انگلیسی‌ها را به عقب نشینی وا می‌دارد.

آن طور که جیمز فردریک مابرلی در کتاب عملیات ایران نوشته است در این بمباران ۷۷ نفر از نیرو‌های انگلیسی به دست خودشان به هلاکت می‌رسند.
در این نبرد برای اولین بار انگلیسی‌ها طعم تلخ شکست را از نیرو‌های وطن پرست و مبارز ایران احساس کردند

این پیروزی برای ایرانی‌ها و به ویژه جنوبی‌ها که سالیان متمادی تحت ظلم، سیطره و استعمار روباه پیر بودند، روحیه بخش بود و شجاعت و شهامت را در درون آن‌ها متبلور ساخت.

قبرستان متجاوزین انگلیسی در بوشهر
این قبرستان یادآور دلاوری های رییسعلی دلواری، سرهنگ باقرخان تنگستانی و دیگر تنگستانی هاست.

رئیسعلی شهید خیانت
وقتی شیوه‌های تطمیع، تهدید و برخورد نظامی برای از پای درآوردن رئیسعلی و شکستن مقاومت مردم جواب نمی‌دهد، انگلیسی‌ها روش خود را تغییر می‌دهند و به تکنیک همیشگی خود، تفرقه اندازی و نفوذ روی می‌آورند.

هربرت چیک دستیار سرکنسولگری انگلیس در بوشهر یکی از مزدوران داخلی به نام غلامحسین را اجیر به قتل رئیسعلی می‌کند، غلامحسین رئیسعلی را که برای شبیخون به نیرو‌های انگلیسی به روستای تَنگَک صَفَر از توابع بوشهر رفته بود از پشت سر مورد اصابت گلوله قرار می‌دهد و سرانجام دلاوری که هیچ گاه در رویارویی مستقیم نظامی با انگلیس‌ها شکست نخورده بود، در منطقه خود و به دست وطن فروشان داخلی به شهادت می‌رسد.

هربرت چیک در قسمتی از گزارش هفتگی خود برای وزارت خارجه در انگلیس در لندن می‌نویسد: «شانه کسی که خبر مرگ رئیسعلی را برایم آورد فشردم، باید قهقهه سر دهم، اما نمی‌خواهم، آن کسی را که برگزیده بودم کار را تمام کرد».

رئیس‌علی دلواری پس از 7 سال مبارزه با استعمار انگلیس در 12 شهریورماه 1293 شمسی به دست یکی از نیروهای مزدور داخلی به شهادت می‌رسد.
بر اساس تاریخ قیام رئیس‌علی دلواری، وی در محلی بنام تنگک صفر در نزدیکی شهر بوشهر به شهادت می‌رسد اما پس از شهید شدن پیکر وی ابتدا به روستای جائینک و بعد از آن نیز در شهر نجف عراق به خاک سپرده می‌شود.
نام و یادش تا ابد گرامی

***

فدرالیسم، اسم رمز تجزیه ایران

وحید بهمن

***

ریشه‌ها و الگو‌های جریان‌ تجزیه‌طلب در ایران

سخنان حجت کلاشی در‌ تلویزیون کانال یک مورخ جمعه 11 شهریور 1401

***

هواداران حزب پان ایرانیست در برونمرز
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

به پان ایرانیست ها بپیوندید
اندیشه وحدت بخش پان ایرانیسم و کوشش در حزب پان ایرانیست و سازمان جوانان حزب پان ایرانیست یگانه راه نجات ایران از تجزیه و فروپاشی است.

***

درخواست هموندی
hamvandi@paniranist.org
شبکه های اجتماعی نامه پان ایرانیسمتارنما: www.paniranism.info
فیسبوک: facebook.com/paniranistparty
تویتر: twitter.com/paniranism
تلگرام: t.me/Naameh_Pan

شبکه‌های اجتماعی حزب پان ایرانیست

تارنما:www.paniranist.party
اینستا گرام: paniranist.party
تلگرام http://t.me/paniranist
فیسبوک:Fb.com/paniranist.info
تویتر:paniranist_info@

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.