١٣٠ – نوروز در ایران بزرگ

نامه پان ایرانیسم
شماره ١٣٠ – چهارشنبه، ٢١ اسفند ماه ١٣٩٢ برابر با ١٢ مارس ٢٠١٤
www.paniranism.info – iran@paniranism.info

درود بر هم میهنان گرامی

مطالب زیر تقدیم میشوند

نوروز، آیین به آفرین در فرهنگ ایران بزرگ
جشن نوروز کهن ایرانی در خراسان بزرگ ایران ( افغانستان کنونی )
برآمد باد صبح و بوی نوروز
م. سحر نوروز پیروز
گفتگوی سیمای نهاد مردمی با سرور دکتر کیانزاد و آقای میرزا آقا عسگری – مانی

پاینده ایران


***
نوروز، آیین به آفرین در فرهنگ ایران بزرگ

http://www.ariarman.com/Norooz.htm

حافظ
زکـــوی یـــار مـــی آیـــد نـســـیـــم بـــاد نـوروزی
از این باد ار مـدد خـواهـی ، چــراغ دل بــر افــروزی

چو گل گر خرده ای داری خدا را صرف عشرت کن
کــه قــارون را ضــــرر هــا داد سـودای زر انــدوزی

به صحرا رو که از دامــن غـبــارغــم بــیــفشــانی
به گلزار آی کز بلبل سخن گفتن بياموزی

Nourooz_Aks_IranBozorg

 

نویسنده : رحمت الله بیژنپور پژوهشگر خراسان بزرگ ایران زمین ( افغانستان )

آیین دیرین گاه نوروز، در زبان پهلوی وفرهنگ پهلوان ایران زمین، از پهناور ترین نماد های پایدار اندیشه آفرینی انسان درهمه ی عالم و در ویژه آدم آریایی است. آیین درواژه شناسی زبان پهلوی اخلاق ، ادب و عادات، اما در فرهنگ زبان فارسی به روش وشیوه های کرداری ترجمه شده است. آیین نوروز، تمامی آن روشها، آهنگ برپاداری رواجهای شهر یاران، آذین بستن پیرامون ، آرایش شهر ونشانه های نشاط در بساط همه مردم آریایی ایران بزرگ است. نوروز یا آغازین روز سال نو فراتر از ادیان و کهن تر از سنتهای بسیاری است که بشریت برای خود پیراسته است. گستره جشن هزاران ساله نوروز متعلق به حوزه ایران بزرگ است که توسط استعمار روس و انگلستان چندین پاره شده است . مناطق ایران بزرگ امروزه شامل : ایران کنونی – تاجیکستان – جنوب ازبکستان – ترکمنستان – آذربایجان قفقاز – ارمنستان – کردستان ترکیه – کردستان عراق – افغانستان – کردستان سوریه – بخشهای شیعه نیشن عراق – بحرین – بلوچستان پاکستان است .

