دوره ۲, شماره ۸ – دشمنان هویت ایرانی بدانند، کورش بزرگ و هویت ایرانی با تمسخر و تحقیر، زدودنی نیست !

هم میهن گرامی, مهر نموده و ما را در پخش نامه پان ایرانیسم یاری نماید. سپاس!

نامه پان ایرانیسم

دوره ۲ شماره ۸ – چهار شنبه ۱۰ آبان ماه ۱۳۹۶ – ۱ نوامبر ۲۰۱۷
www.paniranism.info – iran@paniranism.info

درود بر هم میهنان گرامی

نوشته های زیر تقدیم میشوند:

دشمنان هویت ایرانی بدانند، کورش بزرگ و هویت ایرانی با تمسخر و تحقیر، زدودنی نیست !
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم – سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
از خزر تا فارس
علیرغم موانع امنیتی و تهدیدها مردم بسیاری در پاسارگاد جمع شدند
گفتگویی از نمایندگان جبهه ایرانگرایان در باره هفت آبان
« هفتم آبان » روز جهانی کورش بزرگ

پاینده ایران
نامه پان ایرانیسم

دشمنان هویت ایرانی بدانند، کورش بزرگ و هویت ایرانی با تمسخر و تحقیر، زدودنی نیست !

نوشتۀ : میرمهرداد میرسنجری

کوتاه زمانی پس از توهین به شاهنامۀ فردوسی و تمسخر آشکار هویت ایرانی در برنامۀ خندوانۀ « شبکۀ تلویزیونی نسیم» صدا و سیما، که با واکنش اعتراضی گستردۀ اقشار مختلف ملت ایران مواجه شد، همزمان با ٧ آبان، خبرگزاری نسیم ، در پوشش برنامه ای بی مایه و سبک، به انکار کورش بزرگ پرداخته و به انتشار گستردۀ کلیپ این برنامه در شبکه های اجتماعی مبادرت شده است .

در این برنامه که به نظر می رسد ، تحت تاثیر مستقیم تبلیغات تجزیه طلبان قوم گرا و متعصبان جهان وطن قرار دارد، ضمن تمسخر کورش بزرگ در قالب گفتگوی شهرام شکیبا با چند جوان، ادعا شده «چون نام پدر بزرگ ما کورش نبوده» و «یک بیت شعر با نام کورش پیدا نمی کنیم» ، پس می توان نتیجه گرفت فردی به نام کورش در تاریخ ایران وجود نداشته است!!!!!!

به راستی در کشوری که دشمنان آن در خارج و داخل، نام خلیج فارس را در روز روشن جعل می کنند و علیه هویت ایرانی، وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران، آشکارا گستاخی می کنند و در جامعه ای که آموزش و تبلیغ رسمی دربارۀ تاریخ و فرهنگ و هویت ملی ایرانی ( با تاکید بر ایران باستان ) در کتاب های درسی و رسانه ها کمترین جایگاهی ندارد، در اختیار قراردادن تریبون ها به برخی « خود روشنفکرپنداران » و « خود هنرمندپنداران » ایران ستیز و ترویج خودزنی ضدملی و ضدتبلیغ تاریخی در رسانه ها با پول بیت المال برای تأثیر گذاری بر مخاطبان عام، نشانۀ چیست؟؟؟؟؟

کورش بزرگ ، نقاشی : مهرداد رهبر

جهت یادآوری به ملت یگانه و اصیل ایران و هم تباران ایران اندیش کشورهای وارث تمدن ایرانی، اشاره ها به نام کورش بزرگ در برخی از منابع معتبر تاریخی تقدیم می شود :

١. در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی که به خط و زبان پارسی باستان نگاشته شده‌اند، نام کورش بزرگ به صورت «کورو» یا «کوروش» و در صیغهٔ مضافٌ‌الیه «کورائوش» آمده است .

٢. در نسخهٔ عیلامی این سنگ‌نبشته‌ها، نام کورش به شکل «کوراش» ذکر شده است .

٣. در متون اکدی نیز «کورِش» نوشته شده ‌است .