Nourooz Map-IranBozorg

جشن نوروز از روزگار كهن پر شكوه ترين جشن مردمی با بهره های روشن در جهان شناسی انسان وطبیعت بوده است. نوروز رسمی است كه روايت های تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون اند. نوروز جشن شروع فروردين يا ” فراوردگان (آفریدگان) ” یا ” فروهندگان (شاد کرداران)” است. مایه ی اصلی این شاد کرداری در آیین های پیشین مجموعه هایی بوده اند؛ که پیامبر آریایی (آشورا زردهشت) سه اصل زرین خویش (پندار نیک ، گفتار نیک و کردار نیک) را بر آنها بنا کرد. از آنجهت که این جشن دیرینگی و پویایی یافته است، بسیاری از آیین ها، مذاهب وسنتها ورواجهای باستانی خود را در نهر آن ریخته اند تا در جوی زمان جاری باشند.
بیشترینه رسم کار در آیینهای پسین نوروز، از بر وبار آن برامده اند، ادیان ابراهیمی پیامبرسنگین نامی از تبار آذری- آریایی وکوچنده ای به دیار دیگر، پاکیزگی و پیرامون پیرایی را به منش دینی برگردانده است. آیین های داودی، موسایی ، مسیحی و محمدی هر چهار از پس اویند ، و همه نیز نوروز را عبارت نو داده اند. برخی ازین ادیان پاکی و سترگی را همان فرموده اند، که در آیین با شکوه نوروز پیشینگی دارد.
در آموزه های این رسم انسانی باستان، که یاد آورد سرگذشت اجداد و نياكان ما ست؛ آنها چنان می پنداشتند كه ، روان گذشتگان در پنج شب ، برای ديدار وضع زندگی و احوال بازماندگان به زمين فرود می آيند و در خانه و آشيانه خويش سرگرم تماشا ی بستگان زنده می شوند . اگرخانه روشن و پاكيزه و ساكنان آن راحت وشاد باشند ، روان مهمانان مسرور و سر افراز برمی گردند. اما درغير اينصورت ، آنان غمگين وناراحت به منزلگاه خويش باز می گردند وتا سال آينده به انتظار می نشينند. سنت خانه تکانی وترتیب نو دادن به چیز وچاره ی آن، که این روزها خیلی ها با آن سرگرم هستند ؛ هم از اینجا نشانه یافته است .

در فرهنگ زبانهای پهلوی – فارسی مهمترین واژگان، با حرف اول زبان (آ) ساختار یافته اند. این واژه ها همانند که میگوییم: آفریدگار، آسمان، آفتاب، آتش، آدم، آب، آفاق، آغاز، آغوش،آرزو، آشتی، آشنا، آشامیدن، آرش، آ زادی، آریانا، آفرین، آیینه، آبادی و…!

نوروز درلنگرگاه خود، بار وجودی ومفهومی چندین جشنها ورسمهای دیگری راهم میکشدوباخود میبرد. 1- چهارشنبه سوری (آخرین چهارشنبه از سالی که تمام میشود به نسبت اقلیم متفاوت، دربرخی کشورها ازهمین روز جشن نهال شانی نیز آغاز میشود) 2- جشن دهقان (هفت تا نه روز اول ماه حمل (فروردین)، مردم در این روز به دهقانان آفرین ومبارکباد میگویند. دهقان به دنبال ابزار کاردهقانی میشود. این مرحله را دهقانان در ممالک شرق خراسان ” گاو خنک ” نامیده اند. مقدمات آغاز ترتیبات کار دهقانی است.) 3- سیزده بدر (پس از سیزده روز مردم از خانه ها بیرون میشود و به بهره گیری از طبیعت میپردازند، سیر وسفر ورفت و گذر میکنند) 4- جشن مهرگان (که درپهلوی آنراmetrakona ( نامیده اند .

درباره پيدايش نوروز اندیشه داران عالم گمان زنی بسیار کرده اند. برخی از آگاهان تاریخ، جمشید (یما) پادشاه اسطوره ای ایران زمین را، یکی از پایه گذاران وجریان سازان نوروز وجشن های نوروزی خوانده اند. درمیان جشنهای آریایی ایران بزرگ؛ نوروز فراتر از یک جشن و مهمتر از یک سنت ساده است. چون ادیان زنده ی عالم هرکدام از نوروز تغذیه برده اند، ودر کنار آن آرامش سازگارا یافته اند، این جشن از دل ادیان عبور نموده وبه امروز رسیده است.

بسیاری از مورخان وگاه شناسان، فلسفه ی نوروز را به برخی پیش آمد ها و تصادفات بستگی دانسته اند. این واژه ی ترکیبی “نو” و ” روز ” که نوروز را میسازد، برتر، فراتر و دامن دراز تر از تاریخ مکتوب بشر است. ریشه ی این واژه در فلسفه ی خلقت، طبیعت، خرد واندیشه انسان ها ست. شهر یاران آریایی، از جمشید تا پایان دوران حکومتهای ایران زمین، پاسداران این سنت نیاکان بوده اند. آنان بودند که مراسم و زمینه های برگزاری این جشن را فراهم کرده اند. در قوانین آریاشاهان؛ متنی موجود بوده است، که شاهنشاه در برگزاری آیین نوروز خود ترتیبات خاصی بدهد و آیین مردانگی، دلاوری و مردم پرستی را به نمایش بگذارد.