۴. نام کورش در تورات به صورت «کورُش» و «کورِش» ضبط شده است .

۵ .در زبان یونانی کورش را «کورُس» می‌گفته‌اند که همین نام با اندکی اختلاف در اروپا «سایروس» یا «سیروس» خوانده می‌شود و البته این نام گذاری از سده های پیش در میان ایرانیان نیز متداول بوده است .

۶. از مورخان سده‌های اسلامی، ابوالفرج بن عبری در کتاب «مختصر الدول» نام «کورُش» را ذکر کرده است .

٧. ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» نام کورش شاه را «کورُش» نوشته است .

٨. مسعودی در «مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر» «کورُس» را به کاربرده است.

٩. طبری در «تاریخ الرسل و الملوک» نام «کِیرُش» را برای کورش بزرگ ذکر کرده است .

١٠. ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ» نیز نام «کِیرُش» را به کار برده است .

١١. حمزه اصفهانی در «تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیا» ، نام کورش بزرگ را به شکل«کوروش» نوشته‌ است .

١٢. مسعودی نام «کورش» را نوشته است .

١٣. ابن خلدون، نیز نام کورش بزرگ را به شکل «کورش» ثبت و ضبط کرده است .

۱۴ .در برخی تفسیرهای قرآن نیز به تاسی از عهد عتیق، نام کورش بزرگ، به صورت «کورِش» ضبط شده است .

۱۵. از « سمعانی » ، نیز شعری عربی به نقل از یک شاعر ایرانی ، در تاریخ ثبت شده است :

« و بیت المقدس المعمور بیت ورثناه عن المتقدمینا

بناه کورش البانی المعالی بامر الله خیر الآمرینا »

بر گرفته از تارنمای ایرانچهر

***

تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم

سرودهٔ زنده یاد مهدی اخوان ثالث

با صدای شاعر

ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم

تو را ای کهن پیر جاوید برنا
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم

تو را ای گرانمایه، دیرینه ایران
تو را ای گرامی گهر دوست دارم

تو را ای کهن زاد بوم بزرگان
بزرگ آفرین نامور دوست دارم

هنروار اندیشه‌ات رخشد و من
هم اندیشه‌ات، هم هنر دوست دارم

اگر قول افسانه، یا متن تاریخ
وگر نقد و نقل سیر دوست دارم

اگر خامه تیشه‌ست و خط نقر در سنگ
بر اوراق کوه و کمر دوست دارم

وگر ضبط دفتر ز مشکین مرکب
نئین خامه، یا کلک پر دوست دارم

گمان‌های تو چون یقین می‌ستایم
عیان‌های تو چون خبر دوست دارم

به جان، پاک پیغمبر باستانت
که پیری‌ست روشن‌نگر دوست دارم

سه نیکش بهین رهنمای جهان است
مفیدی چنین مختصر دوست دارم

ابرمرد ایرانیی راهبر بود
من ایرانی راهبر دوست دارم

نه كشت و نه دستور كشتن به كس داد
ازينروش هم معتبر دوست دارم

من آن راستين پير را گر چه رفته است
از افسانه آن سوي تر دوست دارم

هم آن پور بيداردل بامدادت
نشابوري هورفر دوست دارم

فري مزدك آن هوش جاويد اعصار
كه ش از هر نگاه و نظر دوست دارم

دليرانه جان باخت در جنگ بيداد
من آن شيردل دادگر دوست دارم

جهانگير و داد آفرين فكرتي داشت
فزونترش زين رهگذر دوست دارم

ستايش كنان ماني ارجمندت
چو نقاش و پيغامور دوست دارم

هم آن نقش پرداز ارواح برتر
هم ارژنگ آن نقشگر دوست دارم

همه کشتزارانت، از دیم و فاراب
همه دشت و در، جوی و جر دوست دارم

کویرت چو دریا و کوهت چو جنگل
همه بوم و بر، خشک و تر دوست دارم

شهیدان جانباز و فرزانه ات را
که بودند فخر بشر دوست دارم

به لطف نسیم سحر روحشان را
چنان چون ز آهن جگر دوست دارم

هم افکار پرشورشان را که اعصار
از آن گشته زیر و زبر دوست دارم

هم آثارشان را، چه پند و چه پیغام
و گر چند سطری خبر دوست دارم

من آن جاودان یاد مردان که بودند
به هر قرن چندین نفر دوست دارم

همه شاعران تو وآثارشان را
به پاکی نسیم سحر دوست دارم

ز فردوسی، آن کاخ افسانه کافراخت
در آفاق فخر و ظفر دوست دارم

ز خیام، خشم و خروشی که جاوید
کند در دل و جان اثر دوست دارم

ز عطار، آن سوز و سودای پر درد
که انگیزد از جان شرر دوست دارم

وز آن شیفته شمس، شور و شراری
که جان را کند شعله‌ور دوست دارم

ز سعدی و از حافظ و از نظامی
همه شور و شعر و سمر دوست دارم

خوشا رشت و گرگان و مازندرانت
که شان همچو بحر خزر دوست دارم

خوشا حوزه شرب کارون و اهواز
که شیرین ترینش از شکر دوست دارم

فری آذرآبادگان بزرگت
من آن پیشگام خطر دوست دارم

صفاهان نصف جهان تو را من
فزونتر ز نصف دگر دوست دارم

خوشا خطه نُخبه‌زای خراسان
ز جان و دل آن پهنه‌ور دوست دارم

زهی شهر شیراز جنت طرازت
من آن مهد ذوق و هنر دوست دارم

بر و بوم کُرد و بلوچ تو را چون
درخت نجابت ثمر دوست دارم

خوشا طرف کرمان و مرز جنوبت
که‌شان خشک و تر، بحر و بر دوست دارم

من افغان همریشه‌مان را که باغی‌ست
به چنگ بتر از تتر دوست دارم

کهن سُغد و خوارزم را با کویرش
که‌شان باخت دودهٔ قجر دوست دارم

عراق و خلیج تو را چون ورازورد
که دیوار چین راست در، دوست دارم

هم ارّان و قفقاز دیرینه‌مان را
چو پوری سرای پدر دوست دارم

چو دیروز افسانه، فردای رویات
به جان این یک و آن دگر دوست دارم

هم افسانه‌ات را، که خوشتر ز طفلان
برویاندم بال و پر، دوست دارم

هم آفاق رویایی‌ات را که جاوید
در آفاق رویا سفر دوست دارم

چو رویا و افسانه، دیروز و فردات
به جای خود این هر دو سر دوست دارم

تو در اوج بودی، به معنا و صورت
من آن اوج قدر و خطر دوست دارم

دگر باره برشو به اوج معانی
که‌ت این تازه رنگ و صور دوست دارم

نه شرقی، نه غربی، نه تازی شدن را
برای تو، ای بوم و بر دوست دارم

جهان تا جهان است، پیروز باشی
برومند و بیدار و بهروز باشی

مهدی اخوان ثالث (م. امید) شاعر نامدار و ایران‌گرای معاصر در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشود و در 4 شهریورماه 1369 در تهران درگذشت و در باغ آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شده است.

اشعار ارغنون، انتشارات تهران، (۱۳۳۰)، زمستان، انتشارات زمان، (۱۳۳۵)، آخر شاهنامه، انتشارات زمان، (۱۳۳۸)، از این اوستا، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)، منظومه شکار، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)، پاییز در زندان، انتشارات مروارید، (۱۳۴۸)، عاشقانه‌ها و کبود (۱۳۴۸)، بهترین امید (۱۳۴۸)، برگزیده اشعار (۱۳۴۹)، در حیاط کوچک پاییز در زندان (۱۳۵۵)، دوزخ اما سرد (۱۳۵۷)، زندگی می‌گوید اما باز باید زیست… (۱۳۵۷)، ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)، گزینه اشعار (۱۳۶۸).