بهار نیز جشنی بود وهست که با نوروز گره خورده است. بهار واژه ی پهلوی ونخستین ایام چهار گاه (چهار فصل) ونخستین روزها از فصل سال جدید است. بهار واژه ی سانسکریت هم هست وبه مفهوم بتکده، میکده بکار میرود. در ادب فارسی باستان خانکده، خانگه (خانقه) یک معنی از همین تعبیر و مراد هاست. همه آگاهان نوروز بدان باور هستند که بهار از نوروز به مراتب کهن تر و پر گذشته تر است. اما بهر احوال بهار تداعی آغاز فصل اول از چهار گاه سال را دارد، درحالیکه نوروز دقت انسان به سنجشها و برابری زمان را میرساند. درهمین جا میباید گفت، بهار یک تقویم وتقسیم زمانی است برای مشخص شدن فصلها و زمانه ها در حوزه ی کار انسان. اما نوروز یک آیین و یک سنت دیر پا از اندیشه و کارنامه ی شاهنشاهان و پیامبران آریایی ایران بزرگ است.

سخن برسر آنست که نوروز چگونه پدید آمد، و چسان پایدار و ماندگار گشت. دید ونگرش انسان به کیفیت پدیدارها، برخورد با زمان و شناخت آدم از پیرامون را مشخص مینماید. سخن در حق نوروز کم وکاست نیست، کتب قدیم و نویسندگان پیشین اندر احوال آیین ها و انسان بسیار نوشته اند. روایاتی در همین باب فراوان است. در روايتی آمده است كه جمشيد نیشکر را در اين روز يافت و مردم از كشف خاصيت آن متحير شدند . پس جمشيد دستور داد تا از (شهد آن) شكر ساختند و به مردم هديه دادند . از اين رو ، آن روزرا نوروز ناميدند .

روایت دیگری میشود که، اهريمن بلای خشكسالی و قحطی را برزمين فرو نشانيد. اما جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت و عاقبت او را شكست داد . آنگاه خشكسالی، قحطی ونكبت را بر روی زمين از ريشه بخشكانيد و به زمين بازگشت با بازگشت وي درختان و هر نهال و چوب خشكی سبز شدند . پس مرد م اين روز را همه گان ” نوروز” خواندند و هر كس به تیمن و مباركی در طبقی جو كاشت و اين رسم سبزه نشاندن در ايام نوروز از آن زمان به امروز باقی مانده است . بایستی به فلسفه ی سبز اندیشی وسبزه گرایی در آیین جمشیدی توجه نموده، سخنی کوتاه بیان کنم.

آگاهی از روزگار پیشین بسیار مکتوب نیست. نشانه ها و گواهی ها بیشتر بگونه اسطوره و اساطیر شناسایی شده اند. جمشید در نزد کارشناسان تاریخ و پیشینه شناسان دوران کهن که به ده هزار سال پبش از مسیح میرسد، بانی یک دوره از دیگر شد های تاریخ انسان زیستی در عالم است. کشف آتش و آهن، زراعت ومال پروری، کشت ودهقانی ، بهره بری از فراوردهای دهقانی، جنبش درخت باوری ونهال شانی و استفاده از میوه های اهلی درزمینه های مادی کار او شناخته شده اند.

به باور باستان شناسان در تاریخ باستانی، جمشید پدر آریایی ها و پایه گذار تمدن آریایی بهمان نسبت بسیار کهن در گذشته هاست. در این سخن مراد آن نیست که جمشید گندم را کشف کرده است، آتش و آهن را شناخته است. گندم هرچند که از ابتکار آریایی هاست؛ اما پیش تر ازکیومرث وجمشید شناسایی و به بهره ی انسا ن درامده است. در خيام نامه آمده است :
” چون ازشاهنشاهی جمشيد 421 سال گذشت ، جها ن ازاويكسر راست همی آمد، ايران زمین و ايرانيان هم مطيع و مريد او شدند تا بفرمود گرمابه های بسيار ساختند و سيم و زر از معادن بر آوردند و ديبای ابريشمی بافتند كه آن روز روز ” اول حمل ” (فروردین) بود . پس بفرمان جمشید جشنی بر پا ساختند و آنگاه نوروزش نام نها د ند تا هر سال چون فروردين آيد ، آن روز را جشن گيرند .

در ميان اقوام آريايی كه در فلات ايران سکنی گزیده بودند ، نشانه گذاری برای جدا سازی گاهان سال (فصلها) آریی ها برای تمام سال دو گاه بیشتر نمی شناختند. جشن سال نو در حقیقت به دو شكل زير بوده است :
آريايي ها در روزگاران باستان، دارای دو فصل دریکسال شامل گرما و سرما بودند . فصل سرما شامل سه ماه و فصل گرما شامل نه ماه می شد . ولی پس از مدتی ، با توجه به ساختار زمین و اقلیم متفاوت، تابستان دارای هفت ماه و زمستان دارای پنج ماه شد . در هر يك از اين دو فصل جشنی برگزار می كردند كه هر دو اين جشنها را آغاز سال نو تلقی می كردند . جشن اول كه برابر به هنگام آغاز فصل گرما بود، يعنی به هنگامی كه گله ها را از آغل به بیرون وبه چمنهای سبز و خرم می كشانيدند و از ديدن چهره گرمابخش خورشيد شاد می شدند، این جشن رمه ها و گله ها بود. جشن دوم با شروع سرما آغاز می شد . در اين ايام گله را به آغل باز می گرداندند و با توشه های اندوخته از آنها نگهداری می كردند . بر اساس شواهد از عادات مردم آن دوران، جشن نوروز حتی به هنگام تدوين بخش كهن اوستا نيز در آغاز بهار بر پا می شده و شايد به نحوی كه اكنون بر ما معلوم نيست آن را در برج حمل ثابت می داشتند .

جشن بزرگ نوروز بروایتی شش روز متوالی، وبه حکایاتی چهل روز دوام داشت و در اين روزها ، سلاطين بار عام می دادند، دانشیان، حکیم وحاکم، ارتشیان و کشوریان مردم و بزرگان یکجا با اعضای خاندان بزرگان جمشیدی را به ترتيب می پذيرفتند و به حاضران عيدی می دادند . اهم کار جمشید آن بود که تمام کارکنان دستگاه خویش را از سوی مردم ، آفرین نامه و یا نا پذیر نامه میداد. در روز اول سال مردم زود از خواب برمی خواستند ، به كنار نهرها، جویبارها و قناتها روی خود را می شستند و به يكديگر آب می پاشيدند. سپس بهمدیگر شيرينی بخش می كردند . صبح قبل از آنكه كلامی گويند ، توت و تلقان شیرین، شكر يا عسل می خورند و برای حفظ بدن از نا خوشی ها و بدبختی ها روغن به تن می ماليدند. این کار پس از انجام نیایش و آسایش در برابر آهورا مزدا خدای مهر و عشق انجام میشد.

اما نوروز ، پس از مرگ جمشيد نيز به حيات خود ادامه داد . در هرحال ، نوروز ، از بد اندیشی ایام، از بد کرداری حکام، واز گردش اندیشه های بدو وناکام دشمنان آیین آریایی و پارسایی، از هجوم و حمله های يونانيان ، ریگ نشینان عرب ، ومغول ها جان به در برد . نوروز ثابت كرد كه مهم ترين جشن فرهنگی ميليون ها انسان در فلات ايران است. آنهمه مردمی که از بستر خاستگاه آریانا عالمی شدند و سپس در ایران زمین میزیسته اند، این جشن را آیین ودین خود دانسته اند.