سایر آثار
آورده‌اند که فردوسی (کتاب کودکان، ۱۳۵۴)، درخت پیر و جنگل (۱۳۵۵)، پیر و پسرش (قصه‌ای نه کوتاه برای بچه‌ها)، نقیضه و نقیضه سازان (بحث و تحقیق ادبی)، کتاب مقالات (جلد اول)، بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج (کتابی مفصل در بحث و تحقیق شیوه نو نیمایی در شعر فارسیس ۱۳۵۷)، عطا و لقای نیما یوشیج (۱۳۶۱).

بر گرفته از تارنمای ایران بوم

با صدای زنده یاد فرهاد مهرداد

***

از خزر تا فارس

***
علیرغم موانع امنیتی و تهدیدها مردم بسیاری در پاسارگاد جمع شدند

***

گفتگویی از نمایندگان جبهه ایرانگرایان در باره هفت آبان

فواد پاشایی از حزب مشروطه ایران ، بیژن مهر از جبهه ملی ایران (تشکیلات امریکا)، ناصر پل از سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست و شاهین نژاد از رنسانس (نوزایی) ایرانی به پیشواز روز هفت آبان و گردهمایی پاسارگاد می روند

***

« هفتم آبان » روز جهانی کورش بزرگ

با پوزش از خوانندگان گرامی, این بیانیه دیر بدست نامه پان ایرانیسم رسید ولی به خاطر اهمیت این روز بزرگ آنرا در این شماره چاپ میکنیم