هفت سين:
هفت سين ، هفت واژه كه با حروف (س- سين) شروع می شوند نيز از سنت های جالب نوروز است . حرف سین در حکمت جمشیدی؛ از سلامت و سرزندگی آغاز میبرد. سمنو، سرکه، سیب، سنجد، سیر، سبزی و سکه نماد های زندگی انسان در زمینه های خاصی هستند. امروزه ، هفت سين مشخصاً معانی استعاره ای خاص خود را دارد : سمنو ، جوانه های گندم كه طی مراسم خاصی پخته می شود . سيب ، سنجد ، سير . زرتشتيان ، اوستا ، كتاب مقدس آسمانی خود را در رأس سفره هفت سين قرار می دهند . تخم مرغ های رنگين ، گلاب ، سكه ، طلا ، ماهی قرمز در آب ، آينه ، شمع و هر يك از اين موارد سمبل و نماد تولد ديگر باره بهاران است . در اساطير ايرانی در ارتباط با نوروز ، جوانه ی گندم و عناب ، نشانه و سمبل زايش ديگر باره بهاران است و سبزی ، سكه ، و سركه سمبل و نماد افكار نيك ، كردار نيك ، خدا پرستی ، نيك بختی ، جاودانگی و داد و دهش است كه به باور زرتشتيان ، زرتشت پيامبر، آنها را از جمله صفات اهورا مزدا دانسته است .

***

 جشن نوروز کهن ایرانی در خراسان بزرگ ایران ( افغانستان کنونی )

Nourooz Aks2_IranBozorg

جشن باشکوه و جهانی نوروز، در گذشته به مردم ایران بزرگ تعلق داشته است اما امروز با تغییرات سیاسی و جغرافیایی چشم گیر در منطقه ( و سلطه استعمار روس و انگلیس و در نتیجه پیدایش کشورهای کوچک از بطن ایران بزرگ ) این جشن باستانی ، به همه ایرانیانی تعلق دارد که امروزه در کشورهای افغانستان ، پاکستان ، هند ، تاجیکستان ، ارمنستان ، جمهوری آذربایجان ، کردستان عراق ، کردستان ترکیه ، جنوب ازبکستان ، ترکمنستان و برخی کشورهای همسایه دیگر پراکنده اند . از دیدگاه نژادی همه این مردمان یا ایرانیان آریایی هستند یا بخشی از ملت تاریخی ایران محسوب می شوند و فقط توطئه های بیگانگان از خاک آنان کشورهای ساختگی بنا نموده و موجب گردیده است که از پیکره ایران بزرگ دور بمانند .

گفته می شود که یکی از باشكوه‌ترين مراسم نوروزی در شهر شیعه نشین مزارشريف بلخ در افغانستان، برگزار مي‌شود. مردم افغانستان اعتقاد دارند که برپایی جشن باستاني گل­سرخ به درازای تاریخ بلخ باستان قدمت دارد. اين جشن را«ميله گل­سرخ» نام نهاده‌اند، زیرا دشت­های بلخ در این فصل غرق گل­سرخ شقایق مي‌شود.
در منابع مختلفی آمده است که مزار شریف کنونی، جایگاه آتش­کده نوبهار بلخ و آرام­گاه اشوزرتشت، پیامبر زردشتیان بوده که پس از چیرگی نیروهای «خالد بن ولید» بر این سرزمین، وی آن را ویران کرد و به جای آن، مسجدی بنا کرد. پس از چندی، با به خاک سپرده شدن علی بن ابیطالب بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی­طالب در محل کنونی روضه سخی، این مکان که به اعتقاد مردم، مکانی مقدس بود، مرکز برپایی جشن­های نوروزی شد.از این رو، مزار شریف، مركز برگزاري جشن گل سرخ‌ است‌ که همه‌ساله با برافراشتن علم مبارك زيارت «سخي شاه اوليا»، آیین­های نوروزی آغاز می­شود.

برخلاف ایرانیانی که در ایران زندگی می کنند و جشن نوروز در کنار خانواده و اقوام نزدیک، در خانه برگزار می شود، افغانی ها این جشن را در حضور هم وطنان خود در خیابان ها و کوچه های مزار شریف برگزار می کنند. هزاران نفر از سراسر افغانستان برای شرکت در این آیین ملی و دینی، خود را به مزار شريف مي‌رسانند.
به همین دلیل، شهریان مزار در این ماه‌، مهمان­خانه‌ها، مسافرخانه‌ها، هتل­ها، رستوران­ها و چاي­خانه‌ها را برای استقبال از مهمانان آماده مي‌کنند.
پارك «روضه»‌، جاده‌ها و ساختمان­هاي پيرامون آن تزيين و چراغان مي‌شود.

در شب سال نو هزاران زن و مرد، پير و جوان‌، كودك و بزرگ در پارك روضه زيارت سخي جمع مي‌شوند و شب را با خوشي و شادماني بي­صبرانه در انتظار لحظه ورود نوروز و برافراشتن علم مبارك شاه اوليا به پايان مي‌رسانند. پس از آنکه سال نو تحویل شد، در ساعت 9 صبح، علم مزارشاه اوليا، در حالي كه با تكه های سبز پوشیده شده‌ است‌، در مراسم رسمي و در ميان شور و هيجان هزاران نفر برافراشته مي‌شود. با بلند شدن بيرق‌، موزيك احترام نواخته می­شود و توپ­هايي به رسم احترام شليك مي‌شود. خيل انبوهي از كبوتران سپيدبال زيارت سخي نیز در فضاي نيلگون آرام­گاه پرشکوه شاه اوليا و بر فراز شهر مزار شريف به پرواز درمي‌آيند. گاهي ریيس دولت یا یکی از مقام­های بلندپایه حکومت یا استاندار بلخ در مراسم حاضر می­شوند. پس از سخنرانی و منقبت خوانی و دعای شکر، مسابقه سنتی «بزكشي» در دشت شاديان برگزار مي‌شود و تيم برنده در مراسمی شكوه­مند، جام قهرماني را به دست مي‌آورد.

اگر در ایران، سفره هفت سین، چیده می شود، پس از تحویل سال در مزار شریف، زنان و مردان‌، كودكان و جوانان و سالمندان با سيني‌هاي هفت­ميوه و غذاهاي گوناگون در دست و لباس­هاي تازه و رنگارنگ بر تن، در آغوش طبيعت و سبزه‌ها به جشن و شادماني مي‌پردازند. آنان سفره‌هاي مشترك پهن مي‌كنند و غذاهاي خويش را مشتركا می خورند. البته پيش از صرف غذا به همديگر شادباش می­گویند ودعاي شكر به جا می­آورند.

در روز نوروز بسیاری از بیماران لاعلاج از گوشه و کنار افغانستان و حتی كشورهاي همسايه‌، به اميد شفايابي به شهر مزار شريف و زيارت شاه مردان رو مي‌آورند و در پاي علم جا مي‌گيرند.

با برافراشته شدن علم مزار سخي در روز نوروز، جشن گل­سرخ تا چهل روز ادامه مي‌يابد و در روز چهلم، علم پايين آورده مي‌شود.

گفته می شود که پیش از روی کار آمدن حکومت طالبان، هنرمندان سرشناس افغانستان مانند زنده­یادان استاد غلام­حسين‌، استاد سرآهنگ‌، استاد نتو، احمدظاهر، استاد صابر، استاد رحيم‌بخش و ديگر استادان موسيقي و خوانندگان محبوب و مردمی در جشن گلسرخ شرکت می کردند و به اجرای موسیقی می­پرداختند.