پاینده ایران
« هفتم آبان » روز جهانی کورش بزرگ
فرخنده باد
شکوه و بزرگی ملت ایران ، در این است که هرگز در درازای تاریخ زرینِ خود ، نه « بت‌پرست » بود و نه « برده‌دار » . هرگز سرزمینی را استعمار نکرد و
مردمانی را مورد استثمار قرار نداد .
روز هفتم آبان‌ماه 1384 برپایه‌ی برنامه‌ریزی ، یاران مکتب پان‌ایرانیسم در تالار هتل ایرانشهر ( تهران ) گرد آمدند . در این نشست پرشمار ، اندامان مکتب
پان‌ایرانیسم از اروپا و آمریکا نیز شرکت داشتند .
در این نشست ، برپایه تلاش‌های هیات‌اجرایی حزب پان‌ایرانیست ، در راستای وارد کردن روز جهانی کورش بزرگ در گاهشمار ملی ایرانیان ، باشندگان که
هرکدام چندین دهه در راه استقرار نظم ناسیونالیستی ایران کوشیده بودند و در درازای سالیان ، در « فرود‌های تحمیلی » هرگز دست از تلاش در راه سرفرازی
و یگانگی همه‌ی تیره‌های ایرانی و همه‌ی سرزمین‌های ایرانی‌نشین برنداشته بودند ، خجسه روز هفتم آبان را « روز جهانی کورش بزرگ » نام‌گذاری کردند .
از آن جا که این‌گام بر بستر گسترده‌ی « نیازملی » ایرانیان قرار داشت ، رفته‌رفته « جاگیر » شد ؛ چنان‌که 11 سال پس از آن اعلام ، نیم‌میلیون تن از فرزندان این سرزمین در روز هفتم آبانماه 1395 ، در پاسارگاد به گرد هم آمدند و هم‌آوا « ایران » را فریاد کردند و « پایندگی ایران » را آرزو نمودند .
امروز آنانی که با حضور مردم ایران بر آرام‌گاه کورش بزرگ ، به رویارویی برخاسته‌اند ، در جبهه‌ی « نبونید » یا « فرمان‌ روایی زشت » قرار دارند .
کورش بزرگ از زبان ملت ایران « فرمان‌روایی زشت » را این گونه به ما می‌نماید که نمونه‌ای است از« تبه‌کاری و ستم‌کاری » که هنوز گلوگاه بشریت را در چنگال‌های خونین خود می‌فشارد .
مرد ناشایستی به نام [نبونید] به فرمان‌روایی کشورش رسیده بود .
او ، کار ناشایست قربانی‌کردن [انسان] را رواج داد … هر روز کارهای ناپسند می‌کرد . خشونت و بدکرداری .
او ، کارهای … روزمره را دشوار ساخت . او با وضع مقررات نامناسب در زندگی مردم دخالت می‌کرد .
[او] ، اندوه و غم در شهرها پراکند .
او ، مردم را به سختی معاش دچار کرد [و] هر روز به شیوه‌ای مردم شهر را آزار می‌داد .
او با کارهای زشت خود ، مردم را نابود می‌کرد … همه‌ی مردم را .
ساکنان سرزمین‌ سومر و اکد به روزِ مردگان افتاده بودند …
این‌گونه بود که کورش ، برای ایفای رسالت جهانی ملت و مردم ایران یعنی رویارویی با « بی‌دادگری » ، « ستم »
، « برده‌داری » و « تحمیلِ دین » به « دگرباوران » ، برای رهایی مردم بابل ، اکد ، سومر و … راه بابل را در پیش‌گرفت :
ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد .
نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید .
اوضاع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش ، قلب مرا تکان داد .
من برای صلح کوشیدم.
نبونید ، مردم بابل را به بردگی کشانیده بود .
من بردگی را برانداختم.
فرمان دادم که همه‌ی مردم در نیایش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند .
فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند .
این چنین بود که با دیدن خوی و خصلت ملت و مردم و نیز شاهنشاه ایران :
همه‌ی پادشاهان سرزمین‌های جهان … همه‌ی مردم سرزمین‌های دوردست … در بابل بر من بوسه زدند
من شهرهای آگاده ، اشنونا ، زمبان ، متورنو ، دیر ، سرزمین گوتیان و هم‌چنین شهرهای آن‌سوی دجله را که ویران شده بود ، از نو ساختم.
فرمان دادم همه‌ی نیایشگاه‌های شهر را که بسته بودند ، بگشایند .
همه‌ی مردمانی را که که پراکنده و آواره شده بودند ، به جایگاه‌های خود بازگردند .
خانه های ویران شده را آباد کردم.
اکنون ، این پرسش به میان می‌اید که ستیز با این « ابرانسان‌ایرانی » و این « اندیشه‌ی همه‌انسانی » ، نشانه‌ی چیست ؟ آیا می‌تواند جز باورمندی به
« برده‌داری » ، « تحمیلِ دین » ، « ظلم و ستم بر مردمان » ، « ساقط کردن مردمان از هستی » و … مفهوم دیگری داشته باشد ؟!
راستی را ، ستیز با کورش بزرگ ، ستیز با اندیشه‌ی همه‌انسانی ملت و مردم ایران است . حضور نیم‌میلیون ایرانی ، با وجود ایجاد راه‌بندان‌ها، تنگناها و
بگیروببندها ، در هفتم آبان 1395 در پاسارگاد که همه یک‌‌زبان و یک‌صدا ، نام ایران و پایندگی ایران را فریاد می‌زدند ، نشان داد ریشه‌های ناسیونالیسم ایرانی
ژرف‌تر و ستبرتر از آن است که با این « باد‌ » ها بلرزد .
پرهیز کنید از رویارویی با ناسیونالیسم ایرانی . سرنوشت جانشینان اسکندر گجستک ، خلیفه‌های بغداد ، مغولان خون‌خوار ، تیموریان و دیگر مهاجمان و
ستیزگران با ناسیونالیسم ایرانی را از یاد نبرید و بدانید که بسیار حقیرتر از آن هستید که با خواست و اراده‌ی ملت ایران به نبرد برخیزید .
پاینده ایران
تهران ، یک‌شنبه 7 آبان 1396
دفتر مرکزی حزب پان‌ایرانیست
( هیات اجرایی / هاج )

سازمان برونمرزی حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید
iran@paniranism.info – www.paniranism.info
درخواست هموندی
www.paniranist.org/a.htm

کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران

نامه پان ایرانیسم
https://paniranism.info

فیسبوک نامه پان ایرانیسم
https://www.facebook.com/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-Nameh-Pan-Iranism-147723055600332/

توئیتر نامه پان ایرانیسم
paniranism@

You can leave a response, or trackback from your own site.

Leave a Reply

Copyright©2010-2018.