***

برآمد باد صبح و بوی نوروز

خراسان روزنامه صبح ایران

Rooznameh Khorrasan

بهاری خرم
سعدی
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسد گو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرمست ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودست و باشد
برادر جز نکونامی میندوز
نکویی کن که دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی بدآموز
منه دل بر سرای عمر سعدی
که بر گنبد نخواهد ماند این کوز
دریغا عیش اگر مرگش نبودی
دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

بهار خوش عذار آمد
مولانا
بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد
زسوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد
گل از نسرین همی پرسید که چون بودی در این غربت
همی گوید خوشم زیرا خوشی ها زان دیار آمد
سمن با سرو می گوید که مستانه همی رقصی
به گوشش سرو می گوید که یار بردبار آمد
بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد
که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد
همی زد چشمک آن نرگس به سوی گل که خندانی
بدو گفتا که خندانم که یار اندر کنارآمد
صنوبر گفت راه سخت آسان شد به فضل حق
که هر برگی به ره بری چو تیغ آبدار آمد
ز ترکستان آن دنیا بنه ترکان زیبارو
به هندستان آب و گل به امر شهریار آمد

نسیم باد نوروزی

حافظ

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن که قارون را ضرر‌ها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌کند عیبش خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی
به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم بیا ساقی که جاهل را هنیتر می‌رسد روزی
می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی
نه حافظ می‌کند تنها دعای خواجه تورانشاه ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی
جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی

***

نوروز پیروز

م. سحر
برگرفته از تارنمای سحرگاهان

M.Sahar Aks

نوروز
روز نو
روزی برای زیستن
روزی برای عشق
روزی برای دانش و آبادی
روزی برای انسان
روزی برای آزادی ! ـ
نوروزِ روزگار
سرشار باد از شادی
دور ازهجوم و رخنهء ظلمت
دور از حضور بیدادی ! ـ
نوروز دیگری ست جهان را
وین جاودان امید
پیوسته سربلند و روان باد : ـ
انسان ز بند و حلقهء بیداد رَسته باد ! ـ

باغ و بهار میهن و همسایه
شاد وشکوهمند و شکوفان
در دست ِ صلح و دوستی از هرسو
گل دسته دسته باد
دشمن شکسته باد
زنجیر خسته باد
یاران و رهسپاران را
زی سرزمین مهر
زی آستان آزادی
زی نام سربلندی
دیوارهای گول و سمج
محو و گسسته باد
ویران حصار ناحق باد
گسترده باد آفاق
چشم ِ روان گشوده
فضا پرفروغ باد
جهل از جهان گریزان
دلتنگ باد تاریکی
قحطِ دروغ باد ! ـ

شادی نشسته باد
گل دسته دسته باد
زنجیر خسته باد
دشمن شکسته باد

نوروز
روز یاران
بیداران
روز امیدواران
بر ما ، من وتو بر اوبر ایشان
شاد و خجسته باد ! ـ

***
گفتگوی سیمای نهاد مردمی با سرور دکتر کیانزاد و آقای میرزا آقا عسگری – مانی

http://www.youtube.com/v/-ie108i4T68?version=3&hl=fa_IR&start=1000

***

پان ایرانیست‌ها و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید

FreeA.Abedini

FreeAbolzal

Abedini dar Tazahorat

رزمنده پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی پیش از زندان هنگام تظاهرات در مقابل سفارت شیخک نشین امارات

***

تارنمای نامه پان ایرانیسم:
http://paniranism.info

فیسبوک نامه پان ایرانیسم:
www.facebook.com/paniranism

تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.info

فیسبوک سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
https://www.facebook.com/paniranist.info

تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
www.paniranism.net

تارنمای حزب پان ایرانیست:
http://paniranist.org

فیسبوک حزب پان ایرانیست
www.facebook.com/paniranistparty

تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
www.pan-iranist.net

کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست:
http://www.youtube.com/paniranistparty

***


سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید

iran@paniranism.info
www.paniranism.info

درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm

کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.